سفارش تبلیغ
صبا ویژن
مدیر وبلاگ
 
آمار واطلاعات
بازدید امروز : 349
بازدید دیروز : 26
کل بازدید : 137671
کل یادداشتها ها : 545
خبر مایه


طول ناحیه در قالب بزرگتر از حد مجاز
معاون کل نهاد ریاست‌جمهوری ریاست ستاد انتخاباتی یک حزب نزدیک به دولت را به عهده گرفته است.

 

به گزارش تسنیم، مرتضی بانک که با حکم نهاوندیان، از ابتدای آغاز به کار دولت روحانی، معاونت کل نهاد ریاست‌جمهوری را به عهده دارد، ریاست ستاد انتخاباتی حزب اعتدال و توسعه (حزب نزدیک به دولت) را به عهده گرفته است. تعداد قابل توجهی از اعضای موثر دولت یازدهم عضو حزب اعتدال و توسعه هستند. 
مرتضی بانک اخیراً در نامه‌ای که ذیل آن را با عنوان رئیس ستاد انتخابات حزب اعتدال و توسعه امضا کرده، به محمدحسین مقیمی رئیس ستاد انتخابات کشور نوشته است که از سوءاستفاده‌کنندگان از نام حزب متبوعش جلوگیری کند. 
پیش از این برخی اقدامات شائبه‌ساز انتخاباتی اسحاق‌ جهانگیری  معاون اول رئیس‌جمهور  و عضو شورای مرکزی حزب  کارگزاران سازندگی نیز با انتقادات گسترده شخصیت‌های سیاسی روبرو شده بود.
طبق قانون، دخالت دولت در انتخابات ممنوع است.

خیز کاندیدای شکست‌خورده سمنان برای تغییر ترکیب مجلس ایران!
دبیرکل حزب مردم‌سالاری گفت: اصلاحات پروژه نیست بلکه پروسه است و باید برای انتخابات هفتم اسفند مردم را تشویق به حضور در پای صندوق‌های رای کنیم تا با حضور گسترده ترکیب انتخابات مجلس عوض شود.
به گزارش ایرنا، مصطفی کواکبیان عصر جمعه در همایش جوانان اصلاح‌طلب با عنوان فرزندان انقلاب افزود: اگر مردم در انتخابات شرکت نکنند بساط ما بدتر می‌شود و بهتر نمی‌شود.
وی ادامه داد: باید ترکیب مجلس را عوض کنیم چرا که اگر در ترکیب مجلس تغییری صورت نگیرد هیچ تحولی در زمینه‌های اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و اقتصادی رخ نخواهد داد.
گفتنی است کواکبیان در دوره سابق از سمنان نامزد انتخابات مجلس شده بود که نتوانست رای مردم را از آن خود کرده و وارد مجلس شود و امروز با چنین سابقه‌ای از تغییر ترکیب مجلس سخن می‌گوید!

محسن قمی: موضوع شورای رهبری برای لطمه زدن به دستاوردهای انقلاب است
عضو مجلس خبرگان رهبری تصریح کرد تجربه نشان داده رهبری فردی، کارآمد است و مطرح کردن موضوع شورای رهبری «بحث انحرافی» و به منزله این است که می‌خواهیم به دستاوردهای مهم انقلاب اسلامی لطمه وارد کنیم.
حجت‌الاسلام محسن قمی در گفت و گو با فارس اظهار داشت: در شرایط کنونی دو عامل باعث شده که مجلس خبرگان در افکار عمومی در داخل و خارج بیشتر مورد توجه قرار گیرد. عامل نخست این است که فرایند مسائل مربوط به برجام و مذاکرات هسته‌ای جایگاه رهبری را در افکار عمومی دنیا و داخل بهتر نشان داد و مشخص کرد نقشی که رهبری در مسائل مختلف ایفا می‌کند، چه نقشی است.
وی ادامه داد: عامل دوم در اهمیت یافتن مجلس خبرگان در برهه کنونی این است که تصور برخی از دشمنان این است که ممکن است مجلس خبرگان آینده مجلسی باشد که بخواهد رهبر تعیین بکند. این در حالی است که الحمدلله نشاط، انگیزه و صحت و سلامتی مقام معظم رهبری خیلی بهتر از گذشته است و خود ایشان چند سال قبل در دیدار با مقامات خارجی بیان فرمودند که امروز انگیزه و نشاط من برای کار در مقایسه با 10 سال گذشته چند برابر شده است، لذا از این جهت دشمنان ما راه اشتباهی می‌روند. محسن قمی همچنین با اشاره به منتقدین شورای نگهبان گفت: منتقدان به شورای نگهبان سه گروه را تشکیل می‌دهند، گروه نخست کسانی هستند که جایگاه شورای نگهبان را قبول ندارند و وجود این شورا را با دموکراسی مخالف می‌دانند، اینها طبعاً سکولار و افرادی هستند که به نظام انقلاب اسلامی باور ندارند. وی ادامه داد: گروه دوم کسانی هستند که ممکن است جایگاه شورای نگهبان را به عنوان یک نهاد قانونی و یا براساس باورهای دینی می‌پذیرند، اما درصدد تضعیف این شورای نگهبان موجود هستند.
این عضو مجلس خبرگان همچنین گفت: گروه سوم کسانی هستند که نه می‌خواهند جایگاه شورای نگهبان را تضعیف کنند و نه کلیت این شورای نگهبان موجود را زیر سؤال ببرند، اما انتقادی هم به عملکرد شورای نگهبان دارند.
وی ادامه داد: باید تکلیف این سه گروه را از هم متمایز کنیم. گروه اول، اصولاً با اسلامیت انقلاب ما ناسازگاری دارند. گروه دوم هم به نظر می‌آید غافل از این هستند که این شورای نگهبان وقتی روند قانونی تعیین اعضایش طی شده و فقهای آن توسط رهبری و حقوقدانانش از مسیر قوه قضائیه و مجریه تعیین شده‌اند، این مسیر قانونی است دیگر وجهی برای تضعیف کلیت این شورای نگهبان وجود ندارد مگر برخی اغراض غیرمشروع در میان باشد. گروه سوم، ممکن است انتقاداتی داشته باشند، بر همین اساس باید باب گفت‌وگوی این افراد با اعضای شورای نگهبان باز شود تا بتوانند صحبت کنند. 

تلاش اصلاح‌طلبان برای ارائه لیست واحد باز هم بی‌نتیجه ماند
علی‌رغم وعده‌های متعدد، شورای سیاستگذاری انتخاباتی جبهه اصلاح‌طلبان که متشکل از همه تشکل‌های اصلاح‌طلب است، در جلسه یکشنبه شب نیز موفق به تصمیم واحد برای معرفی لیست انتخاباتی نشد.
به گزارش تسنیم، علی‌رغم وعده‌های متعدد، شورای سیاستگذاری انتخاباتی جبهه اصلاح‌طلبان که متشکل از همه تشکل‌های اصلاح‌طلب است، در جلسه یکشنبه شب نیز موفق به تصمیم واحد برای معرفی لیست انتخاباتی نشد و انتشار لیست واحد از سوی اصلاح‌طلبان همچنان در ابهام است.
تلاش‌های محمدرضا عارف رئیس شورای عالی سیاستگذاری انتخاباتی اصلاح‌طلبان برای ارائه لیست واحد اصلاح‌طلبان به دلیل اوج گرفتن اختلاف بین گروه‌های اصلاح‌طلب از جمله کارگزاران، اعتدال و توسعه و شورای مشورتی عارف نتیجه نداده است.
محمد زارع فومنی دبیرکل جبهه مردمی اصلاحات با انتقاد از رویه شورای عالی سیاست‌گذاری انتخاباتی اصلاح‌طلبان گفت: متاسفانه سهم‌خواهی و باندبازی مانع ارائه لیست واحد شده است؛ اخبار موثقی دارم که برخی می‌گویند اصلاح‌طلبانی که قصد حضور در لیست دارند باید پول بدهند و این نشانگر رفتار غیراصولی و غیرحرفه‌ای در جبهه اصلاح‌طلبان است.
ستاد اصلاح‌طلبان چندی پیش در پیام  تلگرامی خود اعلام کرده بود، با توجه به پیگیری‌های گسترده اقشار مختلف مردم جهت اطلاع از لیست نهایی اصلاح‌طلبان برای حوزه انتخابیه تهران، ری، شمیرانات و پردیس به استحضار شهروندان  می‌رساند جلسات فشرده اصلاح‌طلبان با احزاب و گروه‌های معتدل ادامه خواهد داشت و با جمع‌بندی نهایی (روز جمعه) فهرست کاندیداهای مورد حمایت جریان اصلاحات منتشر خواهد شد، در حالی این خبر از سوی ستاد اصلاح‌طلبان منتشر شد که روز یکشنبه محمدرضا عارف رئیس شورای ائتلاف اصلاح‌طلبان در همایش جوانان حزب اسلامی کار اعلام کرد لیست ائتلافی را تا شنبه اعلام می‌کنیم.
بر اساس  این گزارش گویا در اردوگاه اصلاح‌طلبان بر خلاف رقیب سنتی، یعنی اصولگرایان که توانستند به ائتلافی برسند و لیستی 30 نفره از افراد این جریان را برای انتخابات مجلس دهم معرفی کنند، دچار اختلافات و تضادهای درونی شده‌اند که نمی‌توانند حتی لیست خود را  در فاصله نه چندان دور از روز برگزاری انتخابات نهایی کنند و  حتی به گفته عارف ممکن است با اعتدالیون نیز برای نهایی کردن لیست خود ائتلاف داشته باشند.
با وجود اختلافاتی که برخی اصلاح‌طلبان سعی در پوشاندن آن دارند باید دید آیا دود سفید از دودکش اردوگاه این جریان برای رسیدن به جمع‌بندی در ارائه لیست برای انتخابات پیش‌رو بلند می‌شود یا اینکه برخلاف رقیب‌ سنتی  ائتلافی فراگیر که تمامی احزاب و گروه‌های این جریان را اقناع کند به وجود نخواهد آمد. 

اصلاح‌طلبان تهدید کردند:
اگر در انتخابات مجلس پیروز نشویم روحانی دور بعد رئیس جمهور نخواهد بود
روزنامه نزدیک به خانواده هاشمی رفسنجانی از تهدید دولت روحانی از سوی اصلاح‌طلبان خبر داد.  
 این روزنامه نوشت: با نزدیک شدن به انتخابات آتی مجلس شورای اسلامی، تهدید و فشارهای اصلاح‌طلبان به دولت روحانی وارد فاز جدیدی شده و بعد از آنکه برخی اصلاح‌طلبان به‌صراحت شرط حمایت از روحانی در انتخابات 96 را حمایت وی از اصلاح‌طلبان در انتخابات مجلس دانسته‌اند، محمدرضا عارف از شخصیت‌های اصلی جریان اصلاح‌طلب که احتمالا سرلیست اصلاح‌طلبان هم باشد، به خبرنگار اعتماد گفته که اگر اصولگرایان دوباره مجلس را بگیرند، این مقدمه‌ای برای یک‌دوره‌ای شدن دولت روحانی است. 
اظهارات عارف در حالی است که برخی اصلاح‌طلبان خواستار ورود جدی دولت در حمایت از آنها شده‌اند که تا این لحظه رئیس‌جمهور به درخواست آنها پاسخ مثبت نداده و حتی خبرسازی که به‌نقل از رئیس‌جمهور برای دریافت حکم حکومتی جهت تایید صلاحیت برخی از آنها مطرح شده بود نیز توسط خود اصلاح‌طلبان تکذیب شد. 
برخی کارشناسان اصلاح‌طلب تهدید کرده‌اند که اگر روحانی به‌طور جدی از اصلاح‌طلبان حمایت نکند، حمایت اصلاح‌طلبان از او در سال 96 مقدور نخواهد بود.

جلسه اصلاح‌طلبان کرمانشاه برای ارائه لیست انتخاباتی به درگیری کشید!
چندمین جلسه شورای موسوم به سیاستگذاری اصلاح‌طلبان کرمانشاه به تشنج کشیده شد و نیمه‌تمام ماند.
به گزارش مرصاد، چندمین جلسه شورای موسوم به سیاستگذاری اصلاح‌طلبان به تشنج کشیده شد و نیمه‌تمام ماند.
بر اساس این گزارش، دعوای احزاب و نیروهای تندرو اصلاح‌طلب با برخی از احزاب معقول‌تر اصلاحات در ماه‌های اخیر باعث شده است جلسات شورای سیاست‌گذاری اصلاح‌طلبان کرمانشاه هیچ‌گاه به سامان نرسد.
اعضای گروهی موسوم به میز 5 نفره اصلاح‌طلبان کرمانشاه در مرکز کشور متشکل از افرادی مانند لطیف صفری، موسوی اجاق و... با انتخاب 14 نفر از مسئولین احزاب و فعالان سیاسی و وبلاگی اصلاح‌طلبان به عنوان شورای سیاستگذاری اصلاحات کرمانشاه و همچنین حذف احزابی مانند کارگزاران، توسعه و ... که در کرمانشاه داعیه دوری از تندروی را دارند از این شورا، اختلافات ریشه‌دار اصلاح‌طلبان در کرمانشاه را دامن زدند.

سخنگوی جبهه یکتا: تابع تصمیمات شورای ائتلاف اصولگرایان خواهیم بود
سخنگوی جبهه یکتا اعلام کرد: در خصوص انتخابات مجلس شورای اسلامی تابع تصمیمات شورای ائتلاف اصولگرایان خواهیم بود و لیست جداگانه‌ای منتشر نخواهیم کرد.
حمیدرضا حاجی‌بابایی در گفت‌وگو با  ایسنا اظهار داشت: بنابر مصوبه شورای ائتلاف اصولگرایان ملاک عمل تمام تشکل‌های حاضر در آن شورا تصمیم نهایی است که شورا اتخاذ می‌کند.
وی ادامه داد:  بنده به عنوان عضوی از جبهه یکتا در شورای ائتلاف اصولگرایان عضویت دارم و طبق مصوبه این شورا نیز ملاک عمل تصمیم نهایی شورای عالی ائتلاف اصولگرایان قرار گرفته است و در نتیجه ما نیز از تصمیمات شورای ائتلاف حمایت کرده و لیست جداگانه‌ای ارائه نخواهیم کرد.

