سفارش تبلیغ
صبا ویژن
مدیر وبلاگ
 
آمار واطلاعات
بازدید امروز : 137
بازدید دیروز : 26
کل بازدید : 137459
کل یادداشتها ها : 545
خبر مایه


طول ناحیه در قالب بزرگتر از حد مجاز

در مصاحبه‌ای هم که بعد از این انجام گرفت، اعلام شد که موضع‌گیری‌های ما با عربستان مشترک است و نقطه‌نظرات مشترکی داریم و تصمیم‌های آنها هم براساس آن جلسه هم‌سو بود که بعد از اوپک هم دیدیم همان اتفاق افتاد، یعنی تصمیمی که ایران گرفته بود، درست مثل تصمیمی بود که عربستان داشت. البته مطرح کردند که نمی‌توانیم به نتیجه برسیم، ولی در اوپک بعدی که برگزار شد حتی سقف سهمیه‌بندی را هم برداشتند.

در مصاحبه‌ای هم که بعد از این انجام گرفت، اعلام شد که موضع‌گیری‌های ما با عربستان مشترک است و نقطه‌نظرات مشترکی داریم و تصمیم‌های آنها هم براساس آن جلسه هم‌سو بود که بعد از اوپک هم دیدیم همان اتفاق افتاد، یعنی تصمیمی که ایران گرفته بود، درست مثل تصمیمی بود که عربستان داشت. البته مطرح کردند که نمی‌توانیم به نتیجه برسیم، ولی در اوپک بعدی که برگزار شد حتی سقف سهمیه‌بندی را هم برداشتند.
گروه سیاسی- رجانیوز: دکتر سیدمسعود میرکاظمی نماینده مردم تهران، ری، شمیرانات و اسلامشهر در دوره نهم مجلس شورای اسلامی است. میرکاظمی مدتی رئیس اسبق کمیسیون انرژی مجلس بود. وی در دولت نهم چهار سال به عنوان وزیر بازرگانی و در ابتدای دولت دهم نیز، برای مدت کمتر از دو سال، وزیر نفت بود. در ابتدای تصدی‌گری دکتر میرکاظمی در وزارت نفت کشور با تحریم سنگین بنزین از سوی ایالات متحده مواجه شد که می‌رفت کشور را به بحران بزرگی بکشاند، اما با تدبیر وزارت‌خانه مبنی بر تولید بنزین داخلی با استفاده از ظرفیت پتروشیمی‌ها، این بحران از سر گذرانده شد. با دکتر میرکاظمی کاندیدای دوره دهم مجلس شورای اسلامی در باره دیپلماسی انرژی دولت یازدهم، نحوه مقابله با تحریم‌ها در زمان تصدی وی در وزارت نفت، برجام و فتنه به گفت‌وگو نشستیم. رجانیوز بخش اول این گفت‌وگوی خواندنی را با موضوع دیپلماسی انرژی در دولت یازدهم منتشر می‌کند:
 
 
تحلیل خود را درباره دیپلماسی انرژی این دولت ارائه بفرمایید.
 
بسم‌الله الرحمن الرحیم. ما شاهد یک نوع دیپلماسی انرژی در دولت یازدهم هستیم که سئوالات زیادی به همراه دارد و خوب است مقداری تحلیل و صحبت شود. البته به عنوان سئوال در نوبت صحن است که امیدواریم زودتر در نوبت قرار بگیرد و بیشتر راجع به آن صحبت شود. وزیر نفت هم به مجلس تشریف بیاورد که ما بتوانیم مستقیماً مطالب را مطرح کنیم. اسناد و مدارکی هم در این زمینه وجود دارد که حتماً براساس یک‌سری از مستندات سئوال می‌شود و قاعدتاً دولت باید پاسخگوی این سئوالات باشد.
 
 
دلایل غیرقابل قبول برای عدم اجرای قرارداد خط لوله پاکستان
 
در شروع کار دولت یازدهم یک‌بار اعلام شد که وزیر نفت یک‌طرفه بحث عدم اجرای خط لوله گاز پاکستان داشت که بلافاصله وزیر انرژی پاکستان اعتراض کرد و گفت قرارداد رسمی است و دولت ایران نمی‌تواند در باره این موضوع یک‌طرفه تصمیم‌گیری کند. فشارهای سیاسی زیادی روی وزیر نفت آوردند. این موضوع در کمیسیون انرژی مجلس مطرح شد که چرا این صحبت را کردید. ادله‌های غیرقابل قبولی مطرح می‌کرد که پاکستان نمی‌تواند پول گاز را بدهد.
 
 ما سئوال کردیم مگر می‌شود یک دولتی که الان سوخت مایع مصرف می‌کند که هزینه آن دو برابر قیمت گاز است و آلودگی محیطی هم دارد، گاز را نخواهد و این روش را ادامه بدهد و اتفاقاً پرداخت‌های خود را هم انجام می‌دهد؟ شما روی چه حسابی این حرف را می‌زنید؟ حتماً یک شرکت بی‌صلاحیتی مثل کرسنت باید پیدا کنید که طرف قرارداد شود یا دولتی که رسماً اعتبار دارد؟ استدلال‌های وزیر مورد قبول نبود. این موضوع در شروع کار دولت یازدهم اتفاق افتاد که با این نوع جبهه‌گیری در برابر کشور همسایه پاکستان مواجه شدیم.
 
 

 


  
مصاحبه‌هایی که قیمت نفت را کاهش می‌دهد
 
موضوع بعدی در مورد گاز روسیه است که وقتی‌که اروپا اعلام کرد می‌خواهد تحریم علیه روسیه را تشدید کند، پوتین اعلام کرد که اگر تحریم‌ها را تشدید کند گاز اروپا را قطع می‌کند. متأسفانه شاهد بودیم که آقای مهندس زنگنه بلافاصله مصاحبه کرد که ما جبران می‌کنیم.
 
 
اگر به آرشیوهای بعضی رسانه‌ها سر بزنید مقالات خیلی تندی نوشتم که بالاخره ما کجای بازی هستیم و این چه نوع دیپلماسی انرژی است که در حال پیگیری در کشور است؟ حتی آقای دکتر روحانی که مورد سئوال قرار گرفته بودند به نحوی این موضوع را توجیه کرده بود که ما ارتباط خود را با روسیه حفظ می‌کنیم و بحث صادرات گاز به اروپا برای جبران قطع گاز  اروپا را نداریم و می‌خواست موضوع را به نوعی جمع کند. این هم جزو همان سئوالاتی است که چرا ما باید در باره دیپلماسی انرژی این جبهه‌گیری را داشته باشیم؟
 
یا بحث داعش که اتفاق افتاد، داعشی‌ها بخشی از حوزه های نفتی عراق را گرفتند و صادرات نفت کاهش پیدا کرد به نحوی که قیمت رو به افزایش بود، اسنادش هم موجود است. کسی اگر به زمان این مصاحبه‌ها و این رویدادها مراجعه کند کاملاً می‌تواند در بیاورد. دو باره دیدیم مصاحبه‌ای انجام می‌شود و اعلام می‌شود که ما این کسری بازار را جبران می‌کنیم که بعد با کاهش قیمت مواجه می‌شویم. چون همین‌که در عرضه بازار کاهش اتفاق بیفتد، روی قیمت تأثیر می‌گذارد و همین‌که عرضه اضافی وجود داشته باشد بازهم روی قیمت تأثیر می‌گذارد که اگر آنجا افزایش پیدا می‌کرد اینجا رو به کاهش می‌رود.
 
 
وزیر نفت در راستای منافع ملی یا منافع کشورهای عربی؟
 
یک‌بار در دوران اصلاحات اجلاس اوپک برگزار شد. کارشناسان قبل از برگزاری جلسه اوپک به آقای زنگنه گفته بودند شما روی کاهش تولید صحبت کنید و رأی بدهید که ایشان بالعکس روی افزایش تولید رأی داده بود! این سئوال مطرح است که آیا ما منافع ملی خود را دنبال می‌کنیم یا منافع کشورهایی مثل کشورهای عربی منطقه که حتی به فکر مردم خود نیستند؟
 
بعد هم مصاحبه کرد که کارشناسان این‌طور به من گفتند و من دست‌خط کارشناسان را دارم. بچه‌هایی که درگیر اوپک بودند که اعلام کردند نه، ما نگفته بودیم افزایش تولید، بلکه بالعکس اعلام کرده بودیم کاهش تولید باید انجام شود. به خاطر تحلیل‌هایی که در آن‌زمان از وضعیت بازار داشتیم گفتیم باید به سمت سهمیه‌بندی و کاهش تولید بروند که ایشان بالعکس عمل کرد و اثرش را هم دیدیم که تا چندسال دولت اصلاحات با کسری منابع از محل درآمد نفت رو‌به‌رو بود و این تا مدت‌های مدیدی ادامه داشت و به دلیل این تصمیمی که در اوپک گرفته شد، میلیاردها دلار بر کشور خسارت وارد شد و این به خاطر مدیریت نارکارآمدی بود که در آن زمان اتفاق افتاد.
 
