سفارش تبلیغ
صبا ویژن
مدیر وبلاگ
 
آمار واطلاعات
بازدید امروز : 142
بازدید دیروز : 26
کل بازدید : 137464
کل یادداشتها ها : 545
خبر مایه


طول ناحیه در قالب بزرگتر از حد مجاز
عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام با تاکید براینکه امام(ره) فرمودند که باید مانع از این شویم که این تفکر اسلام آمریکایی به اهداف خود جامع عمل بپوشاند، یادآور شد: شاید مصداق این تفکر امروز آقای الف و فردا آقای ب باشد اما ما نباید مردم را در این زمینه متهم کنیم بلکه باید ببینیم خودمان چقدر برای اغنای افکار عمومی و روشنگری دراین زمینه کار کرده‌ایم.

فارس: سعید جلیلی عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام در همایش اقتصاد مقاومتی که در سازمان بسیج دانشجویی برگزار شد یکی از موضوعات بسیار مهم برای بشریت را که هم‌ذات انسان‌هاست، مسئله آزادی عنوان کرد و اظهارداشت: نگاه به تاریخ بشر نشان می‌دهد همیشه برای آزادی دغدغه‌ای وجود داشته و از سوی دیگر افرادی تلاش کرده‌اند در جهت منافع خود، آزادی دیگران را محدود کنند.

جلیلی ادامه داد: یکی از رسالت‌ها و اهداف بزرگ پیامبران الهی این بوده است که زنجیر کسانی که دوست دارند بر پای انسان‌ها غول و زنجیر بیفکنند را باز کرده و آزادی را در شکل متعالی برای بشر به ارمغان بیاورند.

عضو مجمع تشخیص مصحلت نظام با اشاره به اشکال مختلف زنجیرهایی که در راه آزادی برای انسان و جود دارد به تبیین موضوع اسارت و شکنجه پرداخت و گفت: علت طرح این بحث در ذیل موضوع اقتصاد مقاومتی این است که در طول تاریخ یکی از عرصه‌هایی که افراد توانسته‌اند به آزادی و حقوق دیگران تعدی و تجاوز کنند، عرصه اقتصاد است.

وی با بیان اینکه انبیاء به صورت جدی به دنبال این بودند که مناسبات اقتصادی مناسبات صحیحی باشد تا حقوق انسان‌ها حفظ شده و آنها به رشد و تعالی برسند، خاطرنشان کرد: بنابراین صرفاً دعوای برخی مردم با انبیاء بر سر ربوبیت نبوده بلکه بعضی مواقع نیز بر سر چنین موضوعاتی بوده است و پیامبران گاهی بحث اصلی‌‌شان این است که اگر می‌گوییم مناسباتی مانند نماز باید باشد، این امر باید امتداد یابد. 

جلیلی ادامه داد: کسانی که با مناسبات اقتصادی به انسان‌ها لطمه می‌زنند از سوی قرآن مفسد خطاب شده‌اند در واقع کسانی که امنیت و آرامش مردم را تباه می‌کنند مفسد هستند و وظیفه بزرگ انبیاء و جانشینان آنها این بوده که این مناسبات را تصحیح کنند چراکه دین امری گزینشی نیست.

عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام با تاکید براینکه مناسبات اقتصادی باید اصلاح شده و در بستر صحیح خود قرار بگیرد یادآور شد: از کسانی که ادعای دین دارند باید پرسید که چرا در مناسبات غلط اقتصادی سکوت می‌ کنند و این در حالی است که عده‌ای از بنی‌اسرائیل لعنت شدند چون چنین افعالی را انجام می‌دادند.

وی با بیان اینکه اگر انسان بخواهد به تکامل برسد لازمه‌اش این است که افراد این مناسبات را غلط تعریف نکنند ولو کسانی که ادعای دین دارند اما خلاف آن عمل می‌کنند تصریح کرد: وظیفه مهم همه ما بنا به توصیه انبیاء این است که در کنار اصلاح امور به اصلاح اقتصادی نیز بپردازیم.

جلیلی اظهار داشت: چندین قرن است که تمدن جدید غرب شکل گرفته تا آزادی انسان‌ها را محدود کرده و به حقوق انسان‌ها تعرض کند و ریشه آن نیز در همین مبنا است که اگر انسان‌ها به حقیقت نزدیک شوند و مناسبات صحیح اقتصادی حاکم شود، عرصه بر آنها تنگ خواهد شد لذا سعی کرده‌اند حقیقت را انکار کنند و چون این موضوع کار راحتی نیست باید آن را با اندیشه‌های خود تئوریزه کنند.

عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام با بیان اینکه بنابراین در این پارادایم ما شاهد هستیم که این تفکر ادعا می‌کند که حقیقت نسبی است و قائل به نوعی تکثر حقیقت هستند، افزود: آنها معتقدند که حقیقت دست‌نیافتنی و متکثر است و یکی از کسانی که در 5 قرن اخیر بیشترین تعدی و تجاوز را به حقوق انسان‌ها داشته خود این مواضع را تئوریزه کرده و به عنوان پدر اندیشه آزادی مطرح شده است و امثال جان‌ لاک به راحتی استعمار را تئوریزه کرده و خود از سهامداران عمده شرکت‌های برده‌داری بوده‌اند. 

وی تصریح کرد: هنر آنها این بوده است که آزادی انسان‌ها را که قصد داشتند به آن تجاوز و تعدی کنند به اسم آزادی چنین کردند و خود جان لاک به عنوان پدر آزادی مطرح می‌شود و ما می‌بینیم که این تمدن امتداد یافته و در عرصه‌های مختلف خود را تثبیت کرده است.

جلیلی با اشاره به انحصاری بودن حق وتو و برخورداری از سلاح هسته‌ای تنها برای برخی از کشورها خاطرنشان کرد: بر این مبنا یک نگاه قدیمی استکباری می‌گوید مناسبات اقتصادی باید آنطور که ما می‌خواهیم باشد چون ثروت ما بیشتر است و برای حفظ آن مناسبات جدیدی تعریف می‌کنند و دولت نیز باید در جهت حفظ منافع سرمایه‌دارانی باشد که سرمایه خود را از راه ناحق به دست آورده‌اند.

عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام با اشاره به بحث جهانی‌ شدن ادامه داد: بنابراین ما می‌بینیم که ضد آزادی‌ترین این مردم خود را طرفدار آزادی اعلام می‌کنند و به طور مثال بعد از برجام گفته می‌شود طلب‌هایی که ما از کشور هند داریم تنها از طریق کالا باید دریافت شود و تازه این حرف‌ها از سوی طرفداران بازار آزاد گفته می‌شود و آنها معتقدند باید درباره هر تراکنش و فعالیت اقتصادی نظر بدهند.

وی با بیان اینکه آنها چنین اندیشه‌ای را با تئوری‌های لیبرالیسم بزک می‌کنند، یادآور شد: این در حالی است که برخی در داخل قصد توجیه آن را دارند و می‌گویند ما هم شریک آنها شویم و سهمی برای خود بگیریم و این همان چیزی است که امام (ره) درباره آن هشدار داده و فرموده بودند که این همان اسلام آمریکایی است.

جلیلی با اشاره به معیارهای اسلام ناب و اسلام آمریکایی خاطرنشان کرد: امام می گوید اسلام سرمایه‌داران، اسلام منافقین، اسلام راحت‌طلبان، اسلام مستکبرین و در یک کلام اسلام آمریکایی و در این تفکر اقتصاد مقاومتی مبتنی بر اسلام ناب و در برابر همه آنها قرار دارد.

عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام ادامه داد: حضرت امام اسلام ناب را اسلام پابرهنگان، اسلام مستضعفین، اسلام رنج‌دیدگان تاریخ و اسلام عارفان مبارزه‌جو معرفی می‌کنند و در این تفکر اقتصاد مقاومتی یک واژه اعتباری است که صرفا یکی دو سال ساخته شده باشد، نیست بلکه یک اقتصاد مبتنی بر اسلام ناب است که می‌گوید ما باید مانع از تعرض به حقوق مردم شویم و در عین حال باید منافع محرومان را تامین کنیم. 

وی در بخش پاسخ به سوالات دانشجویان درباره مذاکرات هسته‌ای یادآور شد: ما باید از منابع ملی حراست کنیم تا منافع ملی بیشتری را به دست بیاوریم. ما حق تنازل از حقوق ملت را نداریم و اگر شما در مقابل حق خود در مقابل دشمن تنازل کنید باز هم دشمن در مقابل شما طمع می‌کند لذا چیزی که در دوره قبل در مذاکرات دنبال می‌شد تنها دفاع از حقوق هسته‌ای نبود بلکه دفاع از همه حقوق کشورمان بود.

جلیلی تاکید کرد: خاکریز هسته‌ای خاکریز خط مقدم کشور است که باید در این عرصه منابع قدرت خود را افزایش دهیم نه اینکه از این منابع هزینه کنیم و بنابراین ما قدرت هسته‌ای خود از جمله غنی‌سازی 20 درصد و سایر پیشرفت‌های هسته‌ای را مدیون شهدای هسته‌ای بوده‌ایم. 

عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام در پاسخ به این سوال که آیا به نظر شما در مذاکرات یک عقب‌نشینی اتفاق افتاده است، گفت: بله من به صورت جزئی این مسئله را در قضیه برجام مطرح کردم و به تعبیر مقام معظم رهبری ما هزینه‌های سنگینی در این مسیر پرداخت کردیم.