ولایتی در جمع خبرنگاران:
تمام اصولگرایان حول یک محور متحد باشند
رئیس مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام گفت: همه اصولگرایان باید حول یک محور باشند؛ اتحاد و وحدت رمز موفقیت است.
به گزارش تسنیم، علی‌اکبر ولایتی رئیس مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام در حاشیه مراسم آیین رونمایی مجموعه تاریخ کهن و معاصر ایران و دانشنامه فرهنگ تمدن اسلامی که صبح دیروز در حوزه هنری برگزار شد، در جمع خبرنگاران و در پاسخ به سوال خبرنگار تسنیم، مبنی بر اینکه ارزیابی شما از وحدت اصولگرایان چیست، اظهار داشت: وحدت اصولگرایان در آستانه انتخابات خوب است و همه باید حول یک محور قرار گیرند.
وی ادامه داد: به نظر می‌رسد اتحاد و وحدت رمز موفقیت است و باید از تفرقه جلوگیری کنیم.
رئیس مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام تاکید کرد: همه دنیا نگاه می‌کنند که ببینند در ایران چه خبر است؛ برای اینکه ایران پیشتاز کشورهای جهان سوم در جهان اسلام است و در حقیقت هسته مرکزی یک قطب جدید در حال رشد است.
ولایتی گفت: هر تحولی در ایران مورد توجه دنیای معاصر ماست از جمله انتخابات. البته هر دو انتخابات تعیین‌کننده است و همه منتظرند ببینند که چه اتفاقاتی در انتخابات می‌افتد.
وی با اشاره به راهپیمایی 22 بهمن یادآور شد: راهپیمایی 22 بهمن نشان داد که مردم با گرایشات مختلف سیاسی به حفظ انقلاب معتقد هستند و مردم با حضور در پای صندوق‌های رای می‌توانند بالاترین نمایش را از حضور اکثریتی نشان دهند و هر کسی که شورای نگهبان تایید کرده، اگر انتخاب شود، مورد تایید ماست.

علی مطهری: 
تعهدی به اصلاح‌طلبان نداده‌ایم 
علی مطهری با رد اخبار منتشره در خصوص امضای میثاق‌نامه اصلاح‌طلبان گفت که تعهدی به اصلاح‌طلبان نداده است.
وی در گفت و گو با ایسنا درباره اینکه آیا میثاق‌نامه انتخاباتی اصلاح‌طلبان را امضا کرده‌ یا خیر، گفت: در این چیزی که اسمش را میثاق‌نامه گذاشته‌اند، اطلاعات شخصی مثل میزان تحصیلات و سوابق پژوهشی و آموزشی و سوابق اجرایی و فعالیت رسانه‌ای را خواسته‌اند و در پایان آن هم آمده است که کاندیدا در صورت پیروزی در انتخابات، عضو فعال فراکسیون اصلاح‌طلبان شود، که این بند را بنده نپذیرفتم. 
وی ادامه داد: بنابراین آنچه که امضا کرده‌ام چیز مهمی نبوده است و تعهدی به آنها نداده‌ام. ضمناً همان طوری که می‌دانید ما فهرست مستقل صدای ملت را برای حوزه تهران داده‌ایم و به زوی فهرست مربوط به مراکز استان‌ها را نیز اعلام خواهیم کرد. 
گفتنی است کانال تلگرامی رسمی علی مطهری نماینده مردم تهران، فهرست 20 نفره «صدای ملت» برای حوزه انتخابیه تهران، ری، اسلامشهر، شمیرانات و پردیس را منتشر کرد.

در جلسه شورای ائتلاف تاکید شد
نامزدهای اصولگرا به نفع لیست واحد انصراف دهند
سخنگوی ائتلاف اصولگرایان با اشاره به جلسه یکشنبه شب شورای ائتلاف، گفت: در این جلسه از دیگر نامزدهای اصولگرایی که در لیست نیستند خواسته شد تا به نفع لیست واحد تهران انصراف دهند.
به گزارش مهر، حداد عادل سخنگوی ائتلاف اصولگرایان اعلام کرد: دهمین جلسه شورای ائتلاف یکشنبه شب به ریاست آیت‌الله موحدی کرمانی برگزار شد.
وی افزود: در این جلسه ضمن تایید مجدد فهرست واحد اصولگرایان و تشکر از کسانی که با درک شرایط  موجود انصراف دادند، از دیگر نامزدهای اصولگرایی که در لیست نیستند خواسته شد تا به نفع لیست واحد تهران انصراف دهند.
سخنگوی ائتلاف اصولگرایان گفت: همچنین مقرر شد در شهرستان‌ها و مراکز استان‌ها که شوراهای اصولگرایان براساس معیارها و ضوابط  مورد نظر به وحدت رسیده‌اند اسامی خود را به تهران اعلام کنند تا پس از تایید نهایی به عنوان نامزد ائتلاف معرفی شوند.
حداد عادل خاطرنشان کرد: در این جلسه برنامه‌های مربوط به هفته تبلیغات مطرح و تصویب شد. همچنین گزارشی از جلسات هماهنگی که میان نامزدهای لیست واحد برگزار شده به اطلاع اعضا رسید.

نماینده ارومیه:
انحرافات اصلاح‌طلبان موجب شد در انتخابات مستقل شرکت کنم
نماینده مردم ارومیه گفت: ضمن احترام به تمامی جناح‌ها به صورت مستقل وارد انتخابات خواهم شد و خود را وابسته به حزب اصلاح‌طلبان نمی‌دانم و حتی در لیست اعتدال هم قرار نگرفته‌ام چرا که برخی ناملایمتی‌ها و انحرافات وجود دارد که این طیف حتی از افراد اصولگرایی مانند علی لاریجانی و ناطق نوری نیز استفاده می‌کند.
به گزارش دانا، عابد فتاحی با انتقاد از تندروی جناح اصلاح‌طلبی و علی‌الخصوص انتشار لیست توسط  افرادی مانند کرباسچی گفت: برخی‌ها فکر می‌کنند که اولین انتخابات نظام برگزار می‌شود و تلاش‌های بیخود و بی‌جهت آنان را در راستای منافع نظام نمی‌بینم؛ نباید از افراد تندرو و دارای سابقه فساد اقتصادی و اخلاقی در جناح‌ها استفاده کرد و به عنوان کاندید معرفی کرد. ما باید افرادی خوش‌نام، خوش‌نوا، معتدل‌تر، در جهت منافع نظام و در خط رهبری را راهی مجلس کنیم و به جای نگاه تند، باید برای پرشور شدن انتخابات تلاش کنیم.
لازم به ذکر است که اخیرا کرباسچی که سابقه اولین فساد اقتصادی دولتی را در کارنامه دارد، لیست کاندیداهای اصلاح‌طلبان را معرفی کرد که به موجب آن برخی از اصلاح‌طلبان معتدل واکنش‌هایی علیه این جریان داشتند و به دنبال آن خبرهایی مبنی بر ایجاد اختلافات عمیق بین سران شورای مرکزی اصلاح‌طلبان منتشر شد.

کوشکی:
باید مشروح دادگاه و جرم‌های مسئول تهیه لیست انتخاباتی اصلاح‌طلبان منتشر شود 
یک کارشناس مسائل سیاسی گفت: باید حامیان لیست انتخاباتی برای مردم معرفی شوند و گفته شود یک فرد که از عوامل اصلی تهیه فهرست اصلاح‌طلبان است چه سابقه‌ای داشته و مشروح دادگاه و جرم‌های مرتکب شده و ثابت شده‌اش بیان شود.
به گزارش دانا،  محمدصادق کوشکی کارشناس مسائل سیاسی در واکنش به بسته شدن لیست انتخاباتی اصلاح‌طلبان توسط کرباسچی، فردی که به عنوان مبدع رسوخ فساد سازمان یافته به بدنه سیاسی کشور شناخته شده است، اظهار داشت: اینکه هواداران و حامیان  چهره‌های شاخص هر جناحی  چه سابقه‌ای دارند کمک مهمی برای شناخت آن جناح و یا لیستی که توسط آن جناح برای انتخابات بسته می‌شود می‌کند.
وی بیان داشت: اگر در بین حامیان و چهره‌های شاخص  یک جناحی فردی حضور داشته باشد که سابقه فساد اقتصادی داشته باشد و به خاطر فساد اقتصادی محکوم شده باشد و مجازات آن را هم طی کرده باشد  قاعدتا این مسئله نشان می‌دهد که نگاه آن جناح به مسئله فساد اقتصادی چه نگاهی است و در نهایت این مردم هستند که می‌توانند شناخت و قضاوت را داشته باشند. وظیفه رسانه‌ها هم اطلاع‌رسانی در این زمینه است.
کارشناس مسائل سیاسی تاکید کرد: اگر یک  جناحی از وجود چهرهایی که دارای سوءسابقه از نظر قضایی هستند و به عنوان مجرم جرمشان در دادگاه اثبات شده به عنوان  چهره شاخص خودش استفاده می‌کند، نشان‌دهنده میزان پایبندی آن مجموعه  به قانون است.
کوشکی در پاسخ به این سوال که بسته شدن لیست اصلاح‌طلبان توسط یک مفسد اقتصادی نشان‌دهنده چیست؟ گفت: این نشان‌دهنده آن است که آن مجموعه چقدر صلاحیت  اداره کشور و  توانایی مقابله با فساد و فساد اقتصادی را به عنوان یکی از معضلات کشور دارد. باید حامیان لیست انتخاباتی برای مردم معرفی شوند و گفته شود یک فرد که از عوامل اصلی تهیه فهرست اصلاح‌طلبان است چه سابقه‌ای داشته و مشروح دادگاه و جرم‌های مرتکب‌شده و ثابت شده‌اش بیان شود، زیرا انتشار آنها ممکن است روی افرادی که به چنین لیست‌هایی رای می‌دهند تاثیر داشته باشد زیرا ممکن است مردم از افراد بدسابقه چنین لیست‌هایی بی‌خبر باشند.

 


  

یاران کرباسچی گنج قارون دارند که میلیاردی ولخرجی می‌کنند؟!

با انتشار خبر هفته‌نامه جدید کارگزاران، این سوال برای چندمین‌بار در ذهن افکار عمومی تداعی می‌شود که یاران هاشمی چگونه هزینه‌های میلیاردی برای انتخابات مجلس را مدیریت می‌کنند و مخارج مالی این حزب، از کجا تامین می‌شود؟


به گزارش مشرق، رشد قارچی نشریات حزب کارگزاران همچنان ادامه دارد و هفته‌نامه «صدا» به عنوان ارگان رسانه‌ای این حزب، در شماره این هفته خود خبر از انتشار یک هفته‌نامه دیگر به عنوان هفته‌نامه خبری- تحلیلی تحت عنوان «سازندگی» داد.
چگونگی تامین هزینه میلیاردی تریبون‌ها و رسانه‌های زنجیره‌ای حزب کارگزاران همیشه مورد پرسش و سوال افکار عمومی بوده است که تاکنون پاسخ روشنی در این خصوص دریافت نشده است.
در اختیار داشتن موسسات هم‌میهن زیر نظر «غلامحسین کرباسچی» و انتشار هفته‌نامه‌هایی از قبیل «صدا» و ماهنامه‌های «تجربه» و «مهرنامه» و فصل‌نامه «دانشنامه» و البته توقیف شدن روزنامه آسمان؛ ذهن افکار عمومی را با این سوال روبرو کرده است که منبع مالی کارگزاران چه کسی و یا چه نهادی است؟
روی کار آمدن دولت یازدهم در روند فعالیت‌های این حزب سیاسی بسیار موثر بود. با روی کار آمدن دولت یازدهم حزب کارگزاران تولدی دوباره پیدا کرد و دوباره نام «کارگزاران» بر سر زبان‌ها افتاد. کارگزاران نزدیک‌ترین حزب به دولت و به ویژه معاون اول دولت وی محسوب می‌شود به طوری که بعضی از اعضای موثر آن در دولت روحانی نقش کلیدی ایفا می‌کنند.
یاران هاشمی با مدیریت کرباسچی، طی چند ماه گذشته با نوسازی حزبشان به تقویت جنبه رسانه‌ای و مالی حزب پرداختند و حالا می‌خواهند به هر ترتیبی که هست، در انتخابات آینده، مخصوصا انتخابات مجلس شورای اسلامی تاثیرگذارترین جریان اصلاح‌طلب باشند و در رأس تصمیم‌گیری و تصمیم‌سازی‌های جریان اصلاح‌طلب قرار گیرند.
درآمدها و هزینه‌های میلیاردی کارگزاران از دهه هفتاد به واسطه حمایت‌های هاشمی از این حزب دولت ساخته نشأت می‌گیرد تا جایی که حسین مرعشی عضو ارشد این حزب سیاسی در گفت‌وگو با یکی از رسانه‌ها، سخنانی در مورد میزان تبلیغات، هزینه‌ و خرج‌های مالی که کارگزاران خود را به واسطه آن به جامعه سیاسی کشور معرفی کرد اشاره می‌کند که بالغ بر 500 میلیون تومان آن هم در سال 1374 است که با  توجه به رقم تورم فعلی چیزی حدود بیش از 11 میلیارد تومان می‌شود.
مرعشی درباره میزان تبلیغات این حزب سیاسی در ابتدای شروع به کارش و در زمان شهرداری غلامحسین کرباسچی در تهران بیان می‌کند: «ما یک روز قبل از انتشار بیانیه شماره 1 کارگزاران، 500 تابلوی چهاربعدی را در تهران اجاره کردیم و برای اولین‌بار بیلبوردهای کارگزاران با شعار عزت اسلامی و تداوم سازندگی رونمایی شد که این اقدام به عنوان اولین تبلیغات مدرن انتخاباتی ثبت شد.»
رفتارهای مالی کارگزاران و دسترسی آنها به منابع مالی باعث شده است که این حزب تصور کند می‌تواند حمایت مالی اصلاح‌طلبان در انتخابات پیش رو را برعهده داشته باشد، لذا همین مسئله تبدیل به اختلافی برای اردوگاه اصلاحات شده است و به نوعی تمامی اصلاح‌طلبان زیر منت حزب کارگزاران و هاشمی رفسنجانی قرار گرفته‌اند.
یادآور می‌شود روزنامه‌هایی مانند شرق و آرمان و اعتماد نیز کما بیش در خدمت کارگزاران قرار دارند.

