سفارش تبلیغ
صبا ویژن
مدیر وبلاگ
 
آمار واطلاعات
بازدید امروز : 47
بازدید دیروز : 7
کل بازدید : 136360
کل یادداشتها ها : 545
خبر مایه


طول ناحیه در قالب بزرگتر از حد مجاز
براساس ابلاغیه معاون اول رئیس‌جمهور، واردات کالاهای لوکس و غیرضرور در سال 95 ( سال اقتصادمقاومتی، اقدام و عمل) با ارز متقاضی و پرداخت دو برابر سود بازرگانی مجاز شده است.

مهر: اسحاق جهانگیری معاون اول رئیس‌جمهور در ابلاغیه‌ای به وزارتخانه‌های صنعت، معدن و تجارت، امور اقتصادی و دارایی و جهاد کشاورزی، ثبت سفارش واردات کالاهای گروه 10 (لوکس و غیرضرور) را با ارز متقاضی و پرداخت دو برابر سود بازرگانی مجاز اعلام کرده است. البته این ابلاغیه براساس تصمیم هیات وزیران صورت گرفته است.

در عین حال، فقط ثبت سفارش ورود خودروهای سواری با حجم موتور بیش از 2500 سانتی متر مکعب مجاز نیست.

معاون اول رئیس جمهور در حالی این مصوبه دولت را ابلاغ کرده که مقام معظم رهبری، 1395 را سال «اقتصادمقاومتی، اقدام و عمل» نامگذاری کرده‌اند.

تصویر ابلاغیه اسحاق جهانگیری معاون اول رئیس جمهور در این باره به شرح زیر است:

به گزارش مهر، دولت دهم در نیمه دوم سال 91 پس از اتفاقات ارزی، تصمیم گرفت واردات کالاهای اولویت 10 ممنوع شود. در این فهرست که با عنوان کالاهای لوکس معروف است، از الاغ تا برخی اقلام لوازم خانگی و عمدتا کالاهای ساخته شده غیر ضرور برای خانوارها جای دارد.

دولت دهم در ابتدا 5 گروه اول این اولویت بندی را مشمول ارز مرجع با نرخ 1226 تومان کرد و پس از آن به دلیل کمبود ارز تنها به اولویت 1 و 2 این فهرست ارز مرجع اختصاص داد و مابقی اولویت ها تا گروه 9 مشمول دریافت ارز مبادله ای می شد اما در دولت یازدهم تمامی کالاها با ارز آزاد و به اصطلاح ارز متقاضی وارد کشور می شدند و تنها کالاهای اولویت 10 وارداتشان به کشور ممنوع اعلام شده بود که بهمن ماه 92 اسحاق جهانگیری معاون اول رئیس جمهور در ابلاغیه ای واردات 40 قلم کالای اولویت 10 را آزاد اعلام کرد و هم اکنون نیز دولت تصمیم گرفته است تا واردات تمامی کالاهای اولویت 10 را با ارز متقاضی آزاد و پرداخت دو برابر سود بازرگانی در سالی که به نام «اقتصادمقاومتی، اقدام و عمل» از سوی مقام معظم رهبری نامگذاری شده است، اعلام کند.

پیش از این ولی الله افخمی معاون وزیر صنعت، معدن و تجارت در گفتگو با خبرنگار مهر اعلام کرده بود که دولت یازدهم اعتقادی به هیچ گونه مانع غیر تعرفه ای ندارد و به زودی واردات کالاهای اولویت 10 را آزاد خواهد کرد که این وعده هم اکنون محقق شده است. ‌

فهرست کامل کالاهای مشمول اولویت 10 که کالاهای لوکس و غیرضرور هستند، به شرج ذیل است:

فصل اول (33 ردیف تعرفه) : ماکیان، غاز، الاغ، اسب، مرغابی، خرگوش، شتر و ...
فصل دوم (60 تعرفه) : گوشت حیوانات حرام گوشت و برخی حلال گوشت ها و ... ژامبون و ...
فصل سوم (150 ردیف) : انواع ماهی ها و ...
فصل چهارم (60 ردیف) : نخودفرنگی، گوش فیل، زیتون، کدو و ...
فصل هشتم (80 ردیف تعرفه) : انگور، سیب، گلابی، به، گیلاس، زردآلو، آلبالو و ...
فصل نهم (60 ردیف تعرفه) : دارچین، فلفل، قهوه، چای و ...
فصل دوازدهم (20 ردیف تعرفه) : جوراب، لباس و متعلقات آن، لباس نوزاد، کشباف، قلاب باف
فصل بیستم (50 ردیف تعرفه) : آب گوجه فرنگی، مخلوط آب میوه و سبزیجات
فصل چهل و هشتم (20 ردیف تعرفه) : کاغذ، پاکت نامه، جعبه، کیسه، آلبوم، کیف
فصل شصت و یکم (110 ردیف تعرفه) : انواع لباس، کشباف، قلاب باف و پوشاک
فصل شصت و دوم (140 ردیف تعرفه) : دستمال، گرمکن ورزشی، لباس دوخته نشده، زیرپوش
فصل شصت و سوم (50 ردیف تعرفه) : روپوش، کشباف، قلاب باف
فصل شصت و چهارم: کفش ورزشی، لباس اسکی و دوومیدانی، اجزای کفش
فصل شصت و نهم (50 ردیف تعرفه) : سرامیک لعاب زده، کاشی، سرامیک و سفال و ...
فصل هفتادم (60 ردیف تعرفه) : شیشه، پشم شیشه، زیورآلات، جواهرآلات از جنس شیشه
فصل هفتاد و سوم (40 ردیف تعرفه) : لوازم، اشیاء و لوازم سر میز آشپزخانه، ظرفشویی، روشویی و ...
فصل هشتاد و دوم (40 ردیف تعرفه) : قاشق، چنگال، تیغ و مدادتراش
فصل هشتاد و چهارم (12 ردیف تعرفه) : لوازم خانگی، یخچال سایدبای ساید، جاروبرقی، لباسشویی، کولر آبی، ماشین ظرفشویی
فصل هشتاد و پنجم (60 ردیف تعرفه) : رادیاتور، آبگرمکن و آب سردکن
فصل نود و دوم: مبلمان، میز بیلیارد، صندلی
فصل نود و پنجم (30 ردیف تعرفه) : انواع ادوات مثل چرخ و فلک، تاب، راکت تنیس و لوازم اسکی
فصل نود و ششم: خودروی بالای 2500 سی سی(البته این ممنوعیت همچنان برقرار است.)



  

 

 

آیت الله خامنه‌ای اوباما را مغلوب کرد/ سخنان دروغ مقام‌های آمریکا را

باید به سطل زباله انداخت

 

 

 

خبرگزاری فارس: آیت الله خامنه‌ای اوباما را مغلوب کرد/ سخنان دروغ مقام‌های آمریکا را باید به سطل زباله انداخت

 

 

به گزارش گروه بین‌الملل خبرگزاری فارس، خاخام «آبراهام کوپر» معاون سازمان صهیونیستی «سایمون ویزنثال» که شعباتی در آمریکا و سرزمین‌های اشغالی دارد، در یادداشتی که در وبگاه آمریکایی «تامپا تریبیون» منتشر شده است، نوشت: دستگاه قضایی آمریکا اخیرا علیه هفت هکر ایرانی که با دو شرکت این کشور به وبگاه‌هایی در آمریکا و یک سد در نیویورک حمله کرده بودند، کیفرخواست صادر کرد. کیفر خواستی که بر اساس آن این حملات نظام‌مند، بالقوه ویرانگر و گسترده توصیف شدند.

 اما در نمونه‌ای دیگر دولت آمریکا به قول‌هایی که در تابستان گذشته به کنگره این کشور مبنی بر این داده بود که تنها تحریم‌های مرتبط با برنامه هسته‌ای ایران لغو می‌شوند و بقیه تحریم‌ها پابرجا می‌مانند پشت نموده و اینک بنابر گزارش‌ها دولت آمریکا این امکان را به دولت ایران می‌دهد تا به دلار آمریکا دسترسی داشته باشد.  این در حالی بود که «جک لو» معاون وزارت خزانه داری آمریکا در جولای سال 2015 در سوگند خود  شهادت داده بود که تحت هیچ شرایطی امکان دسترسی ایران به بزرگترین بازار مالی و تجاری جهان داده نشود. «آدام زوبین» رییس بخش امور تحریم وزارت خزانه داری آمریکا نیز گفته بود که ایران امکان پرداخت‌های خارجی خود را با دلار نخواهد یافت.

در ادامه این یادداشت آمده است: اینک حکومت روحانیون ایران بی‌تاب از سرعت لغو تحریم‌ها هستند بنابر این  تعهدهای رسمی مقام‌های دولت اوباما، شهادت‌های دروغ و وعده‌های توخالی آن‌ها در زمینه توافق هسته‌ای با ایران را باید به سطل زباله انداخت  و ‌آشکارا ما باید شاهد ثروت باد آورده‌ای برای ایران باشیم و جز گزینه نظامی دیگر موردی برای فشار بر این کشور باقی نمانده است.

در انتهای این یادداشت نویسنده با یادآوری شکست های روسای جمهور سابق آمریکا چون شکست «جیمی کارتر» در عقد قرارداد گسترده نظامی با ایران و سرنگونی شاه ایران توسط «آیت‌الله خمینی» رهبر فقید انقلاب ایران در سال 79 میلادی، ماجرای گروگان گیری و نابودی سفارتخانه این کشور در تهران نوشت: اوباما نیز توسط «آیت‌الله خامنه‌ای» رهبر ایران مغلوب شد و به نظر می‌رسد ما و متحدان خاورمیانه‌ای بهای سنگین بسیاری از این حماقت‌ها را تا عیدهای پوریم دیگر (از اعیاد دین یهود) پرداخت کنیم.

انتهای پیام/

 

 


  

گروه سیاست خارجی – رجانیوز: پس از حمله مقامات دولتی به منتقدان داخلی برجام، رئیس جمهور اتریش نیز هدف هجمه رسانه ها وابسته به دولت و مقامات وزارت امور خارجه قرار گرفته است.
به گزارش رجانیوز ، پس از افشاگری رئیس جمهور اتریش درباره برطرف نشدن مشکلات مربوط به تراکنش های مالی و نقل و انتقال پول ، حمید بعیدی نژاد و عباس عراقچی از اعضای تیم مذاکره کننده هسته ای به این اظهارنظر واکنش نشان دادند.
در ابتدا، حمید بعیدی نژاد نوشت: درباره اظهار نظر رئیس جمهور اتریش دو احتمال قابل تصور است:
فرضیه اول آنکه با توجه به قطعیت وصل بودن بانکهای ایرانی به سوئیفت به احتمال زیاد می توان در نظر گرفت که خبرنگار مصاحبه کننده نتوانسته باشد منظور دقیق آقای رئیس جمهور را متوجه شده باشد و مطالب مربوط به سوئیفت را اشتباه منعکس کرده باشد.
فرضیه دوم آنکه آقای رئیس جمهور اتریش بدلیل عدم احاطه به تمام جزئیات بحث، موضوع لغو تحریم سوئیفت را با بحث مشکلات مربوط به لغو محدودیتهای بانکهای بزرگ و تحریمهای موسسات آمریکایی که موضوع اصلی بحث وی بوده است در یک مجموعه مورد توجه قرار داده باشد.
اما پس از اظهارات بعیدی نژاد نوبت به مذاکره کننده ارشد وزارت خارجه رسید که وی نیز مشابه همکار خود با متهم کردن صداوسیما در القای یک مطلب نادرست به رئیس جمهور اتریش گفت: سوال خبرنگار واحد مرکزی از رئیس جمهور اتریش این بوده که چرا تحریم‌های سوئیفت برداشته نشده و او هم به دلیل بی اطلاعی به این استناد کرده که خود خبرنگار ایرانی می‌گوید برداشته نشده و رئیس جمهور اتریش از جزییات سوئیفت اطلاع نداشته است.