 
مواضع وزارت نفت همسو با عربستان است
 
در اوپک فعلی قرار بر این بود که اگر نفت زیر صد دلار بیاید کشورهای عضو اوپک بلافاصله درخواست جلسه اضطراری برای کاهش تولید و یا سهمیه‌بندی و یا تصمیم‌گیری در باره مازاد عرضه‌ای که در جهان وجود داشت داشته باشند. حدود دو تا 2.5 میلیون بشکه مازاد عرضه وجود داشت که روی قیمت تأثیر گذاشته بود، به اضافه عوامل اقتصادی دیگر که زمینه را برای یک کار سیاسی برای عربستان و آمریکا و اروپا فراهم کرده بود که همین اتفاقی بود که افتاد. در آن‌موقع فکر می‌کنم ونزوئلا بود که اعلام جلسه اضطراری کرد.
 
 
 قرار بر این بود که وقتی نفت 130، 140 دلار بود و قیمت آن داشت کاهش پیدا می‌کرد، اعلام کردند که تا صد دلار مشکلی نداریم. زیر صد دلار که بیاید باید جلسه اضطراری تشکیل شود. اسناد آن هم موجود است. متأسفانه قیمت پایین آمد و جلسات گذاشته نشد و جلسه‌ای را که گذاشتند وزیر محترم نفت بلافاصله وقتی وارد محل برگزاری وین رفت و قرار بود جلسه در آنجا برگزار شود با وزیر نفت عربستان جلسه گذاشت. این یک سیگنال یا پیام خوبی به اعضای اوپک مخصوصاً کشورهایی مثل عراق و ونزوئلا و بعضی کشورهای آفریقایی که با ایران همراهی می‌کنند نیست.
 
در مصاحبه‌ای هم که بعد از این انجام گرفت، اعلام شد که موضع‌گیری‌های ما با عربستان مشترک است و نقطه‌نظرات مشترکی داریم و تصمیم‌های آنها هم براساس آن جلسه هم‌سو بود که بعد از اوپک هم دیدیم همان اتفاق افتاد، یعنی تصمیمی که ایران گرفته بود، درست مثل تصمیمی بود که عربستان داشت. البته مطرح کردند که نمی‌توانیم به نتیجه برسیم، ولی در اوپک بعدی که برگزار شد حتی سقف سهمیه‌بندی را هم برداشتند.
 
 
حداقل ایران می‌‌توانست اعتراض کند و موافقت نکند، چون هرکدام از این موارد اجماع می‌خواهد، یعنی اگر ایران به عنوان مخالف باشد، حداقل سئوال در موضوع برداشتن سقف که عربستان بدون حساب و کتاب تولید بکند و به بازار بریزد علی‌رغم این‌که همه می‌دانستند مازاد عرضه در بازار وجود دارد و این باعث می‌شود قیمت‌ها به شدت کاهش پیدا کند، این بود که چرا ایران اعتراض نکرد و چرا با کشورهای عربی عضو اوپک بخصوص عربستان هماهنگ شد؟
 
 بعد هم ما شاهد بحث‌های دیگری هستیم، مثل بحث اخیر که علی‌رغم اینکه در کمیسیون انرژی به مدیران نفتی تأکید شد در وضعیت بازار فعلی جهان که عرضه بیش از تقاضا است، اگر می‌خواهید افزایش تولید هم داشته باشید، سروصدا نکنید و با کشورهای عربی در اوپک صحبت کنید و آنها هم سهمیه خود را پایین بیاورند و شما هم بدون اینکه مطرح کنید آرام‌آرام در بازار عرضه کنید و همین‌که شما این موضوع را که مثلاً می‌خواهید 500هزار یا یک‌میلیون بشکه افزایش تولید داشته باشیم را مطرح کنید مجدداً باعث ریزش قیمت‌ها خواهیم شد.
 
 
متأسفانه توجه نکردند و اعلام رسانه‌ای خیلی قوی هم کردند و فرمان افزایش 500هزار بشکه تولید نفت را در روز صادر کردند. این را می‌خواهم بگویم مجموعه اقداماتی که از طرف دولت یازدهم می‌بینیم در جهت افزایش قیمت نیست و جای سئوال است که چرا ما شاهد این نوع رفتارها هستیم؟ رفتارهایی که از کشورهای عربی می‌شود متصور بود. چرا ایران به این‌گونه عمل می‌کند؟
 

 


  
در دولت قبل دوبار ترکیه به علت عدم برداشت گاز محکوم شد
 
موضوع بعدی در همین زمینه جریمه ترکیه بود که اخیراً اتفاق افتاد. ترکیه در سال 1387 ایران را جریمه کرد. زمان آقای نوذری و وزیری هامانه که الان قائم‌مقام آقای زنگنه هستند بحث کاهش قیمت نفت را به داوری بردند و حکم به نفع ترکیه صادر شد. ایشان در دفاع از حکمی که اخیراً علیه ایران داده شده است، گفت در سال 89 و 90 هم این اتفاق‌ها افتاده است. این اطلاعات واقعاً خلاف واقع است، چون در سال 87 بوده است.
 
در سال 89 و 90 بنده مسئول بودم و در این مدت دو بار ترکیه را به دلیل عدم برداشت گاز به محکمه بردیم، علی‌رغم اینکه کمبود بود و در زمستان هم مشکل داشتیم، ولی ابلاغ کرده بودیم به‌ هیچ‌وجه گاز ترکیه را حتی در زمستان کم نکنید و به ترکیه مرتباً اعلام کنید که برداشت حداکثری را داشته باشد و همین باعث شد که در داوری‌ها حکم به نفع ایران صادر شود، چون ایران گاز را عرضه کرده بود و ترکیه برداشت نمی‌کرد. فکر می‌کنم جریمه ترکیه بالغ بر 700 میلیون دلار بود که به نفع جمهوری اسلامی ایران انجام شد. در سال 91 ترکیه دو پرونده باز کرد. یکی سر بحث قیمت و یکی هم بحث عدم عرضه گاز به ترکیه که در بخش عدم عرضه در دولت دهم دفاع شد و رأی برائت گرفتند. بحث قیمت هم در این دولت دفاع کردند و ایران جریمه شد.
 
آقای زنگنه این موضوع را محرمانه اعلام کرد.
 
میزان خسارت مشخص نشد. معمولاً تعدیل‌هایی که به قیمت‌ها می‌خورد همین حدود 10، 12 درصد است و بیشتر نیست. اینکه می‌گویند خیلی بیشتر می‌خواستند و ما آن را تعدیل کردیم، این‌طور نبود و این نشان‌دهنده پوشش ضعف‌هایی است که در مذاکرات و در دفاع از ایران در داوری‌ها باید انجام می‌شد که انجام نشد
 
چینی‌ها را بیرون کردند، اروپایی‌ها نیامدند
 
این دیپلماسی انرژی پس از برجام چه بروزهایی داشت؟
 
در بحث ذوق‌زدگی که بعد از برجام اتفاق افتاد، به یک‌باره چینی‌ها را از کشور خارج کردند، این با هیچ نوع از رفتار دیپلماتیک منطقی در حوزه انرژی جور در نمی‌آید که یک‌باره کشوری را که میدانی را فاینانس کرده است یک‌طرفه لغو کنید، اگر کم‌کاری هم کرده است باید به او تذکر داد.
 
وقتی که لغو می‌کردند تذکر دادیم که شما دارید عجله می‌کنید، اروپایی‌ها این‌طور که شما فکر می‌کنید پای کار نمی‌آیند و تا در برداشتن کامل تحریم‌ها نخواهند آمد و شما منابع جذب سرمایه خود را از دست ندهید که متأسفانه دیدیم که حتی بعدها اینها مراجعه کردند و بعد از مدتی وقتی متوجه شدند که در برجام خبری نیست و مدتی هم گذشت و پروژه‌های نفت و گاز رو به تعطیل شدن بود به دست و پا افتادند و از چینی‌ها خواهش و تمنا کردند که پروژه‌ها را ادامه بدهند.
 
علی‌الظاهر شنیده شد چینی‌ها شکایت‌هایی را دنبال کردند که هنوز از آن اطلاعات دقیقی ندارم. متأسفانه این دولت همه‌چیز را محرمانه کرده و گرفتن اطلاعات خیلی راحت نیست.
 
در بحث تغییر مسیر گاز به صادرات اروپا مدت‌های مدیدی در دولت‌های نهم و دهم مقاومت شد که ترکیه که خواهان تبدیل شدن به هاب انرژی منطقه است -که گاز را از ایران بخرد و خودش فروشنده به اروپا باشد- مقاومت کردیم و بالاخره قبول کرد که مجوز انتقال بدهد. شرکت مشترکی از ستاد اجرایی کشور ایران مشخص شد و یک شرکت هم از ترکیه بود که این خط گاز را سرمایه‌گذاری و شروع به کار کنند. متأسفانه در این دولت این طرح را لغو کردند و گفتند می‌خواهیم از مسیر دیگری این گاز را به اروپا ببریم که جای بحث جدی دارد. اتفاقاتی در این بحث خط گاز افتاده است. زیاد نمی‌توانم به این موضوع بپردازم و شاید صلاح کشور در این نباشد. در بحث واردات بنزین هم دیدید که چه اتفاقاتی افتاد.
 