 


  


سرویس سیاسی-
شواهد و اخبار در روزهای منتهی به انتخابات اسفند در کشورمان نشان‌دهنده این امر است که طرف غربی به شدت علاقه‌مند به ورود جریان همسو با سیاست‌های خود در مراکز تصمیم‌سازی نظام است تا از این روزنه سیاست‌های مد نظر خود را بدون مشکل و مانع به کرسی بنشاند.
این روزها هر چه به هفتم اسفند یعنی روز انتخابات مجلس شورای اسلامی و مجلس خبرگان نزدیک می‌شویم تب و تاب انتخاباتی در جامعه و محافل سیاسی و اجتماعی بیشتر می‌شود و این نیز امری طبیعی است ولی امری که باید از نظر دور نداشت اظهارنظرهای مقامات و رسانه‌های غربی و به خصوص آمریکایی در خصوص انتخابات آتی کشورمان است.
حمایت مقامات و رسانه‌های غربی از جریان همسوی خود که این روزها در ادبیات طرف غربی از  آن به عنوان  به اصطلاح «میانه‌رو» یاد می‌شود و حتی سکوت تاکتیکی مقامات آمریکایی در بحث تحریم‌ها پیش از انتخابات در روزهای منتهی به انتخابات امری قابل تامل است. با واکاوی اظهار‌نظر‌های مقامات و رسانه‌های غربی به خوبی می‌توان به تحلیل منسجم از برنامه‌ریزی طرف غربی برای انتخابات آینده ایران پی برد. حمایت غرب از افراد پیش‌برنده سیاست‌های آنها در مراکز تصمیم‌ساز فوق حساسی همچون مجلس شورای اسلامی به این سبب است که به راحتی می‌توانند مجلسی ضعیف و باب میل طرف آمریکایی را بسازند که هیچ تمایل و اراده‌ای برای مقاومت در برابر مطالبات زیاده‌خواهانه و فشارهای آنها نخواهد داشت. از این رو راهبرد غرب به رهبری آمریکا حمایت از  ورود جریان همسو با غرب به مجلس است تا از طریق نفوذ غربگرایان به این نهاد تصمیم‌ساز بتواند آینده سیاسی کشور را مهندسی نماید.
طرف آمریکایی به رغم همه حساسیتی که روی مباحثی همچون موشکی دارد هرگز تاب و توان سکوت در برابر توانمندی بیش از پیش ایران در حوزه موشکی را نخواهد داشت ولی در روزهای اخیر و حتی بعد از آزمایش موشک بالستیک «عماد» در این زمینه سکوت کردند؛ سکوتی تاکتیکی که نشان از برنامه‌ریزی برای آینده سیاسی کشورمان دارد.
باب کورکر، سناتور جمهوری‌خواه در این خصوص صراحتا اعلام کرد: «هرچه می‌گذرد بیشتر مطمئن می‌شوم که عدم انجام اقدام مقتضی از جانب کاخ سفید علیه فعالیت‌های موشکی ایران فقط یک دلیل دارد و آن هم تمرکز ما بر انتخابات آتی ایران است.» فارین پالیسی، مهم‌ترین نشریه آمریکا در حوزه سیاست ‌خارجی، در تحلیل خود از سخنان کورکر نوشت: «بدین ترتیب مشخص است انتخابات آینده‌ ایران تا چه حد برای آمریکا حائز اهمیت است.» جی سالمون، خبرنگار متخصص امور ایران در روزنامه‌ وال استریت ژورنال نیز چند روز پیش نوشت که مقامات آمریکایی و اروپایی در محافل خصوصی اعلام کرده‌اند که امیدوارند کاهش تحریم‌ها بتواند سبب حمایت از یک جریان خاص سیاسی در انتخابات سراسری اسفندماه بشود. انتخاباتی که به تعبیر مؤسسه امریکن اینترپرایز، «تاثیر بالقوه‌ عظیمی در جهت‌گیری آینده‌ این کشور [ایران] دارد.»
پایگاه خبری نشنال اینترست در گزارشی با تاکید بر اینکه باید «با برنامه موشکی بالستیک ایران مقابله کرد»، نوشت: «آمریکا باید پس از برجام، مذاکرات برای اعمال محدودیت بر برنامه موشکی ایران را آغاز و رهبری کند.»
این پایگاه توصیه کرد: «هدف باید محدود و فریز کردن برد کنونی موشک‌های ایران (حدود 2000 کیلومتر) به منظور تکمیل کردن هدف عدم گسترش سلاح هسته‌ای در برجام باشد. برای تشویق کردن به این محدودیت، آمریکا و متحدانش شاید باید افزایش همکاری غیرنظامی و علمی در بسیاری از زمینه‌ها از جمله در زمینه برنامه فضایی ایران و افزایش فرصت‌هایی که در آن‌ها پیشرفت فناوری ایران در مسیر توسعه نظامی پیش نرود را پیشنهاد دهند. چنین مذاکراتی در نهایت می‌تواند به بخشی از گفت‌وگوهای امنیتی جدید که محدودیت‌های موشکی منطقه‌ای را هم در  بر گیرد، تبدیل شود.»
در پایان این مطلب هم آمده است: «همین چند سال قبل، حصول توافق هسته‌ای با ایران،‌ از نظر اغلب کارشناسان امنیت ملی، خواب و خیال و امید واهی بود. مذاکرات با ایران با شکافی که به نظر غیرقابل برطرف شدن بود و همچنین نیازهای غیرمتجانس و ناهماهنگ هر یک از دو طرف، آغاز شد. اما دیپلماسی خلاقانه و پیگیرانه که پشتیبانی قدرت و تحریم‌ها را داشت، نشان داد حتی بزرگترین مشکلات سخت را هم می‌توان مسالمت‌آمیز حل کرد. آمریکا اکنون باید تلاش دیپلماتیک متعاقب توافق هسته‌ای را در موضوع تلاش برای محدود کردن توسعه موشکی در ایران و منطقه رهبری کند.»
در واقع توصیه این رسانه به مذاکره با ایران به منظور «فریز» کردن برنامه موشکی ایران است؛ طرحی که با وجود یک مجلس غربگرا و همسو با آمریکا به راحتی قابل حصول است و به این منظور طرف آمریکایی این روزها با قدرت از ورود طیف و جریان مورد حمایت خود به مجلس طرفداری می‌کنند و خود را نگران انتخابات اسفند ماه نشان می‌دهند.
برنامه‌ریزی آمریکا برای آینده ایران تنها شامل «فریز» کردن برنامه موشکی از طریق مذاکره نیست بلکه در حوزه‌های دیگر همچون «‌حقوق‌بشر» نیز با وارد کردن فشار به ایران قصد دارند تا کشورمان را به سر میز مذاکره نشانده و معیارهای حقوق بشری خود را به سیستم حقوقی و سیاسی کشورمان تحمیل کنند.
اخیراً 53 مقام امنیتی آمریکا با انتشار بیانیه‌ای مشترک از اجرایی شدن برجام استقبال کردند و آن را اقدامی بی‌نظیر دانستند. در این بیانیه آمده است: ایران گام‌های لازم برای محدود کردن برنامه هسته‌ای خود را براساس توافق هسته‌ای برداشته است. ایران دوسوم سانتریفیوژهایی را که داشت کاهش داد، آن‌ها اورانیوم غنی‌سازی شده خود را 99 درصد کاهش دادند، همچنین قلب رآکتور اراک را از کار انداختند و بخش زیادی از آب سنگین خود را به خارج منتقل کردند. این مسئله‌ای است که پیش از این ایران هرگز انجام نداده بود. در بخش دیگری از بیانیه آمده است: «رفتار آمریکا باید این واقعیت را به ایران نشان دهد که اجرای برجام به معنای حل اختلافات ما نیست.آمریکا باید همچنان با تحرکات ایران در منطقه خاورمیانه، سیاست خارجی و حمایت از تروریسم  این کشور مخالفت جدی نماید. اقدامات آمریکا علیه ایران به خاطر حمایت از تروریسم و نقض حقوق بشر و برنامه موشک‌های بالستیک با تحریم کردن این کشور تکمیل خواهد شد.»
یدیعوت آحارنوت در گزارشی  به قلم الکس فیرشمن با عنوان «زندگی در خواب: رویای هالیوودی اوباما از خاورمیانه» به تحلیل ذوق‌زدگی آمریکایی‌ها از اجرای برجام و تاثیر این توافق بر آینده سیاسی کشور می‌پردازد و می‌نویسد: اکنون آمریکا واقعا توافق هسته‌ای با ایران را دوست دارد و روسیه نیز از این فرصت به وجود آمده به دنبال فروش تسلیحات زیادی به ایران است. آمریکایی‌ها مطمئن هستند که به زودی پاداش خود به خاطر انجام توافق با ایران را دریافت خواهند کرد و در انتخابات آینده مجلس ایران، مردم زیادی به کاندیدا‌های معتدل رای خواهند داد. آمریکایی اطمینان دارند که جشن‌ها در ایران برای رفع تحریم‌ها می‌تواند حتی در انتخابات مجلس خبرگان رهبری تاثیر‌گذار باشد.
نگاهی اجمالی به اظهار‌نظر‌های غربی‌ها، از اهمیت چینش افراد و جریان‌های سیاسی در مجلس شورای اسلامی حکایت دارد چرا که آنها مترصد این امر هستند که با حمایت و راه باز کردن برای ورود جریان غربگرا که دل در گرو فتنه‌گری دارد بتوانند فرمان مراکز تصمیم‌ساز را به دست گرفته و از این حربه برای اعمال فشار و در عین حال مذاکره در حین فشار برای رسیدن به مقاصد خود استفاده کنند و امتیازات بسیاری را برای خود رقم بزنند.
مایکل بریجنت کارشناس ارشد موسسه تحقیقاتی موسسه هادسون و مشاور ژنرال دیوید پترائوس رئیس سابق سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا (سیا) اخیراً در گفت‌وگو با سی ان ان  گفت: «امیدوارم میانه‌روها (در انتخابات) برنده شوند» و سپس به ابراز نگرانی از رد صلاحیت فتنه‌گران که غربی‌ها آنها را امروز «میانه‌رو» می‌خوانند پرداخت.
این روزها مقامات آمریکایی و غربی از صمیم قلب برای پیروزی و راه‌یابی جریان‌های همسو با خود و به قول خودشان میانه‌رو‌ها به مجلس ابراز امیدواری می‌کنند و دلواپس انتخابات‌های آتی در کشورمان هستند ولی واقعیت ماجرا این است که طرف غربی اعمال فشار و تحریم‌ها را به حالت تعلیق درآورده تا افراد مورد نظر و مورد حمایتش به مراکز تصمیم‌ساز راه بیابند. اینجا پایان ماجرا نیست چرا که تازه ابتدای کار آمریکاست. وجود مجلسی که در آن برخی همسو با سیاست‌های غرب هستند یک نقطه اتکا برای پیشبرد منافع غرب است و آنها برای نیل به این امر از هیچ حمایت و دخالتی فروگذار نخواهند کرد.
طرف غربی امروز مایل است جریانی در مجلس حاکم شود که به برجام همچون مدلی برای سیاست خارجی و گفت‌وگو با غرب بنگرد، به این معنا که حاضر باشد بر سر مسائلی به جز هسته‌ای همچون موضوع موشکی و حقوق بشر نیز پای میز مذاکره با غرب بنشیند و این در حالی است که برجام تاکنون تاثیری بر معیشت و روند توسعه در کشورمان نداشته است ولی برای طرف غربی مزایای بسیاری را به ارمغان آورده است.
روزنامه فایننشال تایمز در روزهای اخیر در گزارشی درباره شرایط بین‌المللی تجارت با ایران بعد از رفع تحریم‌ها نوشت: خوشبینی‌ها درباره اینکه اقتصاد ایران بعد از رفع تحریم‌های آمریکا و اتحادیه اروپا به سرعت به روی تجارت و سرمایه‌گذاری خارجی باز می‌شود به دنبال محدودیت‌های موجود نقش بر آب شده است.
این گزارش می‌افزاید: بانکداران آمریکایی و ایرانی در منطقه می‌گویند که بعضی از بانک‌های آمریکایی به بانک‌های اروپا، آسیا و خاورمیانه هشدار داده‌اند که اگر با ایران تجارت کنند حساب‌های دلاری آنها ممکن است با خطر بررسی و تحقیق دقیق و موشکافانه مواجه شوند. 
این هشدار، که اخیرا از سوی وزارت خزانه‌داری آمریکا نیز تکرار شده است، از آغاز دوباره تراکنش‌های مالی با ایران که برخی از محدودیت‌های آن اخیرا با لغو تحریم‌ها برداشته شده بود جلوگیری می‌کند. یک مقام ارشد بانکی مستقر در دوبی نیز می‌گوید: برای بانک‌های آمریکا هیچ چیزی تغییر نکرده است و عواقب همچنان پابرجاست. 
برخی از بانکدارهای آمریکایی می‌گویند که رعایت الزامات برای پایان دادن به روابط خود با افراد و مشتریانی که با کشورهایی نظیر ایران، کره شمالی و سوریه مرتبط هستند همچنان پابرجاست. این مقررات همچنین با بانک‌هایی که با دلار آمریکا عملیات مالی انجام می‌دهند حکمفرماست که تقریبا همه نهادهای مالی ایرانی که با شرکت‌های خارجی کار می‌کنند را شامل می‌شود. 
این روزنامه انگلیسی با اشاره به سفر اخیر حسن روحانی، رئیس‌جمهور میانه‌روی ایران، به پاریس و امضای قراردادهایی با شرکت ایرباس و پژو نوشت: روحانی از بانک‌های فرانسوی خواست که از این قراردادها حمایت کنند. با این حال مقامات غربی می‌گویند که بانک‌های فرانسوی مایل به حمایت از فرصت‌های جدید سرمایه‌گذاری در ایران هستند اما ریسک تحریم‌های آمریکا بسیار بالاست. براساس این گزارش، بانک BNP در سال 2014 به دلیل روابط مالی با ایران، سودان و کوبا با جریمه سنگین 9 میلیارد دلاری روبرو شد و این مسئله نگرانی بانک‌های اروپایی را همچنان حفظ کرده است.
این رسانه غربی اذعان می‌کند که برجام اساساً سودی برای ایران نداشته است و همچنان ریسک معامله با ایران باقی مانده است ولی نکته حائز اهمیت برای غرب این است که برجام را مدلی راهگشا برای تغییر در سیاست‌های ایران قلمداد می‌کند و خواهان تسری این مدل به بخش‌های دیگر نیز هست و طالب این امر است که افرادی به مجلس راه یابند که با این مدل مشکلی نداشته باشند.
برخی از سناتورهای مجلس سنای آمریکا به اندازه‌ای گستاخ شده‌اند که خواهان مداخله مستقیم در انتخابات اسفند در کشورمان شده‌اند. نشریه ویکلی استاندارد از تقاضای ویزای ایران سه عضو جمهوری‌خواه مجلس نمایندگان آمریکا خبر داد و نوشت: این افراد با ادعای لزوم نظارت مستقیم بر انتخابات مجلس ایران، به دفتر حافظ منافع کشورمان در واشنگتن پایتخت آمریکا مراجعه و درخواست ویزای خود را ارائه کردند. این سه نفر، «مایک پومپو» از کانزاس، «لی زلدین» از نیویورک و «فرانک لو بیوندو» از نیوجرسی، عضو کمیته‌های خدمات مسلحانه، اطلاعات و روابط خارجی مجلس نمایندگان آمریکا هستند. به گزارش خبرگزاری صدا و سیما، هدف اصلی از درخواست سفر این سه عضو کنگره به تهران این است که آنان می‌خواهند انتخاباتی را که قرار است در بیست و ششم فوریه (هفتم اسفند) در ایران برگزار شود، از نزدیک نظارت کنند.
این گونه اقدامات گرچه فاقد ارزش و نمایشی‌اند ولی خبر از این دارند که دشمن به شدت علاقه‌مند به مداخله در امور داخلی جمهوری اسلامی است.
شرایط امروز کشور برای عرصه انتخابات بسیار حساس است و همچنان فتنه غرب برای نفوذ در این عرصه احساس می‌شود. طرح فتنه غرب برای انقلاب رنگین در عرصه انتخابات ایران شکست خورده است ولی با این وجود غرب از نفوذ در انتخابات ناامید نیست و به شدت به انتخابات اسفند ماه امید بسته و می‌خواهد با فتنه‌گری در این عرصه نفوذ کند از این رو هر چه به انتخابات هفتم اسفند نزدیک می‌شویم باید سطح هوشیاری و بصیرت را افزایش داد تا با راهبرد آمریکا جریان همسو با غرب وارد مجلس نشود.