رئیس جمهور اتریش چه گفت؟
هاینتس فیشر" در بخشی از گفتگو خود با واحد مرکزی خبر مشکلات پیش روی روابط اقتصادی دو طرف را مورد توجه قرار داد و خاطر نشان کرد: باید به این مسئله توجه داشت که هنوز همه تحریم‌های ضدایرانی برداشته نشده‌اند، چون گام‌ها و اقدامات مهمی وجود دارند که باید در مسیر لغو تحریم‌ها برداشته شوند.

وی همچنین با اشاره به عدم برقراری انجام تراکنش‌های مالی بین ایران و طرف‌های بین‌المللی از طریق سامانه سوئیفت به نقش آمریکا در تحریم‌ ایران به منظور جلوگیری از برقراری سوئیفت اشاره کرده بود و اظهار داشت: اتریش به‌تنهایی نمی‌تواند این تحریم را بردارد و تا آنجا که من می‌دانم اروپا نیز به‌تنهایی نمی‌تواند چنین کند بلکه این جامعه بین المللی است که باید این موضوع را مورد رسیدگی قرار دهد. در این زمینه آمریکا نیز نقش‌آفرین است.
آنچه که مشخص است رئیس جمهور اتریش به وصل بودن یا وصل نبودن ایران به سوئیفت اظهارنظر نکرده است بلکه تاکید کرده تراکنش‌های مالی بین ایران و طرف‌های بین‌المللی از طریق سامانه سوئیفت برقرار نمی شود.
موضعی که عراقچی خود در برنامه گفتگوی ویژه خبری اشاره کرده بود.
عراقچی در این باره گفته بود:
در برداشته شدن تحریم ها با مشکل عملیاتی مواجه هستیم که آمریکایی ها به اندازه کافی این روند را تسهیل نمی کنند و از آنها انتطار داریم به تعهدخود برای اجرای کامل برجام عمل کنند. در حال حاضر به طول خلاصه می توانم بکویم شبکه بانکی است که هنوز به صورت کامل کار نمی کند. ما کارشکنی هایی را از آمریکایی ها می بینیم و ماموران خزانه داری آمریکا نیز در کشور هایی که می خواهند شرکت های آنها با ایران رابطه برقرار  کنند شیطنت می کنند اما ما نیز به آنها اعتراض و برخورد می کنیم.


ریشه مشکل عدم انتقال پول چیست؟
در واقع علی رغم اینکه به ادعای مقامات ایرانی سوئیفت وصل شده است اما ایران از این سامانه نمی تواند برای مبادلات سنگین از جمله نقل و انتقال و استفاده از اعتبار پول فروش نفت استفاده کند .
چرا که موسسات مالی طرف معامله با ایران به دلیل تهدید وزارت خزانه داری آمریکا و یا عدم صدور مجوز برای این موسسات به منظور تعامل با ایران از معامله با ایران سر باز می زنند.
 عراقچی به این مساله اینگونه اشاره کرده است:
تمام پول های ایران آزاد شده اما در نقل و انتقال پول ها مشکلاتی وجود دارد. اختیار این پول ها نزد بانک مرکزی است. یکی از مشکلات برقراری مجدد شبکه بانکی است. در طول 10 الی 12 سال گذشته تمامی ارتباط بانک ها ما با بانک های مقابل قطع شده و باید بار دیگر روابط کارگزاری ایجاد کنند که این منوط به مذاکرات است و یک مشکل دیگر این است که آمریکا کارشکنی می کند. یک مشکل زمان بر بودن از لحاظ فنی است.
نقش وزارت خزانه داری آمریکا در بی اثر کردن توقف تحریم سوئیفت در اظهارات اوباما نیز مورد اشاره قرار گرفته است.
رئیس جمهور آمریکا بامداد شنبه گفته بود:«یکی از کارهایی که لو (وزیر خزانه‌داری آمریکا) و همتایان او داخل گروه 1+5 و جاهای دیگر انجام خواهند داد روشن کردن این برای بنگاه‌های تجاری است که چه نوع معاملاتی در واقع مجاز هستند؛ برای شرکت‌ها و اداره‌های حقوقی‌شان زمان خواهد برد تا طی چند ماه آینده اطمینان پیدا کنند که در صورت تجارت با ایران برایشان خطر مسئولیت وجود نخواهد داشت. بنابراین ما برای حل برخی از نگرانی‌هایی که ایران ابراز کرده با آنها همکاری خواهیم کرد
درواقع بر اساس بی تدبیری های صورت گرفته در تنظیم برجام از سوی تیم مذاکره کننده ایرانی و باز گذاشتن راه فرار برای کشورهای 1+5 به ویژه آمریکا در بی اثر کردن رفع تحریم ها ، شرط برقراری مبادلات تجاری بزرگ ایران با موسسات مالی و شرکت های خارجی صرفا اتصال به سوئیفت نیست بلکه ارائه مجوز از سوی وزارت خزانه داری این کشور به شرکت های طرف معامله با ایران است.
 