وی در پاسخ به سوالی در خصوص نتیجه انتخابات در تهران در ارتباط با مجلس شورای اسلامی و خبرگان و در پاسخ به این سوال که آیا رای تهران به معنای علاقمندی به ارتباط با انگلیس و کاهش اقبال به اصولگرایان است، گفت: در فروردین 67 که انتخابات مجلس برگزار شد و ‌آخرین مجلسی بود که امام (ره) در بین ما حضور داشت، ایشان پیامی برای انتخابات داده است و این وصایای به یادگار مانده از ایشان است و امام آنجا دو مفهوم اسلام آمریکایی و اسلام ناب را کلید زدند؛ مردم به کشور و نظام علاقمند هستند و حضور آنها در انتخابات موجب تقویت نظام خواهد بود.

جلیلی حضور و مشارکت گسترده مردم در انتخابات را مایه افتخار و غرور نظام دانست و یادآور شد: ما باید قدردان این مردم باشیم اما بخش دوم کار من و شما است که این دو تفکر را تبیین کنیم و شاخص‌های اسلام ناب و اسلام آمریکایی را برای جامعه مطرح کنیم.

عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام با تاکید براینکه امام(ره) فرمودند که باید مانع از این شویم که این تفکر اسلام آمریکایی به اهداف خود جامع عمل بپوشاند، یادآور شد: شاید مصداق این تفکر امروز آقای الف و فردا آقای ب باشد اما ما نباید مردم را در این زمینه متهم کنیم بلکه باید ببینیم خودمان چقدر برای اغنای افکار عمومی و روشنگری دراین زمینه کار کرده‌ایم.

وی با اشاره به نقش مهم نخبگان جامعه تاکید کرد: مردم بر اساس میزان روشنگری و تبیین‌های صورت گرفته دست به انتخاب می‌زنند و اینجاست که دیگر بحث بصیرت‌دهی، شعار نیست و باید نقش اسلام ناب در پیشرفت اقتصاد، کشاورزی، صنعت نفت و سایر زمینه‌ها تبیین شود و امتداد داشته باشد.

جلیلی در پایان تاکید کرد: ما باید وظیفه خود را جدی بگیریم و برای اغنا و بصیرت مردم کار کنیم.

 

 


  

مردم در دولت روحانی فقیرتر شدند

شکاف طبقانی در 950 روز اخیر بیشتر شده. ضریب جینی در حال نزدیک شدن به یک است و این مسئله نشان‌دهنده بدترشدن وضع اقتصادی مردم است

ابوالقاسم حکیمی پور

حکیمی پور گفت: دولت آقای روحانی با وجود این که از دولت قبل به دلیل افزایش بیکاری در جامعه انتقاد می کرد، ولی شاهد این

هستیم که روزانه حدود 5000 شغل را از بین می برد.

ابوالقاسم حکیمی پور اقتصاددان و دکترای توسعه از دانشگاه کالیفرنیا در گفتگو با «نسیم آنلاین» در خصوص افزایش ضریب جینی در دو سال و نیم گذشته

 

اظهار کرد: ضریب جینی مهم‌ترین شاخص اقتصادی است که نشان دهنده عدالت درآمدی و اقتصادی میان اقشار مختلف جامعه است. همچنین برای سنجش تحقق

 

اهداف سیاستهای اقتصاد مقاومتی ضریب جینی معیار بسیار مناسبی است.

 

وی خاطرنشان کرد: در دو سال و نیم اخیر با روی کار آمدن دولت آقای روحانی وضعیت ضریب جینی به مراتب بدتر شد. در زمان آقای احمدی نژاد که پرداخت

 

یارانه نقدی آغاز شد، ضریب جینی به مراتب بهتر بود ولی در دو سال و نیم اخیر ضریب جینی افزایش پیدا کرد و در حال نزدیک شدن به عدد یک است که

 

وضعیت بد اقتصادی کشور را نشان می دهد.

 

این اقتصاددان افزود: حجم نقدینگی در پایان دولت آقای احمدی نژاد 450 هزار میلیارد تومان بود و در حال حاضر به بالاتر از 950 هزار میلیارد تومان رسیده و

 

احتمال دارد تا مدتی دیگر به هزار هزار میلیارد تومان برسد، این میزان پول معلوم نیست کجاست و این نشان دهنده اوضاع بد اقتصادی در جامعه ما است.

 

 

حکیمی پور گفت: در شرایط فعلی سیستم بانکی کشورمان سیاستهای تولید محور ندارد. بیشتر منابع در جهت بخشهای غیر مولد اقتصاد کشور حرکت می کند. از

 

950 هزار میلیاردی که در اقتصاد کشور قرار دارد، چیزی در حدود 88 درصد آن در سیستم بانکی قرار دارد.

 

وی بیان کرد: نیمی از 950 هزار میلیارد تومان در سیستم بانکی بلوکه شده است. نیمی دیگر آن به عنوان نقدینگی در اقتصاد کشور نمود پیدا می کند، که آن هم

 

در جهت تولید محور نیست.  اقتصاد مقاومتی بر روی منابع داخلی و تمرکز بر تولید تکیه دارد ولی حرکت سیستم بانکی کشور در دو سال و نیم اخیر به هیچ وجه

 

تولید محور نبوده است.

 

در دولت روحانی واردات و قاچاق افزایش یافت


این اقتصاددان با انتقاد از افزایش واردات و قاچاق در دولت روحانی به نسیم آنلاین عنوان کرد: در دولت یازدهم واردات افزایش پیدا کرده و ما شاهد رشد قاچاق

 

انواع کالاها هستیم. در حال حاضر 50 درصد پارچه های موجود در کشور قاچاق است. به غیر از این 950 هزار میلیارد نقدینگی چیزی در حدود 25 میلیارد

 

دلار هم غیر از این نقدینگی به صورت ارزهای خارجی در دست مردم است و در جهت غیر مولد حرکت می کند.

 

 

کاهش تورم در زندگی مردم دیده نمی شود


حکیمی پور با بی اثر دانستن کاهش تورم در زندگی مردم اظهار کرد: کاهش تورمی که دولتمردان به آن افتخار می کنند در زندگی مردم دیده نمی شود. همچنین

 

کاهش تورم در کالاهای اساسی مردم هیچ نمودی پیدا نکرده است. بانک مرکزی در اعلام کاهش نرخ تورم بخش مسکن را به حساب نیاورده است.

 

 

وی افزود: دولت بدهی سنگینی به سیستم بانکی و بنگاههای اقتصادی دارد. با توجه به این مسائل شاهد این هستیم که رشد نقدینگی نه تنها بر رشد اقتصادی اثر

 

نگذاشته است بلکه ما امثال رشد منفی اقتصادی را هم تجربه کرده ایم و بانک مرکزی شهامت گفتن آن را ندارد.

 

 

این اقتصاددان با مرتبط دانستن رکود عمیق اقتصادی در دولت یازدهم با افزایش ضریب جینی گفت: رکود عمیقی که در جامعه وجود دارید یکی از عوامل اصلی

 

افزایش ضریب جینی است که این رکود ناشی از کاهش تقاضاست.کاهش تقاضا به این دلیل است که فضای کسب و کار در جامعه ایران فضای مناسبی

 

نیست.بسیاری از بنگاههای اقتصادی در حال تعطیل شدن است که همین مسئله به بیکاری گسترده در کشور دامن شده است.

 

 

در دولت روحانی روزانه 5000 شغل از بین می‌رود


حکیمی پور با انتقاد از دولت روحانی بیان کرد: دولت آقای روحانی با وجود این که از دولت قبل به دلیل افزایش بیکاری در جامعه انتقاد می کرد، ولی شاهد این

 

هستیم که روزانه حدود 5000 شغل  را از بین می برد. امیدی هم نمی رود که سیاستهای پسابرجامی دولتی حرکتی را در این زمینه انجام دهد.

 

 



  

 

 

مرثیه ای در چهلم برجام/آقای ظریف! این بحران را به رئیس جمهور هم

گزارش داده‌اید؟

 

 

 

خبرگزاری فارس: مرثیه ای در چهلم برجام/آقای ظریف! این بحران را به رئیس جمهور هم گزارش داده‌اید؟

 

 

هفتم اسفندماه 1394 چهلم «روز اجرای برجام» بود. روز اجرا، یعنی 27 دیماه، زمانی فرا رسید که ایران تقریبا انجام تمامی تعهدات خود در توافق هسته ای را به پایان رساند. تعداد سانتریفیوژها از حدود 20 هزار به 6 هزار دستگاه کاهش یافت؛ غنی سازی بالای 3.5 درصد متوقف شد؛ 90 درصد اورانیوم غنی شده از کشور خارج شد؛ ذخایر آب سنگین ایران با این وعده نسیه که قرار است توسط آمریکا خریداری شود، به عمان رفت و آنجا انبار شد؛ قلب رآکتور اراک خارج شد و قرار بود نوسازی شود اما خبری از قرارداد نوسازی آن نیست و اگر وضع امروز این تاسیسات را یک مخروبه توصیف کنیم، بیراه نگفته ایم؛ غنی سازی در تاسیسات مستحکم فردو متوقف شد؛ معادن اورانیوم کشور مانند معدن ساغند به تعطیلی کشانده شد؛ دانشمندان و متخصصان هسته ای از سازمان انرژی اتمی تعدیل شدند و بودجه این سازمان کاهش یافت؛ کشور تحت بی سابقه ترین بازرسی های امنیتی قرار گرفت؛ گزارش دروغ ابعاد نظامی احتمالی(PMD) در پرونده بین المللی ایران تثبیت شد... اینها همه صرفا هزینه های مادی سنگینی بودند که دولت یازدهم بابت برجام روی دست کشور گذاشت تا بلکه به قول جناب حجت الاسلام روحانی در بیانیه روز اجرای برجام « طومار تحریم درهم پیچیده شود». شاید بتوان برای اینها عدد و رقمی تعیین کرد و خسارات آن را برآورد نمود، اما هزینه ای که دولت یازدهم از حیثیت ملت ایران بابت برجام پرداخت کرد، آنقدر گزاف است که نه در رقم می گنجد و نه در کلام. اما آیا طومار تحریم ها در هم پیچیده شد؟