 


  
اکنون که در دوران پسابرجام قرار داریم مردم با توجه به وعده‌های گذشته مسئولان دولتی به دنبال چشیدن طعم مواهب آن بویژه در حوزه اقتصادی است اما مسئولان دولتی حال سخنان دیگری را به زبان می‌رانند.

گروه سیاسی مشرق - اکنون که در دوران پسابرجام قرار داریم مردم با توجه به وعده‌های گذشته مسئولان دولتی به دنبال چشیدن طعم مواهب آن بویژه در حوزه اقتصادی است اما مسئولان دولتی حال سخنان دیگری را به زبان می‌رانند که نشان دهنده نوعی عقب‌گرد سیاسی در قبال وعده‌هایی است که پیش از این انتظارات جامعه را از برجام بالا برده است. این درحالی است که پس از شکل‌گیری برجام بخشی از طرفداران دولت با تشویق مسئولان به خیابان ریخته و شادمانی کردند و برخی از روزنامه‌ها نیز وزیرامورخارجه را در هیبت اسطوره‌ها و مردان بزرگ تاریخ در صفحه خود به نمایش گذاشتند.

این بزرگنمایی‌ها هم ‌اکنون هم ادامه دارد و جناح ‌اصلاح‌طلب نیز با بزرگنمایی موضوع برجام آنرا الگوی سیاسی مناسبی قلمداد کرده و طرح برجام دو که در حوزه داخلی است را پیشنهاد می‌کند. بر همین اساس این سئوال مطرح می‌شود که چگونه هنوز از دستاوردهای برجام مردم متنفع نشدند باید آنرا الگو گرفت و برجام دیگری را بر پایه آن طراحی کرد؟

به هر جهت آنچه امروز مشخص است تغییر محسوس مواضع مسئولان در خصوص نتایج برجام است که در جدول زیر می‌توان آنرا مشاهده کرد.

 

ردیف 

شخص مسئول 

سخنان قبل از برجام 

سخنان بعد از برجام 

توضیحات 

  1

حسن روحانی

(رئیس جمهور)

ما وقتی می‌گوییم باید تحریم‌های ظالمانه رفع شود بعضی‌ها چشمان‌شان زیاد نچرخد. تحریم‌های ظالمانه باید از بین برود تا سرمایه بیاید و مشکل محیط زیست، اشتغال، صنعت و آب خوردن مردم حل شود.[1]

من در گذشته و در همین مکان گفتم که اقتصاد به سیاست خارجه یارانه می‌دهد اما این دولت می‌خواهد سیاست خارجی‌اش به اقتصاد یارانه دهد که امروز آن روزی است که وعده ما عملی شده است؛ شرایط را آماده‌ کرده‌ایم و بانک‌های ما امروز می‌تواند فعال شوند.[2]

می‌گویند با برجام دولت برای ملت رفاه بیاورد، مگر ما برجام را آورده‌ایم؟ ما خادم مردم هستیم، برجام را خدا آورد. پیروزی ملت اراده حق بوده و همان خدا هم برای ملت سربلندی بیشتر و رفاه بیشتر خواهد آورد.[3]

رئیس‌جمهور در حالی برجام را کار خدا دانسته که در مراسمی از افتخارآفرینان برجام تقدیر کرد و بر همین اساس دریافت‌کنندگان نشان درجه یک دولتی100 سکه بهار آزادی و دریافت‌کنندگان نشان درجه 2 و 3 دولتی به ترتیب 75 و 50سکه بهار آزادی دریافت خواهند کرد.[4]

2

حمید بعیدی‌نژاد

(مدیرکل سیاسی و بین‌المللی وزارت خارجه)

(درباره توافق ژنو که قبل از برجام انجام شد) در هر صورت حتی با برداشته شدن ممنوعیت ها در زمینه طلا و فلزات گران‌بها براساس اطلاعاتی که به دست ما رسیده است، عواید قابل توجهی از تعلیق تحریم‌ها در این بخش نصیب کشور می‌شود. چرا که با اعمال تحریم علیه این بخش، در لحظات پایانی برخی از محموله های طلا که قرار بود به کشور وارد شود، ارسال نشدند. با اجرای توافق ژنو این محموله ها و یا عواید آنها می تواند به کشور برگردند.[5]

قرار نیست توافق هسته‌ای به شکل معجزه‌گونه‌ای توسعه صنعتی و اقتصادی ایجاد کند بلکه برجام در رفع موانع رشد اقتصادی موثر است. اگر رشد اقتصادی و فرهنگی متکی به حضور مردم نباشد به رشد بادکنکی شبیه است که شاید در مقاطعی توسعه پیدا ‌کند اما به راحتی به دلیل مبنای تهی خود فرو می‌ریزد[6]

این عضو ارشد همچنین بیان داشت که «به خاطر تحریم‌ها پای میز مذاکره نیامده‌ایم چرا که اگر به این دلیل پشت میز مذاکره می‌نشستیم نتیجه جور دیگری می‌شد. خیلی طول کشید تا این تصور را از ذهن آن‌ها دور کنیم که ما به خاطر فشار تحریم‌ها نیامده‌ایم بلکه به خاطر عزت و تضمین منافع ملت ایران و گرفتن حقوق هسته‌ای‌مان مذاکره می‌کنیم».[7]

3

 

 

حمید بعیدی‌نژاد

(مدیرکل سیاسی و بین‌المللی وزارت خارجه)

بعیدی نژاد در مطلبی با عنوان « 34دستاورد برنامه اقدام مشترک ژنو (برجام)» 12 مورد از جمله خرید هواپیما، صدور آزادانه نفت، آزاد شدن محصولات پتروشیمی و ... را به عنوان مواهب برجام مطرح می‌کند که به تثبیت اقتصادی می‌انجامد.[8]

وی در پاسخ به این سوال که آیا پس از اجرای برجام مشکلات اقتصادی و بیکاری جوانان برطرف می‌شود یا خیر، گفت: قرار نیست برجام در ایران توسعه صنعتی و اقتصادی ایجاد کند.[9]

حمید بعیدی‌نژاد شامگاه دوشنبه یعنی ساعاتی پس از آنکه به خاطر حضور در ماجرای برجام، نشان لیاقت از حسن روحانی دریافت کرد.

4

سید عباس عراقچی

(عضو ارشد تیم مذاکره‌کننده‌هسته‌ای)

می‌خواهم به خودمان این توافق را تبریک بگویم و آن را باید جشن گرفت و تمام قد از این توافق دفاع می‌کنم.یک دستاورد دیگر فرو ریختن مبنای روانی تحریم‌هاست و هر کس که از لیست تحریم‌ها خارج شود، سوئیفت هم علیه آن اجرا نخواهد شد و800 نهاد و فرد در ایران از تحریم‌های سوئیفت خلاص خواهند شد.[10]

 

عراقچی با تاکید بر اینکه صرف برداشته شدن تحریم‌ها باعث حرکت در مسیر اقتصاد پویا و پیشرفت نمی شود، گفت: موانع تحریمی با به نتیجه رسیدن برجام برداشته خواهد شد اما رسیدن به وضعیت مطلوب نیازمند تلاش در راستای اقتصاد مقاومتی است.[11]

نباید از برجام توقع شکوفایی اقتصاد داشته باشیم که با امضای آن، همه درهای اقتصادی به روی ایران باز می‌شود... فرصت‌های برجام یکباره خود را نشان نمی‌دهد، بلکه به مرور زمان و با برقراری روابط اقتصادی، زمینه حضور شرکت‌ها و بانک‌های بزرگ را فراهم می‌سازد».[12]

عراقچی نیز یکی از افرادی است که از رئیس جمهور به سبب موفقیت در مذاکرات هسته‌ای نشان لیاقت گرفت.

5

نوبخت

(سخنگوی دولت)

فاصله بین برجام و رفع تحریم ها زمان ویژه ای است که در آن سیاست های تسریع رونق اقتصادی را اجرا می کنیم و علاوه بر رشد اقتصادی دولت مهار تورم را محقق می‌کنیم.[13]

اینکه گفته شود، اکنون پرونده PMDبسته و برجام اجرایی شد، پس چرا نتایج آن را مشاهده نمی‌کنیم؛ باید بگوییم اجرایی شدن برجام ماه‌ها یا سال‌ها طول می‌کشد. نباید توقع مردم را بعد از برجام بالا برد

یکی از این نکات انتظارات انباشته مردم در سال‌های گذشته است که این انتظارات به سرعت بالا رفته و مردم انتظار دارند بعد از لغو تحریم، گام‌های بلندی برای رفع مشکل اقتصادی مردم برداشته شود.باید کوشش کنیم انتظارات در حد امکانات افزایش بیابد.[14]

 



 


  

 نکته‌ای که به خوبی دیده می‌شود این است که گویا تمامی اقدامات طیف مذکور چندان به چشم اصلاح‌طلبان و دولتی‌ها نیامده و در برابر آن تنها  ده‌درصد از لیست خود را به طیف نزدیک به لاریجانی و اصول‌گرایان به اصطلاح معتدل اختصاص داده‌اند! و این خود به معنی خاموشی صدای نمایندگان حامی دولت در مجلس است.

نکته‌ای که به خوبی دیده می‌شود این است که گویا تمامی اقدامات طیف مذکور چندان به چشم اصلاح‌طلبان و دولتی‌ها نیامده و در برابر آن تنها ده‌درصد از لیست خود را به طیف نزدیک به لاریجانی و اصول‌گرایان به اصطلاح معتدل اختصاص داده‌اند! و این خود به معنی خاموشی صدای نمایندگان حامی دولت در مجلس است.
گروه سیاسی-رجانیوز: لیست اصلا‌ح‌طلبان برای شرکت در دهمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی در تهران منتشر شد.
 
به گزارش رجانیوز انتشار غیر رسمی لیست اصلاح طلبان که در آن اسامی افرادی چون علی مطهری،کاظم جلالی و نعمتی نیز درج شده، تداعی کننده مسائل مهمی است.
 
در همین راستا اولا باید گفت که اختصاص سهمیه تحقیر کننده -آن هم به تعداد تنها سه  نفر!- به افرادی  که به عنوان اصول‌گرای معتدل و نزدیک به دولت  شناخته می‌شوند بیش از پیش نشان از بی‌توجهی جریان اصلاحات و حامیان دولت به این طیف می‌باشد.
 
گفتنی است که کاظم جلالی،علی مطهری از زمان روی کار آمدن دولت تدبیر و در طی دو و سال و نیم گذشته برای دولت یازدهم در مجلس سنگ تمام گذاشته و  به معنی کامل کلمه صدای دولت در مجلس بودند؛ از لابی برای رای نیاوردن استیضاح فرجی دانا گرفته تا کمک به تصویب بیست دقیقه‌ای برجام؛ در همین ارتباط علی مطهری که از برکناری فرجی دانا بسیار ناراحت به نظر می‌آمد به انتقاد از حسن روحانی پرداخت و عدم حضور رئیس جمهور  در جلسه استیضاح مجلس را علت عزل فرجی دانا از وزارت علوم دانست؛ دایه‌ای مهربان‌تر از مادر! همچنین در بیان میزان خدمات کاظم جلالی به دولت نیز به همین میزان اکتفا می‌کنیم که خود جلالی بر این موضوع صحه می‌گذارد که با اصرار و تشویق سه تن از وزرا و معاون اول دولت یازدهم متقاعد به نام نویسی در انتخابات شده است!
 
اما نکته‌ای که به خوبی دیده می‌شود این است که گویا تمامی اقدامات طیف مذکور چندان به چشم اصلاح‌طلبان و دولتی‌ها نیامده و در برابر آن تنها  ده‌درصد از لیست خود را به طیف نزدیک به لاریجانی و اصول‌گرایان به اصطلاح معتدل اختصاص داده‌اند! و این خود به معنی خاموشی صدای نمایندگان حامی دولت در مجلس است.
 
در همین راستا محمدرضا عارف رییس شورای عالی سیاستگذاری انتخاباتی اصلاح‌طلبان روز گذشته ( 25 بهمن 94) در مصاحبه با روزنامه اعتماد در رابطه ائتلاف با لاریجانی و اصول‌گرایان گفته بود: اینگونه نیست که تصور کنید تصویب برجام در مجلس امتیاز ویژه‌ای برای برخی ایجاد می‌کند تا در لیست اصلاح‌طلبان قرار گیرند ....لیست ما اصلاح طلبی است و اگر با حامیان دولت ائتلاف کنیم فقط با حزب اعتدال و توسعه مذاکره می‌کنیم و در لیست ما اصولگرایان نخواهند بود. در لیست ما نمایندگان اعتدال و توسعه خواهند بود.
 
گفتنی است که این سهمیه سه نفری درحالی به این طیف اختصاص یافته است که پیش از این علی‌مطهری مدعی شده بود که در لیست جبهه مستقلین و اعتدالگرایان سرلیست خواهد بود. همچنین جبهه پیروان ولایت نیز تاکید بسیاری  بر سرلیستی کاظم جلالی داشته است؛ امری که عدم تحقق آن، مجددا برخی گمانه زنی ها جهت تغییر حوزه انتخاباتی جلالی از تهران به شاهرود را تقویت کرده است.
 
ثانیاً باید بر این مسئله تاکید کرد که فردی چون علی مطهری که پیش از روی‌کار آمدن دولت یازدهم مدعی  استقلال مجلس از دولت‌ بوده -همان ادعایی که باعث شدلیست ارائه شده توسط مطهری و هم قطارانش در انتخابات مجلس نهم  صدای ملت نام بگیرد- و در گذشته نیز نمایندگان حامی احمدی‌نژاد در مجلس هشتم را وکیل الدوله خوانده بود، دیگر نباید از صدای ملت دم بزند؛ زیرا حضور وی در لیستی که مطلقاً از حامیان بی قید و شرط دولت یازدهم هستند خود نشان از خاموش شدن  صدای ملت  دارد!
 
گفتنی است که پیش از این مطهری در مجلس هشتم با حمله به برخی از نمایندگان گفته بود:
 
 مجلس منظر حاکمیت مردم و جلوگیری از استبداد است. اگر مجلس این ویژگی خود را از دست بدهد، دیگر مجلس نیست و به ملت خود خیانت کرده است. حتی در یک دولت صالح و مردمی مانند دولت کنونی نماینده مجلس، نماینده ملت است نه نماینده دولت. اشتباه می‌کنند برخی نمایندگان که می‌گویند چون دولت مردمی است، ما وکیل الدوله هستیم و به آن افتخار می‌کنیم. زیرا مجلس برای جلوگیری از انحراف دولت‌هاست. دولت‌های صالح نیز دچار انحراف می‌شوند. چرا که اساسا قدرت فساد آور است و تمایل به استبداد را در حاکمان زنده می‌کند.
 

 


  

مشاور معاون اجرایی رئیس‌جمهور ادامه داد: برای برقراری سوئیفت باید بسترهای لازم فراهم شود و بانک‌هایی که قصد دارند با هم مبادلات پولی داشته باشند، باید از عملکرد هم باخبر باشند تا حواله صادر کنند که اکنون این کار از طرف بانک‌های خارجی با احتیاط بیشتری انجام می‌شود.