  
گشایش اقتصادی مورد نظر دولت نیز که رئیس‌جمهور محترم آدرس آن را در توافق هسته‌ای می‌داد و به زبان حال و قال، این گشایش را در کنار آمدن با آمریکا تلقی می‌کرد، به بن‌بست رسیده است.
تحلیل شریعتمداری از رشته‌هایی‌که پنبه شد‌!به گزارش مشرق، حسین شریعتمداری در اولین سرمقاله کیهان در سال 95 و در تحلیل بدعهدی های غرب درباره اجرای برجام نوشت:
1- بخش اصلی ماجرا سال گذشته از همین روز آغاز شد. در دقایق پایانی روز سیزدهم و در آغاز روز چهاردهم فروردین‌ماه سال 1394، تیم هسته‌ای کشورمان و گروه کشورهای 5+1 بعد از یک دور فشرده مذاکرات در شهر لوزان سوئیس به توافق رسیدند و اعلام کردند که برنامه جامع اقدام مشترک هسته‌ای ایران و 5+1 (برجام) در آینده‌ای نزدیک بر مبنای «توافق لوزان» تدوین و به اجرا درخواهد آمد. دولت محترم از توافق لوزان با عنوان یکی از دستاوردهای بزرگ - و بعدها با عنوان بزرگترین دستاورد - تاریخ انقلاب یاد می‌کرد و بر این باور بود که توافق لوزان به معنای «تسلیم قدرت‌های بزرگ جهان در مقابل خواست و اراده ایران است»! و مدعی بود که به فتح‌الفتوح! دست یافته و «آفتاب تابان» در عرصه کشور طلوع کرده و به نورافشانی مشغول است. از همان ساعات اولیه اعلام توافق لوزان سیل تبریک و تهنیت از سوی دولتمردان خطاب به یکدیگر و ملت ایران سرازیر شد و بسیاری از مسئولان دیگر نیز - متاسفانه بدون توجه به اصل ماجرا و بی‌آن که از محتوای توافق باخبر باشند- این پیروزی بزرگ! را به دولت و مردم تبریک گفتند و...
کیهان در همان ساعات اولیه با مراجعه به متن توافق لوزان و مقایسه «داده»ها و «گرفته‌»های آن، به این نتیجه رسیده بود که نه فقط میان داده‌ها و گرفته‌ها توازنی وجود ندارد، بلکه در مقابل امتیازهای نقد فراوانی که داده‌ایم، غیر از چند «وعده نسیه» چیزی به دست نیاورده‌ایم. کیهان با استناد به این برداشت که برگرفته از متن توافق لوزان بود، به گلایه و از سر هشدار، اعلام کرده بود «نام توافق دو مرحله‌ای را بیانیه مطبوعاتی گذاشته‌ایم و در یک کلمه باید گفت؛ اسب زین شده را داده‌ایم و افسار پاره تحویل گرفته‌ایم». دولتمردان محترم اما، نه خدای نخواسته از روی «بدخواهی»! بلکه به علت اعتماد فراوان - و البته بی‌علت! - به آمریکا، کماکان از دستیابی به یک پیروزی بزرگ سخن می‌گفتند و در همان حال، منتقدان را به کج‌فهمی!، تندروی!، جنگ‌طلبی!، کاسب تحریم! و حتی همراهی با اسرائیل متهم می‌کردند. از جمله در همان ایام، روزنامه انگلیسی گاردین نوشت «در همه دنیا فقط 2 نفر از توافق هسته‌ای لوزان عصبانی هستند، نتانیاهو در اسرائیل و مدیرمسئول کیهان در ایران»!
2- بسیاری از منتقدان با استناد به این که «توافق لوزان» یک «پیش‌نویس» است که قرار است «برجام» بر مبنای آن تدوین شود، خواستار توجه و دقت‌نظر دست‌اندرکاران در برخی از بندها و مفاد آن بودند اما دولت محترم تقریبا - بلکه تحقیقا- به هیچیک از انتقادها توجهی نکرد و کماکان به راهی که در پیش گرفته بود ادامه داد. روز 20 فروردین‌ماه 94 رهبرمعظم انقلاب در دیدار مداحان با ایشان به ماجرای یاد شده، اشاره‌ای گذرا، اما راهگشا داشته و فرمودند؛
«می‌پرسند چرا فلانی(رهبری) درباره هسته‌ای موضع نگرفته، جایی برای موضع‌گیری وجود نداشته، مسئولین می‌گویند هنوز کاری انجام نشده و چیز الزام‌آوری نیست... نه موافقم نه مخالف. ممکن است طرف بدعهد مقابل بخواهد در جزئیات، کشور ما را محصور کند؛ اینکه حالا به بنده و دیگران تبریک می‌گویند بی‌معنیست؛ آنچه تاکنون انجام شده نه اصل توافق و محتوای آن را تضمین می‌کند، نه حتی اینکه مذاکرات تا به آخر برسد».
در بیان رهبرمعظم انقلاب نیز به وضوح دیده می‌شود که ایشان توافق لوزان را یک توافق دو مرحله‌ای (تصویب کلیات بدون اشاره به جزئیات) می‌دانند و هشدار می‌دهند که «ممکن است طرف بدعهد مقابل بخواهد در جزئیات کشور ما را محصور کند».
3- ماجرا همچنان ادامه یافت تا نهایتا به تصویب برجام و قطعنامه 2231 شورای امنیت سازمان‌ ملل رسید. در این فاصله نیز، منتقدان با استناد به برخی از مفاد و بندهای مندرج در برجام و قطعنامه 2231 نگرانی‌های جدی خود را مطرح کرده و هشدار می‌دادند که حریف نه فقط در پی نابودی فعالیت هسته‌ای کشورمان - و یا دستکم، بی‌اثر و بی‌فایده کردن آن-  است بلکه اهداف شوم دیگری را که براندازی تدریجی و پلکانی نظام اسلامی است، در آستین دارد و با استناد به متن دو سند یاد شده توضیح می‌دادند برجام و قطعنامه 2231 به گونه‌ای تنظیم شده است که در صورت اجرا، اولا هیچیک از تحریم‌ها برداشته نمی‌شود و ثانیا اقتدار ایران اسلامی را تضعیف و در نهایت به سمت صفر میل می‌دهد. به عنوان نمونه - و فقط به عنوان یک نمونه از میان بسیارها - کیهان در تیرماه 94 طی یادداشتی با عنوان «ترمز نباشید، آماده باشید» به بند 3 از ضمیمه B قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل (2231) اشاره کرده و آورده بود؛ «موضوع بند یاد شده اگرچه در نگاه اول، «موشک‌های بالستیک با قابلیت حمل تسلیحات هسته‌ای» است و شاید همین «ظاهر فریبنده» برخی از دوستان را به این باور کشانده است که موشک‌های بالستیک ایران مشمول این بند نمی‌شوند! ولی فقط با اندکی دقت به وضوح می‌توان دید که «قابلیت حمل کلاهک هسته‌ای» فقط یک بهانه برای توقف تولید، آزمایش و نهایتا حذف این سلاح استراتژیک - و متعارف - از سامانه تسلیحاتی کشورمان است... که عواقب فاجعه‌آمیز آن به آسانی قابل فهم خواهد بود.»
و این روزها، حریف با استناد به همین بند از قطعنامه که در برجام نیز آمده است، تولید موشک‌های بالستیک کشورمان را «در تقابل با برجام»! دانسته و موضوع را به شورای امنیت سازمان ملل احاله داده است و نمونه‌های دیگری از همین دست که آمریکا با تردستی در برجام گنجانده است و این روزها با استناد به آن، اهداف غیرهسته‌ای خود را پی گرفته است و هر روز ادعای تازه‌ای را از آستین بیرون می‌آورد و ... این رشته سر دراز دارد که بیرون از محدوده این نوشته محدود است.
4- امروزه اما، دیر باورترین افراد نیز در این واقعیت تلخ تردیدی ندارند که حریف «کلاهی را که در لوزان برداشته بود در ژنو بر سرمان گذاشته است»! و در مقابل امتیازات نقد فراوانی که سخاوتمندانه- بخوانید ساده‌اندیشانه- به طرف مقابل داده‌ایم، حتی وعده نسیه هم دریافت نکرده‌ایم! چرا که آمریکا و متحدان اروپائیش «وعده»های نسیه‌ای را هم که داده بودند، یکی بعد از دیگری پس می‌گیرند.
تحریم‌ها نه فقط لغو که تعلیق هم نشده‌اند، دارایی‌های بلوکه آزاد نشده، سوئیفت- مبادله بین بانکی - همچنان مسدود است. اجازه بیمه‌های تکمیلی و مکمل بین‌المللی که از ضروریات تجارت خارجی است، داده نشده است. تحریم مبادله دلاری کماکان پابرجاست. به هیچ شرکت خارجی اجازه سرمایه‌گذاری در ایران داده نشده و بسیاری از آنها اعلام کرده‌اند که از بیم مجازات آمریکا حاضر به سرمایه‌گذاری در ایران نیستند و کاش ماجرا به همین جا ختم می‌شد، ولی آمریکا علاوه بر حفظ تحریم‌های قبلی، هر از چندگاه تحریم‌های جدیدتری نیز به بهانه‌های غیرهسته‌ای بر تحریم‌های هسته‌ای می‌افزاید. آیا غیر از این است؟
5- قرار بود همه توافقات «برگشت‌پذیر» باشد و در صورت تخلف و بدعهدی طرف مقابل، جمهوری اسلامی ایران نیز از انجام توافقات خودداری کند ولی متاسفانه این «قرار» برقرار نبوده و بسیاری از آنچه که نقدا داده‌ایم قابل بازگشت نیست و یا این که بازگرداندن آن با تحمل خسارت‌های فراوان همراه است و عجیب آن که هنوز هم برخی از دولتمردان محترم از امتیازاتی که داده‌ایم با عنوان امتیازی که گرفته‌ایم یاد می‌کنند؟ به عنوان مثال، جناب رئیس‌جمهور می‌فرمایند «پیش از این در مخیله هیچکس نمی‌گنجید که ایران بتواند UF6 -هگزا فلوئور اورانیوم- یعنی اورانیوم غنی شده را صادر کند و در مقابل کیک زرد وارد کند! این ادعا در حالی است که UF6 چند مرحله بالاتر و ارزشمندتر از کیک زرد است و اظهارنظر رئیس‌جمهور محترم مانند آن  است که تعویض سکه‌های طلا با سکه‌های مسی و برنزی را افتخار بدانیم! و نمونه‌های دیگری از همین دست که در مقابل آن فقط باید تأسف‌ خورد و از جناب روحانی گلایه کرد که تا کی می‌خواهند شعور مردم را دست کم بگیرند؟!
6- دولت محترم طی نزدیک به 3 سال گذشته همه آنچه را که در چنته داشت به میدان آورد و با این تصور - بخوانید توهم - که همه امور کشور حتی آب خوردن مردم هم به توافق هسته‌ای - بخوانید توافق با آمریکا - بستگی دارد، دست به کار شد و رهبرمعظم انقلاب با وجود آن که از ابتدا اعلام کرده بودند به آمریکا اعتماد ندارند، نه فقط به دولت اجازه مذاکره در چارچوب مسائل هسته‌‌ای را دادند بلکه از حمایت دولتمردان در این عرصه نیز دریغ نورزیدند. ولی امروزه به گواهی واقعیات غیرقابل تردید که به چند نمونه از آن اشاره شد، به وضوح می‌توان دید که؛
اولا: مسیر هسته‌ای طی شده از سوی دولت نه فقط دستاورد قابل توجهی نداشته است، بلکه «از‌دست‌داده»های بسیاری نیز در پی داشته است.
ثانیا: گشایش اقتصادی مورد نظر دولت نیز که رئیس‌جمهور محترم آدرس آن را در توافق هسته‌ای می‌داد و به زبان حال و قال، این گشایش را در کنار آمدن با آمریکا تلقی می‌کرد، به بن‌بست رسیده است. گفتنی است رهبرمعظم انقلاب در بیانات نوروزی سال 94 خویش در حرم رضوی(ع) به دو دیدگاه درباره گشایش اقتصادی، یکی با نگاه به ظرفیت‌های داخلی و دیگری با نگاه به بیرون مرزها اشاره کرده و دیدگاه دوم را «عقیم» معرفی کرده بودند.
آقای رئیس‌جمهور در تبلیغات انتخاباتی خود و پس از آن قول داده بود که علاوه بر چرخ سانتریفیوژها، در پی چرخش چرخ معیشت مردم نیز هست ولی با تأسف باید گفت؛ امروزه نه فقط بیش از 12 هزار دستگاه سانتریفیوژ از چرخش افتاده است، بلکه چرخ معیشت مردم نیز، به عقب می‌چرخد. رکود غوغا می‌کند، گرانی و افزایش جهشی قیمت‌ها اقشار مستضعف یعنی صاحبان اصلی انقلاب را کلافه کرده است. بیکاری گریبان بسیاری را گرفته است و...
7- امسال رهبرمعظم انقلاب در بیانات نوروزی در حرم رضوی(ع) و سپس در دیدار مداحان اهل بیت با ایشان، درباره راه طی شده از سوی دولت محترم طی 3 سال گذشته نظرات و دیدگاه‌های مستندی ارائه فرموده و به جد خواستار تحقق آن شدند. حضرت‌ایشان ادامه اجرای برجام با مشخصات امروزی آن را «خسارت محض» نامیده و با اشاره به بدعهدی‌های آمریکا و کینه‌توزی بی‌وقفه قدرت‌های استکباری علیه ایران اسلامی، بازگشت به اقتصاد مقاومتی و تکیه بر ظرفیت‌های درونی را گره‌گشا معرفی کردند و مخصوصا پیشنهاد مطرح شده این روزها درباره عملیاتی کردن برجام 2 و 3 و ... را ترفند القایی آمریکا دانسته و مسئولان را از فرو غلتیدن در این دام برحذر داشتند.
و اکنون که حضرت ایشان، رشته‌های آمریکا را پنبه کرده و «سره» را از «ناسره» جدا ساخته و پیش روی ملت و مسئولان نهاده‌اند، نوبت به دولت، مجلس و همه مسئولان رسیده است که حرکت خود را براساس این نقشه راه تنظیم کرده و در سالی که نام اقتصاد مقاومتی، اقدام و عمل بر تارک آن نقش بسته است، دستی از آستین همت بیرون آورده و دست به کار شوند.



  
دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام گفت: آمریکا دو بار و اسرائیل سه بار قصد حمله به ایران را داشتند اما توانمندی ایران مانع از تحقق اهداف آنها شد.
آمریکا و اسرائیل پنج بار قصد حمله به ایران داشتند/ توان موشکی ایران مانع حمله شد/ آمریکا می‌خواهد موشک را از ما بگیردبه گزارش مشرق، محسن رضایی دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام با حضور در برنامه زنده تلویزیونی «متن حاشیه» شبکه سه سیما به موضوع جنجال آفرینی اخیر کشورهای غربی بخصوص آمریکا درخصوص موشک‌های ایران پرداخت. 

رضایی در پاسخ به سوالی درباره نامه اخیر آمریکا و 3 کشور اروپایی به دبیرکل سازمان ملل درباره برنامه‌های موشکی ایران، اظهار داشت: بنده منتظر چنین خبری بودم، زیرا آمریکایی‌ها برنامه‌ای را علیه ما چیده‌اند که مسئله هسته‌ای گام نخست آن بود و مسئله موشکی بعد از آن است و سپس می‌خواهند مسائل مربوط به حقوق بشر را مطرح کنند و در نهایت می‌خواهند کم‌کم وارد بحث سپاه پاسداران شوند و بگویند که شما بیایید و دست از این نظام بکشید.

وی ادامه داد: این یک برنامه طراحی‌شده است که قبلا با جنگ و درگیری به ما فشار می‌آوردند تا ما را به عقب برانند،‌ اما الان سیستم جدیدی پیدا کرده‌اند و طبق آن عمل می‌کنند. آمریکایی‌ها علیه سیستم دفاعی ما برنامه‌ دارند و آن را دنبال می‌کنند.

دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام در پاسخ به این سوال که نگرانی‌های اخیر که از سوی مقامات غربی مطرح می‌شود از چیست، تصریح کرد: بعد از برجام و همکاری که ایران در مذاکرات با آنها داشت و یک فضای جدیدی از تعامل بین ما و غرب به‌وجود آمده، قطعاً نباید آنها اینقدر سریع وارد این حساسیت‌ها می‌شدند. حداقل باید چند سالی می‌گذشت تا یک تعاملی بین ما و غرب به‌وجود می‌آمد و آنگاه یک میز جدید مذاکره باز می‌کردند اما از همین شتاب‌زدگی‌شان می‌توان فهمید کار آنها از موضع تعامل و گفت‌وگو نبوده، بلکه باید یک مسئله دیگر پشت صحنه باشد.

رضایی ادامه داد: ایران امروز به خاطر اینکه بخش مهمی از توان دفاعی‌اش را بر روی قدرت موشکی متمرکز کرده و الان موشک تبدیل به یک قدرت بازدارنده برای ما شده است، آنها به دنبال این هستند که این امکان را بگیرند و یا اینکه اگر نتوانند، تا یک حدی ما را در تولید و قدرت موشکی به عقب برانند تا خودشان دست برتر را در منطقه داشته باشند.

وی خاطرنشان کرد: وقتی موازنه قوا به نفع آنان عوض شود، یعنی وقتی اسرائیل بتواند ما را تهدید کند و ما نتوانیم جواب دهیم، آنها به هدف مطلوب خود رسیده‌اند. کشوری که نمی‌تواند جواب تهدیدهای خود را دهد، قاعدتاً دست‌ش بالاست و تسلیم خواهد شد.

فرمانده سپاه در سالهای دفاع مقدس گفت: الان بحث آنها صراحتا معطوف به موضوع موشکی است و در این زمینه دو دیدگاه را دنبال می کنند. در وهله می‌خواهند یک فضایی را طرح کنند که بگویند ما به ساخت موشک در ایران اطمینان نداریم و اینها می‌توانند حامل کلاهک هسته‌ای باشند و بعد از مدتی که این فضا را ساختند، قصد دارند بگویند که ما می‌خواهیم بازرسی کنیم که بازرسی کردن به این معناست که می خواهند وارد پادگان‌های ما شوند و موشک‌های ما را تست کنند و قدرت، بُرد و تخریب‌شان را بفهمند که به‌راحتی این اطلاعات را می‌توانند به اسرائیل بدهند و یا این اطلاعات را به کسانی که فردا می‌خواهند به ایران حمله کنند، بدهند یا اینکه وقتی آنها سلاح ما را بشناسند، می‌توانند ضد آن را بسازند و این یکی از اهداف آنان است.

دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام، با بیان اینکه آمریکایی‌ها و غربی‌ها متوجه جایگاه ویژه و خاص قدرت موشکی‌ در نظام دفاعی ما هستند، افزود: به خاطر همین ویژگی، ما الان قدرت اول منطقه هستیم و می‌توانیم از وقوع جنگ جلوگیری کنیم و یا اگر جنگی علیه ما اتفاق بیفتد، می‌توانیم آن را با شکست مواجه کنیم.

رضایی با تأکید بر اینکه جمهوری اسلامی ایران حرف اول را در منطقه می‌زند، اظهار داشت: ایران الان قدرت اول منطقه است و آنها می‌خواهند ایران را از این قدرت پایین بکشند.

وی افزود: از زمانی که جنگ تمام شد تا الان آمریکایی‌ها دو بار و اسرائیلی‌ها سه بار می‌خواستند به ما حمله کنند، اما نتوانستند که این مسئله نشان‌دهنه  قدرت دفاعی بالای ایران بوده است.

دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام، با بیان اینکه آنها قصد دارند جلوی توسعه توان دفاعی و موشکی ما را بگیرند، تصریح کرد: همه کشورها به دنبال ارتقای توان خود هستند و اگر ما در همین سطح باقی بمانیم، 5 سال آینده فاصله اسرائیل با ما بسیار زیاد می‌شود، لذا ما همواره نسبت به افزایش دقت موشک‌هایمان اقدام کرده‌ایم.

رضایی ادامه داد: اگر در گذشته خطای موشک های ما 2-3 کیلومتر بود، الان این میزان خطا به چند متر رسیده و ما حتی قصد داریم این اختلاف را به چند سانتی‌متر برسانیم.

وی تاکید کرد: تلاش دشمن در وهله اول جلوگیری از توسعه و محدود کردن توان موشکی ماست و درنهایت قصد دارند کلا این قدرت بازدارندگی را از بین ببرند.

رضایی در پاسخ به این سوال که آیا بهتر نبود به خاطر کاهش تنش‌ها، یک مدت توسعه توان موشکی کنار گذاشته می شد، گفت: علت اینکه ما به دنبال ساخت موشک هستیم، به دلیل تجربه ذی‌قیمتی بود که در جنگ به‌دست آوردیم، بر همین اساس طبق آمار، 16 هزار نفر از هموطنان‌مان در دوران دفاع مقدس بر اثر بمباران‌ها و شلیک موشک‌ها شهید شدند که بلافاصله بعد از جنگ، نیروهای انقلابی همت کردند و این خلاء دفاعی را پر کردیم.

وی تأکید کرد: آنها خوب می‌دانند مسئله پیشرفت موشک‌های ایران، یکی از عوامل اقتدار ما در منطقه است و می‌خواهند این توان را از ما بگیرند.

دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام ادامه داد: کشور ما در چهارراه منافع بین‌المللی است و تاریخ نشان داده که هر 30 سال در ایران جنگ شده و الان می‌بینیم که وضع منطقه بسیار بد است و اگر ما جلوی داعش را نمی‌گرفتیم، امروز شاهد ناامنی‌هایی در تهران بودیم.

رضایی افزود: ممکن است کشوری مانند ژاپن نیازی به این سطح از توانمندی های دفاعی مثل ما نداشته باشد، اما ما بر سر قله‌ای هستیم که همه می‌خواهند به آن حمله کنند و آن قله را بگیرند. بنابراین باید برای مردم‌ آرامش و امنیت ایجاد کنیم.

وی با اشاره به تاریخ تلخ گذشته که منجر به جدایی بخشی از شهرها از ایران شد، گفت: یکی از دلایلی که نصف ایران جدا شده، به خاطر این جوهای روشنفکری است که بعضی وقت‌ها وارد کشور ما می‌شود و آن اقتدار و پشتوانه ما را متزلزل می‌کند.

دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام تصریح کرد: آن کسانی که می‌گویند ایران نباید موشک داشته باشد و مدعی دلسوزی برای کشور هستند، چرا تاریخ گذشته را نمی‌خوانند و اگر هم می خوانند و باز این حرف‌ها را می‌زنند، مطمئنا خیانت آشکاری به کشور می‌کنند. نمی‌توانیم اجازه دهیم یک بار دیگر صحنه‌های تلخ تاریخ گذشته تکرار شده و قسمت دیگری از کشورمان جدا شود.

رضایی خاطرنشان کرد: ما موشک را برای امنیت و صلح می‌خواهیم و هدف ما ایجاد ثبات در منطقه است.

رضایی با بیان اینکه ما گفت‌وگو را نفی نمی‌کنیم، افزود: اگر گفت‌وگو بدون موشک باشد، کم‌تر از 48 ساعت، ما را به‌هم می‌ریزند. به طور مثال کارشکنی عربستانی‌ها در جریان مذاکرات، حتی بیش‌تر از رژیم صهیونیستی بود، اگر اقتدار و موشک نداشته باشیم، رقبای ما در منطقه مشکل ایجاد می‌کند.

وی با بیان اینکه ما در طول 37 سال اخیر همواره بر گفت‌وگو تأکید داشته‌ایم، افزود: البته برخی از مسائل مانند موضوع موشک قابل مذاکره نیست و نمی‌توانیم به کسی اجازه دهیم وارد حریم دفاعی ما شود.

دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام اظهار داشت: رزمایش‌ها در ایران همیشه وجود داشته و دارد. ما 10 سال است که رزمایش موشکی برگزار می‌کنیم، اما در 2 سال اخیر برادران‌مان در سپاه برای همکاری با دولت، رزمایش‌های خود را علنی نمی‌کردند تا دوستان‌مان در جریان مذاکرات هسته‌ای، حداکثر فرصت رایزنی را داشته باشند.

رضایی در پاسخ به این سوال که آیا ایران بعد از برجام، تغییر یافته است، گفت: از بُعد خارجی تغییر ایجاد شده و بعد از 12 سال در سیاست چند گام جلو افتادیم و دنیا به این نتیجه رسیده که ایران را نمی‌توان منزوی کرد،‌ اما از نظر اقتصادی و اینکه آیا آمریکایی‌ها به تعهدات‌شان عمل می‌کنند یا خیر، برایند تحلیل‌ها این‌گونه است که آنها تعهدات خود را عملی نمی‌کنند و تأثیر چندانی هم بر اقتصاد ما نخواهد گذاشت.

وی گفت: اگر اقتصاد مقاومتی به‌درستی در کشور اجرا شود، اجرا یا عدم اجرای برجام، تأثیری نخواهد داشت.

دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام، نسبت به اجرایی شدن اقتصاد مقاومتی در سال جاری، اظهار داشت: انتظار داریم جناب آقای روحانی و دوستان‌شان کار انقلابی کنند و بدانند که با شعار دادن نمی‌شود مشکلات کشور را حل کرد.

وی با بیان اینکه دولت باید یکپارچه‌سازی را برای موفقیت در عرصه اقتصادی از خودش آغاز کند، ادامه داد: این تمرکزی که در دولت است باید از بین برود و موضوع مدیریتی باید در دولت حل شود، روحیات محافظه‌کارانه‌ای که در دولت وجود دارد نمی‌تواند کاری کند. وقتی گفته می‌شود به استانداران اختیار لازم دهید تا بتوانند اقدامات اساسی‌تری در عرصه اقتصادی انجام دهند، می‌گویند که باید قانون اساسی عوض شود که اصلا این موضوع درست نیست.

دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام تأکید کرد: اگر اقدام انقلابی انجام شود، قطعا در عرصه اقتصادی به موفقیت‌هایی خواهیم رسید و منظورمان از حضور نیروهای انقلابی کسانی است که قدرت فهم اقتصاد را دارند، لذا در همین بخش خصوصی افراد موفقی حضور دارند، اما در سیستم بروکراسی گرفتارند.

رضایی بیان کرد: تحریم‌ها برداشته شد، حالا ببینیم دوستان‌مان در دولت می خواهند چه‌کار کنند، زیرا اگر بخواهند مانند روند سه‌سال گذشته کارها را پیش ببرند، معلوم است که راه به جایی نمی‌برند. دوستان ما در دولت باید ابتدا از خود شروع کنند و موانع راه تولید را بردارند تا انقلابی صورت بگیرد.

وی در پاسخ به این سوال که برخی می‌گویند شرایط لازم برای اجرای اقتصاد مقاومتی فراهم نیست و تحقق آن نیازمند بودجه است، تصریح کرد: اینکه می‌گویند بودجه دولت آقای روحانی کم‌تر از دولت آقای احمدی‌نژاد است، از نظر ارزی شاید درست باشد، اما از نظر ریالی درست نیست، زمان آقای احمدی‌نژاد ارز را هزار تومان می‌فروختند، الان در این سال‌ها شاید میزان درآمدهای ارزی کم‌تر شده، اما قیمت ارز به 3 هزار تومان رسیده، بنابراین از نظر ریالی تفاوت چندانی ندارد و شما می‌توانید بودجه دولت را مقایسه کنید هم از نظر ریالی و هم از نظر ارزی، ضمن اینکه پول فراوانی در اختیار مردم وجود دارد، اما آنها اعتماد ندارند تا وارد چرخه اقتصادی کنند.

دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام، گفت: الان نقدینگی به 900 هزار میلیارد تومان رسیده و سیر صعودی دارد و نتیجه این مسئله این است که پول بر سر جای خودش نمی‌رود. به هر حال اقتصاد مقاومتی، شدنی است، اما دولت باید روش مدیریتی اقتصادی خود را عوض کند. تا زمانی که دولت این روش را عوض نکند، ممکن است ما به جایی نرسیم، البته همه باید به دولت کمک کنند و امسال منتظریم دولت در عرصه اقتصاد مقاومتی کارهایی را انجام دهد.


منبع: فارس

 


  

روایت بی‌رحمانه یکی از نقاط عطف تاریخ معاصر

وحید یامین پور در کانال تلگرامی خود با انتشار تصویر زیر نوشت: این عکس، روایت بی‌رحمانه یکی از نقاط عطف تاریخ معاصر است: قاتلی زیر عکس مقتول و در اندیشگاه او !
در یک طنز تلخ تاریخی، پس از 88 سال، رییس‌جمهور ایالات متحده آمریکا به کشور دشمن دیرین خود، کوبا سفر می‌کند و زیر عکس انقلابی شهیر، ارنستو چه گوارا ـ که خود دستور تیرباران‌اش را صادر کرده بود ـ می‌ایستد و ادای احترام می‌کند!
این عکس، پایان یک داستان طولانی عبرت‌انگیز از سرزمین کوباست: انقلابی که از محتوا تهی شد و تنها صورت ظاهری آن محفوظ ماند.
این عکس یک هشدار برای ما نیز هست. رییس‌جمهور آمریکا در آرزوی روزی است که پا به ایران بگذارد، زیر عکس امام خمینی بایستد و حتی به مزار ایشان، دسته‌گلی اهدا کند!
حضرت آقا در نخستین سخنرانی سال 1395 فرمودند: «اگر در مقابل آمریکا کوتاه بیاییم، دشمن گام به گام جلو می‌آید و کار به جایی می‌رسد که جمهوری اسلامی ایران از محتوا تهی می‌شود و تنها صورت ظاهری آن محفوظ خواهد ماند
تنها گزینه ما، مقاومت است و خداوند فرموده هر یک مومن بر ده کافر غلبه خواهد کرد: «اِنْ یَکُنْ مِنْکُمْ عِشْرُونَ صابِرُونَ یَغْلِبُوا مِائَتَیْنِ وَ اِنْ یَکُنْ مِنْکُمْ مِائَة یَغْلِبُوا اَلْفاً مِنَ الَّذینَ کَفَرُوا بِاَنَّهُمْ قَوْم لا یَفْقَهُونَ» (هرگاه بیست نفر با استقامت از شما باشند بر دویست نفر غلبه مى کنند و اگر صد نفر باشند بر هزار نفر از کسانى که کافر شدند پیروز مى گردند. چرا که آنها گروهى هستند که نمى فهمد.)