علی رغم همه اعتمادی که به آقای دکتر ظریف و تیم مذاکره کننده وجود داشت که هرگز خارج از موضوع هسته ای با آمریکا مذاکره نخواهند کرد، در دوران پسابرجام همیشه این سوال ذهن را آزار می داد که مگر مذاکرات تمام نشده است؟ مگر توافق انجام نشده است؟ این ملاقات های ظریف-کری دیگر برای چیست؟ هرگاه پس از انجام ملاقات آقای دکتر ظریف با کری، آمریکایی ها خبر می دادند که در این دیدار فی المثل درباره سوریه بحث شد، دل انسان به لرزه در می آمد که نکند اینها راست می گویند و هنوز برجام به فرجام نرسیده، آقای ظریف «پروژه دوم»ی را با آمریکایی ها آغاز کرده که درباره آن اذن نداشته و نباید. آقای دکتر ظریف اما در مصاحبه ای که دو روز بعد از انتخابات هفتم اسفند در خبرگزاری ایسنا منتشر شد، پرده از واقعیات این ملاقات های پسابرجامی با وزیر خارجه آمریکا برداشت و هرچند نگرانی ها را درباره پروژه دوم تاحدی برطرف کرد، اما داغ دل منتقدان دلسوز را زنده کرد. اینک که تعهدات ایران به اتمام رسیده و نوبت اجرای تعهدات غربی ها درباره لغو تحریم هاست، دکتر ظریف می گوید با کری مذاکره می کنم تا برجام را اجرا کنند. ظاهرا داستان این دیدار های پسابرجامی ظریف-کری این است که دکتر ظریف با نیت خیر مذاکره با آمریکا برای لغو تحریم ها به اتاق ملاقات می رود و کری، بحث سوریه را مطرح می کند. این جملات آقای ظریف را هم ما و هم آقای رئیس جمهور، بارها باید بخوانیم و در حرف حرف آن تامل کنیم: «آمریکا باید تعدادی تحریم را روی کاغذ لغو می‌کرد که انجام دادند اما این یک روند است و باید ببینم آن‌چه در روی کاغذ لغو کردند در عمل هم کمک می‌کند تحریم‌ها برداشته شود یا خیر. البته این روند مقداری کند بوده است. علت این‌که هنوز با آمریکایی‌ها مذاکره می‌کنیم از جمله در حاشیه اجلاس مونیخ یا لندن به همین دلیل است. فکر می‌کنم روند اجرای برجام بد نبوده است اما آن‌قدر هم که ایجاد اعتماد کند، جدی نبوده است. شاید مقداری از این مساله به خاطر مجموعه تار عنکبوتی تحریم‌ها است که آمریکایی‌ها دور خود تنیده‌اند و الان خودشان هم در این تار عنکبوت گیر کرده‌اند».

2 روز بعد از اظهارات دکتر ظریف یعنی چهار روز بعد از انتخابات هفتم اسفند و چهار روز پس از چهلم روز اجرای برجام، آقای دکتر صالحی نیز به مدد دکتر ظریف آمدند و تقریبا همان گفته های وزیر خارجه دولت یازدهم را تکرار کردند: «غرب در اجرای تعهدات خود بر اساس برجام، تأخیر دارد و هنوز برخی تحریم‌ها برداشته نشده است. تهران به آنچه باید، متعهد است، اما تأخیری در طرف مقابل هست که مسئولیتش هم با خودش است. هیچ مانع مشخصی وجود ندارد اما منظورم اینجا، تاخیرشان در اجرای برخی نقاط به شکل کامل است. تا الان برخی بانک‌های بزرگ اروپایی تحریم‌هایش را به طور کامل پایان نداده است چرا که قبلا تعهد داده که با ایران مراوده تجاری نداشته باشد. ما هنوز منتظر هستیم که وزارت خارجه ایران با اتحادیه اروپا تماس بگیرد و این بحران را حل کند».

آقای صالحی می گویند «هیئت انرژی اتمی مسئول این بخش نیست» و وزارت خارجه را مسئول این بخش می دانند که باید تلفن بزنند و این «بحران» را حل کنند. وزارت خارجه نیز چاره را در ادامه مذاکرات برای راضی کردن آمریکا دیده است و همچنان بر این باور است که با هنر دیپلماسی و کمی لبخند و قدم زدن کنار ساحل رودهای اروپایی می توان آمریکا را قانع کرد به تعهداتش عمل کند. اما بخش های دیگر دولت ظاهرا از این واقعیات عبور کرده اند، بیخیال رفع تحریم های بانکی شده اند و چون دیروز با دروغ بزرگ آلودگی بنزین پتروشیمی ها تولید داخلی را متوقف ساختند، امروز مانند عصر پیشابانک و پیشاپول، آهنگ تهاتر نفت در برابر بنزین با سوئیس را کرده اند. هیچ سرمایه گذار خارجی به واسطه برجام اقدامی برای سرمایه گذاری در ایران نکرده است. وزیر راه و شهرسازی برای جبران این مافات، صرف 27 میلیارد یورو پول از جیب ملت برای خرید هواپیما برای شرکت دولتی و ورشکسته هما را یک سرمایه گذاری خارجی واقعی می خواند. وزیر کشاورزی فاش می کند که شرکت های خارجی که پای میز مذاکره با دولت یازدهم می نشینند، به فکر فروش محصولات خود به ایران هستند، تا بلکه ته مانده های دارایی های آزاد شده ایران در برجام را ببلعند. در بخش دیگری از دولت نیز تصمیم گرفته می شود که کاهش قیمت نفت، از طریق استقراض خارجی جبران شود و کشور زیر یک بار بدهی سنگین و بحرانی خانمان برانداز برود تا فتح الفتوح برجام جبران شود. اما چرا این اتفاق افتاد؟ چرا برجام به اینجا رسید؟

راقم این سطور به هیچ وجه نه دولت و نه تیم مذاکره کننده را خیانت کار نمی داند. حضرت امام(ره) تعبیری درباره یک جریان سیاسی در اوایل انقلاب داشتند با این مضمون که اینها خیانتکار نیستند، خیال باطلشان این است که راه درست را می روند. درباره دولت و تیم مذاکره کننده نیز که حقا و انصافا دو سال شبانه روز زحمت کشیدند و عرق ریختند، باید گفت ریشه هزینه های سنگین امروز برجام، در وهله نخست به مبانی غلط و دانش ناقص این عزیزان در حوزه سیاست خارجی باز می گردد. تصور اشتباه این عزیزان این بود که آمریکا دشمن نیست. آمریکا را اتم مصادیق استکبار که دنبال غارت ایران است نمی دانستند، واشنگتن را کدخدایی می دیدند که می توان با آن وارد یک بازی برد-برد شد. آقای روحانی هنوز هم می گوید «در مذاکرات هسته ای بنا به دلایلی از ابتدا خوش‌بین بودم» و این گفته در شرایط امروز که کلیدی ترین عناصر تیم مذاکره کننده از «بحران رفع تحریم ها» می گویند، خطرناک تر از خود خوش بینی است، چرا که علامت سیر در تخیلات و چشم بستن بر واقعیات است، علامت این است که اگر کشور این همه هزینه داد تا شاید کسانی از خواب غفلت بیدار شوند، این کسان تمایل دارند خود را همچنان به خواب بزنند.

دومین خطای بزرگ دولت یازدهم درباره برجام، اشتباهات تاکتیکی مهلک در حین مذاکرات یعنی بهره نبردن از علم و هنر دیپلماسی بود. وقتی رئیس جمهور کشوری که به مذاکره با دشمن برای رفع تحریم ها می رود، اعلام کند که خزانه خالی است، آب خوردن مردم را هم به برجام پیوند زند، و وقتی وزیر خارجه و رئیس تیم مذاکره کننده بگوید طرف مذاکره می تواند ظرف 10 دقیقه با یک بمب تمام تاسیسات دفاعی ما را نابود کند، کاملا روشن است که در حین مذاکرات چه خواهد گذشت و متن این قرارداد چگونه تنظیم خواهد شد. پرتاب خودکار و خنده و خشم و قدم زدن و نشستن و برخاستن ها دیگر چاشنی کار است.

سومین و بلکه مهم ترین خطای دولت یازدهم، قانون شکنی و عدم توجه به خطوط قرمز ترسیم شده رهبر انقلاب برای مذاکرات و بعد از آن، سرپیچی از دستورات رهبر انقلاب برای اجرای برجام بود. مگر رهبر انقلاب نفرمودند برای رفع تحریم ها تضمین قوی و کتبی بگیرید که بگویند تحریم ها به کلی برداشته شده است؟ مگر دستور حضرت آقا این نبود که قبل از انعقاد قرارداد نوسازی رآکتور اراک، قلب رآکتور نباید خارج شود؟ مگر نفرمودند اجرای تعهدات باید گام به گام و متناظر باشد و اینطور نباشد که ایران تعهدات خود را انجام دهد سپس نوبت آنها برسد؟ مگر نفرمودند ...دولت یازدهم که وارد مذاکره با آمریکا شده بود، اگر به جای اعتماد و خوش بینی مفرط به طرف مقابل، دستورات تاکتیکی و دیپلماتیک رهبر انقلاب را مراعات می کرد، امروز آقای دکتر محمد جواد ظریف و آقای دکتر علی اکبر صالحی از «بحران لغو تحریم ها» و «انتظار برای عملی شدن تعهدات روی کاغذ» سخن نمی گفتند و آقای زنگنه دنبال تجارت کالا به کالا نبود. و صد البته باید گفت در این باره تنها دولت مقصر نیست، کمیته نظارت بر برجام نیز که خوش دارند نامشان پنهان بماند، قطعا مسئولند و باید پاسخگو باشند.