مشاور معاون اجرایی رئیس‌جمهور ادامه داد: برای برقراری سوئیفت باید بسترهای لازم فراهم شود و بانک‌هایی که قصد دارند با هم مبادلات پولی داشته باشند، باید از عملکرد هم باخبر باشند تا حواله صادر کنند که اکنون این کار از طرف بانک‌های خارجی با احتیاط بیشتری انجام می‌شود.
گروه اقتصاد-رجانیوز: سوئیفت لغو شد یا نه؟ گشایش اعتبارات اسنادی برای همه بانک‌های ایرانی ممکن شده یا خیر؟ انتقال ارز به داخل یا خارج از طریق سیستم بانکی، امکان دارد یا هنوز تحریم هستیم؟ ایران هنوز مشمول تحریم مبادلات بانکی دلاری است یا نه؟ اینها پرسش‌هایی است که در یک ماه اخیر و با اجرای توافق هسته‌ای، با پاسخ‌های متناقضی روبه‌رو شده است.
 
به گزارش رجانیوز به نقل از جام‌جم با وجود تأکیدات مسئولان دولتی، بررسی‌های میدانی نشان می‌دهد فوری‌ترین وعده غربی‌ها به ایران در چارچوب برجام که لغو تحریم‌های بانکی بود، هنوز در گیر و دار هماهنگی‌های اجرایی باقی مانده و با گذشت نزدیک به یک ماه از اجرای برجام، محدودیت‌های این بخش همچنان پابرجاست. 27دی‌ماه درحالی مسئولان کشورمان از رفع فوری تحریم سوئیفت، اعتبارات اسنادی (ال.سی) و برقراری اتصال بانک‌های ایرانی با بانک‌های بین‌المللی خبر ‌دادند که تا امروز همچنان روابط بانکی ایران با دنیای خارج همچون دوران تحریم‌ با محدودیت روبه‌رو است و نقل و انتقال پول نیازمند استفاده از بانک‌های واسطه است.
 
 از زمان اجرایی شدن برجام، دولت اعلام کرد که تحریم سوئیفت برداشته شده و هزار ال.‌سی نیز در همان ساعات آغازین اجرای برجام باز شده است. چند روز پیش نیز بانک مرکزی ضمن ادعای رفع تحریم تمام بانک‌های ایرانی اعلام کرد: از ابتدای اجرای برجام تا پایان وقت کاری 19 بهمن‌ماه، بیش از 142 هزار تراکنش توسط بانک‌های ایرانی عضو در شبکه سوئیفت پردازش شده است.
 
اما برخلاف اطلاع‌رسانی‌های مسئولان، بررسی‌های میدانی  از چند شعبه ارزی بانک‌های مختلف نشان می‌دهد هنوز سوئیفت برای بانک‌هایی که قرار بود تحریمشان لغو شود، برقرار نشده است. کارمند شعبه ارزی یکی از بانک‌ها گفت: قرار بود در این روزها سوئیفت برقرار شود، اما همچنان هیچ خبری از ابلاغیه بانک مرکزی مبنی بر مجوز اتصال سوئیفت صادر نشده است. کارمند ارزی یک بانک دیگر نیز در این‌باره می‌گوید که سوئیفت باید توسط بانک مرکزی ابلاغ شود و از آنجایی که سیستم بانک مرکزی به‌روز نیست، هنوز اتصالی برقرار نبوده و باید منتظر به‌روز شدن سیستم اتصال سوئیفت بانک مرکزی باشیم که در مراحل پایانی قرار دارد. کارمند شعبه یک بانک دولتی نیز به خبرنگار ما گفت: بانک ما اصلا تحریم سوئیفت نبود و در دوران تحریم نیز از سوئیفت استفاده می‌کردیم، منتها چون تقاضای سوئیفت کم بود،‌ مبادلات ما هم کم بود.
 
 
چشم بانک‌های خارجی ترسیده
 
بیژن زنگنه، وزیر نفت نیز در نشست اخیر خود به موضوع رفع نشدن کامل تحریم‌ها اشاره کرد و گفت: تحریم از سوی غرب برداشته شده، اما چون بانک‌هایی که با ایران مبادلات پولی انجام می‌دادند، جریمه‌های سنگینی را متحمل شدند، اکنون برای برقراری دوباره کمی تردید دارند که این موضوع نیز بزودی رفع خواهد شد.
 
 
سیستم به‌روز نیست
 
محمد لاهوتی، رئیس کنفدراسیون صادرات در این‌باره به جام‌جم گفت: تحریم سوئیفت روز اجرای برجام برداشته شد، اما به دلیل این‌که بانک مرکزی در طول سال‌های تحریم نتوانست از نرم‌افزار به‌روز شده بین‌المللی بهره ببرد، برقراری سوئیفت نیازمند زمان بیشتری خواهد بود.
 
وی افزود: 9 بانک ایرانی در شرایط تحریم به سر می‌بردند که با اجرای برجام قرار شد سوئیفت آنها مجددا وصل شود. اکنون پول از ایران به خارج حواله می‌شود و بانک‌های ایرانی به بانک‌های بین‌المللی متصل هستند، اما به دلیل به‌روز نبودن سیستم بانک مرکزی هنوز امکان این برقراری وجود ندارد.
 
لاهوتی ادامه داد: برقراری بانک‌های ایرانی به سوئیفت حدود یک ماه تا 40 روز طول می‌کشد. این عضو هیات نمایندگان اتاق بازرگانی ایران تصریح کرد: بانک‌های اماراتی هنوز محدودیت خود را برای بازرگانان ایرانی برنداشتند و اعلام کرده‌اند که این کار را تا دو هفته آینده انجام خواهند داد.
 
رئیس کنفدراسیون صادرات تأکید کرد: اکنون از فرانسه و ایتالیا برای ارتباط دوباره با تولیدکنندگان و تجار ایرانی اعلام آمادگی کردند که طرف ایرانی نیز نسبت به این موضوعات علاقه نشان می‌دهد و رضایت دارد تا کالا و مواد اولیه باکیفیت و مورد نیاز خود را از این کشورها تهیه کند. تاکنون امکان ارتباط با این کشورها به دلیل شرایط تحریم وجود نداشت و نقل و انتقال پول از مهم‌ترین این موضوعات بود.
 
 
برقراری سوئیفت؛ آری یا خیر
 
محسن بهرامی ارض‌اقدس، مشاور معاون اجرایی رئیس‌جمهور در گفت‌وگو با جام‌جم تصریح کرد: برقراری سوئیفت هم امکانپذیر شده و هم برقرار نشده است.
 
این مقام دولتی افزود: منع قانونی برای اتصال بانک‌های ایرانی به بانک‌های بین‌المللی برداشته شده و می‌توانند نقل و انتقال پول را براحتی انجام دهند، اما در واقع برقراری بین بانکی منوط به این است که بانک مقصد پذیرش داشته باشد.
 
بهرامی ارض‌اقدس اضافه کرد: این‌که اکنون عنوان می‌شود چند هزار ال.‌سی در روز رفع تحریم‌های بانکی انجام شده، حقیقت دارد، اما امکان باز کردن ال.سی در گذشته نیز توسط بانک واسطه وجود داشت و باز کردن ال.‌سی در شرایط فعلی نیز از این شرایط مستثنا نیست. مشاور معاون اجرایی رئیس‌جمهور ادامه داد: برای برقراری سوئیفت باید بسترهای لازم فراهم شود و بانک‌هایی که قصد دارند با هم مبادلات پولی داشته باشند، باید از عملکرد هم باخبر باشند تا حواله صادر کنند که اکنون این کار از طرف بانک‌های خارجی با احتیاط بیشتری انجام می‌شود.
 
 
انتقال ارز هنوز تحریم است
 
سیدکمال سیدعلی، مدیرعامل صندوق ضمانت صادرات نیز درخصوص این‌که چرا با لغو تحریم‌ها هنوز در مبادلات بانکی با بانک‌های خارجی دچار مشکل هستیم، پاسخ داد: باید روابط کارگزاری برقرار شود و زمانی که سوئیفت برقرار شد، باید طرف غربی بپذیرد که اعتبار اسنادی باز شود، اما هنوز اعتبارات اسنادی کشور باز نشده و نقل و انتقالات برقرار نیست.
 
معاون اسبق بانک مرکزی با اشاره به این‌که سوئیفت یک ابزار ارتباطی است و تا زمانی که روابط کارگزاری برقرار نشود، سوئیفت عملا کارایی ندارد، گفت: در زمان تحریم هم بانک‌های کشور به سوئیفت وصل بودند و سوئیفت نحوه ارتباط است، اما این‌که حساب پوششی باز کنیم و پول‌ها را در آن قرار دهیم و... نیازمند روابط کارگزاری است.
 
 
سوئیفتی باز نشد
 
الیاس نادران، رئیس کمیسیون تلفیق بودجه 95 با بیان این‌که با وجود اجرایی شدن برجام هیچ سوئیفتی باز نشده، گفت: روی کاغذ تمام تحریم‌ها رفع شده، نه در عمل. باز شدن هزاران ال.‌سی واقعیت نداشت که براحتی بیان کردند.  تمام وعده‌های وزیر نفت و وزیر صنعت، معدن و تجارت مربوط به حل مشکلات بعد از برجام بود. در واقع برجام را مبدأ تحولات اقتصادی، سیاسی و اجتماعی تعریف کردند، اما در عمل اتفاقی نیفتاده است.
 

 


  
مجموعه شرکت‌های متعلق به برادران هندوجا از کمپانی‌ها و دلالان بزرگ بین‌المللی هستند که روابط بسیار گسترده‌ای با پهلوی‌ها، خاندان آل‌سعود و لابی‌های صهیونیستی داشته و امروز در دوران پسابرجام مجددا مراودات خود در سطوح مختلف اقتصای و سیاسی را با دولت ایران آغاز کرده‌اند.

 گروه سیاسی - رجانیوز: اقتصاد بیمار و بدون برنامه و ضابطه مدون که ازقضا دارای آفتی به نام نفت و رانت نفتی هم بوده، شرایطی را فراهم آورده است که از حدود یک‌صد سال پیش و هم‌زمان با کشف اولین چاه نفت ایران در مسجدسلیمان کمپانی‌های خارجی و چندملیتی (بخوانید استعماری) با حضور در ایران تلاش کنند به هر روش از این فضای سرشار از سود بهره حداکثری ببرند.

 

بماند که وجود ایده‌ای به نام "وام گرفتن از غرب مدرن برای پیشرفت" چه در زمان سلطنت پهلوی و چه حتی پس از دوران انقلاب این حضور استعماری را تسهیل کرده است اما سود حاصل  از منابع و بازار پر کشش ایران و کشورهای همسایه آن، عاملی بوده تا هیچ‌گاه و حتی در شرایط سخت تحریمی،کمپانی‌های بزرگ بین‌المللی حاضر به دست کشیدن از این فرصت طلایی و سودآور نباشند.
 
"هندوجا" نامی کاملاً آشنا در اقتصاد ایران است. یک کمپانی هندی-بریتانیایی متعلق به یک خانواده هندی تبار به همین نام که طی حدود 50 سال از دوران پهلوی تا دولت یازدهم بخش عمده‌ای از تور اقتصادی خود را در ایران پهن کرده‌اند و حتی انقلاب، جنگ تحمیلی و تحریم اقتصادی نه‌تنها باعث کوتاه شدن دست آن‌ها از اقتصاد ایران نشد بلکه وجود خلل و فرج نظارتی شرایطی را ایجاد کرده که نمایندگان این شرکت به‌واسطه زد و بند با برخی افراد و حتی مسئولان و مدیران سودهای عظیمی از جانب تحریم‌های ایران به جیب بزنند.
 
به گزارش رجانیوز به نقل از نسیم آنلاین، مجله ساندی تایمز  که هر ساله لیستی از ثروتمندترین افراد جهان را منتشر می‌کند در شماره سال گذشته خود به قلم مسئول گردآوری این لیست می‌نویسد: "از بین کسانی که باید ثروتشان را ارزیابی کنم خانواده هندوجا از همه دشوارترند. هر بار که باید به سراغ آن‌ها بروم ناله‌ام درمی‌آید. حتی ملکه انگلیس هم راحت‌تر از آن‌ها است."

 

این نوع روایت ساندی تایمز را عبدالله شهبازی پژوهشگر تاریخ نیز در گفتگو با «نسیم آنلاین» تائید می‌کند و می‌گوید: "هندوجاها امروز به‌عنوان یکی از چند خانواده ثروتمند و میلیاردر اول انگلیس محسوب می‌شوند. این خانواده در ده سال گذشته به‌عنوان ثروتمندترین خانواده انگلیس شناخته‌شده و حتی در برخی رسانه‌ها که البته به نظر می‌رسد بیشتر جنبه تبلیغاتی داشته باشد این عبارت یادشده که ثروت این خانواده و کمپانی‌های آن‌ها حتی از ملکه انگلیس نیز بیشتر است."

 

شهبازی این‌گونه از شرایط کنونی این خانواده یاد می‌کند که آن‌ها هم در هندوستان در سطوح بالای حکومتی یعنی نخست‌وزیری و کابینه هندوستان متنفذ هستند و هم با لابی گسترده‌ای که در بریتانیا به راه انداخته‌اند بر عزل و نصب مدیران و حتی وزرا تأثیرگذاری می‌کنند."

 

این خانواده هندی تبار فعالیت اقتصادی خود را از سال 1914 یعنی بیش از صدسال پیش در منطقه سند هندوستان آغاز می‌کنند و سپس تجارت خود را با کشورهای خارجی در پیش می‌گیرند. آن‌ها در سال 1919 مراودات تجاری خود را با ایران آغاز می‌کنند و در قبال محصولاتی چون فرش و میوه خشک، به ایران چای، ادویه و منسوجات صادر می‌کنند.

 

عبدالله شهبازی اما ورود رسمی و جدی این خانواده به ایران را نه در سال 1919 و با مراودات تجاری بلکه در بلکه قریب به 4 دهه بعد و با پخش فیلم سینمایی سنگام در سینماهای ایران می‌داند. "سنگام، فیلم بسیار معروفی که مردم در ایران برای دیدن آن صف می‌کشیدند"

 

این خانواده از همان زمان اقدام به سرمایه‌گذاری جدی در صنعت سینمای ایران می‌کند و با دوبله و اکران فیلم‌های هندی یا خرید سینما در بازار سینمای ایران درآمد سرشاری کسب می‌کند.

 

اما فعالیت آن‌ها در ایران به دلیل روابط ویژه‌ای که با برخی مسئولان و سیاستمداران عصر پهلوی ازجمله "شاپور ریپورتر" از عوامل و عناصر دولت بریتانیا در ایران و خداداد فرمانفرماییان رئیس سابق بانک مرکزی داشتند، از سینماداری فراتر رفت و به‌صورت جدی در عرصه واردات و صادرات نیز ورود کردند و حتی توانستند شهروندی ایران را کسب کنند.