پرحرفی و سخنرانی‌های روزمره دولت سوژه کانال‌های اصلاح‌طلب/ تشکر معصومه ابتکار از جناب خان/ آقای روحانی خورشید تابان برجام کجاست؟

 


  

فقیه عالیقدر و عارف روشن‌ضمیر حضرت آیت‌الله بهجت(قدس‌الله نفسه‌الزکیه) که از برجستگان مراجع تقلید معاصر به شمار می‌رفتند، معلم بزرگ اخلاق و عرفان و سرچشمه فیوضات معنوی بی‌پایان نیز بودند. دل نورانی و مصفای آن پارسای پرهیزگار آینه روشن و صیقل یافته الهی و کلام معطر او راهنمای اندیشه و عمل رهجویان و صالحان بود.
این عالم ربانی عمرى را به تربیت شاگردان و تهذیب نفوس ارادتمندان و توجه دادن عموم به ساحت مقدس امام زمان‌(عج) گذراند؛ زندگى زاهدانه و عبادات عارفانه و سخنان بیدارگر او در قلوب همه مشتاقان مکتب اهل بیت(ع) اثر عمیقى داشت.
سیدحسن نصرالله در گفت‌و‌گویی تلویزیونی که از شبکه المنار لبنان پخش شد، در مورد چگونگی آشنایی با آیت‌الله «محمد تقی بهجت فومنی»(ره) و ویژگی‌های شخصیتی این عالم و عارف بزرگ، به ایراد نظرات خود پرداخت. بخش‌هایی از متن این مصاحبه که در خبرگزاری فارس انتشار یافته، تقدیم خوانندگان عزیز می‌شود.
نخستین دیدارتان با آیت‌الله بهجت چگونه شکل گرفت؟
در سفر اول با برادران ایرانی دیدار کردیم و برای پیگیری مسائل منطقه و لبنان و مسائل مقاومت و با مسئولان حزب‌الله بودیم. در سفر اول خواستیم به قم برویم. در آن سفر اطلاعات ما در مورد قم اندک بود و شنیده بودیم که [می‌گویند اگر در هر زمانی] هنگامی که به قم رفتید با آیت‌الله بهجت حتما دیدار کنید. در آن مجموعه مسئولان حزب‌الله، سید موسوی نیز همراه ما بود و من در سنین جوانی بودم.
در آن دیدار با هیبت آیت‌الله بهجت مواجه شدم و اغلب جلسه، وی ساکت بود و ما نیز نمی‌توانستیم به وی نگاه کنیم. در آن دیدار شهید عباس خواستار برخی نصایح شد و آیت‌الله بهجت نیز گفت که به نماز و صلوات و استغفار بسیار پایبند باشید. این دیدار و شناخت اول بود. در دیدارهای بعدی‌مان از ایران ملتزم بودیم که به دیدار آیت‌الله بهجت نیز برویم.
چه جاذبیتی در آیت‌الله بهجت بود و چه کنز علمی در وی وجود داشت؟
نکات بسیاری در عرفان و سیر و سلوک و مسیر معنوی در وی بود. تمام چیزهایی که غالب لبنانی‌ها دنبال آن هستند. ارتباط کمی بین علمای لبنانی و ایرانی بود و عمدتا توجهی به این مسئله نیز نمی‌شد. در آن دوران ما به شخصیت امام خمینی(ره) علاقه قلبی ویژه‌ای داشتیم و ما رابطه بین امام با مردم و بالعکس را در چهره امام می‌دیدم. ما از دور با امام خمینی آشنا و شیفته او شدیم.
شخصیت آیت‌الله بهجت را چگونه توصیف می‌کنید و چه تاثیری در زندگی شما داشت؟
ما (در باب این مسائل معنوی...) کتاب می‌خواندیم اما اینکه در محضر شخصی بنشینی که نماد انسان کامل بود و مراحل عرفان را سیر کرده بود و کسی که تمام کلماتی که از وی می‌شنیدیم اثرات عجیبی داشت و ما می‌توانستیم از او استفاده کنیم و در شرایط سخت از قدرت کلمات او استفاده کنیم، مسئله دیگری بود. یقیناً، رجوع به خداوند و توسل با عبارات دلنشین برای ما بسیار تأثیرگذار بود.
تأثیرات آیت‌الله بهجت در مقاومت و حزب‌الله چگونه بود؟
تمام مسئولان حزب‌الله از جوانان و بزرگان از محضر او بهره می‌بردند. هنگامی که ما به دیدار او می‌رفتیم و به لبنان بازمی‌گشتیم تجربه معنوی خود را بازگو می‌کردیم.
برادران ایرانی نیز که از دیدار ایشان سخن می‌گفتند ما به سخنان آنان اعتماد می‌کردیم و گوش می‌کردیم. پس از رحلت امام خمینی نیز ما به رفتن به قم و دیدار با آیت‌الله بهجت بسیار مُصرّ بودیم.
چه نصایحی در دیدار با آیت‌الله بهجت گفته می‌شد؟
در دیدارهایی که من به‌عنوان مسئول حضور داشتم، گزارش اندکی از اوضاع لبنان می‌دادم و ایشان به‌دقت گوش می‌کردند و توصیه‌های لازم را می‌فرمودند و از یقین و توکل به خداوند بسیار سخن می‌گفتند.
در بقیه دیدارها عمدتا در مورد مسائل شخصی چون دوری از گناه، درس خواندن، تدریس، کتاب خواندن و ... سخن گفته می‌شد. در ادامه به لطف اینترنت، ما توانستیم درس‌های خارج ایشان را نیز دنبال کنیم.
ایشان روزی برای بنده پیغام فرستادند و گفتند از این پس روزی دو بار صبح و عصر هر بار سه بار ذکر «اللهم اجعلنی فی درعک الحصینهًْ التی تجعل فیها من تشاء» را بگویم. ابتدا تصور کردم که این را به دلیل خطر ترور و مشکل امنیتی فرموده‌اند اما چند ماه بعد جنگ آغاز شد و اسرائیل هر نقطه‌ای را که فکر می‌کرد احتمالا من در آنجا هستم، به‌شدت بمباران کرد. آنگاه فهمیدم علت توصیه این ذکر چه بود...».
هفته اول جنگ (سی و سه روزه) ایشان پیام داد که شما پیروز خواهید شد. هفته اول جنگ خیلی سخت بود و در افق آن چیزی از پیروزی دیده نمی‌شد. این پیام خیلی روحیه بخش بود در آن زمان سخت... 
بعد از این پیام، همه می‌دانند، رهبر نیز پیام داد که این جنگ شبیه جنگ احزاب هست و شما به خدا توکل کنید، پیروز می‌شوید و بعد از آن به قدرت منطقه‌ای تبدیل خواهید شد. من به کسی که این پیام را آورد به شوخی گفتم ما (حزب‌الله) همین که سالم از جنگ خارج شویم برایمان کافی است...
پس از شهادت پسرتان هادی، آیت‌الله بهجت پیام تسلیت فرستاد، مضمون این پیام چه بود؟
مضمون پیام دقیقا یادم نیست اما پس از آن در سفر به قم از وی به خاطر این پیام تشکر کردم.
آیا کرامتی از کرامات آیت‌الله بهجت را مشاهده کردید؟
من دو قصه را یادم است: قصه اول که برای من بسیار مهم بود. پس از وفات امام خمینی، در آن زمان در تشکیلات حزب‌الله منصبی به نام دبیرکلی حزب‌الله وجود نداشت، دبیرکلی حزب‌الله پس از آن به وجود آمد، دبیرکلی عنوان رهبر نیست اما اختیارات بالایی دارد.
در آن زمان من در سن پایینی بودم اما در جلسه‌ای بزرگان به این نتیجه رسیدند که من این مسئولیت (دبیرکلی) را بر عهده بگیرم. این مسئله را با من در میان گذاشتند اما من نپذیرفتم و گفتم که من نمی‌توانم این مسئولیت را بپذیرم نه از لحاظ کفایت و نه اخلاقی و نه ... حائز این مسئولیت نیستم. آن‌ها به من گفتند که باشد تو فقط مسئولیت را بر عهده بگیر ما کمکت می‌کنیم. من گفتم محال است که بر عهده بگیرم. پس از مجادلات زیاد گفتم که بنابراین استخاره می‌گیریم و استخاره بین من و شما تصمیم می‌گیرد. گفتند باشد. آن‌ها رفتند قرآن آوردند و در ادامه هیچ کس حاضر نشد در مورد چنین مسئله مهمی استخاره بگیرد. در انتها مبنا بر این شد که از آیت‌الله بهجت طلب استخاره کنیم. یکی از برادران مامور شد که به دیدار آیت‌الله بهجت‌(ره) برود و خواستار استخاره شود. او اصلا نمی‌دانست برای چه و به چه منظوری خواستار استخاره هستیم، به او فقط گفته بودیم که پیش آیت‌الله بهجت برو و از ایشان طلب استخاره کن. هنگامی که آیت‌الله بهجت استخاره کرده بودند، به فرستاده ما گفته بودند که به سید بگو به امید کمک کسی این مسئولیت را نپذیرد، کسی تو را کمک نمی‌کند.