این را می‌خواهم بگویم که همه این موارد به عنوان قطعات پازلی است که دیپلماسی انرژی این دولت را نشان می‌دهد. منافع کدام کشور را تأمین می‌کنند؟ ایران یا جای دیگر؟ این را باید توضیح بدهند. منافع ملی در کجای این تصمیم‌گیری‌ها تأمین شده است؟
 
زنگنه از طرف هیات رئیسه مجلس حمایت می‌شود
 
مشابه صحبت‌هایی که شما می‌زنید در دو سال اخیر هم طی مصاحبه‌های متعددی از طرف شما گفته شده است. از آن‌طرف شاهد آن هستیم که اگر این اتفاقات در دولت قبلی رخ می‌داد می‌گفتند خائن هستند، ولی از سمت مجلس شاهد سکوت هستیم، یعنی هرکس دیگری که بود استیضاح شده بود و با قاطعیت از وزارت برکنار شده بود. ولی ما چنین اتفاقی را از طرف مجلس نمی‌بینیم. یک‌مقدار هم در باره این موضوع توضیح بفرمایید.
متأسفانه ایشان بخصوص از رأس مجلس مورد حمایت قرار گرفته است. خصوصاً در رأی اعتماد که گفته شد ایشان از نظر اصول‌گرایی قرمز است و همین‌طور در بحث فتنه و عملکرد منفی که قبلاً داشته است. در بحث‌های فردی و تک‌روی‌ها مثل کرسنت و استات اویل و دیگر پرونده‌های منفی هم تذکراتی داده شد. ولی شاهد آن هستیم در جریان یک تحمیل یک هزینه سنگین بابت به کارگیری غلط یک فرد و تک‌روی‌ها و خودسری‌ها و حمایت‌های بی‌منطقی که از ایشان در مجلس شد.
 
فرض بفرمایید در گزارش بنزین و بحث جوسازی که علیه ریفورمیت پتروشیمی‌ها انجام دادند و بحث سرطانی بودن و همه مشکلات را به آلودگی هوا گره زدند، هم کمیسیون انرژی نظر خود را ارائه داد و هم کمیسیون اصل 90 و بهداشت و درمان گزارش خود را دادند. متأسفانه تا حالا اجازه قرائت اینها در داخل مجلس داده نشده است یا سئوالاتی که در باره دیپلماسی انرژی از اینها پرسیده شده است. بالاخره وقتی قرار است در صحن بیان شود با اسناد و مدارک گفته می‌شود که هنوز در نوبت صحن قرار نگرفته است.
 
در بحث واردات بنزین هم تخلف صورت گرفته است و بودجه‌ای برای این موضوع قرار داده نشده است. از اینها کسی سئوالی نمی‌کند. بحث این است حمایت‌هایی که انجام می‌شود باعث شده است که این تخلفات انجام شود.
 
موضوع IPC هم بحث دیگری است که 25 سال برای میادین نفتی و گازی کشور تعهد ایجاد می‌شود. اولین بار هم بنده در کمیسیون انرژی مجلس این را دنبال کردم که آن هم بدون پاسخ ماند. صحبت اساسی هم بود. از بحث نحوه فرایند انجام بود تا بحث نقض و تضعیف حاکمیت شرکت ملی نفت سئوال‌های اساسی پرسیده شد که جواب‌های قانع‌کننده‌ای نداشت. این از همان حلقه‌هایی است که اگر این پازل‌ها را کنار هم قرار بدهید می‌بینید چه تصویری را نشان می‌دهد. تصویر یک دیپلماسی قوی است که منفعت ملی را تأمین می‌کند یا یک دیپلماسی که جهت‌گیری دیگری دارد؟ و حتی این شبهه به وجود می‌آید که نفت را چه کسانی اداره می‌کنند؟ چون پنهان‌کاری می‌شود و از اینها دفاع می‌شود و در مجلس به صورت جدی به اینها پرداخته نمی‌شود متأسفانه شاهدیم که به طور مدام تکرار می‌شود و هرکدام از اینها به زعم نمایندگانی که در جریان این موضوع هستند، هزینه‌ای را بر نظام تحمیل می‌کند و متأسفانه ادامه هم دارد.
 
در برجام هزینه‌های بسیار زیادی متحمل شدیم. خیلی بیشتر از پولی که به فرض می‌خواهیم از قبل برجام به دست بیاوریم، صرف پرداخت جریمه‌ها در کرسنت و خیلی از پرونده‌های دیگر می‌شود.
 
بله. الان در بحث ترکیه و کرسنت رقم‌های قابل توجهی پرداخت می‌شود. چون عددی بیرون نیامده است. ‌یک‌بار وزیر صنعت و معدن رقمی را بیان کرده بود و یک‌بار هم وزیر محترم ارشاد طی سئوالی که در صحن مجلس از ایشان مبنی بر محدودکردن مطبوعات کردم رقمی را در باره پرونده کرسنت گفتند. واقعاً نمی‌دانیم جریمه‌ای که مطرح شده است چقدر است.
 

 


  
راجع به بابک زنجانی دوم هم که توسط شما پیگیری شد توضیحاتی بفرمایید.
 
بحث 4.1 میلیارد دلار بود که مطرح شد. مبلغی که از صندوق توسعه ملی برداشت شد و بعد از حساب ذخیره ارزی جابه‌جا کردند. اصل آن مربوط به یکی از شرکت‌ها است که در امارات فعالیت می‌کرد و خرید کرده بود. آن‌موقع 4.1 میلیارد دلار بود و الان شاید به پنج شش میلیارد رسیده باشد. این فرد واسطه بین این شرکت و شرکت ملی نفت که معروف به بابک زنجانی دو شده است، این را نمی‌توانم خیلی قطعی بگویم. از وزارت نفت خواستیم گزارش بدهد الان که تحریم‌ها برداشته شده است آیا این پول به حساب آمده است یا خیر؟
 
 
چون بهانه تحریم است، اگر بعد از تحریم‌ها این پول وارد حساب خزانه کشور شد و دیوان محاسبات روی این صحه گذاشت و در گزارش تفریغ بودجه آمد که این پول وصول شده است، معلوم است که بحث بابک زنجانی دو جایی ندارد، ولی اگر عکس این اتفاق افتاده باشد و بعد از تحریم پولی وارد کشور نشود نشان می‌دهد که تحریم‌ها یک بهانه است و یک‌عده‌ای ممکن است این پول را در اختیار داشته باشند و علاقمند نباشند آن را به حساب دولت بریزند و باید ببینیم نتایج پسابرجام چه خواهد شد.
 
به مقام چینی گفتم همه خریدهای نفتی خود را در سبد آمریکا و یاران آمریکا قرار ندهید
 
مدیریت تحریم‌ها در زمان وزارت شما چگونه بود؟
 
تحریم در آن شرایط شروع شده بود. فکر می‌کنم زمانی‌که از مجلس رأی اعتماد گرفتم تمام نمایندگان دغدغه جدی مطرح می‌کردند و آن هم تحریم‌ها هیدروکربن و بنزین بود، چون آمریکا رسماً اعلام کرده بود که می‌خواهد تحریم بنزین ایران را شروع کند و با این تحریم ایران را مجبور کند پای میز مذاکره بنشیند. بعضی از آقایانی که فکر می‌کنند آن‌طرف امتیازی داده است، خیر، آن‌طرف حتی حاضر بود فشارهایی را به ایران بیاورد که ایران را از نقطه ضعف به پای میز مذاکره بنشاند و امتیازاتی را که می‌خواهد بگیرد.
 
واردات کشور 22 میلیون لیتر بود، 44 میلیون لیتر هم تولید داشتیم و باید 66 میلیون لیتر توزیع می‌شد. این 22 میلیون لیتری که وارد می‌شد بعد از اختلاط با 44 میلیون لیتر، آن را هم قابل مصرف می‌کرد، نه با استاندارد یورو 4، ولی قابل مصرف بود. از آن‌طرف هم به کشورهای طرف قرارداد با نفت ایران فشار می‌آوردند که آنها هم خرید نفت را کاهش دهند. یادم هست در آن‌ زمان برای اینکه با اینها مقابله کنیم تلاش‌های زیادی شد و رسانه‌ای هم نمی‌شد. اگر بخواهم یکی از این موارد را بگویم بحث فشار در چین بود که قرار بود عربستان به عنوان جایگزین ایران به چین نفت بدهد، عربستان هم حتی به قیمت پایین‌تر امکان تولید داشت. اگر این اتفاق می‌افتاد خیلی ضربه سنگینی به ایران وارد می‌کرد. با سفیرمان در چین هماهنگی کردم و از او خواستم که یک‌سری ملاقات برای بنده ترتیب دهد. لیست ملاقات‌ها را هم دادم و بدون رسانه‌ای کردن به چین رفتم. در کشور هیچ‌کس در باره این قضیه چیزی نمی‌دانست. جلساتی را با مسئولین چین گذاشتیم.
 
در چه مقطعی؟
 
در اوایل شروع کار دولت دهم که فشارها خیلی سنگین بود. الحمدلله با خلاقیت‌هایی که جوان‌های ما در حوزه نفت انجام دادند و ریفورمیت پتروشیمی را وارد چرخه سوخت کشور کردند این موضوع خوابید و فشار روی نفت را شروع کردند.
 