 

با رونق اقتصادی حاصل از فروش نفت خام در دهه چهل و پنجاه شمسی که باعث واردات بسیار گسترده به ایران شد خانواده هندوجا نقش مهمی را ایفا کردند و  به دلیل همان روابطی که با درباره پهلوی داشتند در بسیاری از معاملات و صنایع پرسود ازجمله صنعت برق حاضر شدند.

 

این خانواده در این سالها توانست ایران را به یکی از اصلی‌ترین مراکز فعالیت خود در ایران تبدیل کند و تا جایی پیش برود که حتی با سقوط نظام شاهنشاهی و حدوث انقلاب اسلامی، به هیچ عنوان حاضر نباشد از ایران دل کنده و فعالیت خود در ایران را متوقف کند و تنها اتفاقی که در این زمان رخ می‌دهد این است که این خانواده بخشی از دفاتر خود را از تهران به لندن منتقل می‌کنند و از دور فعالیت‌های خود را از سر می‌گیرند.

 

در این رابطه عبدالله شهبازی هم‌نظر جالبی دارد. او در گفتگوی خود با «نسیم آنلاین» می‌گوید که خانواده هندوجا توانست شبکه دلالی گسترده خود را از دوران پهلوی به دوران بعد از پهلوی و دولت‌های مختلف ایران منتقل کند و  حتی واسطه‌ای برای بازگشت شرکت‌های بزرگ نفتی یعنی توتال و شل به ایران باشد.

 

مجله ساندی تایمز در همان گزارشی که در ابتدا از آن یادکردیم نیز آورده است: پس از انقلاب ایران، برادران هندوجا واسطه‌ای برای بازگرداندن سرمایه‌های ازدست‌رفته شرکت خطوط هوایی ایالات‌متحده آمریکا در ایران بودند تا جایی که آن‌ها با حجت‌الاسلام رفسنجانی رئیس پرقدرت مجلس ایران تماس گرفتند و توانستند سرمایه‌های این شرکت آمریکایی را به صاحبان آن بازگردانند و حق دلالی هنگفت خود را نیز از آن کسر کنند.

 

این کمپانی در ایام پس از انقلاب به‌واسطه تحریم و جنگ کم‌کم تلاش می‌کند از طریق افراد نزدیک به خود در درون مسئولان دولتی، کانال‌های ویژه‌ای برای تجارت با ایران باز کند و حتی انحصار برخی مراودات تجاری با ایران را هم در حوزه انرژی و هم برخی مواد غذایی ایجاد کند.

 

این کمپانی بزرگ اقتصادی که در قریب به‌اتفاق منابع غیررسمی به عنوان یکی از دلالان بزرگ اسلحه در جهان نیز شناخته می‌شود و حتی چندین پرونده قضائی نیز برای آن‌ها در کشورهای مختلف بازشده است، در اواخر جنگ تحمیلی و در دوران سازندگی تلاش می‌کند روابط فوق استراتژیکی را با دولت ایران برقرار کند و جایگاه خود را تا جایی ارتقا بخشد که دولت از بند جنگ رهاشده در ایران برای توسعه مراودات بین‌المللی به‌عنوان یک تسهیل‌کننده بزرگ روی آن‌ها حساب ویژه‌ای باز کند.

 

هندوجا در این سالها واسطه اصلی برای همکاری کمپانی‌های نفتی بزرگ غربی ازجمله British Petroleum و Shell  می‌شود و هم‌زمان تلاش می‌کند خود رؤسا وارد همکاری با  بخش‌های مختلفی از اقتصاد ایران چون ریل و راه‌آهن ایران، بنادر، میادین نفتی و گازی و حتی مواد غذایی با ایران شود.

 

مراودات خانواده هندوجا در دوران سازندگی رو به گسترش می‌گذارد و چنانکه از خاطرات رئیس‌جمهور وقت برمی‌آید آن‌ها  واسطه مهمی برای تثبیت روابط خارجی به‌ویژه با انگلیسی‌ها می‌شوند.

 

در خاطرات هاشمی رفسنجانی در تاریخ شنبه 20 مرداد 1369 آمده است: ظهر آقایان (سیروس) ناصری و (علی) خرم آمدند و گزارش مذاکرات ژنو را دادند پیشرفتی نداشته و عکس‌العمل صدام در مقابل نامه ارسالی هنوز نرسیده است. گفتند هندوجا مراجعه کرده که امریکا و انگلیس تصمیم بر حذف صدام گرفته و روی جانشین او توافق کرده‌اند. پیشنهاد داشته که روابط انگلیس و ایران به‌زودی برقرار شود و خواسته که قبلاً (راجر) کوپر آزاد شود.

برادران هندوجا که در آن ایام صاحب شرکت‌های گوناگون بین‌المللی بوده و از روابط آشکار و پنهان خود در ایران و انگلستان برای ارتقاء جایگاه بین‌المللی خود استفاده می‌کنند به‌تدریج به شریک دیپلماتیک ایران نیز تبدیل می‌شوند و با کمک برخی دیپلمات‌های ایرانی آن روزهای وزارت خارجه به واسطه‌ای برای تقویت مناسبات غیررسمی دولت‌های سازندگی و اصلاحات با کشورهای غربی به‌ویژه انگلیس و آمریکا تبدیل می‌شوند.

 

در اوایل سال 78 اما هیئت بزرگ و البته مرموزی از مجموعه‌های بزرگ اقتصادی و تجاری بین‌المللی در سکوت خبری به ایران وارد می‌شوند سکوتی که شاید هرگز در رسانه‌های ایران باز نشد و محتوای حضور آن‌ها در ایران مشخص نگردید.

 

عبدالله شهبازی در این خصوص به تحقیقات خود بر روی کارتل‌ها و لابی‌های بزرگ صهیونیستی در جهان اشاره می‌کند و می‌نویسد: رابرت گراهام، یکی از ترتیب‌دهندگان سفر هیئت فوق، به خبرگزاری فرانسه گفت: «این مهم‌ترین مأموریت از این نوع از زمان انقلاب اسلامی است.» این هیئت با مسئولین وزارت نفت، سازمان برنامه‌وبودجه، سازمان مناطق آزاد، اتاق بازرگانی و بخش خصوصی ایران دیدار خواهد داشت.

 

شهبازی در ادامه با تأکید بر اینکه هندوجا مهم‌ترین واسطه حضور این گروه تجاری در ایران است، می‌نویسد: هرچند نهادهای رسمی دولتی ایران اسامی شرکت‌های عضو هیئت فوق را به‌طور کامل اعلام نکردند، ولی خبرگزاری‌های خارجی اسامی را اعلام نمودند. فرانس پرس از بانک بارکلی،‌ گروه فضایی- دفاعی انگلیس، شرکت مارکونی، شرکت نفت انگلیس- بورنئو، و کمپانی رویال داچ شل به‌عنوان مهم‌ترین اعضای این هیئت یاد کرد. کمپانی مالی کلینورت بنسون، از سرشناس‌ترین کمپانی‌های وابسته به سرویس اطلاعاتی بریتانیا (ام. آی. 6)، سفر هیئت فوق را ترتیب داده بود. من، به عنوان تنها پژوهشگر ایرانی که تا آن زمان قریب به هشت سال بر روی پیوند کمپانی‌های صهیونیستی با ایران کار کرده و اسناد فراوانی را در این رابطه دیده بودم، حیرت‌زده متوجه شدم که این همان شبکه‌ای است که به خوبی می‌شناسم؛ همان شبکه مافیایی که در دوران سلطنت محمدرضا پهلوی سِر شاپور ریپورتر دلال و کارگزار اصلی آن در ایران بود و در جهان به عنوان مهم‌ترین کانون اقتصادی و مالی صهیونیستی شناخته می‌شود.

 

برای اشاره به بخشی از مراوداتی که مجموعه شرکتهای متعلق به خانواده هندوجا با دولتهای سازندگی و اصلاحات داشته‌اند شاید اشاره به چند خبر منتشر شده در رسانه های داخلی و خارجی کشور کافی باشد و بتواند نمای خوبی از عمق مراودات تجاری این شرکت ها با دولتهای ایران را بازگو نماید. چنانکه خبر حضور آنها در فاز 12 پارس جنوبی و یا خبر تفاهم بزرگ شرکت آشوک لیلاند با ایران سال 2004 خبر به صورت گسترده در رسانه ها بازتاب داشت. خبری که در آن به تفاهم‌نامه ساخت، مالکیت بهره‌برداری و واگذاری (BOOT) بندر چابهار با سازمان بنادر و کشتیرانی ایران اشاره شد و یا همچنین خبر قرارداد دیگری برای ساخت راه آهن چابهار-بم (فهرج) به ارزش 600 میلیون دلار که آنهم به صورت گسترده منتشر شده بود.

حضور برادران هندوجا در ایران در دوران دولت نهم و دهم و با تغییرات گسترده‌ای که در وزارتخانه‌های اقتصادی و همچنین مسئولین وزارت خارجه پدید آمد اندکی تضعیف شد و هرچند که هرگز قطع نشد اما رو به کمرنگی گذاشت.

 

با برگزاری انتخابات ریاست جمهوری سال 92 که زمینه‌ساز بازگشت مسئولان اقتصادی و سیاست خارجی دوران سازندگی و اصلاحات به سطح اول مسئولین اجرایی کشور شد، نام و نشان خانواده هندوجا و شرکت‌ها، بانک‌ها و مجموعه‌های اقتصادی وابسته به آن‌ها نیز مجدداً به میان اخبار رسانه‌های کشور بازگشت. چنانکه در جریان مذاکرات هسته‌ای، نام "دوستان ایرانی" این دلالان بزرگ بین‌المللی به‌دفعات به گوش رسید و چهره‌های مرتبط با آن‌ها در محافل مختلف دیپلماتیک از ژنو تا وین و لندن مشاهده شدند.

 

 

 

 


  

رهبری پدر پیری است برای امت که فرزندان گوناگونی دارد. یکی خوب و انقلابی، یکی محافظه کار و یکی ساده انگار در نسبت با غرب. یک راه این است که پدر، تنها فرزندان خوب خود را حفظ کند و بقیه را بیرون بیاندازد. یک راه دیگر اما این است که همه ی فرزندان را زیر چتر محبت و حمایت و تمجید خود بگیرد و در عین حال بکوشد با راهنمایی های خود همه ی آنان را به سمت راه درست رهنمون شود

رهبری پدر پیری است برای امت که فرزندان گوناگونی دارد. یکی خوب و انقلابی، یکی محافظه کار و یکی ساده انگار در نسبت با غرب. یک راه این است که پدر، تنها فرزندان خوب خود را حفظ کند و بقیه را بیرون بیاندازد. یک راه دیگر اما این است که همه ی فرزندان را زیر چتر محبت و حمایت و تمجید خود بگیرد و در عین حال بکوشد با راهنمایی های خود همه ی آنان را به سمت راه درست رهنمون شود
محمدمهدی تهرانی_رجانیوز: وقتی قلب رآکتور اراک با سیمان پُر شد، پرسش زبانه کشید: آیا تدبیر رهبر انقلاب در مواجهه با آنان که شجاع و امین و غیور و دلسوز خوانده می شدند، درست بود؟ آیا سیاست تعیین خطوط قرمز و بعد هم شرط و شروط های پسابرجامی که این روزها همچنان در عمل توسط دولتمردان به سخره گرفته می شوند، صحیح بود؟ آیا رهبر انقلاب انقلابی بود و دیپلمات نبود؟
 
شکل گیری سه طیف تحلیلی
از همان نخست هر کس از ظن خود همراه شد و این چنین بود که قضاوت ها و تحلیل های درست و نادرست با هم عجین می شد. کمتر کسی اسرار جسته بود. شاید بتوان به دو نزاع و اختلاف نظر در طول این مدت درون جریان اصولگرایی اشاره کرد و سه طیف تحلیلی را در این میان از هم تمییز داد که هر یک به گونه ای در لفّافه ماجرا را تحلیل کرده و می کنند. مرور دیدگاه این سه طیف مسائل مهمی را روشن می کند و سؤالات مهمی را پاسخ می گوید.
 
الف) نگاه محافظه کارانه
گروهی بودند که از همان نخست دلواپسی ها را نادرست قلمداد می کردند و می گفتند مذاکرات "زیر نظر رهبری" در حال انجام است. آنها تأکید می کردند حتی در جریان مذاکرات، پیشنهادهای اصلاحی از سوی تیم های جلیلی، لاریجانی و... در بیت جمع آوری شده و برای تیم مذاکره کننده ارسال شده است و از همین رو جای هیچ گونه نگرانی نیست. اینان بر این باور بودند که خطوط قرمز نه میدانی مین گذاری شده و غیر قابل تخلّف بلکه صرفاً مواضع و خطابه هایی برای بالا بردن سطح چانه زنی در مذاکرات است.
درست از همین روست که خرده گیری های بیش از حد و سخن گفتن از خطوط قرمز و شرط و شروط های این چنینی به عنوان معیاری برای سنجش عملکرد دولتمردان را بایست نادرست و ناشی از یک سوء تفاهم تلقی کرد. این گروه مواردی را نیز از بیانات صریح و عمومی رهبرانقلاب ذکر می کردند که نشان می داد ایشان، خود جواز عدول از برخی خطوط قرمز قبلی را صادر کرده اند. اینان معتقد بودند رهبری نمی تواند هر حرفی را علنی بگوید و در جلسات خصوصی با دولتمردان از بسیاری خطوط مطرح شده عدول شده است.
 
از نگاه اینان مذاکرات هسته ای یک پیروزی برای جمهوری اسلامی است و این پیروزی می بایست به نام رهبری نوشته شود نه یک جریان سیاسی. اینان معتقد بودند نباید اجازه داد این تلقی شکل بگیرد که رهبری شرایطی مثل امام حسن(ع) پیدا کرده اند و صلح به ایشان دارد تحمیل می شود. اگر هم به فرض نزدیک به محال صلحی دارد تحمیل می شود نباید بگذاریم کسی بفهمد و چنین تلقی ای در کشور به وجود بیاید. از نگاه اینان نقدها نسبت به روند مذاکرات و برجسته کردن خطوط قرمز نادرست بود و با مشی سایت رهبر انقلاب نیز همخوانی نداشت. تبریک گفتن های برخی چهره های سپاه و ارتش بعد از لوزان نیز در همین فضا قابل تحلیل بود.
 
 
طبیعتاً بر مبنای این دیدگاه عملکرد رهبری نه تنها واجد نقصی نیست بلکه اصلاً برجام طبق نظر رهبری تا به این مرحله رسیده است و ایشان به خوبی تا این مرحله را مدیریت کرده اند. اصحاب این جریان عمدتاً برجام را خیلی چیز بدی نمی دانند که بعد بخواهند نسبت به پُر شدن قلب رآکتور اراک افسوس جدی بخورند. بالاخره همان قدر که هسته ای مهم است، اقتصاد کشور نیز مهم است و ما نباید جلوتر از رهبری راه برویم. در این نگاه عملکرد علی لاریجانی در مجلس نوعی فداکاری هوشمندانه و سیاستمدارانه در مقابل دلواپسان بود تا آنها را سر جای خود بنشاند و اجازه ندهد آنها با تندروی های خود طرح رهبری را زمین بزنند. برخی حتی مواضع حجت الاسلام ابوترابی در مجلس و کمیسیون ویژه را در همین فضا تحلیل می کنند. این جریان با چهره ای چون علی اکبر ولایتی قرابت های ویژه ای احساس می کند و اگر چه عمدتاً منتقد هاشمی است اما گاه حتی با او نیز در موضوعاتی مثل برجام می تواند به وحدت برسد.
 