برخلاف آقای روحانی که از ابتدا به مذاکرات خوش بین بودند، برای آنها که نظام بین الملل را و آمریکا را خوب می شناختند، سرنوشت امروز توافق هسته ای مثل روز روشن بود؛ به مذاکرات خوش بین نبودند. به هر صورت برجام تمام شد. صنعت هسته ای کشور سال ها بلکه دهه ها به عقب رانده و محدود شد. اما باور قلبی ما این است که اگر دولتمردان حاضر و همه نخبگان فکری و ابزاری که آن را در این جهت هدایت و حمایت کردند، از این فاجعه پند گرفته باشند، از ملت عذرخواهی کنند و به جای ول خرجی پا پول قرضی در فرنگ، به فکر سامان دادن اوضاع داخل و مقاوم سازی اقتصاد برای ناامید کردن دشمن باشند، می توان گفت این هزینه گزاف و این تجربه، ارزشش را داشته است. اما دریغ...

انتهای پیام/

 


  

این انحرافی است که در اطرافیان امام شکل گرفته و موجب شده که رهبر انقلاب در واکنش به این مواضع در طول سال گذشته بیش از پنج بار بر ادامه و استمرار انقلاب تأکید کردند. رهبر انقلاب در پاسخ به این دست انحرافات در دیدار سال جاری با فرماندهان نیروی هوایی ارتش فرمود که انقلاب هنوز به اهداف و نتیجه خودش نرسیده است.

این انحرافی است که در اطرافیان امام شکل گرفته و موجب شده که رهبر انقلاب در واکنش به این مواضع در طول سال گذشته بیش از پنج بار بر ادامه و استمرار انقلاب تأکید کردند. رهبر انقلاب در پاسخ به این دست انحرافات در دیدار سال جاری با فرماندهان نیروی هوایی ارتش فرمود که انقلاب هنوز به اهداف و نتیجه خودش نرسیده است.
گروه سیاسی - رجانیوز: یک کارشناس مسائل سیاسی گفت: در دوره‌ای از شهید رحیمی‌ یاد می‌کنیم که بعضی‌ها انقلاب اسلامی‌ را تمام شده قلمداد می‌کنند. این دسته که در واقع جزو اطرافیان امام بودند یک انحرافی را ایجاد نموده‌اند که امروز به عنوان تهدید انقلاب اسلامی‌ شناخته می‌شود.
 
به گزارش رجانیوز حسن عباسی رئیس اندیشکده یقین که در «یادواره مجاهد فرهنگی بدون مرز انقلاب اسلامی؛ شهید سید محمد علی رحیمی»، سخنرانی می‌کرد سخنان خود را با تبیین مسیر زندگی شهید رحیمی‌آغاز کرد و گفت: بعضی از افرادی که از اطرافیان امام راحل بوده و در مسئولیت‌های کلان کشوری هم حضور داشتند بیان داشتند که می‌خواهیم انقلاب اسلامی‌باشیم یا جمهوری اسلامی؟ اگر انقلاب اسلامی‌ باشیم باید انقلاب‌مان را صادر کنیم و باید دست به تولید قدرت بزنیم که این برای ما هزینه دارد، اما اگر جمهوری اسلامی‌باشیم تولید ثروت می‌کنیم، بعد در ادامه می‌گویند که ما انقلاب کردیم که به جمهوری اسلامی‌برسیم، دیگر نباید به عقب رجعت کنیم.
 
عباسی بیان کرد: این انحرافی است که در اطرافیان امام شکل گرفته و موجب شده که رهبر انقلاب در واکنش به این مواضع در طول سال گذشته بیش از پنج بار بر ادامه و استمرار انقلاب تأکید کردند. رهبر انقلاب در پاسخ به این دست انحرافات در دیدار سال جاری با فرماندهان نیروی هوایی ارتش فرمود که انقلاب هنوز به اهداف و نتیجه خودش نرسیده است.
 
کف خواسته‌های انقلاب اسلامی‌ تشکیل «جمهوری اسلامی‌» بود
 
وی در نقد مبحث مذکور بیان کرد: کف خواسته‌های انقلاب اسلامی، جمهوری اسلامی‌ بود و سقف خواسته‌ها، ظهور است و تا آن‌موقع انقلاب اسلامی‌ استمرار دارد. چطور انقلاب اسلامی‌تمام شده که هنوز شیخ زکزاکی حرکت را در نیجریه به جلو می‌برد و یا اسلام به سرعت در حال گسترش در اروپا و آمریکاست؟!
 
عباسی پیام اینگونه نشستها را چنین عنوان کرد: خون شهیدان و مفهوم ثار الله این را به ما نشان می‌دهد که ما آرمان تحقق تمدن نوین اسلامی‌و تحقق جامعه آرمانی را نباید از بشریت بگیریم.
 
عباسی با ذکر این نکته که ویژگی شهید رحیمی، ایجاد وحدت بود، گفت: عنصر وحدت، امروز بیش از پیش مورد نیاز ماست زیرا خطری که امروز اساس اسلام را تهدید می‌کند تفرق است. دشمن در یک سال و نیم گذشته از مفهومی‌به نام جنگ مذهبی جدید 30 ساله یاد کرده است.
 
آمریکا اعلام کرد که جنگ مذهبی 30 ساله آغاز شده‌ است
 
رییس اندیشکده یقین اظهار کرد: آمریکا رسما اعلام کرده است که یک جنگ مذهبی 30 ساله در جهان اسلام بین شیعه و سنی شروع شده است. غایت این جنگ در انتها، نابودی اسلام و حذف آن از صحنه اجتماعی و سیاسی است. این نکته را طی یک سال و نیم گذشته از رئیس شورای روابط خارجی آمریکا تا هنری کیسینجر و جان کری و برژینسکی اشاره کرده‌اند.
 
وی خاطرنشان کرد: ریشه تاریخی این جنگ به جنگ‌های 30 ساله مذهبی میان کاتولیک‌ها و پروتستان‌ها باز می‌گردد، زمانیکه در شب عید سن بارتلمی‌ 8000 نفر از اعضای مذهب پروتستان را می‌کشند و باعث ایجاد نفرت میان کاتولیک‌ها و پروتستان‌ها شده و جنگ‌های 30 ساله‌ای را میان آنها ایجاد می‌کنند که در انتها به حذف دین از مناسبات سیاسی و اجتماعی و در نهایت رنسانس در غرب می‌انجامد.
 
عباسی افزود: شهدای مدافع حرم، شهدای جنگ مذهبی 30 ساله جدید هستند. این شهدا و امثال شهید رحیمی‌افرادی بوده و هستند که به بصیرت رسیده و دشمن و نقشه شوم او را شناخته و با شهادت‌شان در صدد خنثی کردن آن توطئه برآمدند.
 
انقلاب جهانی یا جنگ جهانی
 
این تحلیلگر سیاسی گفت: امروز با وضعیت فروپاشی اقتصاد جهانی و افول لیبرالیسم، تنها دو سناریو در مقابل جهانیان است: یا «انقلاب جهانی» و یا «جنگ جهانی».
 
عباسی علمداران جریان انقلاب جهانی را مجاهدین فرهنگی انقلاب اسلامی‌ و شهدای عرصه فرهنگی دانست و در مقابل آن سناریو جنگ جهانی را دارای دو جریان بیان کرد و گفت: اول جریان داخلی که معتقد به این است که اقتصاد جهان خوب است و فقط ما بدبختیم زیرا که انقلاب کردیم، دوم جریان خارجی که جریان داخلی را جاده صاف کن اهداف خود دانسته و خودش هم برای تضعیف چهره اسلام در برابر لیبرالیسم اقدام به ایجاد جنگ مذهبی جدید 30 ساله نموده است.
 
عباسی با طرح این پرسش که «آیا شهید رحیمی‌ با عملش که ایجاد وحدت میان شیعه و سنی است، بین اعتقاد و علقه مذهبیش با رفتارش تعارض ایجاد نمی‌شود؟» پاسخ داد: راه حل این مسئله، معرفت توحیدی است که زبانش همان زبان فطرت است. وحدت از معرفت توحیدی ایجاد می‌شود و باید ائمه خود را از منظر توحید به برادران اهل سنت‌مان معرفی نماییم. او مسلمین را به بازگشت به فهم دقیق معرفت توحیدی فراخواند و آن را حلقه مفقوده فرهنگی کار امروز دانست.
 
عباسی در پایان گفت: دانشگاه از آنجایی که مطلق علوم انسانی‌اش غیر توحیدی است می‌تواند بزرگ‌ترین ضربه را به جامعه معرفتی و اعتقادی ما بزند.



  

به دلیل اینکه آقای ایوبی و جنتی هر دو از عالم دیپلماسی به عالم فرهنگ آمده‌اند. عالم دیپلماسی با عالم فرهنگ فاصله‌ای به تناسب وسط تنور و بیرون از تنور دارد. ظاهرشان خیلی به هم شبیه است؛ کت و شلواری هستیم، خیلی تیپ‌هایمان ‌تر‌و‌تمیز و مرتب است، مثل هم لباس می‌پوشیم؛ ولی عمیق که شویم، دیپلمات‌هایی که به فرهنگ آمده‌اند، مرد مبارزه و ایستادگی در جایگاه‌هایی که باید باشند، نیستند؛ چون چشمشان به تلکس رمزی شده است و نه اجتهاد شخصی.

به دلیل اینکه آقای ایوبی و جنتی هر دو از عالم دیپلماسی به عالم فرهنگ آمده‌اند. عالم دیپلماسی با عالم فرهنگ فاصله‌ای به تناسب وسط تنور و بیرون از تنور دارد. ظاهرشان خیلی به هم شبیه است؛ کت و شلواری هستیم، خیلی تیپ‌هایمان ‌تر‌و‌تمیز و مرتب است، مثل هم لباس می‌پوشیم؛ ولی عمیق که شویم، دیپلمات‌هایی که به فرهنگ آمده‌اند، مرد مبارزه و ایستادگی در جایگاه‌هایی که باید باشند، نیستند؛ چون چشمشان به تلکس رمزی شده است و نه اجتهاد شخصی.