 در جلسه‌ای که با یکی از مقامات چین گذاشتم بحث امنیت انرژی را مطرح کردم. گفتم شما کشوری هستید که از لحاظ اقتصادی در حال رشد هستید و آمریکا علاقمند به رشد شما نیست و با شما مقابله می‌کند، البته توان مقابله نظامی با شما را ندارد، ولی مقابله اقتصادی می‌کند، از جمله مواردی که می‌تواند شما را دچار مشکل اساسی کند بحث دست گذاشتن روی انرژی شما است. انرژی شما وارداتی است و کافی است آن را محدود کند و به ایشان توضیح دادم همان‌طور که به عربستان می‌گوید جایگزین نفت ایران را تولید کند و قیمت را کاهش بدهد می‌تواند با یک تماس آمریکا فروش نفت خود را به شما قطع کند و شما دچار مشکل می‌شوید. شما برای امنیت انرژی هم که شده بهتر است همه خریدهای نفتی خود را در سبد آمریکا و یاران آمریکا قرار ندهید که دچار مشکل نشوید. ایران50 سال است که به قراردادهای خود متعهد بوده و هیچ خللی به وجود نیاورده است.
 
بحث مفصلی با ایشان داشتیم. محور آن امنیت انرژی در چین بود که بعد از اینکه صحبت‌مان تمام شد، ایشان بلافاصله به اتفاق بغلی رفت. در آن اتاق یک دوربین بود و یک خانمی ایستاده بود، ایشان فقط یک جمله به تلویزیون خود گفت که ما به دلیل امنیت انرژی چین رابطه نفتی خود را با ایران حفظ می‌کنیم و اتفاقاً در سفری که رفتم 60هزار بشکه بیشتر قرارداد بستم و برگشتم. کسی هم متوجه نشد. سناریویی بود که بایستی افرادی را می‌دیدید، توجیه می‌کردید تا به نقطه‌ای برسید که نه‌تنها کاهش نفت اتفاق نیفتد، بلکه 60 هزار بشکه هم بیشتر قرارداد بستیم.
 
اوپک هم یک‌سری قواعد خودش را دارد. قبل از اینکه نشست اوپک شکل بگیرد، نماینده ایران در اوپک باید یک‌سری هماهنگی‌هایی را با کشورهای دیگر انجام دهد و دیدگاه وزیر ایران را مطرح کند. نکته قابل توجه این است که همه وزرای نفتی و انرژی که عضو اوپک هستند در بدو ورودشان به آن کشور نگاه می‌کنند وزیر دیگر کشورها مخصوصاً وزیر ایران چه نقطه‌نظری دارد و این می‌تواند به پیام خوبی بدهد. ما از این نکته استفاده می‌کردیم. بالاخره کشورهایی در اوپک هستند که خیلی موضع منطبقی با عربستان ندارند و شاید برخی از این کشورها با ایران خیلی هماهنگ‌تر باشند. مجموعه اقداماتی که می‌تواند مؤثر واقع شود تا یک دیپلماسی که منافع ملی را حفظ کند باید رقم بخورد. اینها چیزهایی نیست که بخواهیم جزئیات را مطرح کنیم، ولی در افواه پیداست ضعف‌های زیادی بر دیپلماسی دولت یازدهم وارد است و اینکه می‌گوییم چرا این اتفاق‌ها می‌افتد، به نظر می‌رسد خیلی تصادفی نباشد. در این اتفاق‌ها فرد سناریویی می‌بیند که نتیجه آن چیزی است که شاهد آن هستیم.
 
در فضای تحریم چه در دریافت پول نفت و چه در نحوه فروش نفت از سوی آمریکا مشکلاتی ایجاد شده بود، مخصوصاً یکی از معضلاتی که داشتیم می‌توانستیم نفت بفروشیم، ولی پول آن را نمی‌توانستیم دریافت کنیم، آیا در برجام چنین چیزی حل شده است یا خیر؟
 
مجموع اقداماتی که باید انجام بگیرد احتیاج به برنامه و شناخت بین‌المللی دارد که برنامه بتواند خوب حرکت کند. بد نیست به عنوان تجربه این را هم عرض کنم. در ابتدای ورود به دولت دهم به شدت بحث تحریم‌های بنزینی وجود داشت که حتی نماینده‌هایی که با ما هم موافق نبودند نگران بودند که چه کار می‌خواهید بکنید. چون هم اوباما اعلام کرده بود و وزیر امور خارجه آمریکا هم چند بار اعلام کرد که آمریکا می‌‌خواهد جلوی واردات بنزین ایران را بگیرند و واقعاً هم این کار را کردند، یعنی به تدریج این 22 میلیون لیتر کاهش پیدا کرد و به صفر رسید. روز اولی که رفتم بحث عرضه و تقاضای نفت در جهان را بررسی کردم و دیدم به نفع ایران بود. یعنی عرضه مازاد نبود و تولیدکنندگان نفت می‌توانستند شرایط اعلام کنند.
 
 من بلافاصله اعلام کردم هرکس به ما بنزین ندهد، ما به آنها نفت خام نمی‌دهیم. شرکت‌هایی که به ما نمی‌فروختند به ما بنزین فروختند. اول بررسی کردیم آیا می‌شود آن حرف را بزنیم و متوجه شدیم که می‌شود. الان نمی‌شود این حرف را زد، چون الان مازاد عرضه داریم، یعنی دو تا 2.5 میلیون بشکه بیشتر از تقاضا است، بنابراین مصرف‌کننده است که می‌تواند شرایط بگذارد که بلافاصله بعد از صرف مدت زمانی مخازن خود را پر کردیم و آن بحث ریفورمیت پتروشیمی‌ها را شروع کردیم.
 
 این را می‌خواهم بگویم که بعضی از اقدامات دیپلماسی جواب می‌دهد و بعضی از اقداماتی که نسنجیده در کشور انجام می‌دهیم منجر به مسائلی می‌شود که داریم می‌بینیم. ما در آن زمان با همین مذاکرات و پیگیری با تحریم مقابله می‌کردیم، یعنی وقتی می‌گفتیم به فلان کشور نفت نمی‌فروشیم، شروع به فروختن می‌کردند. وقتی بحث تحریم را جدی کردند و بحث ریفورمیت پتروشیمی‌ها وارد شد و دیدند در کشور اتفاقی نیفتاد، دو باره گفتند آماده‌ایم به شما بنزین بفروشیم.
 
شرکتهای اروپایی هشت سال به فازهای پارس جنوبی دست نزدند
 
در بحث فازهای پارس جنوبی هم نظر رهبر معظم انقلاب این بود کار جهادی صورت بگیرد که ما از قطر جلو بزنیم. آن زمان روزنامه‌های زنجیره‌ای مرتب می‌نوشتند که چرا از قطر عقب هستیم، الان چیزی نمی‌گویند، خیلی جالب است! ما نصف قطر برداشت می‌کردیم، در چه شرایطی می‌توانستیم جلو بزنیم؟ در صورتی‌ از همه فازها بهره‌برداری کنیم و نمی‌شد هرچهار پنج سال دو فاز راه بیندازیم، چون 29 فاز باید راه‌اندازی شود و اگر در کوتاه‌ترین زمان این فازها را راه‌اندازی کنیم مجموع برداشت‌های ما شاید با قطر مساوی شود و یا جلو بزند. چون عمر این مخازن که طولانی نیست، شاید 40 تا 60 سال بیشتر عمر نداشته باشند و ما باید سرعت می‌دادیم.
 
 یادم هست وقتی داشتیم از شرکت‌های اروپایی خلع ید می‌کردیم، آقایانی که در وزارت نفت مخالف اصول‌گرایی هستند اعتراض می‌کردند که این فازها را ادامه ندهید. هشت سال بود که گل فازها در دست اینها بود که سرمایه‌گذاری کنند. حتی به آنها دست نزده بودند. جالب است همین‌ها در نقطه مقابل ما یعنی در قطر مالک بودند، یعنی به نفع اینها بود که اینجا عقب بماند، چون از آنجا برداشت بیشتری می‌کردند.
 
 ما با هشت فاز فعال و دو فاز نیمه‌فعال مواجه بودیم، یعنی کلاً 10 فاز داشتیم و در 19 فاز دیگر عملاً کاری نشده بود، کار جهادی این بود که همه فازهای ما با متخصصین ایرانی شروع شود که بتوانیم با تحریم شرکت‌های اروپایی به نوعی با آنها مقابله کرده باشیم تا بتوانیم به ساخت فازهای پارس جنوبی سرعت بدهیم. می‌گفتند نمی‌شود، زمان می‌برد، ایرانی نمی‌تواند بسازد، حتی در شروع کار دولت یازدهم خیلی به سپاه حمله می‌کردند که دولت دهم سپاه را به نفت آورده است، مثل اینکه اصلاً توجیه نیستند توانی که در قرارگاه خاتم سپاه وجود دارد، یک توان علمی بالا است و قدرت سازمان‌دهی بخش خصوصی در کشور را دارد، به علاوه منابع مالی که همیشه از کشور طلب دارد، کدام بخش خصوصی این‌طور عمل می‌کند؟ امروز شاهد هستیم که با افتخار همه فازها را زودتر از بقیه شرکت‌های دیگر راه‌اندازی می‌کنند و تحویل می‌دهند. این هم یک روش مقابله با تحریم‌ها بود.
 