 
ب)نگاه برخی آرمانخواهان
برخی با نگاه آرمانخواهانه ممکن است معتقد باشند ما با تناقضی بین قول و عمل رهبری مواجه هستیم. رهبر انقلاب اگر چه تأکید می کنند که انقلابی هستم اما در عمل در سال های پایانی دولت دهم به صالحی اجازه دادند با آمریکا مذاکره کند. رهبر انقلاب همچنین چهره ای چون ولایتی را به عنوان مشاور در کنار خود دارند، از مذاکره کنندگان با عناوینی چون امین و غیور و شجاع و دلسوز یاد می کنند، عملاً تن به اجرایی شدن برجام داده اند، از مجلس با نیکی یاد کرده اند و... . رهبر انقلاب اگر واقعاً انقلابی بودند لاریجانی را سر جای خودش می نشاندند تا آن گونه در مجلس در عرض چند دقیقه برجام را از فیلتر قوه مقنّنه رد نکند. رهبر انقلاب اگر انقلابی بودند کمیته ای انقلابی برای نظارت بر برجام شکل می دادند. ایشان اگر انقلابی بودند ولایتی را کنار می گذاشتند، اگر انقلابی بودند اجازه می دادند تا جوانان انقلابی کار برخی محافظه کاران را یکسره کنند و... . از نگاه اینان تندرو تلقی شدن جوانان انقلابی ناشی از تمجیدهای رهبری از دولت و طیف محافظه کاری است که در حاکمیت نقش ایفا می کند. طبیعتاً وقتی سخنان رهبری خود مسئله ساز می شود، نمی توان انتظار داشت با صِرفِ گفتن اینکه به جوانان انقلابی، تندرو نگویید مسئله حل و فصل شود.
 
 
 
از نگاه اینان توجه رهبری بیش از اندازه به معیشت و اقتصاد مردم جلب شده و رهبری نیز هسته‎ای را فدای اقتصاد کرده است. شروط و خط قرمزهای مطرح شده نیز حاصلی در پی نداشته و این به خوبی نشان می‎دهد مدیریت رهبری در این صحنه ضعیف بوده است. 
از نگاه برخی از اینان رهبری در ماجرای جنجال احمدی نژاد و لاریجانی در مجلس نیز اشتباه کرد. او با تلاش ها برای بر هم زدن شبکه ی محافظه کاران در کشور همراهی نکرده است...
 
 
ج)نگاه آرمانخواهان واقع نگر
این دیدگاه بر این باور است که تدبیر رهبر انقلاب در خصوص برجام، تدبیری دقیق و صحیح و نیز مبتنی بر واقعیات و مصالح جامعه دینی چه در داخل و چه در خارج از کشور بوده اما دفاع از تدبیر رهبر انقلاب به معنی دفاع تام و تمام از برجام و عملکرد دولتمردان نیست.
دیدگاه این جریان در ادامه و در نقد دیدگاه دو جریان نخست روشن خواهد شد.
 
 
 
شکل گیری دو نزاع
آن زمان که مذاکرات در جریان بود، نزاعی جدّی میان بانیان دیدگاه دوم و سوم از یک سو و بانیان دیدگاه اول از سوی دیگر رقم خورد. در واقع هر دو گروهِ آرمانخواه، خود را در مقابل طیف محافظه کار تعریف کرده و می کنند. از این رو به هر دو گروه، عنوان دلواپس اطلاق شد. دلواپسان همان آرمانخواهان انقلابی بودند که در مقابل جریان محافظه کار ایستادگی کردند. با عبور برجام از فیلتر مجلس کم کم این نزاع موضوعیت اصلی خود را از دست داد و اختلاف نظری دیگر البته محدود و در لفافه میان آرمانخواهان شکل گرفت. نقطه ی پرواز این اختلاف نظر، ارزیابی عملکرد رهبری در ماجرای برجام است اما در واقع این اختلاف تحلیل ناشی از فهم های متفاوتی است در موضوعات متعدد.
 

 


  
ب)نزاع دوم
نزاع دوم چنانکه گفته شد در درون جریان آرمانخواه بعد از نهایی شدن برجام و البته نه به صورت جدی کلید خورد. پرداختن به این نزاع از باب جلوگیری از شیوع این نگاه و پاسخ به برخی شبهات احتمالی است که ممکن است در آینده بیش از پیش طرح شود.
 
چند اصل مهم در این میانه نقش آفرینی می کند. نخست همان دعوای معروف وحدت و خلوص است. رهبری پدر پیری است برای امت که فرزندان گوناگونی دارد. یکی خوب و انقلابی، یکی محافظه کار و یکی ساده انگار در نسبت با غرب. یک راه این است که پدر، تنها فرزندان خوب خود را حفظ کند و بقیه را بیرون بیاندازد. یک راه دیگر اما این است که همه ی فرزندان را زیر چتر محبت و حمایت و تمجید خود بگیرد و در عین حال بکوشد با راهنمایی های خود همه ی آنان را به سمت راه درست رهنمون شود. در این نگاهِ پیامبرانه، تک تک فرزندان موضوعیت و اهمیت دارند و پدر، پدرِ همه ی آنها و فرد فرد آنهاست. جدال با افراد و نام ها نیست؛ جدال بر سر راه و گفتمان است. رهبری در تمجیدهایش دروغ نمی گوید. ممکن است کسی واقعاً غیور و شجاع و دلسوز و مؤمن باشد اما گاهی ساده لوحانه عمل کند و سخن بگوید، گاهی فریب بخورد، گاهی خطا کند، چشم به دست بیگانه بدوزد، از موضع ضعف سخن بگوید و... .
 
فرزند انقلابی مدام می خواهد با برادر محافظه کارش تسویه حساب کند و هر جا پدر با تمجیدهایش بازی را مبهم می کند، اخم هایش در هم می رود:«اصلاً این چه پدری است که نمی فهمد این برادران من حضورشان آفتِ خانه است. چرا نمی گذارد خانه را از شرّشان خلاص کنم؟!» پدر اما دنبال تسویه حساب فردی نیست؛ دنبال هدایت یک کشتی است با تمام ساکنانش بدون کم و کاست. فرزند انقلابی اگر عُرضه دارد گفتمانش را طوری ترویج کند که در خانه طنین افکن شود و برادران هم سر به راه شوند. اگر دعوا روی گفتمان باشد، پدر هم همراه است؛ اما اگر فرزند انقلابی صبر و حوصله ی کار گفتمانی ندارد و علاقه دارد صرفاً برادرانش را از خانه بیرون کند یا برچسب ارتباط با رژیم های بیگانه و خیانت و جاسوسی و... را برای راحت تر کردن کارش بتراشد، پدر، باید هم مقابلش بایستد و محکم هم بایستد. رهبر انقلاب از افراد دفاع کردند اما گفتمان را به نقد کشیدند. مسئول واقعی آنچه در نهایت رقم خورد همان فرزندان انقلابی کم کارند که اگر درست عمل می کردند، امروز وضعیت چنین نمی شد نه رهبری. مشکل برخی انقلابیون اتفاقاً همین است که هنوز برایشان مجادله ی مجلس بین احمدی نژاد و لاریجانی حل نشده و هنوز خطا بودن این نوع خلوص سازی را درک نکرده اند.
 
رهبر انقلاب در پاسخ به دانشجویان فرمودند:«خلوص که شما مطرح می‎کنید - که ما بایست از فرصت استفاده کنیم و حالا که غربال شد، یک عده‌اى را که ناخالصى دارند، از دائره خارج کنیم - چیزى نیست که با دعوا و کشمکش و گریبان این و آن را گرفتن و با حرکت تند و فشارآلود به وجود بیاید؛ خلوص در یک مجموعه که اینجورى حاصل نمی‎شود؛ ما به این، مأمور هم نیستیم.»
 
ایشان برای روشن‎تر شدن مسئله به شرایط صدر اسلام اشاره کردند و فرمودند:«در صدر اسلام، خوب، با پیغمبر اکرم یک عده بودند؛ سلمان بود، اباذر بود، ابىّ‌بن‌کعب بود، عمار بود، کى بود، کى بود؛ اینها درجه‌ى اول و خالص‌ترین‎ها بودند؛ عده‌اى دیگر از اینها یک مقدارى متوسط تر بودند؛ یک عده‌اى بودند که گاهى اوقات پیغمبر حتّى به اینها تشر هم می‎زد. اگر فرض کنید پیغمبر در همان جامعه‌ى چند هزار نفرى - که کار خالص‌سازى خیلى آسانتر بود از یک جامعه‌ى هفتاد میلیونى کشور ما – می‎خواست خالص‌سازى کند، چه کار می‎کرد؟ چى برایش می‎ماند؟ آن که یک گناهى کرده، باید می‎رفت؛ آن که یک تشرى شنفته، باید می‎رفت؛ آن که در یک وقتى که نباید از پیغمبر اجازه‌ مرخصى بگیرد، اجازه‌ مرخصى گرفته، باید می رفت؛ آن که زکاتش را یک خرده دیر داده، باید می‎رفت؛ خوب، کسى نمی‎ماند.»
ایشان ادامه دادند:«امروز هم همین جور است. اینجورى نیست که شما بیائید افراد ضعاف‌الایمان را از دائره خارج کنید، به بهانه‌ اینکه می خواهیم خالص کنیم؛ نه، شما هرچه می‎توانید، دائره‌ خلّصین را توسعه بدهید؛ کارى کنید که افراد خالصى که می‎توانند جامعه‌ شما را خالص کنند، در جامعه بیشتر شوند؛ این خوب است. از خودتان شروع کنید؛ دور و بر خودتان، خانواده‌ خودتان، دوستان خودتان، تشکل خودتان، بیرون از تشکل خودتان. هرچه می‎توانید، در حوزه‌ نفوذ تشکل خود، براى بالا آوردن میزان خلوص‎هاى فردى و جمعى تلاش کنید؛ که نتیجه‌ آن، خلوص روزافزون جامعه‌ شما خواهد شد. راه خالص کردن این است.» 
 
این غلط است که راه حفظ و توسعه ی نگاه انقلابی را در برخورد با اشخاص ببینیم و بعد انتظار داشته باشیم رهبری نیز همین گونه عمل کند. وحدت و خلوص هر دو اهمیت دارد. رهبر انقلاب:«یک سؤال دیگر این است که بعضى‌ها می‎گویند وحدت، بعضى‌ها می‎گویند خلوص؛ شما چه می‎گوئید؟ من می‎گویم هر دو.»
 
از این نظر البته ما با تناقضی بین قول و عمل رهبری مواجه هستیم اما نه به معنایی که برخی انقلابیون بیان می کنند. ما در بیان رهبری گفتمان را می بینیم و همان طنین آرمانخواهی را درک می کنیم اما در عمل مدارای پدر پیری را می بینیم که دست کودک سِمِجِ خود را گرفته و گاه به اصرار او این طرف و آن طرف می رود تا پسر، خود درستی آنچه پدر می گفت را تجربه کند و بچشد. اشکال محافظه کاران این بود که گفتمان را مورد تشکیک قرار می دادند و از اهمیتش می کاستند. گفتمان باید با قاطعیت مورد مطالبه قرار بگیرد. اشکال برخی انقلابیون اما این است که عمل را نمی توانند با آن گفتمان تطبیق دهند. این به خاطر این است که پدر و جایگاه پدری را نفهمیده اند. اینکه پدر با حذف فیزیکی محافظه کاران همراهی نکرده است، نقص پدر نیست؛ حُسن اوست.
 
رهبر انقلاب هسته ای را فدای اقتصاد نکردند. ایشان به خوبی مکرراً تأکید کردند که راه حل مسائل اقتصادی کشور در لوزان و ژنو نیست. غلبه ی عناوین اقتصادی در نام گذاری سال ها که از زمان دولت نهم و دهم کلید خورد و تا امروز ادامه داشته به واسطه ی این است که باید برای مواجهه با دشمن، ساخت درونی خود را محکم کنیم. اگر کسی از ساخت درونی اقتصاد کشور چشم بپوشد و فقط شعار جنگ با دشمن سر دهد، انقلابی نیست؛ بی عقل است. اگر در خانه جمعی از فرزندان سر به شورش بردارند شما چگونه می خواهید با دشمن بجنگید؟! 
 
رهبر انقلاب به درستی تأکید کردند:«بنده این را چند سال پیش گفتم؛ بعضی‌ها گفتند این تحلیل است؛ بله، شاید آن روز تحلیل بود امّا امروز خبر است؛ خودشان گفتند؛ افراد متعدّدی از آنها در بیانات مختلف گفتند هدف ما این است که مردم را از نظام جمهوری اسلامی، از دولت جمهوری اسلامی عصبانی کنیم. می خواستند مردم را به خیابان بکشانند؛ [امّا] مردم ما ایستادند.»
متأسفانه برخی انقلابیون هیچ گاه به سطح منازعه ی ما با طرف غربی و طرف آمریکایی توجه نکردند. فراتر از اینکه چه بر سر هسته ای خواهد آمد، طرف غربی به دنبال ایجاد دوگانگی در داخل و شکست گفتمان رهبری بود و به صراحت اعلام کرد که فکر می کند می تواند در این خصوص بر روی دولت کنونی حساب کند. جان کری صراحتاً از ضرورت گذار در ایران گفت و تأکید کرد:«و شاید همین نسل جدید باشد که بتواند این امر را محقق کند.» 
 
در نگاهی دیگر اوباما در شرایطی روی کار آمد که دکترین جنگ طلبی و یک جانبه گرایی بوش با شکست و بی اعتمادی مواجه شده بود. اوباما بارها دست به قلم شد و برای رهبر انقلاب نامه نوشت. به دنبال ایستادگی دولت نهم ادبیات دولتمردان آمریکا به کلی عوض شده بود. انتخابات 88 اما همه چیز را به هم ریخت و دشمن را جری کرد. با این حال پس از آنکه غبار فتنه خوابید باز هم طرف غربی از مذاکره سخن گفت. رهبر انقلاب مکرراً تأکید کردند که آمریکا به مذاکره نیاز دارد و همین‎ طور هم بود.
 
باید بپذیریم که روند پیگیری پرونده ی هسته ای از ابتدا تا کنون را بد و سطحی فهمیده ایم. اعتمادسازی در دولت اصلاحات و ایستادگی در دولت احمدی نژاد هر دو اقتضای آن شرایط تاریخی بود. در دولت اصلاحات ایران با مدارکی روشن، متهم شده بود و طبیعی بود که دولت درصدد رفع اتهام بکوشد. مشکل ما با دولت اصلاحات تلاش این دولت برای رفع شائبه ها و اعتمادسازی نیست. مشکل نوع اعتمادسازی و عقب نشینی های ذلیلانه ی گام به گام آنهاست.
 