رجانیوز - گروه فرهنگی: ابراهیم حاتمی‌کیا کارگردان سینمای ایران، خوش صحبت است. دوستان و حتی کسانی که فکر دشمنی با او را دارند، با حرفهایش غافلگیر می‌شوند. کاریزمای حاتمی‌کیا هر چقدر برای رسانه‌ها و مردم مطلوب باشد برای دولت‌ها دردسر ساز بوده است. قامت اعتراضیش وجهی از کاریزمای او را شکل می‌دهد و این را همیشه و در هر دوره ای می توان در حرفهایش شنید. سال 87 بود و در روزگاری که او سریال درون‌گرای «حلقه سبز» را ساخت بود مصاحبه ای با محمد قوچانی کرده بود. در همان سالهای ابتدایی دولت احمدی‌نژاد هم همین وجه اعتراضی آقا ابراهیم مشهود بود. آنجایی که رو به مصاحبه کننده‌ی زیرک می‌کند و می‌گوید:باور کنید دلم می‌گیرد. آن همه حرف‌های گفتنی و داستان‌های شنیدنی در این گنجینه‌ی سینمای جنگ هست که می‌شود گفت. اما چه کنم که نگهبان‌های تنگ نظری وجود دارند که نمی‌گذارند کارم را بکنم. این شهر خفه‌ام کرده. دیگر خسته شده‌ام از فیلم ساختن در این چهار دیواری ‌های تنگ. می‌خواهم بزنم بیرون. نگاه من افق‌های باز بود. به دشت و حالا گرفتار شده‌ام به هیچ عنوان هم دوست ندارم نگاه غمگسارانه‌ی بی معنی به گذشته داشته باشم. حرف روز دارم. اما چه کنم که نقل این داستان‌ها توپ و تفنگ و تق و توق می‌خواهد، و این‌ها همه دست کسانی‌است که با امثال من مثل یک سرباز رفتار می‌کنند.»

 

دیروز مصاحبه تازه‌ای از ابراهیم حاتمی‌کیا در گفت‌وگو با روزنامه «شرق» منتشر شده است.اوضاع انگار کمی متفاوت شده است. اینجا هم کارگردان «بادیگارد» از دنیایی فراتر از متن فیلمهایش حرف می‌زند. حاتمی‌کیا باز هم از آرزوهای فیلمسازیش گفته است: یک روزی آرزویم این بود که فیلم چمران را بسازم و می‌گفتم اگر مُردم هم دیگر اشکالی ندارد، فقط چمران را بسازم. الان باز دلم چیزهای دیگری می‌خواهد. از یک قله رد شدم و دلم قله‌های دیگری می‌خواهد.

 

دوست دارم از مروت پهلوانی قاسم سلیمانی بگویم

در اینجای بحث مصاحبه کننده می‌پرسد: ‌الان چه قله‌ای مانده؟ و حاتمی‌کیا نامی به زبان می‌آورد که در این چندسال، بارها از او به حسرت یاد کرده است. او می‌گوید: در کوبانی که در منطقه کردستان عراق واقع شده، پ‌ک‌ک حضور قوی دارد. نیروهای پ‌ک‌ک کلی از بچه‌ها و سربازهای ما را ناغافل در پادگان‌ها و پاسگاه‌ها زده و شهید کرده‌اند. وقتی قضیه کوبانی پیش آمد، مروت پهلوانی قاسم سلیمانی به نحوی بود که اصلا نیامد بگوید که بگذار همه آنها به خاطر ظلم‌هایی که در حمله‌هایشان به سربازان ما روا داشتند، تقاص پس بدهند! بلکه با نیروهایش بلند شد و رفت و کوبانی را نجات داد و نگذاشت شهر به دست داعش بیفتد. دوست دارم از این مروت‌ها بگویم. دوست دارم بچه‌هایی را که در گوشه‌اند و دیده نمی‌شوند و به چشم نمی‌آیند، در فیلم‌هایم روایت کنم و به جامعه‌ام بگویم اینها را بیشتر بشناسید!

 

سربازان امروز ایران در «بَرَز» می‌ایستند، پای دیوار قلعه نمی‌ایستند مبادا قلعه دچار ضربه شود

کارگردان «از کرخه تا راین» در مورد اینکه جنگ هنوز برایش زنده است و در مورد سربازان امروز ایران اسلامی گفته است: درست است که سی‌وچند سال از انقلاب می‌گذرد، ولی اتفاقاتی که امروز در منطقه می‌افتد، نشان می‌دهد که جنگ هنوز ادامه دارد! گاهی در تلگرام می‌بینم بچه‌ها می‌گویند ایران یک قلعه است! قلعه‌ها هم یک محدوده بیرون از خود دارند که به آن «بَرَز» می‌گویند. سرباز آنجا می‌ایستد، پای دیوار قلعه نمی‌ایستد که مبادا قلعه دچار ضربه شود. امروز بچه‌های ما دارند جلوتر از قلعه می‌جنگند والا داعش الان پشت دروازه ما و در حال توآمدن بود. برای همین بحث جنگ زنده و خیلی هم جدی است. هر وقت هم که بحث جدی‌تر شده و خبر از قصرشیرین آمده که ممکن است از آنجا وارد شوند، همه‌مان دیدیم که خوف برمان داشته. جنگ برایم هنوز زنده است. قاسم سلیمانی زنده است و مسیر، مسیری است که هنوز ادامه دارد. یک وقتی فکر می‌کردیم یک روز که جنگ تمام شد، این عده برمی‌گردند به پادگان‌ها و سر زندگی‌شان می‌نشینند، اما می‌بینید که چنین خبری نشد. جنگ هنوز ادامه دارد و هیچ کاری هم نمی‌شود کرد و به بدترین شکلش هم دارد اتفاق می‌افتد.

 

رأس هرم اجرائی کشور برخلاف لباسی که بر تن دارند، هیچ نسبتی با هنر و فرهنگ ندارد

کارگردان بادیگارد در بخش دیگری از این مصاحبه باز هم با همان اصطلاح دیپلمات‌های فرهنگی نسبت به مدیریت فرهنگی کشور معترض شده است و در جایی می‌گوید: مسئولان کنونی جز اظهار عجز و ناتوانی از بودجه حتی تشویق‌گر این موضوع هم نیستند. می‌گویند که پول نداریم و فقط می‌توانیم تشویق‌تان کنیم. زمان ساخت فیلم «خاکستر سبز»، آقای لاریجانی وزیر ارشاد وقت، مرا در دفترش خواسته و گفت که حاضر است کمک کند تا من بروم بوسنی و تحقیق کنم؛ یعنی مدیر فرهنگی افقی را می‌بیند و براساس آن فیلم‌ساز را تشویق می‌کند که اگر از سوژه‌ای فیلم بسازی که دغدغه نظام است، موظفم کمکت کنم. این‌طور می‌شود که فیلم‌ها رنگ همسوی سیاست‌های نظام می‌گیرند و اراده نظام در فیلم‌ها دیده می‌شود؛ اما درباره این جشنواره چه باید بگویم؟ اثر مدیران فرهنگی بعد از آرامش‌دادن چیست؟ مثلا فیلم‌سازی که می‌خواهد برای جشنواره برلین فیلم بفرستد، می‌داند این جشنواره چه مانیفستی دارد که براساس آن اگر فیلمی درباره علایق آنها بسازد و حتی در طول فیلم‌برداری یا مونتاژ نماینده‌اش به فیلم سرکشی کند، می‌توان آن را در جشنواره دید؛ اما آقای ایوبی شما جدای از شعار چه خواستید و چه شد؟ البته انتقاد صرفا به ایوبی و جنتی برنمی‌گردد. متأسفانه رأس هرم اجرائی کشور برخلاف لباسی که بر تن دارند، هیچ نسبتی با هنر و فرهنگ ندارد و در این آشفته‌بازار وقتی زیردستان نیز از سربازانی انتخاب شوند که دغدغه این بحث را ندارند و اگر لازم به ایستادن پای اصولی باشد؛ چون خصلت ایستادگی نیاموخته‌اند، با هر باد موافق و مخالفی جا‌به‌جا می‌شوند و رفتارشان پر از تناقض‌های مدیریتی است.

 

ایوبی و جنتی هر دو از عالم دیپلماسی به عالم فرهنگ آمده‌اند

حاتمی‌کیا در پاسخ به چرایی عدم حمایت مدیران فعلی سینمایی از مجوزهایی که خودشان صادر می‌کنند و همچنین دلایل توقیف فیلمها گفت:  به دلیل اینکه آقای ایوبی و جنتی هر دو از عالم دیپلماسی به عالم فرهنگ آمده‌اند. عالم دیپلماسی با عالم فرهنگ فاصله‌ای به تناسب وسط تنور و بیرون از تنور دارد. ظاهرشان خیلی به هم شبیه است؛ کت و شلواری هستیم، خیلی تیپ‌هایمان ‌تر‌و‌تمیز و مرتب است، مثل هم لباس می‌پوشیم؛ ولی عمیق که شویم، دیپلمات‌هایی که به فرهنگ آمده‌اند، مرد مبارزه و ایستادگی در جایگاه‌هایی که باید باشند، نیستند؛ چون چشمشان به تلکس رمزی شده است و نه اجتهاد شخصی.

 

مرد فرهنگی اگر بداند در جایگاهی که اشغال کرده، مؤثر نیست استعفا می‌دهد؛ ولی اینها اینطور نیستند!