در مورد مسئله بعدی، یکی از برادران اصرار داشت که در دیدار ما با آیت‌الله بهجت، او نیز حضور داشته باشد. او شیخی بود که خیلی به این مسائل [عرفانی] اعتقادی نداشت. پس از کلی اصرار، به او گفتم که باشد، تو همراه ما بیا اگر اجازه حضور دادند، شما هم وارد شو. او در آن دیدار از آیت‌الله بهجت خواستار استخاره شد و ایشان نیز بدون اینکه مقدمات مفصلی بخواند (عادتشان در استخاره همین‌گونه بود، دو کلمه‌ای ذکر می‌گفتند و قرآن را باز می‌کردند)  قرآن را باز کردند و بعد به این دوستمان گفتند که شما به این سفر نرو، شما را نمی‌پذیرند. در همان لحظه رنگ صورت این فرد به ناگاه تغییر کرد و بعد از اینکه از منزل آیت‌الله بهجت بیرون آمدیم، دیدیم که بی‌قرار است و راه رفتنش غیر عادی است، گفتیم مگر چه شده است؟ او گفت: من تصمیم داشتم برای تبلیغ به یک کشور غربی بروم و به مدت یک ماه نزد چند تن از بستگانم بمانم اما پیش خودم مردد بودم که آیا من را می‌پذیرند که یک ماه نزدشان زندگی کنم یا نه؟ دو روز سه روز شاید اما برای یک ماه مردد بودم، که آیت‌الله بهجت دقیقا به این مسئله اشاره کردند. او گفت که من به این جور مسائل اعتقادی نداشتم اما امروز  بشخصه آن را تجربه کردم.
چه نکته ویژه‌ای در عرفان‌ آیت‌الله بهجت وجود داشت که در عرفای دیگر کمتر دیده می‌شد؟
او دائما ما را به معصومین و پیامبر اکرم(ص) رجوع می‌داد، نه به فلان فیلسوف یا عارف و ... . او مصداق منبع خالص و اصیل بود. او همچنین بسیار ساده و به دور از پیچیدگی بود و این‌گونه نبود که یک چیزی را بگوید و تو تمام عمرت را برای فهمیدنش صرف کنی. بسیار ساده سخن می‌گفت.
سخنی که می‌گفت همه می‌فهمیدند، از کشاورز و آهنگر و کارگر و عالم حوزوی... همه متوجه سخنانش می‌شدند. او مدرسه سیر و سلوک برای همه مردم بود، نه برای خواص. همه مردم می‌توانستند از او استفاده کنند.
کرامات بسیاری از آیت‌الله بهجت گفته شده است؛ امام خمینی(ره) می‌گفتند که ایشان مرگ اختیاری دارند و قائدنا الخامنه‌ای نیز فرموده‌اند که ایشان منبع لایزال کرامات هستند، مقام معنوی و کرامات ایشان در چه سطحی بود؟
من ضعیف‌تر از این هستم که به این سوال جواب بدهم. نمی‌دانم.
امام خمینی(ره) کمتر به دیدار کسی می‌رفتند اما به دیدار آیت‌الله بهجت(ره) پایبند بودند. امام خامنه‌ای نیز بسیار به دیدار ایشان می‌رفتند و مشورت می‌گرفتند. این روابط را چگونه توصیف می‌کنید؟
رابطه مشخص است اما کیفیت رابطه مشخص نیست. اما معلوم است که امام راحل و امام خامنه‌ای به آیت‌الله بهجت ارادت و از او طلب دعا داشتند و به عظمت و مقام روحانیت او بسیار اعتقاد داشتند.
چگونه آیت‌الله بهجت را به عنوان یک عارف به نسبت عارفی که در بین مردم است و عارفی که عزلت پیشه می‌کند توصیف می‌کنید؟
این از خصائص ایشان بود که تمام عمرش را صرفا به خود نپرداخت و با مردم در ارتباط بود، با مردم عادی و حوزوی در ارتباط بود. این محبت عظیم و احترام شدید از طرف عامه مردم، حتی کسانی که در عمرشان ایشان را ندیده بودند، نسبت به ایشان وجود داشت و آن‌ها به ایشان ارادت داشتند. آیت‌الله بهجت با سن بالایشان از مردم کناره نمی‌گرفت. این رابطه دو سویه بود و ایشان برای خود مسئولیت بزرگی را در قبال امت قائل بود.
به عنوان رهبر مقاومت لبنان، توصیفتان در مورد عرفان چیست؟ و در چه سطحی عرفان در مقاومت حزب‌الله نمود پیدا کرده است؟
هنگامی که به سال‌های تأسیس مقاومت در حزب‌الله باز می‌گردیم، اسرائیل به بیروت رسیده بود و جامعه بین‌المللی همگی اسرائیل را حمایت می‌کردند و دولت‌های عربی سکوت کرده بودند و جمهوری اسلامی ایران نیز مشغول حمله صدام بود. وضع لبنان بسیار سخت بود. چه چیزی باعث شد تا مقاومت در برابر قوی‌ترین ارتش خاورمیانه که از همه سو حمایت می‌شد پیروز شود؟ تعداد افراد مقاومت بسیار کم بود اما توانستند این قدرت ستمگر را شکست دهند. کسانی که در سنگر مقاومت می‌جنگیدند از قدرت ایمان و عرفان بهره داشتند و اعتقاد داشتند که از خداوند عزوجل پاداش خواهند گرفت.
آنها از دنیا چیزی نمی‌خواستند، دنیا در نظرشان کوچک بود. بسیاری در لبنان این جوانان را دیوانه می‌خواندند و بعدها در بین این جوانان معروف شد که می‌گفتند؛ «عشق حسین ما را دیوانه کرده است».
پس از آنکه به دیدار امام خمینی(ره) رفتیم و از او پرسیدیم که در این شرایط چه کار کنیم؟ تکلیف ما چیست؟ فرمودند؛ شما به تکلیفتان عمل کنید و به خداوند توکل کنید، سوای اینکه چه اتفاقی می‌افتد شما به تکلیفتان عمل کنید، خداوند شما را یاری خواهد کرد. این سخن معروف امام خمینی که فرمودند؛ شما مکلف به نتیجه نیستید، شما مکلف به تکلیف هستید. هنگامی که وصیتنامه  شهدا را می‌خوانید، مخصوصا شهدای عملیات شهادت‌طلبانه را؛ آنها سواد چندانی نداشتند اما وصیت‌نامه‌هایشان سرشار از عرفان و معرفت است.
کرامات بسیاری از آیت‌الله بهجت گفته شده است، به طوری که از امام خمینی و امام خامنه‌ای نیز در مورد این کرامات صحبت شده است. از موت اختیاری و ... به نظر شما بزرگترین کرامت آیت‌الله بهجت چه بود؟
به نظرم احیای قلب‌ها بزرگ‌ترین کرامت ایشان بود. نفوس انسانی معادلات آن بسیار پیچیده است. در این زمان که شیاطین گوناگون بر انسان سیطره دارند، نفس‌های مرده، نفس‌های گم شده، بسیار زیاد شده است اما هنگامی که انسان در محضر آیت‌الله بهجت می‌نشست، متأثر می‌شد و قلبش به صدا در می‌آمد. در یک دیدار یا دو دیدار، فرد حس می‌کرد زندگی‌اش متحول شده است. این کرامت بزرگی است.
در مورد رابطه آیت‌الله بهجت با امام زمان(عج) چیزی می‌دانید؟
این از مسائل سری است. من هیچ وقت در مورد این از آیت‌الله بهجت(ره) سوال نکردم. حقیقتا خجالت کشیدم. این یک مسئله خصوصی است. بسیاری از عرفا و علما به دیدار امام زمان مشرف شده‌اند و فکر می‌کنم آیت‌الله بهجت کمتر از مقام آن علما و عرفا نبوده است. او در برابر بسیاری از این گونه سؤالات در مورد تشرف، سکوت می‌کرد و جوابی نمی‌داد و معتقدم (نظر شخصی من است، دلیلی ندارم برای سخنم) که در هر زمان و در هر حال، امام(ع) ایشان را برای دیدار پذیرفته بودند.
آیا شما در مورد زمان ظهور از آیت‌الله بهجت سوال کرده بودید؟
در دیدارهای اول، برادرانمان همه سوال می‌کردند که آیا فرج امام نزدیک است؟ و ایشان صرفا می‌گفتند که ان‌شا‌ءالله فرج نزدیک است. ایشان هیچ زمانی نگفتند که چه وقت فرج اتفاق می‌افتد. حتی به طور اجمالی نیز نمی‌گفتند که مثلا در چه محدوده زمانی اتفاق می‌افتد.
یک نفری که مورد اطمینان ما بود، به من گفت که از آیت‌الله بهجت شنیده است که امام زمان در فلان سال میلادی ظهور خواهند کرد. مقصود او به میلادی سال 1997 بود. من رد کردم و گفتم که محال است آیت‌الله بهجت چنین حرفی زده باشد. سیره علما هیچ زمانی این‌طور نبوده است که برای ظهور زمان تعیین کنند. بعدها که به دیدار آیت‌الله بهجت رفتم این موضوع و سخن آن بنده خدا را مطرح کردم و دیدم که ایشان بسیار ناراحت شدند و قویا چنین سخنی از خودشان را تکذیب کردند. ایشان در آن لحظه مدام استغفرالله می‌گفتند. من این موضوع را سال 1996 یعنی یک سال قبل از آن موعد کذایی پرسیدم.
در شرایط کنونی آیا فعالیت‌های علمی آموزشی هم دارید؟
هرچند فرصت درس خواندن و تدریس به معنای تخصصی‌اش را ندارم اما خواندن کتب علمی در حوزه دینی را ادامه می‌دهم و حتی دروس خارج فقه رهبر انقلاب و برخی مراجع دیگر را می‌گیرم و گوش می‌کنم.
دبیرکل حزب‌الله لبنان در انتها نسبت به لزوم دایر شدن محافل عرفان ناب در دیگر کشورهای شیعه‌نشین در منطقه نیز تأکید کردند و خواستار گسترش مدارس و محافل و دروس عرفانی در کشورهای منطقه نیز شدند و نسبت به وجود چنین محافلی در ایران ابراز خشنودی کردند.
منبع:کیهان