 


  
همسر شهید حاتمی با انتقاد از صحبت‌های وزیر امور خارجه کشورمان مبنی بر برادر خواندن سعودی‌ها، گفت: برادر خطاب کردن سعودی‌ها از سوی وزیر امور خارجه کشورمان چه معنایی دارد؟ بنده نمی‌دانم دیپلماسی کشور چیست؟ ولی نسبت به صحبت‌هایی که می‌شود اعتراض جدی داریم، کسی حق ندارد سعودی‌ها را برادر ما خطاب کند.

فرشته روح افزا در گفت و گو با فارس با انتقاد از صحبت‌های وزیر امور خارجه کشورمان در نشست امنیتی مونیخ گفت: آقای ظریف در سخنان خود گفته‌ عربستان سعودی برادر ما است، بنده به عنوان خانواده کسانی که عزیزان خود را در فاجعه مکه و منا از دست دادند از وزیر خارجه درخواست دارم نگرشی صحیح‌تری به این مسئله داشته باشد چون موضع‌گیری حضرت آقا در مورد عربستان سعودی اینگونه نبود و ایشان آنها را تهدید کردند و آنها را به عنوان برادر خطاب نکردند و ما هم چون کاملا پشتیبان مقام معظم رهبری هستیم با موضع‌گیری وزیر امور خارجه کشورمان مخالف هستیم چون اینها نمی‌توانند حکم برادر برای ما داشته باشند.

 

وی ادامه داد: هم اکنون عربستان سعودی نقش اسرائیل را در منطقه بازی می‌کند. عربستان سعودی در یمن و عراق و سوریه از داعش حمایت می‌کند و آدم‌کشی می‌کند این کشور اصلاً نمی‌تواند با ما دوست باشد ما از یک سو عزیزانمان را به عنوان مدافعان حرم اعزام می‌کنیم تا با داعش بجنگند و از این طرف وزیر امور خارجه کشورمان، کشوری که داعش را حمایت می‌کند برادر می‌خواند، این موضوع تناقض آشکاری در دیپلماسی کشور است.

 

همسر شهید حاتمی با بیان اینکه این گونه اظهارنظرها برای مسلمانان جهان دلسردی می‌آورد، افزود: کشور ما کشوری است که همیشه با ظالم و استکبار مبارزه کرده، سال‌ها جنگ کردیم، تحریم‌ها را تحمل کردیم و مشکلات را هر جوری که بود حل کردیم به خاطر اینکه مردم ما طرفدار ظالم نبودند. اسرائیل چند سال گذشته و قبل از اینکه عربستان سعودی نقش او را بگیرد رژیم بسیار منفوری بود اما هم اکنون دیگر اسرائیل مطرح نیست چون تمام کارهای نفرت‌انگیز اسرائیل را عربستان انجام می‌دهد و کاملاً آنها را مو به مو اجرا می‌کند.

 

روح افزا خاطرنشان کرد: معنی اظهار دوستی وزیر امور خارجه کشورمان با عربستان سعودی چیست؟ با این اظهارنظر به شدت مخالف هستیم، ما نزدیک 500 نفر را در فاجعه حج امسال از دست دادیم بعد وزیر خارجه می‌گوید ما با عربستان قطع رابطه نکردیم آیا این هنر است که حق این همه خانواده و خون‌های ریخته شده را نادیده می‌گیرند؟! بنده می‌خواهم به آقای ظریف بگویم شما نه تنها قطع رابطه نکردید بلکه یک تذکر هم ندادید و حتی یک سؤال هم نپرسیدید که چرا این اتفاق افتاده و از خانواده‌هایی که عزیزانشان را از دست دادند پشتیبانی نکردید.

 

وی ادامه داد: 7 هزار و 500 مسلمان در عربستان کشته شدند و ما هیچ عکس‌العملی از طرف وزارت امور خارجه ندیدیم. وزیر امور خارجه تابلوی بیرونی کشور ماست و این گونه اظهارات اهمال‌کاری وزیر امور خارجه کشورمان را نشان می‌دهد. عربستان آیت‌الله نمر را مظلومانه و بدون دلیل کشته است،عده‌ای برای انجام مناسک حج به عربستان رفتند و متولیان در عربستان آن قدر ناتوان و بی‌لیاقت هستند که نتوانستند یک مراسم حج 2 میلیون نفری را مدیریت کنند. عراق با تمام ناامنی‌ها بالای 22 میلیون زائر اربعین داشت و هیچ اتفاقی آنجا نیفتاد.

 

همسر شهید حاتمی خاطرنشان کرد: چرا جرثقیل‌ها در ایام حج در اطراف خانه خدا بودند آنها که برای ساختن مکه نبود، آنها برای ساختن کاخ‌های ولیعهد عربستان سعودی بود، آدم یاد زمان فرعون می‌افتد که عده‌ای کشته می‌شدند تا آنها کاخ‌های خود را بسازند. اگر در زمان فرعون کارگران برای ساختن کاخ‌ها کشته می‌شدند اما در فاجعه حج امسال هزاران هزار انسان اندیشمند، فرهیخته و روحانی برجسته جان خود را از دست دادند.

 

روح افزا اظهار داشت: بنده نمی‌دانم دیپلماسی کشور چیست؟ ولی نسبت به صحبت‌هایی که می‌شود اعتراض جدی داریم، کسی حق ندارد سعودی‌ها را برادر ما خطاب کند. افتخار ما در جمهوری اسلامی این است که با ظالمان مقابله کردیم و هیچگاه با آنها برادر نبودیم، و باید وزیر امور خارجه نسبت به صحبت‌های خود پاسخگو باشد.

 


  

با توجه به ویژگی بی‌نظیر و مهم ایران در اجرای یکسری تعهدات قبل از روز اجرای برجام، مقامات آمریکایی پیش‌بینی‌ کردند که این تعهدات تا بهار یا تابستان سال 2016 اجرا نخواهند شد. اجرای این تعهدات در ابتدای این ماه، دور از انتظار بود. برداشتن این گام با این سرعت به نظر می‌رسد با تحریک رئیس‌جمهور ایران و حامیان وی صورت ‌پذیرفت؛ طبق نگاه ایشان، برداشته شدن سریع تحریم‌ها باعث تقویت ایشان در انتخابات 26 فوریه برای مجلس خواهد شد.

با توجه به ویژگی بی‌نظیر و مهم ایران در اجرای یکسری تعهدات قبل از روز اجرای برجام، مقامات آمریکایی پیش‌بینی‌ کردند که این تعهدات تا بهار یا تابستان سال 2016 اجرا نخواهند شد. اجرای این تعهدات در ابتدای این ماه، دور از انتظار بود. برداشتن این گام با این سرعت به نظر می‌رسد با تحریک رئیس‌جمهور ایران و حامیان وی صورت ‌پذیرفت؛ طبق نگاه ایشان، برداشته شدن سریع تحریم‌ها باعث تقویت ایشان در انتخابات 26 فوریه برای مجلس خواهد شد.

گروه بینالملل-رجانیوز: رابرت اینهورن، از برجستهترین دیپلماتهای آمریکا و پژوهشگر مراکز و بنیادهای فکری و پژوهشی آمریکا همچون «کمیته کنترل تسیحاتی و منع اشاعه هستهای» در تحلیلی تفصیلی به تبیین زمینهها و ریشههای سیاسی طراحی توافق هستهای ایران و کشورهای 5+1 پرداخته و موانع و محدودیتهای برجام را توضیح داده است. او تصریح میکند برخی راهحلهای فنی مسائل پیچیده در مذاکرات به یک باره پیدا شدند، چرا که رئیس جمهوری ایران به دنبال بهرهبرداری از این توافق در انتخابات مجلس ایران بود. اینهورن معتقد است آنچه برجام را تهدید میکند خلأها و ابهامات متعدد این متن حقوقی و همچنین اختلافات ایران و آمریکا در موضوعاتی مانند سوریه و یمن است. از نظر او آمریکا باید تحریمهای هوشمند و مبتکرانهای طراحی و اجرا کند تا ایران به تفسیر آمریکا از متن برجام عمل کند نه به تفسیر و تبیین خودش.

 

مسیر پیش رو ناهموار است

 

توافق هستهای ایران زمانی که آژانس بینالمللی انرژی اتمی تأیید کرد که جمهوری اسلامی ایران به تعهدات کلیدی خود در این زمینه عمل کرده است، به مرحله مهمی رسید. در مقابل، آمریکا، اتحادیه اروپا و سازمان ملل متحد تحریمهای مرتبط با پرونده هستهای را که اقتصاد ایران را از بین برده بود، به تعلیق درآورد یا آنها را پایان داد. با این که دولت اوباما، دولت ایران و سایر طرفهای مذاکرهکننده، فرا رسیدن «روز اجرای» برجام را جشن گرفتند، مسیر پیش رو برای اجرای این توافقنامه احتمالاً ناهموار خواهد بود و طول عمر آن به سختی تضمین شده است.  

 

طبق برجام، ایران تا روز اجرایی شدن توافق باید سریعاً ظرفیت مواد هستهای مورد استفاده در ساخت سلاحهای هستهایاش را کاهش میداد. این امر شامل برچیدن و انتقال بیش از 12,000 سانتریفیوژ و زیرساخت مرتبط به حدی مشخص و قابلنظارت، انتقال بالغ بر 10,000 کیلوگرم اورانیوم غنیشده (تقریباً 98 درصد کل اورانیوم غنیشده) و از رده خارج کردن و غیرقابل استفاده ساختن هسته اصلی راکتور اراک که در بهینهسازی تولید پلوتونیوم مورد استفاده قرار میگرفت، میشد.