او در اینجای بحث نظر جالبی در مورد وجه ایستادگی مدیران قبلی فرهنگی بیان می‌کند. او از خاتمی‌،مهاجرانی و لاریجانی نام می‌برد و در مورد تفاوتشان با مدیران فعلی فرهنگ کشور می‌گوید: اول خاتمی و بعدا مهاجرانی و بعدا تا حدودی لاریجانی واجد این ویژگی ایستادگی و مبارزه بودند. مهاجرانی وزیری بود که کاراکتر داشت و در جایگاهی که داشت، مؤثر عمل می‌کرد. حالا اینکه موافق دیدگاه و مواضعش هستیم یا نه، به جای خود؛ ولی او برای حفظ منافع اهالی فرهنگ مبارزه می‌کرد. مطمئن هستم که آقای ایوبی در طول صدارتش یک‌بار هم با روحانی دیدار و تقاضای کمک به سینما نداشته؛ حتی آقای جنتی هم همین‌طور، ولی ببینید در دوران مرحوم سیف‌الله داد یا همین شمقدری چقدر از رئیس‌جمهور وقت فرصت گرفتند و پول و امکانات به سینما تزریق کردند. مرد فرهنگی اگر بداند در جایگاهی که اشغال کرده، مؤثر نیست استعفا می‌دهد؛ ولی چون این دوستان قرار نیست در حوزه فرهنگ بمانند و اینجا منصبی است برای ارتقا به جاهای دیگر پس هیچ‌وقت چنین اتفاقی نخواهد افتاد؛ مگر آنکه‌ آن‌قدر شور شود که به نوعی عذرش را بخواهند.

 

حاتمی‌کیا البته در جایی از مصاحبه به احوالات  «حاج حیدر» ‌و «بادیگارد» و نزدیکی آن به  مختصات سیاسی - اجتماعی‌ فعلی کشور می‌گوید که تصمیم قهرمان فیلم آن هم در دوران ریاست‌جمهوری روحانی برای اینکه بادیگارد چهره‌های سیاسی نباشد، ارجاع سیاسی ندارد ولی تاکید می‌کند: نه لزوما به یک فرد خاص و به این مقطع! اصلا تعارف ندارم، من اگر می‌خواستم چنین حرفی بزنم، خیلی صریح می‌گفتم. اشاراتی به جهان سیاست دارم؛ اما اشاراتم به سیاست دوران روحانی نیست.

 

کاگردان «آژانس شیشه ای» در بخش دیگری از مصاحبه و در پاسخ به سوال حاشیه ای دیگری که آیا از اینکه به روحانی رأی دادید، پشیمان هستید یا نه؟ می‌گوید: نمی‌دانم چه باید بگویم. اگر درد شترهای خودمان در حوزه فرهنگ باشد که سخت پشیمانم، ولی وقتی کلیت نظام را تحلیل می‌کنم، حضورش را مؤثر می‌دانم.

 

 


  

 

«گزارش یک جشن» را نقد 88 می‌دانم و ای کاش زمان خودش پخش می‌شد

حاتمی‌کیا در این مصاحبه در پاسخ به سوالی در مورد سرنوشت نمایش «گزارش یک جشن» گفته است که هیچ پیگیری برای نمایش آن ندارد ولی حرفهایی هم در مورد موافقان و مخالفان این فیلم بیان می‌کند: «گزارش یک جشن» فیلمی است که من ساخته‌ام و بسیار آن را دوست دارم. یادم هست که منتقدان خیلی روی خوش به این فیلم نشان ندادند؛ ولی مردم بسیار بسیار در سالن‌های سینماها تشویقم کردند. می‌دانم که این فیلم موافق و مخالفانی دارد. عده‌ای آن را طرفداری از جریان 88 می‌دانند و عده‌ای آن را در کارنامه من انحراف از اصول ارزشی. همه اینها هم به سکانس پایانی فیلم برمی‌گردد که به سبک دوربین موبایلی فیلم‌برداری شده است. من «گزارش یک جشن» را نقد 88 می‌دانم و معتقدم ‌ای کاش در زمان خودش آن را پخش می‌کردیم. شجاعتی که در شمقدری دیدم و در دولت قبلی ندیدم. اطمینان دارم که هیچ فیلمی در محاق توقیف نخواهد ماند؛ همان‌طور‌که به رنگ ارغوان در دولت خاتمی توقیف شد و در دولت احمدی‌نژاد آزاد؛ این فیلم نیز بالاخره روی پرده را خواهد دید. من همچنان مشتاقم که فیلمم اکران شود؛ ولی نه به تشویق کسانی که چهره‌ای دوگانه و به روایتی منافقانه دارند و قصدشان از اکران، تحلیل فیلم نیست؛ چرا‌که در همان زمانی هم که ساخته شد، دغدغه‌شان مفهوم فیلم نبود، الان نیز همین دغدغه را دارند و بیشتر بازی سیاسی است. من هیچ میلی برای بازی در این میدان نفسانی ندارم و همچنان صبور خواهم ماند.

 

مصاحبه کننده در این گفت‌وگو بحث را به سمت دیگری می‌کشاند و از حاتمی‌کیا در مورد افرادی که اصطلاحا دلواپس می نامدشان سوال می‌کند. حاتمی‌کیا هم در مورد این سوال با زیرکی جواب داده است و گفته است : دلواپسان که دارند کارشان را می‌کنند! از دولتمردان هم باید خواست پای وظایفشان بایستند! اگر دل‌های یک عده‌ای برای یک‌سری اتفاقات واپس است که الحمدلله با ایمان کامل دارند کارشان را می‌کنند، این طرف دل مسئولانی که فاقد این ایستادگی و ایمان هستند باید واپس باشد تا بلکه کاری کنند!

 

هیأت دولت گاهی در موضع اپوزیسیون می‌ایستد

در جایی از مصاحبه از حاتمی‌کیا درمورد اتفاقاتی حاشیه ای فیلم «رستاخیز» یا حواشی سفر معتمداریا به کاشان سوال می‌شود و کارگردان «بادیگارد» باز هم با انتقاد از نقش منفعل دولت می‌گوید: حیرت‌آور است وقتی می‌بینیم این اتفاق افتاده که هیأت دولت هم گاهی در موضع اپوزیسیون می‌ایستد و حرفش را می‌زند؛ یعنی خودش را از آنچه به‌عنوان ساختار سیستم مطرح است، جدا می‌کند. می‌گویند «ببینید این اتفاقات که می‌افتد، کار ما نیست، کار آنهاست!» به نظر من این غم‌انگیز است و نباید چنین نگاهی حاکم باشد. الان آقای ایوبی و آقای جنتی و تشکیلات ارشاد که جزء ساختار نظام هستند، نمی‌شود صرفا در برابر این اتفاقات، در مقام اپوزیسیون ظاهر شوند و نقد کنند! باید بروند و این مسائل را با ایستادگی و پایمردی حل کنند. نه اینکه فقط در لفظ، منتقد این اتفاقات باشند و برایش کاری نکنند.

 

کاگردان «به رنگ ارغوان» حتی در مورد عدم حضور رئیس جمهوری در شورای عالی سینما انتقاد کرده است و گفت: مقام معظم رهبری جایگاه فرهنگ را این‌گونه تعریف کرده‌اند که «فرهنگ را ذیل سیاست جا ندهید» و از اهالی فرهنگ خواسته‌اند که در جایگاهی بالاتر بایستند. وقتی می‌بینم آقای روحانی یک‌ بار هم در جلسات «شورای‌عالی سینما» که با چه مصیبتی شکل گرفت، شرکت نمی‌کند تا لااقل در جریان یک بخشی از مسائل قرار بگیرد، دیگر چه می‌توانم بگویم؟ اصلا ایشان به‌عنوان رئیس شورای‌عالی، این شورا را کنار گذاشتند و برایشان جزء بحث‌های حاشیه‌ای شده.

 

یا اینجا نمی‌آمدی یا بابت این صندلی‌ای که رویش نشسته‌ای، باید برای سینما بجنگی

در این جای بحث مصاحبه کننده به حمایت از مواضع دولت می‌گوید: ‌البته چاله‌های زیادی از دولت قبل مانده بود که مشغول پر کردنش بودند و هستند، از جمله مناقشه هسته‌ای و مذاکرات بین‌المللی... . حاتمی‌کیا هم جوابش را صریح می دهد:اینها حرف و بازی است. هر چیزی به جای خود. می‌خواهم بگویم اگر از این به بعد به فرهنگ و سینما توجهی ویژه نداشته باشند، سهمی از این دستاورد رفع تحریم‌ها نصیب سینما نمی‌شود. مسئولان جوری از بی‌بودجگی خزانه فرهنگ حرف می‌زنند، که انگار می‌خواهند مسئولیت از گردنشان برداشته شود. باید به ایشان گفت آقا یا اینجا نمی‌آمدی به‌عنوان مسئول بنشینی یا بابت این صندلی‌ای که رویش نشسته‌ای، باید برای بچه‌های هنر و سینما بجنگی، خون ‌دل بخوری و پایشان بایستی تا این مسائل حل شود. اما من می‌بینم این اتفاق نمی‌افتد. چرا نمی‌افتد؟ چون مسئولان فعلی، جنگاوران حوزه فرهنگ نیستند؛ متخصصان حوزه سیاست و دیپلماسی‌اند. دیپلماسی قواعد متفاوتی دارد. دیپلمات امروز یک چیز می‌گوید، فردا حرفش را عوض می‌کند. امروز می‌گوید من مخالف یک چیزی هستم و شب تلکسی می‌آید و پیامی می‌گیرد، فردا می‌شود موافق همان چیز! احتیاجی هم ندارد وارد بحثی شود؛ او برای حرفش نمی‌جنگد.