در خصوص مذاکره با آمریکا همان زمان که برخی دست اندرکاران دولت دهم از شرایط شعب ابیطالب سخن می گفتند، رهبر انقلاب از شرایط بدر و خیبر می گفت. حال چگونه می توان در انقلابی بودن رهبر انقلاب تردید کرد؟! 
 
مذاکره با آمریکا اگر چه در پایان دولت دهم و توسط صالحی آن هم با بی رغبتی رهبر انقلاب آغاز شد اما مسئله این بود که ایران هیچ گاه مذاکره در خصوص پرونده ی هسته ای خود را ترک نکرده بود که بخواهد به میز مذاکره باز گردد. تنها در طول این سال ها شیوه و مدل مذاکره عوض شد. در آغاز دولت نهم دولتمردان کوشیدند دست به گریبان چین و روسیه شوند و اتحادیه اروپا را در مراحل بعد ببینند و به نوعی در درجه ی دوم اهمیت قرار دهند. این مسیر خصوصاً با زیاده خواهی های طرف غربی که بعد از اعتمادسازی سال های اصلاحات حتی یک سانتریفیوژ را نیز برای ایران نمی پذیرفت، منطقی می نمود. با این حال این مسیر ادامه دادنی نبود.
 
این گونه شد که ایران به مذاکره با اتحادیه اروپا پرداخت. مشکلی که اینجا وجود داشت نیز دخالت های آمریکا یا همان عضو غائب و همیشه حاضر مذاکره بود که حتی نتایج مذاکرات را به راحتی در یک چشم به هم زدن نابود می کرد. تدبیر صحیحی که در دولت احمدی نژاد اندیشیده شد این بود که آمریکا نیز به جمع مذاکره کنندگان بپیوندد و آن عضو غائب اما همیشه حاضر به صورت رسمی حاضر شود و مسئولیت سخنانش را بپذیرد. همین زمان انتقادات زیادی از سوی برخی افراد نثار دولت احمدی نژاد شد و این انتقادات پیش از این نیز در خصوص مذاکره بر سر وضعیت عراق و... ایجاد شده بود. آنچه توسط صالحی و در پایان دولت دهم رقم خورد نیز به واسطه ی به سرانجام نرسیدن گفت و گوها در چارچوب قبلی بود. اتفاقی که در دولت یازدهم افتاد این بود که مذاکره به ابزاری برای تبلیغات سیاست داخلی تبدیل شد و اساساً فاز جدیدی را تجربه کرد که از ابتدا مد نظر نبود. و الا دیدگاه رهبری در این خصوص در همین بازه های زمانی به صراحت روشن و قابل رجوع است. ایشان راه حل اساسی را در همین مقطع ایستادگی می دانستند.
 
شروط و خط قرمزهای مطرح شده از سوی رهبری نیز ایستادگی بر سر منافع ملی بود. در خصوص شروط پس از برجام نیز باید پذیرفت چاره ای وجود نداشت. ما با دو راه حل مواجه بودیم. یک راه حل که اتفاقاً برخی انقلابیون مطرح می کردند، رد برجام بود. این غلط بود. کسانی که این راه حل را مطرح می کردند به تبعات بین المللی این راه حل، به اینکه دوئل عهدشکنی بین اوباما و رهبری برقرار است و هر یک دیگری را به این عنوان متهم می کند، به اینکه اوباما در داخل متهم است و شکست او به معنای روی کار آمدن جریانی افراطی تر خواهد بود و... نمی اندیشیدند. اینان تنها مسائل را از زاویه نگاه سیاست داخلی می بینند نه با نگاهی از بالا و واقع بینانه. رد برجام حتی با در نظر گرفتن شرایط داخلی هم ممکن نبود.
 
راه حلی که جریان سوم پیشنهاد می کرد، طرح برخی شروط به گونه ای بود که دولت را ناگزیر به مذاکره ی مجدد کند و از این راه بتوان برخی نقصان ها را نیز کنار گذاشت و حذف کرد. این راه البته با نقش آفرینی مثال زدنی علی لاریجانی بی نتیجه ماند. شورای عالی نیز با برجام موافق بود. شروطی که رهبر انقلاب در این میان مطرح کرد آخرین تلاش های فداکارانه ی یک پدر پیر انقلابی بود. او به خوبی می دانست این شروط در حالی واقعاً می توانند شرط تلقی شوند که در متن برجام و به عنوان یک سند بین المللی پذیرفته شوند اما دیگر چنین چیزی ممکن نبود. این شروط اما از حیث داخلی قابل اتکاء و به عنوان ابزار فشاری دیگر علیه نقش آفرینی طرف غربی قلمداد می شد.
 
و اما جوانان انقلابی اگر واقعاً انقلابی بودند، امروز قلب رآکتور اراک با سیمان پُر نمی شد. باید انگشت اتهام را به جانب خود بگیریم که در این مدت در بیدار و آگاه کردن مردم کوتاهی کردیم. برخی انقلابیون باید بدانند اینکه در بررسی مسائل پایان دولت دهم، احمدی نژاد را در جایگاه حقِ مطلق می نشانند و منتقدان را متهم تلقی می کنند خطاست. 
 
اکنون باید انگشت انتقاد را به جانب خود بگیریم که از فرستادن نمایندگان با کفایت و تربیت نخبگان انقلابی برای پذیرفتن مسئولیت ها سر باز زدیم. باید انگشت انتقاد را به جانب خود بگیریم که در گفتمان سازی و حل و فصل مسائل اصلی تعیین کننده در منازعات سیاسی کوتاهی کردیم. اکنون نیز که رهبری از نفوذ سخن می گوید به درستی امروز را تدبیر می کند که فردا فریادهای افسوسمان بلندتر نشود.
و اکنون اما دنیا به آخر نرسیده است و برجام فاجعه ای نابود کننده نیست اگر وظایف امروزمان را به جای نق زدن و بریدن بشناسیم.

 


  
الف)نزاع نخست
تکلیف دیدگاه اول در همان جریان مذاکرات تا امروز بارها و بارها روشن شده است. در حالی که جریان اول می کوشید مذاکرات را کاملاً ذیل نظر رهبری جلوه دهد، رهبر انقلاب تصریح کردند:«بنده در جزئیّات مذاکره دخالتی نکردم، باز هم نمی کنم؛ من مسائل کلان، خطوط اصلی، چهارچوب‌های مهم و خطّ قرمزها را به مسئولین کشور همواره گفته‌ام... اینکه حالا گفته بشود که جزئیّات این مذاکرات تحت نظر رهبری است، این حرف دقیقی نیست.»  ایشان از اصرار خود بر خطوط قرمز سخن گفتند:«من یک خواسته‌هایی از مسئولین داشته‌ام که این را به آنها عرض کردم، گفتم و روی آنها اصرار دارم.»  ایشان همچنین تصریح کردند:«البتّه نرمش و انعطاف و مانور هنرمندانه و قهرمانانه در همه‌ی عرصه‌های سیاسی، یک کار مطلوب و مورد قبولی است، لکن این مانور هنرمندانه نبایستی به معنای عبور از خطوط قرمز، یا برگشتن از راهبردهای اساسی، یا عدم توجّه به آرمان ها باشد؛ اینها را باید رعایت کرد.» 
 
 
ایشان تأکید کردند که آنچه به صورت علنی بیان شده همان چیزهایی است که عیناً به مسئولین گفته اند و اینکه گفته می شود در جلسات خصوصی از خطوط قرمز صرف نظر شده دروغ است:«آنچه بنده اینجا در این جلسه یا در جلسات عمومی می گویم، عیناً همان حرف هایی است که در جلسات خصوصی به مسئولین، به رئیس‌جمهور محترم و به دیگران می گویم. این خطّ تبلیغی‌ای که دیدیم و می‌بینیم دنبال می کنند که بعضی از خطّ قرمزهایی که رسماً اعلام می شود، در جلسات خصوصی از آنها صرف‌نظر می شود، حرف خلاف واقع و دروغی است. آنچه ما اینجا به شما می گوییم یا در جلسات عمومی می گوییم، عیناً همان حرف هایی است که به دوستان، به مسئولین، به هیئت مذاکره‌کننده، همان ها را بیان می کنیم؛ حرف ها یکی است.» 
رهبر انقلاب تأکید کردند که حرف من را از زبان خودم بشنوید:«گفتند که کسانی به عنوان نماینده‌ی رهبری از زبان رهبری حرف می زنند. خُب، من خودم هنوز که الحمّدلله زبانم از کار نیفتاده؛ حرف خود من که مقدّم به حرف آنها است... خب، شما حرف من را از خود من بشنوید.» 
 
 
 
رهبر انقلاب در حین مذاکرات در عین حمایت از تیم مذاکره کننده بارها نکاتی را گوشزد کردند که نشان از نگاه انتقادی ایشان به برخی رویکردها داشت. ایشان تأکید کردند:«بدانند دستاورد کنونی هسته‌ای ما چیز باارزشی است؛ این را بدانند؛ به چشم کم‌ارزش و چیز سبک به آن نگاه نکنند؛ چیز با ارزشی است.»  ایشان تأکید کردند:«توافق نکردن بهتر از توافق بد است... توافق نکردن از توافق کردنی که در آن، منافع ملّت پامال بشود، عزّت ملّت از بین برود، ملّت ایران با این عظمت، تحقیر بشود [بهتر است]، توافق نکردن شرف دارد بر یک چنین توافق کردنی.» 
رهبر انقلاب به برخی ساده لوحی ها در داخل اشاره کردند:«یکی از ترفندها و خلاف‌گویی ها این است که این‌جور القا کنند به افکار عمومی مردم که اگر ما در قضیّه‌ی هسته‌ای، تسلیم طرف مقابل شدیم، همه‌ی مشکلات اقتصادی و معیشتی و غیره حل خواهد شد؛ این را دارند تبلیغ می کنند. البتّه تبلیغاتچی های خارجی با شیوه‌های کاملاً ماهرانه‌ی تبلیغاتی خط می دهند، در داخل هم بعضی از روی ساده‌لوحی و بدون اینکه نیّت سوئی داشته باشند، بعضی هم واقعاً از روی غرض همین را دارند تبلیغ می کنند که اگر ما در این قضیّه کوتاه آمدیم و تسلیم شدیم در مقابلِ طرف مقابل، همه‌ی مشکلات اقتصادی و مانند اینها حل خواهد شد؛ این خطاست.»
 
 
این در حالی بود که ریاست محترم جمهور حتی آب خوردن مردم را هم به حل مذاکرات پیوند می زد! هفدهم خرداد 84، روحانی در مراسم گرامیداشت هفته ی محیط زیست، طی سخنانی گفت:«ما وقتی می‌گوییم باید تحریم‌های ظالمانه رفع شود بعضی‌ها چشمان‌شان زیاد نچرخد. تحریم‌های ظالمانه باید از بین برود تا سرمایه بیاید و مشکل محیط زیست، اشتغال، صنعت و آب خوردن مردم حل شود، منابع آبی زیاد شده و بانک‌ها احیا شوند. آنها که ملت ما را تحریم کرده‌اند ظلم بزرگی مرتکب شده‌اند اما عده‌ای در داخل هم نمی‌دانستند تحریم چیست.» 
 
 
 
رهبر انقلاب راه اصلاح وضعیت اقتصادی کشور را تکیه به درون دانستند. ایشان همچنین تصریح کردند:«اگر عزممان را جزم کنیم و دست به دست هم بدهیم، می توانیم اقتصاد را شکوفا کنیم. چشممان به دست دشمن نباشد که کِی این تحریم را برمی دارد، کِی فلان نقطه را موافقت می کند؛ به دَرَک! نگاه کنیم ببینیم خودمان چه‌کار می توانیم بکنیم.» 
ایشان با صراحت تمام فرمودند:«کلید حلّ مشکلات اقتصادی در لوزان و ژنو و نیویورک نیست؛ در داخل کشور است. همه تلاش کنند، همه همّت کنند، ان‌شاءالله حل خواهد شد.» 
ریاست مجمع و مسئولین دولتی اما به گونه ای سخن می گفتند که دشمن ما را در موضع ضعف قلمداد می کرد. هاشمی رفسنجانی گفت:«تحریم ها پدر مردم را درآورده.» همین جمله از هاشمی تیتر بی بی سی فارسی شد.  هاشمی تصریح کرد:«اکثر مردمی که مزدبگیر هستند تحریم‌ها استخوان‌های آنها را خرد کرده است.» 
 
رهبر انقلاب در پاسخ اخیر خود به نامه رئیس جمهور نیز تأکید کردند:«در تبلیغات توجه شود که در برابر آنچه در این معامله به دست آمده، هزینه‌های سنگینی پرداخت شده است. نوشته‌ها و گفته‌هائی که سعی می‌کنند این حقیقت را نادیده گرفته و خود را ممنون طرف غربی وانمود کنند با افکار عمومی ملت، صادقانه رفتار نمی‌کنند.» ایشان فرمودند:«بار دیگر تأکید می‌کنم که از خدعه و نقض عهد دولت‌های مستکبر بویژه آمریکا در این مسأله و دیگر مسائل غفلت نشود.» 
رهبر انقلاب همچنین در آخرین اظهارنظر خود با صراحت فرمودند:«البتّه من شخصاً معتقدم که می شد ما از این بهتر هم انجام بدهیم، خب، بالاخره توان و فرصت و امکانات همین اندازه را اقتضا کرد.» 
 
پس این نگاه که همه چیز زیر نظر رهبری بود و نتیجه هم کاملاً مطلوب ایشان رقم خورد، جز خیال پردازیِ محافظه کارانِ خسته چیزی نیست. اینان باید به واسطه ی همراهی شان با دولت و جریانات اصلاح طلب در هجمه به دلواپسان پاسخگو باشند. مقدم فر در حالی حسین شریعتمداری را به تفرقه افکنی متهم می کرد که خود بانی اصلی تفرقه افکنی بود. به راستی این چه تحلیلی است که اگر صلحی به امام حسن دارد تحمیل می شود بگوییم کسی حرف نزند تا مردم نفهمند امام در چه شرایطی قرار دارد و با سکوت خود اجازه بدهیم تحمیل هر چه بهتر و قوی تر صورت پذیرد؟! رهبر انقلاب البته در مواردی از خطوط قرمز عدول کردند اما اصل بر پایبندی به خطوط بود مگر آنچه ایشان استثناء کنند نه اصل بر بی اهمیتی خطوط قرمز و غلط بودن مطالبه ی پایبندی به این خطوط.
 
 
رهبر انقلاب در مقابل تبریک گفتن های برخی چهره های سپاه و ارتش بعد از لوزان نیز واکنش نشان دادند تا بیش از پیش بطلان تحلیل نادرست برخی افراد و جریانات که می کوشیدند افتخار توافق را به نام رهبری ثبت کنند، مشخص شود. ایشان فرمودند:«اینکه حالا تبریک می گویند، به بنده تبریک می گویند، به دیگران تبریک می گویند، بی‌معنی است، چه تبریکی؟» 
 
 

 


  




طراحی پوسته توسط تیم پارسی بلاگ