 


  

راز اتمام حجت رهبر انقلاب


دست حریف را خواندن، پیش‌بینی کردن، دست خود را رونکردن و غیرقابل پیش‌بینی شدن، و بالاخره پیشدستی و غافلگیری از قواعد هر رقابت و هر مصاف است. کمترین نیاز یک رقابت و هماوردی، پیش‌بینی حرکت حریف و خواندن دست اوست. حریف- چه در میدان مسابقه  و چه در جبهه جنگ- گاه عملیات فریب انجام می‌دهد تا ذهن شما را از مقصود و حمله اصلی منحرف کند. امکان دارد نقشه حمله از مرز شمالی را داشته باشد اما در محور جنوبی مانور جابجایی نیروها را ترتیب دهد یا آرایش نظامی بگیرد. مثال فوتبالی‌اش می‌شود بازی بدون توپ یک بازیکن و استارت فرار وی به عمق زمین شما از یک جناح که توجه چند نفر را به خود جمع می‌کند و موجب گشودن منفذ از خطوط و جناح‌های دیگر می‌شود. اکنون یک سال پس از توافق لوزان و 9 ماه پس از توافق وین (برجام) می‌توان نگاه عمیق‌تری به حوزه سیاست خارجی در این عرصه داشت و پرسید که نقش‌آفرینان این عرصه مهم ملی چه قدر رفتار معطوف به پیش‌بینی و هوشمندی یا احیاناً سهل‌اندیشی و سهل‌انگاری داشته‌اند؟ از متن پاسخ به این پرسش می‌توان به نقشه راه ترسیمی و «اتمام حجت» صریح رهبر انقلاب در بیانات چند ماه اخیر به ویژه شروع سال 95 رسید.
1- آقای جهانگیری معاون اول رئیس جمهور 28 آذر 94 در جمع مدیران وزارت جهاد کشاورزی نکته قابل تأملی عنوان کرد مبنی بر اینکه «کاهش قیمت نفت، اتفاقی بود که پیش‌بینی نمی‌کردیم. ما هیچ وقت فکر نمی‌کردیم قیمت نفت از 60 دلار پایین‌تر بیاید». این سخن در حالی عنوان شد که از ماه‌ها قبل کارشناسان نسبت به تحرکات مشترک عربستان و آمریکا هشدار می‌دادند. اما موضوع بحث حاضر قیمت نفت نیست. پرسش مهم‌تر این است که دولت محترم و برخی همفکران آن در حوزه سیاست خارجی تا کجاها را پیش‌بینی نکرده‌اند و در حوزه مذاکره و سیاست خارجی سهل‌اندیشی و سهل‌انگاری و خوش‌گمانی محض داشته‌اند. دلیلی ندارد به خدعه‌ها و بدعهدی‌های پرشمار دولت آمریکا از توافق موقت ژنو و سپس توافق وین (برجام) تا امروز استناد کنیم که کدام تحریم‌ها تشدید شد، چه قدر تهدیدها افزایش یافت، آقای اوباما چگونه قانون محدودیت ویزا را علیه اتباع 38 کشور- در صورت سفر به ایران- امضا کرد، اتباع ایرانی حتی در تراز مشاور هیئت نمایندگی ایران در سازمان ملل بازداشت شدند، شرکت‌های غربی برای معامله با ایران مورد تهدید قرار گرفتند و...
فقط کافی است همین روزها نگاهی به اتریش  کوچک داشته باشیم. وین دست بر قضا شهری است که توافق هسته‌ای پس از 12 سال کش و قوس در آن نهایی شد و اصلاً پایتخت دیپلماسی و مذاکره در دنیاست. برای سنجش عیار و اعتبار این ادعا که قبلاً منزوی بودیم و حالا جامعه جهانی(!؟) به روی ما آغوش گشوده، نیاز نیست از بد رفتاری‌های آمریکا سند بیاوریم. رفتار زننده دولت اتریش با آقای روحانی و سفر وی به غایت عبرت‌آموز است. دلایل مختلفی برای لغو این سفر عنوان شد؛ از خطر امنیتی داعش تا حل نشدن مشکل سوئیفت که همه از سوی دولت رد شد و سرانجام آقای لاریجانی خبر داد «بنده از قبل در جریان سفر آقای روحانی بودم. بی‌توجهی دولت اتریش به خواست تیم حفاظتی رئیس جمهور مبنی بر لغو مجوز تجمع و راهپیمایی گروهک تروریستی منافقین علت لغو این سفر بوده است.» مفهوم و پیام این اتفاق چیست؟ چرا غرب از آمریکا و فرانسه تا اتریش حاضرند پای یک گروهک تروریستی ورشکسته (عامل ترور 17 هزار شهروند) بایستند و سفر روحانی را که علی‌الظاهر باید پیام جدیدی به افکار عمومی ایران (گشایش دیپلماتیک) داشته باشد، قربانی کنند؟ آقای روحانی بهتر از هر کس می‌داند که همین اروپایی‌ها 12 سال پیش در ازای تعلیق هسته‌ای تعهد کردند منافقین را در فهرست تروریست‌ها نگه دارند و اجازه فعالیت ندهند اما بعد از یک دهه در حالی که دولت با سخاوت تمام به فناوری هسته‌ای چوب حراج زده، هنوز آقای روحانی و نگاه خوش‌گمان وی به غرب- که طبعاً باید دارای ارزش استراتژیک برای غربی‌ها باشد- به اندازه حل مسئله یک گروهک مرده و به تاریخ پیوسته و روسیاه در تراز داعش، ارزش و اعتبار نیافته است. مفهوم دیگر این ماجرا این است که آقای روحانی با برآورد و پیش‌بینی دور از واقع، پس از 12 سال همچنان در خانه اول بازی مار و پله با غرب است؛ البته با خسارت‌ها و امتیازات واگذار شده بیشتر نسبت به سال 82.
2- علت این اتفاق تلخ را در کجا باید جست؟ وقتی دولتمردی به خطا بگوید «تحریم‌ها باید از بین برود تا مشکل محیط زیست، آب خوردن مردم و منابع آبی حل شود»، لابد رادیو فرانسه هم حق دارد بگوید «ارزیابی غرب از وضعیت کنونی دولت روحانی، تعامل با فروشنده بدهکار و مشتاقی است که خود را ناگزیر از فروش حقوق ملی می‌بیند]![ برپایه این جمع‌بندی، صبوری خریدار، وضعیت فروشنده را دشوارتر و قیمت فروش را کمتر خواهد کرد». وقتی غربی‌ها مفاد توافق وین را صراحتاً زیرپا می‌گذارند و برخی مسئولان وزارت خارجه و دولت آن را صرفاً متناقض با «روح برجام» می‌دانند و ماست‌مالی می‌کنند و از آن طرف اوباما درباره روح برجام این گونه ادعا می‌کند که «روح برجام تغییر رفتار ایران است و ایران برای دیدن اثرات برجام باید رفتارش را تغییر دهد»، معلوم است که کمترین موازنه‌ای در این سهل‌اندیشی و رؤیا اندیشی یکطرفه نیست و آن وقت دولت فزرتی اتریش هم به توهم می‌افتد تا گروکشی کند؛ همچنان که چند ماه قبل دولت پیزوری عربستان دچار توهم مشابهی شد و پس از فاجعه منا حتی به وزیر ارشاد ویزا نداد. نه حتی عملکرد آمریکا و انگلیس و فرانسه، بلکه نوع رفتار امثال اتریش و عربستان برای درس‌آموزی و اصلاح مسیر دولت در نگاه به خارج کفایت می‌کند. اروپایی‌ها و آمریکایی‌ها با همان منطقی از منافقین حمایت می‌کنند که در سوریه و عراق از تروریست‌ها کردند.
3- نقشه راه سال 95 به این معنا باید از لابلای درس‌ها و عبرت‌های یکی دو سال اخیر استخراج شود. عصاره این نقشه راه که به شکل مبسوط از سوی رهبر معظم انقلاب عنوان شد، عبارت می‌شود از این که نهایت نقشه و آرزوی دشمن را باید فهمید، خام تهدید و تطمیع و القائات محاسباتی وی نشد، کلید حل مشکلات را نه در لوزان و ژنو و نیویورک بلکه در داخل جست‌وجو کرد و کمر همت به دامن زد و برای اقتصاد مقاومتی وارد میدان اقدام و عمل شد. دل دشمن پر از کینه ملت ایران است و تا ملت ایران در برابر جبهه استکبار زانو نزند و تحقیر و تحمیل‌ها را یکی پس از دیگری نپذیرد - بلکه حتی پس از آن- دل دشمنان صاف نخواهد شد. این تعبیر دقیق که «برای مبارزه با استکبار آماده باشید» و «همه خود را آماده نگه دارند... در مقابل جهت‌گیری‌های دشمن که شب و روز نمی‌شناسد، ما هم بایستی شب و روز نشناسیم» مابه ازای روشن در عالم واقعیت دارد. خاطرات دشمنی استکبار در گذشته یک مسئله است- که اهل خرد را به هوشیاری و بی‌اعتمادی نسبت به او فرا می‌خواند- و خطرهای جاری و نو به نو دشمن بد ذات، مسئله‌ای دیگر و مهم‌تر است. استکبار و تعدی و زورگویی و زیاده‌خواهی و میل مستکبران به تحقیر و تحمیل، یک واقعیت انکارناپذیر است و تنها پادزهر آن «روحیه و رفتار انقلابی» است. کاهش تحریم یا دور زدن آن یک تدبیر است و روحیه و اقدام و عمل انقلابی -در تراز مجاهدت‌هایی که شهیدان شهریاری، تهرانی مقدم، کاظمی آشتیانی و آوینی یا شهدای دفاع از حرم اهل بیت(ع) انجام دادند- برای مصون و مقاوم و روئین‌تن کردن کشور و ملت، تدبیر برتر و مهم‌تر.
4- محل نزاع با استکبار روشن‌تر از آن است که بتوان پشت بهانه‌هایی نظیر هسته‌ای و حقوق بشر و تروریسم و توان موشکی و سایبری و... پنهان کرد. کریس بکمایر معاون وزارت خارجه آمریکا سال گذشته صراحتاً اعلام کرد که «اصل تحریم‌ها به خاطر انقلاب 1979 ایران است». درست است که جان ساورز 10 سال پیش در پوشش عضو تیم انگلیس در مذاکرات هسته‌ای حضور داشت اما ریاست بعدی وی در سرویس جاسوسی MI6 انگلیس نشان داد مصاف هسته‌ای بیش از آن که دیپلماتیک یا فنی و حقوقی باشد، اطلاعاتی و امنیتی است. درست به همین دلیل ساورز 22 شهریور 94 در مصاحبه با سی‌ان‌ان از آرزوی خام خود گفت مبنی بر اینکه «ما نیاز به قدری صبر استراتژیک داریم تا به تحولات در ایران ظرف 10-15 سال آینده فرصت توسعه و تکامل بدهیم. این احتمال وجود دارد که ماهیت انقلابی‌گری ایران در دوره 15 ساله برجام تغییر کند و ایران کشوری نرمال‌تر شود». «نرمال»تر شدن در تلقی انگلیسی‌ها و آمریکایی‌ها بدل از پروژه عرفی‌سازی (سکولاریزاسیون) و تلاش برای تبدیل ایران از قدرتی انقلابی و نامتعارف (غیرقابل پیش‌بینی) با ابعاد قدرت تهاجمی و دفاعی نامتقارن، به دولتی قابل پیش‌بینی و پیش‌دستی و غافلگیری و مدیریت و بلعیده شدن است؛ همچنان که چندی پیش یکی از تئوریسین‌های جریان مدعی اصلاحات از «پروژه نرمالیزاسیون» خبر داد و مدتی بعد رسماً خواستار حذف تاریخ هجری با مبدأ هجرت پیامبر اعظم(ص) شد.
5- پیداست در میانه چنین مصاف بزرگی نمی‌شود بی‌طرف بود و به اصطلاح وسط لحاف خوابید. یک خط راهبردی طی 8-9 ماه اخیر به شکل صریح و پرتواتر از سوی رهبر انقلاب و در دیدارهای مختلف مورد تأکید قرار گرفته است. ایشان 4 شهریور ماه ضمن تبیین تحرکات و طراحی‌های دشمن به رئیس جمهور و اعضای دولت فرمودند «دشمنی‌ها کاسته نشده... کاری که علی‌العجاله باید کرد این است که در اتخاذ مواضع انقلابی باید صراحت داشت، یعنی رو دربایستی نکنیم». معظم‌له 24 شهریور در دیدار فرماندهان سپاه تصریح کردند «دشمنان مکرر می‌گویند شما کشور قدرتمند و با نفوذی هستید ]اما[... این مسئله انقلاب و روحیه انقلابی را کنار بگذارید! اگر روحیه و عملکرد انقلابی نبود، این نفوذ هم وجود نداشت. معنایش این است که انقلاب را کنار بگذارید تا از قدرت بیفتید تا ما بتوانیم شما را ببلعیم. این را صریحاً به افرادی از جمهوری اسلامی می‌گویند و توجه نمی‌شود به معنا و مفهوم واقعی این حرف... که قدرت و عمق راهبردی خود را از دست بدهید». ایشان 2 تیر 94 نیز در دیدار مسئولان نظام گفتند «در مجموعه دست‌اندرکاران کسانی هستند که تصور می‌کنند اگر از اصول خود کوتاه بیاییم، خیلی از درهای بسته به روی ما گشوده خواهد شد».
در ادامه این روند تبیین و تصریح بود که رهبر انقلاب در تاریخ 14 بهمن 94 به دبیر - کسی که غرب مطالبه بازجویی از وی را می‌کرد- و اعضای دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی فرمودند «فضای حاکم بر دبیرخانه باید صددرصد منطبق بر تفکر خالص انقلابی و حزب‌اللهی باشد. استقلال کشور و مبارزه با استکبار ]و...[ جزو خطوط اصلی و هندسه انقلاب است. از همان ابتدای پیروزی انقلاب... برخی با اینکه در داخل نظام بودند اما اعتقادی به مبارزه با استکبار نداشتند؛ که باید در مقابل این جریان ایستاد.» چرا؟ چون چنین کسانی در خط اول دفاعی کشور و در حالی که تک دشمن را می‌بینند، به جای اینکه بایستند و خط را نگه دارند و به سینه مهاجمان بزنند، یا عقبه افکار عمومی را می‌ترسانند و یا آدرس غلط درباره دشمن می‌دهند و از او چهره دوست می‌سازند و در حقیقت دانسته یا ندانسته اسباب غفلت عوام و خواص در جبهه خودی و مهیا شدن زمینه شبیخون دشمن را فراهم می‌کنند.
در چنین شرایطی طبیعی است که از میان مصلحت حفظ فلان و بهمان چهره سیاسی و مصلحت کلان کشور و نظام و انقلاب، دومی ارجحیت بلامنازع دارد. بنابراین صراحت و قاطعیت در موضع‌گیری و اقدام و عمل انقلابی- در کنار تبیین و استدلال و روشنگری- راهبرد کلان برای همه نیروهای وفادار به انقلاب و کشور در دوره پیش‌رو می‌باشد.
محمد ایمانی

 


  

در مذاکره هم باید قوی بود. جوری باید مذاکره کرد که سرمان کلاه نرود؛ اینکه ما مذاکره کنیم، روی کاغذ بنویسیم ولی تحریم‌ها برطرف نمی‌شود و تجارت راه نمی‌افتد، معلوم می‌شود اشکالی هست/ در آنجا هم باید خود را قوی کنیم.

در مذاکره هم باید قوی بود. جوری باید مذاکره کرد که سرمان کلاه نرود؛ اینکه ما مذاکره کنیم، روی کاغذ بنویسیم ولی تحریم‌ها برطرف نمی‌شود و تجارت راه نمی‌افتد، معلوم می‌شود اشکالی هست/ در آنجا هم باید خود را قوی کنیم.

گروه سیاسی- رجانیوز: حضرت آیت الله خامنه ای رهبر معظم انقلاب اسلامی، صبح امروز (چهارشنبه) در سالروز میلاد حضرت فاطمه زهرا (س) در دیدار جمعی از مداحان و ذاکران، بیان مباحث کاربردی از زندگی اهل بیت (علیهم السلام) را موجب عمق یابی و تأثیرگذاری بیشتر مداحی ها خواندند و با اشاره به استفاده مستمر دشمنان از همه ابزارها برای مقابله با ملت ایران و نظام اسلامی تأکید کردند: در روزگار پیچیده امروز و فردا، باید از همه ابزارهای سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و دفاعی، برای تقویت جایگاه ایران استفاده کنیم.