 

حاتمی‌کیا معتقد است هنوز جنگجو است و از ایستادن پای اصول، حمایت می‌کند. او درجایی از کاهانی و فرهادی و کیمیایی به عنوان کارگردانهایی که پای اصولشان ایستاده اند با احترام یاد می‌کند و می‌گوید:  آنچه ممکن است برای یک کارگردان در فیلم‌سازی و در جشنواره رخ ‌دهد، به من و جهان من هیچ ربطی ندارد. حتی ممکن است با همان کارگردان خارج از این فضا، یک جای دیگر شاخ به شاخ همدیگر بایستیم و اصلا همدیگر را تحمل هم نکنیم. اما به‌عنوان فیلم‌سازی که پای آنچه می‌گوید، ایستاده و اگر قدم‌های بعدی‌اش را هم دنبال کنید، می‌بینید دارد همان را می‌گوید و دنبال می‌کند، این ستایش‌برانگیز است. مثلا سینمای کاهانی هیچ ربطی به سینمای من ندارد اما کاهانی برای من محترم است. چون پای آنچه می‌گوید می‌ایستد و مسیرش هم مشخص است و می‌داند دارد چه‌کار می‌کند. حتی آقایانی مثل فرهادی، آقای کیمیایی و... هم مسیر و جایگاهشان مشخص است و دارند راه خودشان را می‌روند و این برای من تحسین‌برانگیز است. اما در این بین بعضی‌ها هم هستند که فیلم می‌سازند، یک‌ بار این‌وری و یک‌بار آن‌وری می‌روند و اصلا نمی‌فهمی رنگشان چیست؟ قلمشان چیست؟ خطشان چیست؟ هیچ‌چیزشان را نمی‌توان فهمید چون اینها موج‌سوارانند!

 

با فیلمسازی که هویت ندارد مخالفم/ شیوه مرده شوری در فیلمسازی را دوست ندارم

کارگردان«دیده بان» می‌گوید با فیلمسازی که هویت ندارد مخالف است و در مورد اینکه چگونه هویت یک فیلمساز شکل می‌گیرد می‌گوید: با اصرارکردن بر جایگاه خود، بابت آن صبوری‌کردن، اصرارورزیدن برای بیان حرف خود، تحمل‌کردن دشواری‌ها و کوتاه‌نیامدن. متأسفانه در این چند سال در سینمای ما، به این بحث چندان وقعی نگذاشته‌اند. مثلا من الان سه دهه است که فیلم می‌سازم و می‌توانید از هر فیلم من، مرا دنبال کنید. بگویید این مسیرش این است و افت‌وخیزهایش هم این است. چند فیلم‌ساز را می‌توانید این‌طوری تعقیب کنید؟ چقدر از فیلم‌سازهای ما این‌طوری کار می‌کنند؟ یک مرده‌شورهایی هستند که هر مرده‌ای را به آنها بدهند می‌شورند و هیچ مسئله‌ای هم برایشان مهم نیست. من این شیوه مرده‌شوری را دوست ندارم. برای همین فیلم‌سازی که مشی دارد و مرده‌شور نیست، حتی اگر زمین تا آسمان نظرات و نگاهمان با هم متفاوت باشد، برایش ارزش قائلم، محترم می‌شمارمش و می‌گویم بارک‌الله، آفرین!

 

‌کارگردان «بادیگارد» در این مصاحبه که گویا برای پیش از ایام انتخابات مجلس صورت گرفته است، در خصوص نگاه و نظر نمایندگان مجلس قبلی به موضوع فرهنگ و هنر گفته است: راستش تا به‌ حال خیلی به مجلس توجهی نداشتم، ولی وقتی فریادهای اصولی آرمانگرایان را می‌بینم که هیچ فریادرسی از دولت برنمی‌خیزد، تازه به جایگاه مجلس و کمیسیون فرهنگی فکر می‌کنم. خدا کند در مجلس آینده کسانی در کمیسیون فرهنگی بنشینند که درک آرمانی از فرهنگ داشته باشند، والا همین صدا نیز خاموش خواهد شد.

 

به شبکه های اجتماعی خوش بین نیستم، آدرس غلط می‌دهند

در بخش دیگری از این مصاحبه، حاتمی‌کیا از عدم علاقه اش به شبکه های اجتماعی و رسانه‌های مجازی می‌گوید. مصاحبه کننده از او می‌پرسد: ‌پس چطور جوان‌ها را می‌شناسید و از دنیای جوان‌ها باخبر می‌شوید؟ و حاتمی‌کیا جواب می‌دهد:مگر جوان‌ها فقط در همین محیط‌های مجازی هستند؟ من خیلی خوشبین به این فضاها نیستم و حتی معتقدم آدرس غلط می‌دهند. کسانی که به این فضا دل خوش می‌کنند، عملا از جامعه عقب می‌افتند. این محیط‌ها حضورشان به اندازه یک فشار دگمه به خاموش‌کردن دستگاه اینترنت است و من در فیلم «چ» کاملا فهمیدم که این فضا اصلا قابل‌اعتماد نیست و نباید دل به آن سپرد. اما برای ارتباط با جوان‌ها، راه‌های حضوری و چشم‌درچشم هست که من به حد خودم در آن حضور دارم. ادعای بزرگی هم ندارم، دو پسر جوان دارم که با آنها زندگی می‌کنم. به اندازه خودم جوان‌ها را درک می‌کنم؛ به اندازه معاشرت یک مرد 54ساله، با نسل جدید ارتباط دارم. هرچه از جوان‌ها می‌دانم از زاویه پدر و پدربزرگی است که نوه دارد. البته به‌گواه دوستان جوانی که با من هم‌قدم می‌شوند، روحم به‌شدت جوان است و اهل مبارزه.

 

منبع:شرق

 


  
معاون امورحقوقی و بین‌المللی وزارت امورخارجه در خصوص دلیل لزوم اجازه دادن آمریکا به فروشندگان هواپیما به ایران در دوران پسا برجام، اظهار داشت: تحریم خرید هواپیما مربوط به تحریم های اولیه امریکا می شود و برای خرید هواپیما آمریکایی ها در برجام تقبل کردند که مجوز فروش هواپیما را به هرکسی که بخواهد به ایران هواپیما بفروشد بدهند.

سید عباس عراقچی معاون امورحقوقی و بین‌المللی وزارت امورخارجه در گفتگو با خبرنگار شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛در پاسخ به این سوال که با لغو تحریم ها چرا شرکت های سازنده هواپیما از جمله ایرباس و بوئینگ باید از امریکا برای فروش هواپیما به ایران اجازه بگیرند؟ و به این دلیل تاکنون قرارداد نهایی فروش هواپیما بین دوطرف امضا نشده و برای امضای قرارداد نهایی باید منتظر اجازه امریکا باشیم، اظهار داشت: تحریم خرید هواپیما مربوط به تحریم های اولیه امریکا می شود و برای خرید هواپیما آمریکایی ها در برجام تقبل کردند که مجوز فروش هواپیما را به هرکسی که بخواهد به ایران هواپیما بفروشد بدهند و این کار را انجام داده اند و در آینده هم باید انجام بدهند.

 

وی با تایید اینکه برای خرید هواپیما نیاز به اجازه امریکا داریم، در پاسخ به اینکه چرا هنوز مجوز فروش هواپیما توسط امریکا صادر نشده است، گفت: من از جزئیات آن خبر ندارم اما طبق برجام باید این کار انجام شود.

 

معاون وزیر امورخارجه یادآور شد: غربی‌ها تحریم های سنگینی را بر ما وضع کرده بودند به این امید که بتوانند ما را فلج و زمینگیر کنند که در عرصه های مختلف مردم ایران اجازه ندادند که این اتفاق بیفتد و یکی از این عرصه ها صنعت هوانوردی بود که به همت کارمندان هما که با چنگ و دندان صنعت حمل و نقل هوایی کشور را سرپا نگه داشتند این باعث شد که ما بتوانیم در مذاکرات با قوت مذاکره کنیم و بتوانیم منافع ملت را تامین کنیم که یکی از این زمینه ها تامین هواپیما برای کشور بود که الحمدالله محقق شد.

 

معاون امورحقوقی وبین‌المللی وزارت امورخارجه تاکید کرد: عدم موفقت دشمن در تحریم ها خود علیه ایران ناشی از اتکا بر توانمندی های داخل کشور بود که موجب شد به دشمن اجازه ندهند در اهداف خودش در تحریم های اقتصادی موفق بشود.

 

بر اساس قوانین موجود، صادرات محصولاتی که بیش از 10 درصد از آنها در آمریکا تولید می‌شود نیازمند مجوز از مقامات آمریکایی است

.

همچنین بر اساس یکی از بندهای برجام، ا?ا?ت متحده آمریکا متعهد به صادرات، فروش، اجاره ?ا انتقال هواپ?مای مسافربری تجاری انحصارا با کاربری غ?رنظام? به ایران می‌شود. همچنین آمریکا متعهد به صادرات، فروش، اجاره ?ا انتقال قطعات ?دک? و قطعات عمده برای هواپیمای مسافربری تجاری به ا?ران و ارائه خدمات تبع?، از جمله ضمانت، نگهداری، و خدمات تعم?ر و بازب?ن?‌های ا?من? برای کل?ه موارد مذکور است.



  
عضو مجلس خبرگان رهبری با اشاره به سخنان یکی از فتنه‌گران مبنی بر تقسیم شهروندان به درجه 1 و درجه 2 به خاطر شکست در استان‌ها، گفت: اگر نام این کار آپارتاید نیست پس چه چیزی است، آنها باید از این سخن سخیف عذرخواهی کنند.

فارس: آیت‌الله سیداحمد خاتمی عضو مجلس خبرگان رهبری با اشاره به انتخابات باشکوه و دشمن‌شکن روز 7 اسفند در سراسر کشور، اظهار داشت: روز 7 اسفند انتخاباتی با حضور 62 درصد از مردم شکل گرفت که این مایه افتخار نظام اسلامی است و نظام ما یک نظام مردم‌سالار دینی بوده که همه باید به رأی مردم تمکین کنند.