 

اجرای این ملزومات، یک تعهد بزرگ به شمار میرفت. برجام ضربالعجلی را برای تکمیل و اجرایی شدن آنها تعیین نکرد ـ بلکه این گام به ایران واگذار شده بود، و اگر رهبری ایران خواستار روز اجرا و برداشتهشدن فوری تحریمها بود، این گام میتوانست به سرعت انجام شود. ایالات متحده از جانب خودش، اولویتی بر زمانبندی قائل نبود ـ بلکه هدف اولیهاش اطمینان از این بود که ایران این وظایف را به نحوی اجرایی کند که تعهدات برجام محقق شود و صحبتهای قبلی مبنی بر قبول تعهدات پیش رفته و عملی شود. 

 

اجرای زودتر از موعد مورد انتظار با هدف انتخابات مجلس

 

با توجه به ویژگی بینظیر و مهم ایران در اجرای یکسری تعهدات قبل از روز اجرای برجام، مقامات آمریکایی پیشبینی کردند که این تعهدات تا بهار یا تابستان سال 2016 اجرا نخواهند شد. اجرای این تعهدات در ابتدای این ماه، دور از انتظار بود. برداشتن این گام با این سرعت به نظر میرسد با تحریک رئیسجمهور ایران و حامیان وی صورت پذیرفت؛ طبق نگاه ایشان، برداشته شدن سریع تحریمها باعث تقویت ایشان در انتخابات 26 فوریه برای مجلس خواهد شد. با نگاه به گذشته کاملاً روشن است که ایرانیها آماده اجرای سریع تعهداتشان بودند و برنامههایشان را بطور کارآمد اجرا کردند.  

 

عامل اساسی دیگر توانایی طرفین بویژه ایران و آمریکا در حل مسائل سخت اجرایی و به لحاظ فنی پیچیده، بدون تأخیرهای بیمورد بود. برجام که ماه جولای مورد موافقت طرفین قرار گرفت یک سند بسیار تفصیلی است که تا جای ممکن به دنبال توضیح دقیق بسیاری از مسائل اجرایی بود، با این وجود حل بسیاری از موارد به بازه زمانی مابین تصویب برجام و روز اجرای آن محول شد. 

 

 


  

راهحلهای فنی ایران در مدتی کوتاه پیدا شد

 

همانطور که پیشبینی میشد، طرف ایرانی اغلب راهحلهایی را پیشنهاد میداد که برای تخفیف بار اجرای تعهدات یا کاهش ملزومات مورد نیاز برای کاهش زیرساختهای هستهای طراحی شده بود. اما آمریکا و طرفهای مذاکرهکننده اصرار داشتند که نتایج دقیقاً مطابق با برجام باشد و حاوی مرحلهای برای اجرای دقیق آن در آینده باشد. در طیف وسیعی از مسائل که احتمالاً موجب ایجاد بنبست شدند و اساساً روز اجرای برجام را به تأخیر انداختند، ایران رویکرد عملگرایانهای را در پیش گرفت و یکسری راهحلهای فنی در یک بازه زمانی نسبتاً کوتاه پیدا شد؛ از جمله این مسائل میتوان به میزان سانتریفیوژهایی که باید از رده خارج میشد، جابجایی اورانیوم غنیشده 20 درصد، و توافق بر سر ویژگیها و ارزشهای کارآمد سانتریفیوژهای پیشرفته اشاره کرد.  

 

در واقع در برخی موارد، راهحلهایی برای اصلاح و تکمیل برجام پیدا میشد. به عنوان مثال، ایران کم و بیش با روشن کردن موضوع صفحات سوخت برای راکتور تحقیقاتی تهران موافقت کرد، حتی قبل از اینکه این سوخت برای راهاندازی راکتور مورد استفاده قرار بگیرد، اورانیوم غنیشده 20 درصد از صفحات سوخت قابل استخراج نبود و آماده استفاده در ساخت سلاحهای هسته­ای بود.     

 

تصویب به موقع مسائل اجرایی و پیگیری دقیق تعهدات از سوی ایران در 6 ماه اخیر، به خوبی حاکی از اجرای برجام در آینده است. البته، تا روز اجرای برجام، وقتی هدف مهم ایران از برداشته شدن تحریمها مشخص شد، ایرانیها از حداکثر انگیزه برای ارائه بهترین رفتار برخوردار بودند. یکی از نگرانیهای آمریکا در جای دیگر این است که رفع تحریمها ـ که شامل برگرداندن غیرقابل بازگشت حدود 100 میلیارد دلار از داراییهای بلوکه شده تهران نیز میشود ـ انگیزه ایران را در آینده برای حل مسائل ساختاری و رعایت دقیق تعهداتش در برجام کاهش خواهد داد.  

 

اگرچه، حامیان توافق معتقدند که، حتی بعد از روز اجرا و توقف تحریم­ها، ایران به شدت به انگیزه پایبند بودن به تعهدات خود ادامه خواهد داد. تهران می­داند که اختلافات در توافق می­تواند نگرانی­هایی در جامعه تجاری بینالمللی درباره بازگردانی احتمالی تحریم­ها ایجاد نماید - که می­تواند منافعی را که بعد از روز اجرا در حال تأمین شدن بود، متوقف کرده یا معکوس نماید. بخصوص به دلیل قیمت پایین نفت و چالش­های اقتصادی بزرگ در دوره آتی، رهبران ایران تمایل ندارند تا دستاوردهای ناشی از رفع تحریم­ها را در معرض خطر قرار دهند.

 

یک شروع خوب: قلب راکتور اراک پر از سیمان است!

 

تنها زمان می­تواند بگوید که آیا ایران به ملاحظه مزایای انجام تعهدات برجام، به دقت ادامه خواهد داد یا خیر. اما در حال حاضر، روشن است که توافق هسته­ای شروعی امیدوارکننده داشته است. با توجه به کاهش چشمگیر میزان ظرفیت غنیسازی، مدت زمانی که ایران برای تولید مقادیر کافی اورانیوم غنی­شده به منظور ساخت یک بمب نیاز دارد، حداقل به یک‌سال افزایش یافته است. غنی‌­سازی از این پس در مجموعه زیرزمینی فوردو که به یک مرکز تحقیقات هسته‌­ای تبدیل میشود، انجام نمیگیرد. راکتور آب سنگین اراک، که الان هسته اصلی آن با سیمان پر شده است، دیگر قادر به تولید پلوتونیوم در سطح تسلیحاتی نیست. و ایران هم‌­اکنون در حال اِعمال مفاد نظارتهای پیشرفت? پروتکل الحاقی، با افزایش حضور آژانس بینالمللی انرژی اتمی در صحنه، نصب مدرن­ترین امکانات نظارتی و نظارت بی­سابقه بر تمامی زنجیره تأمین اورانیوم و سانتریفیوژ است.

 

اما هر چند که شش ماه گذشته قابل­توجه بوده، اهدافی که تا به امروز بدست آمده فقط یک شروع است. زیرساختهای هسته­ای ایران از راههای مهمی کاهش داده شده یا اصلاح شدهاند، اما اجرای [تعهدات] یک فرایند مداوم است:

 

·  سطوح اورانیوم غنی­شده و سانتریفیوژ­های کاهشیافته بایستی حفظ شود،

·  محدودیتها در زمینه تولید سانتریفیوژ و تحقیقات و توسعه باید اِعمال شود،

·  راکتور اراک باید بازطراحی شود،

·  مجموعه فردو باید تبدیل شود،

·  واردات پیشنهادی برای برنامه صلح­آمیز هستهای ایران باید مورد بررسی قرار بگیرد و توسط کانال تهیه و خریداری مورد تأیید قرار بگیرد و  

·  کمیسیون مشترک بایستی اختلاف در اجرا را در میان سایر وظایف، بیان کند.

 

تاکنون که روند خوب پیش رفته است. اما در مسیر اجرای کارآمد و پایدار برجام، چالشهای جدی وجود دارد.

 

حتی اگر تمامی طرف­ها به تعهدات خود در برجام پایبند باشند، موضوعات اختلافی [دوباره] ظاهر میشوند. علیرغم جزئیات تفاهم که در برجام آمده و متعاقباً قبل از روز اجرا لحاظ شده، طرفین به ناچار در آینده با ابهامات و اختلافاتی در تفسیر [برجام] مواجه خواهند شد. در چنین شرایطی، انتظار می­رود که ایرانی­ها مرزهای توافق را بررسی کرده، و برای منافع حاشیه­ای خود تلاش نمایند. اقدامات ایشان از طرف سایر اعضاء، حال نقض­ برجام از سوی آنها عمدی بوده باشد یا نه، در تضاد با برجام در نظر گرفته خواهد شد.

 

لازم است تا همه طرفها نگرشی مبتنی بر عدم بردباری در قبال عدم- توافق اتخاذ نمایند. که به معنی مقابله با مشکلات بالقوه توافق است اگرچه این مسائل، کوچک، مقطعی و در اولین مراحل ممکن باشند. حال میخواهد مشکل یک تلاش عمدی [از سوی ایران] جهت تقلب باشد که باید متوقف شود ـ یا میخواهد یک سوء تفاهم واقعی یا تفاوت در تفسیر باشد که باید رفع شود ـ در هر صورت طرفها باید دنبال حل مشکلات توافق باشند قبل از اینکه این مشکلات به حدی بزرگ شوند که حفظ برجام را زیرسؤال ببرد. این مسأله نیازمند به این است که طرفها نوعی رویکرد عملگرایانه را از خود نشان دهند که آنها را به روز اجرا برساند و نیز آنها را نسبت به تضمین پیروی کامل از توافق هستهای و حفظ این توافق در مسیر خودش، متعهد باقی نگه دارد.

 

 


  

رفتارهایی که به برجام ارتباطی ندارد، اما برجام را نقض میکند!

 

چالشها برای عملکرد واضح و پایدار برجام صرفاً از داخل خود توافق ایجاد نمیشود. قطعاً، جدیترین چالشها از خارج از توافق، بویژه از رفتارهای ایران که تحت پوشش توافق قرار ندارد، سر بر میآورد.  

 

از آنجایی که برجام تابستان گذشته نهایی شده است، ایران درگیر یکسری رفتارهای مشکل­آفرین شدهاست. از میان آنها میتوان به موارد زیر اشاره نمود، ایران:

 

·  درگیری مستقیم نظامی خود را در سوریه افزایش داده­ است،

·  به حمایتش از سایر بازیگران منطقهای خود ادامه داده و دو آزمایش موشکی دوربُرد انجام داده است،

·  با پرتاب موشک، یک تمرین نظامی را در مجاورت ناوهای دریایی ایالات متحده انجام داده است،

·  اصلاحطلبان داخلی را سرکوب کرده، و

·  و تا همین چندین روز پیش، شهروندان آمریکایی را به اشتباه زندانی کرده بود.

 

هیچیک از این اقدامات برجام را نقض نکردهاند، چراکه این توافق با اصرار هر دو کشور ایران و آمریکا صریحاً بر مسأله هسته­ای تمرکز کرده است. اما اگر توافق هستهای به عنوان تسهیلکننده رفتار تحریکآمیز ایران دیده شود ـ به عنوان مثال آزادسازی میلیاردها دلار داراییهای بلوکهشده که ایران میتواند به یک برنامه منطقهای تهاجمی اختصاص دهد ـ حمایت از توافق هستهای در آمریکا میتواند به شدت کم شود.

 

تاکنون اوباما، رئیس جمهور ایالات متحده به منظور جلوگیری از تلاشهای اخیر مخالفان [برجام در کنگره] برای متوقف کردن مذاکرات، توانسته است حمایت کافی دموکراتهای کنگره را حفظ نماید. اما اگر اعضای کنگره و عموم مردم آمریکا به این باور برسند که ایرانیها از برجام و رفع تحریمهای آن برای دنبالهروی سیاستهای خصمانه علیه ایالاتمتحده و شرکای منطقهای آمریکا استفاده میکند، ممکن است رئیسجمهور دیگر قادر به حفظ جبهه در مقابل مخالفان داخلی توافق نباشد. و ممکن است توانایی حفظ وتویِ ریاستجمهوری برای قانونی که به منظور نقض توافق طراحی شده است را، از دست بدهد.

 

حمایتها هماکنون نیز سست و ناچیز است. اخیراً، چندین نفر از نمایندگان دموکرات کنگره ـ از قبیل حامیان توافق هستهای ـ در انتقاد از دولت اوباما ظاهراً به خاطر داشتن تفکرات ثانوی در خصوص تحریم ایران بدلیل آزمایش موشکهای بالستیک در ماههای اکتبر و نوامبر به جمهوریخواهان پیوستند. اگرچه آن آزمایشات قطعنامههای شورای امنیت را نقض کردند، اما برجام را نقض نکردند. همانگونه که معلوم است، دولت اِعمال تحریمهای موشکی را صرفاً به خاطر اجتناب از در معرض خطر قرار گرفتن آزادی 5 زندانی آمریکایی در ایران به تاخیر انداخته است. تحریمها علیه یازده نهاد و شخصیت به خاطر تأمین تدارکات لازم برای برنامه موشکی ایران روز یکشنبه اعلام شدند.

 

 


  

موضوع ملوانان آمریکایی، به لطف کانالهای ارتباطی توافق هستهای حل شد!

 

بنابراین، حتی ایالات متحده بدنبال مشارکت دادن ایران برای بررسی تمایلش جهت سازنده بودن در بحران سوریه و سایر مناقشات منطقه است؛ ضمن اینکه حفظ حمایت منطقهای و داخلی از توافق، نیازمند ممانعت از رفتار بیثباتکننده و نادرست ایران است. اعمال تحریمهای موشکی گام مناسبی در این راستا بود. اما این هدف باید با سایر تمهیدات برای خنثی نمودن برنامه موشکی ایران، و همچنین با اقداماتی برای مقابله و مجازات تلاشهای تهران به منظور دخالت در امور همسایگان و گسترش نفوذ خود در منطقه (چه بطور مستقیم و چه از طریق بازیگران منطقهای خود) دنبال شود.

 

یادآوری آسیبپذیریِ بالقوه برجام نسبت به پیشرفت [امور] خارج از توافق، اخیراً هنگامی مطرح شد که ملوانان آمریکایی به طور ناخواسته وارد آبهای ایران شده و توسط مأموران ایرانی بازداشت شدند. منتقدان اوباما به سرعت به این رویداد واکنش نشان داده و آن را به عنوان شاهدمثالی مطرح کردند که طی آن توافق هستهای، ضعف وی و جسارت ایران را نشان داده است.از آنجا که این موضوع در طول یک شب حل نشد ـ به لطف کانال­های ارتباطی که بواسطه مذاکرات هستهای بوجود آمدند ـ این رویداد میتوانست به یک برخورد سیاسی طولانیمدت تبدیل شده و نه تنها روز اجرا بلکه خود برجام را نیز در معرض خطر قرار می داد.

 

عملکرد طولانیمدت برجام نه تنها بوسیله بسیاری از مشکلات پیچیده تفاهم که به احتمال زیاد در طول دوره اجرای توافق ظاهر میشود، بلکه با رفتارهای تحریکآمیز و خارج از توافق ایران نیز تهدید می­شود. این توافق همچنین در تهران و واشنگتن با مخالفتهای مداوم در معرض خطر قرار دارد.

 

جامعه بینالملل باید نسبت به ایران احتیاط پیشه کند!

 

به نظر میرسد در ایران، اصولگراها در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، مجلس، رسانهها و روحانیون از توافق راضی نیستند. آنان هشدار دادهاند که این توافق دروازههای ایران را برای «نفوذ» تأثیرات غرب باز گذاشته است؛ آنان همچنین پشت پرده بازداشت تاجرانی همچون سیامک نمازی با تابعیت ایرانی- آمریکایی قرار دارند تا مانع از حضور غربیها در اقتصاد ایران شوند. تاکنون، مخالفان تا حد زیادی با عدم تمایل برای فرا رسیدن روز اجرا، رفع تحریمها، و نیز آزادسازی داراییهای بلوکهشده همچنان تحتنظر بودهاند. حالا که به این نقاط ذکر شده رسیدهایم، اصولگراها میتوانند در تلاشهای خود برای بیاعتبار ساختن و نهایتاً نقض توافق هستهای جسورتر شوند.

 

می­توانیم انتظار داشته باشیم که مخالفان توافق در داخل ایران، دنبال هرگونه بهانه برای متهم کردن ایالات متحده برای نقض تعهدات برجام هستند، بخصوص تعهد به «ممانعت از مداخله در تحقق منافع کامل ایران از برداشته شدن تحریمها». کارشناسان متعددی انتظار دارند که جامعه تجارت بینالمللی، روشی محتاطانه، آگاهانه و صبورانه را در خصوص تعامل دوباره با ایران اتخاذ کند. این بدلیل اقدامات و تلاشهای آمریکا برای جلوگیری از بهبود وضعیت اقتصادی ایران نیست، بلکه به خاطر مشکلات شناختهشده در رابطه با تجارت در ایران و نیز عدم اطمینان درباره آینده توافق هسته‌‌ای است. اگر این تردید عملی شود، مخالفان ممکن است ایالات متحده را به لحاظ بینالمللی به تضعیف عمدی منافع ناشی از برجام متهم کرده و از ایران بخواهند تا اجرای تعهدات هستهای خود را متوقف نماید.

 

رهبر معظم [آیهالله سید] علی خامنه­ای در پاییز گذشته ضمن انعکاس دیدگاههای اصولگراها، هشدار داد که هرگونه تحریم جدیدی از سوی ایالات متحده، به هر دلیلی، برجام را نقض کرده و انکار تعهدات ایران را توجیه خواهد کرد. این موضعگیری آشکارا برخلاف برجام است، که صرفاً مانع اِعمال یا اِعمال دوباره تحریمهای مربوط به مسأله هستهای است  نه مانع اِعمال تحریمهای تصویبشده به دلایل غیرهستهای همچون حمایت از تروریسم، نقض حقوق بشر، یا فعالیتهای موشکی.