وی ادامه داد: رفتار نابخردانه فتنه‌گران در سال 88 به عنوان لکه ننگی بر پیشانی آنها باقی ماند و این فتنه‌گران این آرزوی خود را به گور می‌برند که در این انتخابات از سوی افرادی ارزشی و کسانی که رأی نیاورده‌اند تجمع اعتراضی برگزار شود تا توجیه‌گر رفتار نادرست فتنه‌گران در سال 88 باشد.

عضو مجلس خبرگان رهبری با بیان اینکه هر کس اعتراضی دارد به صورت قانونی اعتراض خود را دنبال می‌کند، تصریح کرد: ما باید از این مردم تشکر کنیم نه اینکه به آنها اهانتی صورت بگیرد؛ در خبرها آمده بود یکی از فتنه‌گران محکوم به زندان گفته است که اکنون می‌توان توسعه سیاسی را در تهران صد، در مراکز استان‌ها 50 و در شهرستان‌ها 30 درصد در نظر گرفت.

وی تأکید کرد: بنده خطاب به گوینده این سخن که خود یکی از فتنه‌گران محکومی است و به زندان افتاده یادآوری می‌کنم که اول انقلاب نیز مسعود رجوی سردسته گروهک منافقین قبل از انتخابات گفته بود ملت آگاه به لیست ما رأی می‌دهد اما بعد از آنکه ملت به لیست او رأی نداد، او ملت ایران را ناآگاه توصیف کرد بنابراین این رفتار اخیر شبیه رفتار مسعود رجوی سردسته منافقین در اوایل انقلاب است.

آیت‌الله خاتمی با بیان اینکه سخن این گوینده ناشی از یک طرز تفکر خودبرتربینانه است، افزود: معنای این سخن این است که ما سه نوع شهروند داریم، شهروند درجه یک تهرانی‌ها هستند که صد درصد دارای توسعه‌یافتگی و توسعه سیاسی بوده و شهروند درجه دو مردم مراکز استان‌ها و شهروند درجه سه نیز شهرستانی‌ها هستند که به گفته این فرد 30 درصد توسعه یافتگی سیاسی دارند.

عضو جامعه مدرسین با طرح این سؤال که اگر این مسئله آپارتاید نیست پس معنای آن چیست، تصریح کرد: آری، تهرانی‌ها همانند جای جای این کشور از شعور بالای سیاسی برخوردارند اما اینکه چون آقایان در استان‌ها قافیه را باخته‌اند و این چنین به ملت اهانت می‌کنند، کار نادرستی است.

وی ادامه داد: گوینده این سخن از استانی است که سالیان سال خودشان در آنجا همه کاره بودند و الان نیز به ناحق خود را همه کاره می‌دانند اما در این استان ناکام مانده‌اند.

آیت‌الله خاتمی خاطرنشان کرد: با وجود اینکه آنها تمام امکانات خود را بسیج کردند که سیداحمد خاتمی در انتخابات مورد اقبال مردم قرار نگیرد یا حداقل نفر اول نشود اما مردم ولایتمدار کرمان با بصیرت، با انتخاب بنده به عنوان نفر اول خبرگان استان کرمان اینها را ناکام گذاشتند.

عضو مجلس خبرگان رهبری با بیان اینکه این ناکامی ریشه این سخنان نادرست و سخیف است، گفت: بنده به آنها نصیحت می‌کنم گرچه می‌دانم نصیحت هم اثر ندارد اما بهتر است گوینده این سخن از مردم عزیز کشورمان عذرخواهی کند و دیگر چنین سخنان نادرست سخیفی را تکرار نکند.




  

یکی از عوامل CIA بعد از برجام ازتمام

دانشگاه‌های تهران بازدید‌کرده است/

اسنادش را افشا می‌کنیم

دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام گفت: اخیراً یکی از عوامل سازمان CIA که مسئول

نفوذ در ایران شده که در آینده اسناد زیادی را از وی افشا خواهیم کرد، خردادماه به تهران

آمده و از تمام دانشگاه‌ها بازدید کرده است. ایشان اولین کسی است که در فضای باز

شوروی به آنجا رفت و بعد از برجام نیز به ایران آمده است.

به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری دانشجو، سرلشکر محسن رضایی دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام در چهارمین همایش سراسری علوم و مهندسی دفاعی در سپاه که صبح امروز (سه‌شنبه) در دانشگاه افسری و تربیت پاسداری امام حسین(ع)، برگزار شد، اظهار داشت: مبنای اساسی سپاه آیه "وَأَعِدّوا لَهُم مَا استَطَعتُم مِن قوة" است که در نماد سپاه جای‌گذاری شده است، در دل این آیه معانی بسیار زیادی نهفته شده که اساس اقتدار سپاه نیز بر این آیه استوار است.

 

وی ادامه داد: آیه "وَأَعِدّوا لَهُم مَا استَطَعتُم مِن قوة"، یک آیه، پویا، استاتیک و دینامیک است که اگر در دانشگاهی متعلق به سپاه امروز با دیروز متفاوت نبود به آن معنا است که به این آیه توجه نشده است. ما باید روز به روز توانایی‌های‌مان را بالا ببریم و مرزهای دانش را پیش رویم.

 

دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام یکی از مؤلفه‌های اقتدار را توجه به علوم و فناوری‌های مهندسی دانست و گفت: علوم و فناوری‌های مهندسی دو پایه اساسی اقتدار یک کشور را تشکیل می‌دهند و روز به روز اقتدار کشور ما را پیش می‌برند. دانشگاه امام حسین(ع) نیز اگر به همه امور اقتدارآفرین دیگر توجه می‌کند باید به علوم و فنون مهندسی نیز توجه داشته باشد.

 

رضایی ادامه داد: یکی از اهدافی که در دوران جنگ به آن رسیدیم، مهندسی و ضدمهندسی بود که به یکی از محورهای مهم و طراحی‌های جنگ تبدیل شد و ما اساس عملیات‌های خیبر، شمال‌غرب و والفجر8 را بر اساس این تفکر پایه‌گذاری کردیم، ما باید در جنگ دشمن را به سرزمین‌هایی بکشانیم که توانایی او بی‌خاصیت می‌شود و توان مقابله با ما را نداشته باشد.

 

وی تأکید کرد: مهندسی در نیروهای مسلح، قدرت‌ساز و توانمندساز است و خلأ 2 یا 3 لشکر را پر می‌کند. امروز در عرصه علوم و فنون مهندسی پیشرفت‌های عظیمی را در دنیا شاهد هستیم و ما باید این توانایی‌ها و پیشرفت‌های جدید را مطالعه و سپس فراگیری کنیم.

 

دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام با بیان اینکه اکثر فناوری‌ها از دل جنگ در دنیا بیرون آمده است، گفت: علوم و فنون مهندسی دفاعی در سپاه تنها برای نیروهای مسلح مفید نیست بلکه می‌تواند وارد حوزه‌های تجاری شود و همچنین باعث کمک به اداره کشور می‌شود که ابعاد وسیعی در بر دارد.

 

رضایی تصریح کرد: ما با دشمنانی روبه‌رو هستیم که علوم و فنون مهندسی آنها از ما 100 سال جلوتر است، مشکل اصلی دشمنان با ما، بمب اتم نیست بلکه فناوری و پیشرفت هسته‌ای است. در مسئله ساخت موشک‌ها نیز مشکل آنها با ساخت موشک نیست بلکه مشکل اصلی آنها پیشرفت ما در حوزه ساخت موشک است و مبارزه ما با قدرت‌هایی است که علوم و فنون مهندسی را در دنیا به انحصار خود در آورده‌اند.

 

وی با تأکید بر اینکه جنگ امروز، جنگ مهندسی و علمی است و دانشگاه امام حسین(ع) باید خود را برای این نبردها آماده کند، اظهار داشت: در طول 35 سال انقلاب توانسته‌ایم هر توطئه‌ای را به فرصت تبدیل کنیم و ما نه‌تنها جنگ را به فرصت تبدیل کردیم بلکه اقتدار ملی را نیز بعد از 300 سال حفظ کردیم؛ ما به‌دنبال جنگ و توطئه نیستیم اما معتقدیم تنها نباید به‌فکر دفع آن باشیم بلکه باید از آن یک فرصت بسازیم.

 

دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام در بخش دیگری از سخنان خود به توطئه دشمنان در انتخابات اشاره کرد و گفت: دشمن در انتخابات اخیر جنگ نرمی را علیه ما به راه انداخت و چنان با امکانات سایبری و نرم‌افزاری به صحنه آمد که بسیار عجیب بود.

 

رضایی ادامه داد: این طرف لیستی را معرفی می‌کند و دشمن با تهدیدسازی حساب‌شده اذهان مردم را تغییر می‌دهد و این تغییر به‌گونه‌ای است که حتی صدا و سیما نیز حریف آن نمی‌شود، به‌عنوان مثال امکانات نرم‌افزاری که در تهران وجود دارد قطعاً در شهرستان‌ها نیست و دشمن از این موضوع بهره برد تا بتواند به اهداف خود برسد.

 

وی افزود: اخیراً یکی از عوامل سازمان CIA که مسئول نفوذ در ایران شده که در آینده اسناد زیادی را از وی افشا خواهیم کرد، خردادماه به تهران آمده و از تمام دانشگاه‌ها بازدید کرده است. ایشان اولین کسی است که در فضای باز شوروی به آنجا رفت و بعد از برجام نیز به ایران آمده است.

 

دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام تصریح کرد: جنگ امروز ما از دروازه‌های دمشق آغاز شده و تا کوچه‌ خیابان‌های تهران ادامه دارد، آنجا نبرد است و اینجا مقاومت.

 

رضایی در پایان تأکید کرد: امروز، روز جهادی، حماسی و در صحنه است و به نقاط حساس عبور از خط‌هایی خطرناک رسیده‌ایم و دیگر روز گذران کردن زندگی نیست و باید در همه حال آماده و مقتدر باشیم.



  




طراحی پوسته توسط تیم پارسی بلاگ