 

ایالات متحده تمایل دارد هر زمان که لازم بود تحریمهای غیرهستهای را اعمال کند. اگر ایران با دنبالهروی از تمایل اعلام‌‌شده خود برای محدود کردن اجرای برجام واکنش نشان دهد، چشمانداز توافق ناامیدکننده خواهد بود. اعمال تحریمهای موشکی از سوی دولت اوباما در چند روز گذشته اولین نمونه آزمایشی است. تاکنون، جواد ظریف، وزیر امور خارجه ایران عنوان کرده است که ادعاهای ایالات متحده مبنی بر اینکه ایران قطعنامه شورای امنیت را نقض نموده «نامشروع» بوده و ایران «پاسخ متناسبی خواهد داد» و ایران به فعالیت موشکی خود «بیش از پیش» ادامه خواهد داد. اما او تاحدی از متهم کردن واشنگتن به نقض برجام یا بیان این نکته که عملکرد ایران در پیروی ایران از [تعهداتش در] برجام تحتتأثیر قرار خواهد گرفت، خودداری کرد.

 

مخالفان ایرانی توانایی جلوگیری از اِعمال یا خرابکاری مستقیم در اِعمال برجام را دارند. روشن نیست که آیا روحانی و متحدین او از کنترل کافی بر سپاه پاسدارن و سایر اصولگراها برای ممانعت ایشان جهت مانعتراشی در دسترسی بازرسان آژانس بینالمللی انرژی اتمی به تأسیسات نظامی، یا تداوم استفاده از شبکههای تدارکاتی غیرقانونی، یا مشارکت در کار ساخت تسلیحات هستهای برخوردار است یا نه. مگر این که رهبر عالی دستورالعمل روشن و محکمی در حمایت از توافق هستهای صادر کند، در غیر اینصورت این ریسک وجود خواهد داشت که مخالفان از جانب خودشان برای بر هم زدن آن اقدام نمایند.  

 

 


  

مخالفان آمریکایی برجام چه میخواهند؟

 

در آمریکا نیز مخالفت نسبت به برجام میتواند بر دیرپایی توافق اثر بگذارد. بعد از شکست سپتامبر گذشته برای تحمیل یک رأی روی قطعنامه کنگره به منظور رد توافق هستهای، مخالفان موقتاً رویکرد کمتر قاطعانهای را در پیش گرفتهاند. اما رفتارهای مشکلآفرین ایران پس از بررسیهای برجام توسط کنگره ـ از قبیل انجام فعالیتهای منطقهای، آزمایشات موشکی، سرکوب داخلی و بازداشت آمریکاییها ـ تمایل به حمله و برهم زدن توافق را دوباره احیاء کرده است.

 

با این وجود تا به حال، تلاشهای قانونی برای منحل کردن برجام کشش لازم را نداشته است. در روزهای پیش از اجرای برجام، مجلس لایحهای را تصویب کرد که مانع از حذف افراد و مراکز مالی خاص از لیست تحریمهای وزارت خزانهداری میشد ـ تا به این ترتیب مانع از توانایی دولت برای برداشت تحریمها شود. با این حال، رأی مجلس بسیار پایینتر از تعداد مورد نیاز به منظور باطل کردن حق وتوی احتمالی رئیس جمهور بود، و حتی مخالفان برجام مانند الیوت انجل، نماینده دموکرات نیویورک نیز با آن مخالف بودند. در نتیجه، رهبران حزب جمهوریخواه تصمیم گرفتند از رأیگیری منصرف شوند و تمهیدات لازم را به زمان دیگری موکول نمایند. حال که افراد موجود در لایحه کنگره هماکنون از لیست تحریمها حذف شدهاند، روشن نیست که تمرکز لایح? اصلاح شده بر چه [موضوعی] خواهد بود.

 

بدنبال آزمایشهای موشکهای بالستیک دوربرد در ماههای اکتبر و نوامبر (و بخوص بعد از آنکه به نظر میرسید دولت پس از متوجه شدن تمایل کنگره برای اعمال تحریم­های موشکی، از انجام آن منصرف شد) تمایلی [میان همه] ـ حتی در میان دمکراتهای حامی برجام ـ در زمینه [تصویب] قانونی با هدف مقابله با برنامههای موشکی ایران بوجود آمد. اما با اعمال تحریمهای موشکی جدید در روز بعد از اجرای توافق توسط دولت، آن تمایل احتمالأ از بین برود.

 

بنابراین، تحت شرایط فعلی و با تصمیم رئیسجمهور برای وتوی قانونی که به باور وی با هدف تضعیف برجام به تصویب میرسد، حداقل در آینده نزدیک، چشمانداز روشنی از یک چالش قانونی موفق نسبت به توافق هستهای وجود نخواهد داشت.

 

آزادی 5 آمریکایی بازداشتشده توسط ایران در اواخر ماه گذشته، هرچند در یکسری موارد خاص مورد انتقاد قرار گرفت، در آمریکا بطور گسترده مورد حمایت واقع شد. این رویداد در افکار عمومی به عنوان دستاورد توافق هستهای دیده میشود. حداقل در کوتاهمدت، بازگشت زندانیان آمریکایی (و همچنین شاید آزادی سریع ملوانان آمریکایی) به برجام امکان دفاع در برابر مخالفین داخلی را خواهد داد.

 

اما بعید به نظر میرسد که مخالفتها نسبت به توافق فروکش کند، بخصوص اگر رهبران ایران به پیروی از سیاستهای تجاوزکاران? خارجی و نیز سیاستهای سرکوبگرایانه داخلی خود ادامه دهند. رقابت انتخاباتی ریاست جمهوری آمریکا تضمین می­کند که مخالفت جدی نسبت به توافق هستهای، بخصوص میان جمهوریخواهان در طول سال 2016 شنیده خواهد شد. و اگرچه شعارهای انتخاباتی اغلب فاکتورهای قابل­ اعتمادی برای موضعگیریهای رهبران منتخب و جدید محسوب نمیشوند، انتقال به یک دولت جدید در ژانویه 2017 بدین معنی است که عملکرد بلند مدت برجام را نمیتوان تضمین کرد.

 

تحریمهای جدیدی برای پایبندی ایران به برجام طراحی و اجرا شود!

 

فرارسیدن روز اجرا این احساس را منتقل می­کند که کار سخت انجام شده و هم‌­اکنون زمان گذار به مرحله کمتر فعالِ حفظ دستاوردها فرا رسیده است. اما این کار به سختی انجام شده است. حفظ برجام در مسیر خود و عملکرد مناسب در مواجه با مشکلات توافق که به ناچار ظاهر میشوند، رفتارهای تحریک­آمیز و خارج از توافق ایران و اصرار مخالفان داخلی صرفاً به همان میزان تلاشی نیاز دارد که برای مذاکره بر سر توافق و رسیدن به ملزومات مورد نیاز برای روز اجرا لازم بود.

 

دولت اوباما باید در مسیر مناسبی گام بردارد. این دولت مجبور است تا ضمن حفظ حمایت جهانی برای اِعمال تنبیه مناسب در صورت بروز هرگونه تخلف کوچک و بزرگی، ایران را در قالب یک استاندارد دقیق حفظ کند. در همان حال، باید برای حل مشکلات توافق و ابهامات و برداشتهای اشتباه راهحلهای زمانی و عملی پیدا کند، و همچنین جلوی هرگونه نقض توافق را قبل از اینکه به منبع بزرگی از مجادلات تبدیل شده و تهدیدی برای توافق را رقم بزند بگیرد.

 

دولت باید تحریمهایی که بعد از روز اجرا باقی مانده را تقویت نماید و هنگامی که مناسب بود تحریم­های جدید آمریکا در زمینه تروریسم، [برنامههای] موشکی، حقوق بشر و سایر اهداف غیرهستهای را [علیه ایران] اِعمال نماید. اما باید تضمین کند که تحریمهای جدید به دقت هدفگیری شده و برای صرفنظر کردن از رفع تحریمهای قول داده شده به ایران در توافق، طراحی نشود.

 

ایالات متحده باید به منظور خنثی کردن رفتارهای تحریکآمیز ایران بخصوص حمایتهای این کشور از بازیگران منطقهای و فعالیتهای موشکیاش، با شرکای منطقهای خود همکاری کند. در همین حال، باید با تعامل با ایران به این نکته پی ببرد که آیا آماده است تا رویکرد سازندهای را در قبال مسائل منطقهای بویژه در کمک به حل جنگهای سوریه و یمن اتخاذ نماید یا خیر.

 

و دولت باید در حالی که از نزدیک و بطور شفاف با کنگره در زمینه مسائل مربوط به توافق و سایر مسائل مربوط به اجرای برجام مشورت میکند، با تلاشهای مخالفان در کنگره برای جلوگیری یا مداخله در اجرای برجام مقابله نماید. و همچنین دولت باید بررسی کند که آیا ممکن است با کنگره در خصوص یک استراتژی قانونی که بتواند عملکرد توافق را بهبود ببخشد، همکاری کند یا نه.

 

بنابراین برجام آغاز مؤثری داشته است. اما حفظ آن در مسیر خود، نیازمند به توجه مداوم و سطح بالای ایالات متحده، دیپلماسی فعال با شرکای آمریکا و ایران، و نیز ارتقاء کارآمد [توجهات] کنگره و عموم مردم آمریکا برای سالهای آینده [نسبت به توافق] است.



  




طراحی پوسته توسط تیم پارسی بلاگ