ایشان با تبریک عید ولادت حضرت صدیقه کبری(س)، مداحی و ذاکری اهل بیت را، افتخار خواندند و افزودند: پدیده مداحی و نغمه سرایی به این عمومیت و عمق معانی، از اختصاصات جامعه شیعی است و جا دارد دانشجویان و پژوهشگران درباره راههای علمی گسترش و عمق یابی این پدیده کار کنند.


حضرت آیت الله خامنه ای، فهم و بیان مقام با عظمت و نورانی حضرت فاطمه زهرا (س) را واقعاً ناممکن خواندند و افزودند: با وجود این، درباره سیره و رفتار آن حضرت، نکات فراوانی برای بیان و درس آموزی وجود دارد.


رهبر انقلاب، «دختریِ پیامبر اعظم» و «همسریِ ولی خدا» را نشان دهنده رفعت مقام و جاه و جلال حضرت صدیقه کبری برشمردند و خاطرنشان کردند: «تربیت دو سید جوانان اهل بهشت»، طهارت «روح و باطن زندگی» و «پرهیزکاری و پاکیزگی قلبی» از جمله ویژگی های آن حضرت است که می تواند با تقوا و مراقبت دائم، در زندگی فردی و اجتماعی انسان تحقق یابد.


ایشان با توصیه به مداحان و شاعران برای گنجاندن این نکات و حقایق کاربردی در «اشعار، مدیحه ها و مرثیه های خود» افزودند: ذکر مقامات معنوی، محبت و روشنی دل می آورد اما کافی و کارساز نیست و لازم است در هر منبری، درسهای کاربردی زندگی ائمه  علیهم السلام، هنرمندانه بیان شود و زمینه ساز ولایت و دنباله روی عملی از اهل بیت گردد.


رهبر انقلاب اسلامی توجه به مسائل روز را در اشعار و مداحی ها، ضروری خواندند و خاطرنشان کردند: نظام استکباری، متکی بر «زورگویی سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و نظامی» از هیچ تلاشی برای ضربه زدن به جمهوری اسلامی و ملت ایران فروگذار نمی کند و نباید این واقعیت را نادیده گرفت.


رهبر انقلاب با اشاره به استفاده دشمنان انقلاب از همه ابزارهای قدیمی و پیشرفته برای خصومت با ایران تأکید کردند: آنها از «گفتگو، مبادلات اقتصادی، تحریم، تهدید نظامی و هر وسیله دیگر» برای پیشبرد اهداف خود استفاده می کنند و ما نیز باید در همه این زمینه ها، توان مقابله و دفاع داشته باشیم.


ایشان، توان نظامی را بیشترین تکیه گاه مستکبران برای زورگویی به ملت ایران خواندند و با طرح یک سئوال اساسی افزودند: در این اوضاع جنگل وار جهانی، اگر جمهوری اسلامی صرفاً به دنبال مذاکره و مبادله اقتصادی و حتی علم و فناوری برود اما توان دفاعی نداشته باشد آیا حتی دولت های کوچک نیز به خود اجازه تهدید ملت ایران را نخواهند داد؟


حضرت آیت الله خامنه ای با انتقاد شدید از کسانی که روزگار و دنیای فردا را دنیای مذاکره می دانند و نه موشک خاطرنشان کردند: روزگار، روزگار همه چیز است وگرنه به راحتی و به صراحت حق ملت را خواهند خورد.


ایشان افزودند: اگر این حرف از روی ناآگاهی گفته شده باشد یک مسئله است اما اگر از روی آگاهی باشد خیانت است.


رهبر انقلاب، نمایش موشکهای پیشرفته و دقیق سپاه پاسداران را موجب خرسندی ملتهایی خواندند که از امریکا و رژیم صهیونیستی، دلشان خون است اما کاری از دستشان بر نمی آید.


ایشان افزودند: دشمنان مدام در حال تقویت توان نظامی و موشکی خود هستند در این شرایط چطور می گوییم روزگار موشک گذشته است؟


حضرت آیت الله خامنه ای این حرفها را شبیه حرفهای برخی اعضای دولت موقت دانستند که اوایل انقلاب می گفتند جنگنده های اف – 14 را که خریده ایم به امریکا پس بدهیم، به دردمان نمی خورد!
رهبر انقلاب افزودند: در آن موقع ایستادگی و افشاگری کردیم و چندی بعد که صدام به ایران حمله کرد معلوم شد چقدر به این ابزارهای دفاعی نیاز داریم.


رهبر انقلاب با تأکید مجدد بر موافقت خود با ابزار دیپلماسی و مذاکره سیاسی بجز چند استثنا افزودند:طوری تبلیغ نکنند که انگار با گفتگو مخالفیم، ما می گوییم باید قوی و هوشیار مذاکره کرد تا سرمان کلاه نرود.


ایشان در خصوص اقتصاد مقاومتی نیز خاطرنشان کردند: تکرار حرفها و شعارها، کسالت بار می شود بنابراین هنگام «اقدام و عمل» برای بهبود وضع اقتصادی کشور و اوضاع معیشتی مردم است.


رهبر انقلاب همچنین در ادامه توصیه به مداحان و ذاکران اهل بیت، مقابله با تلاش دشمنان برای تضعیف باورهای جوانان را ضروری خواندند و افزودند: تلاش می شود باور جوانان به «اسلام و کارآمدی نظام اسلامی» تضعیف شود و حتی تداوم حیات جمهوری اسلامی، ناممکن القا شود.


رهبر انقلاب افزودند: البته 37 سال است دشمنان به موازات توطئه های مختلف از ناممکن بودن تداوم نظام اسلامی می گویند اما نظام منتخب ملت ایران اکنون از نهال اول انقلاب به درختی تناور و سرسبز تبدیل شده و این واقعیت نشان می دهد استعداد رشد و بالندگی و قوی تر شدن، در ذات نظام اسلامی است و هر روز بیشتر محقق خواهد شد.


رهبر انقلاب افق آینده کشور را روشن و شوق آفرین خواندند و به مداحان و ذاکران توصیه کردند: با اشعار پرمغز و اجرای هنرمندانه، مستمعین خود را به انسانهایی امیدوار، پرتلاش و کارآمد تبدیل کنید و هدایت مردم و بیداری و بصیرت افزایی را مهمترین وظیفه خود بدانید.



  

گفتنی است که اذعان رئیس جمهور اتریش به باقی ماندن تحریم سوئیفت هرچند مهم است اما مسئله مهم تر تاکید بر این موضوع است  که اتریش و حتی اتحادیه اروپا نیز به تنهایی قادر به برداشتن این تحریم نبوده و  عامل مهم و اثر گذار  نقش آفرینی ایالات متحده آمریکا  است؛ توضیح آن‌که از جمله دلایل برقرار نشدن اتصال بانک‌های ایرانی به سوئیفت آن است که نرم افزار شرکت سوئیفت آمریکایی می‌باشد و چون تحریم‌های اولیه آمریکا همچنان پابرجا می‌باشد لذا اتصال به این شرکت باید با چراغ سبز ایالات متحده آمریکا همراه باشد و در غیر این صورت استفاده از این خدمات ممکن نخواهد بود.

گفتنی است که اذعان رئیس جمهور اتریش به باقی ماندن تحریم سوئیفت هرچند مهم است اما مسئله مهم تر تاکید بر این موضوع است که اتریش و حتی اتحادیه اروپا نیز به تنهایی قادر به برداشتن این تحریم نبوده و عامل مهم و اثر گذار نقش آفرینی ایالات متحده آمریکا است؛ توضیح آن‌که از جمله دلایل برقرار نشدن اتصال بانک‌های ایرانی به سوئیفت آن است که نرم افزار شرکت سوئیفت آمریکایی می‌باشد و چون تحریم‌های اولیه آمریکا همچنان پابرجا می‌باشد لذا اتصال به این شرکت باید با چراغ سبز ایالات متحده آمریکا همراه باشد و در غیر این صورت استفاده از این خدمات ممکن نخواهد بود.

گروه سیاسی-رجانیوز: همزمان با اظهار نظر رئیس جمهور اتریش به عنوان یکی از اعضای شورای سوئیفت مبنی بر عدم رفع تحریم سوئیفت پایگاه اطلاع رسانی ریاست جمهوری با تایید تاخیر در زمان سفر روحانی به اتریش اعلام کرد: سفر رییس جمهوری اسلامی ایران به اتریش، با توافق طرفین و به منظور انجام هماهنگی های بیشتر، در زمان مناسب انجام خواهد شددر عین حال برای تامین شرایط مطلوب تر در خصوص برنامه و توافقات مورد نظر دو کشور، و با هماهنگی میزبان، سفر در زمان مناسب انجام خواهد شد.

 

به گزارش رجانیوز، پس از انعقاد توافق هسته‌ای بین ایران و کشورهای 5+1 و انتشار متن برجام در تیرماه سال گذشته، منتقدین این توافق در داخل کشور، نقدهای بسیاری را به آن وارد دانستند  که از مهم‌ترین آن‌ها می‌توان به پابرجایی ساختار و شبکه تحریم‌ها اشاره کرد؛ به این معنی که بسیاری از تحریم‌ها لغو نشده و صرفاً توقف موقت شده‌اند و قوانین تحریمی نیز همچنان پابرجا می‌باشد.

 تحریم‌های ایالات متحده آمریکا از جمله مواردی بودند که هیچ‌گاه لغو نشده که این مسئله به علت درهم‌تنیدگی روابط اقتصادی جهانی، مشکلات فراوانی را در روابط مالی و بانکی بین ایران و دیگر کشورهای دنیا از جمله اتحادیه اروپا به وجود می‌آورد؛ از جمله این مشکلاتی که این روزها خود را به تدریج آشکار می‌کند مسئله تحریم سوئفیت است.

 
گفتنی است که با اجرایی شدن برجام بسیاری از دولت مردان مدعی اتصال مجدد بانک‌های ایرانی به سوئیفت شده بودند. به طوری که حسن روحانی در نشست خبری خود در اسفند ماه سال پیش در این رابطه گفته بود: مسئله سوئیفت حل شده است.
 
همچنین محمدجواد ظریف نیز با حضور در برنامه نگاه پس از اجرایی شدن برجام در رابطه با تحریم سوئیفت گفت: برخی می گفتند سوئیفت برداشته نمی شود اما دیدید که برداشته شد.
اما گذشت زمان نشان داد که  برخلاف سخنان روحانی و ظریف  مسئله تحریم سوئیفت نه تنها حل نشده است، بلکه بانک‌های ایرانی هم‌چنان قادر به استفاده از خدمات این شرکت نیستند؛ موضوعی که برخی از طرف‌های غربی به نیز به آن اذعان داشته‌اند. 
 
در همین راستا رئیس جمهور اتریش در مصاحبه اخیر خود با خبرنگار صدا و سیما در وین  با بیان اینکه "هنوز همه تحریمهای ضد ایرانی برداشته نشده اند"، گفت: در مورد سوئیفت باید بگویم که هنوز در این زمینه مذاکراتی در جریان است. باید به این مساله توجه داشت که هنوز همه تحریمهای ضد ایرانی برداشته نشده اند. چون گامها و اقدامات مهمی وجود دارند که باید در مسیر لغو تحریمها برداشته شوند.
 
 هاینتس فیشر همچنین در ادامه گفت: اما در مورد مساله انجام تراکنشهای مالی بین المللی از طریق سامانه سوئیفت باید بگویم که اتریش به تنهایی نمی تواند این تحریم را بردارد و تا آنجا که من می دانم اروپا نیز به تنهایی نمی تواند چنین کند بلکه این جامعه بین المللی است که باید این موضوع را مورد رسیدگی قرار دهد. در این زمینه آمریکا نیز نقش آفرین است. فرآیندی در مورد مساله لغو تحریمها تشکیل شده است و به همین خاطر من نمی توانم هیچ پیش بینی داشته باشم که این مساله چقدر دیگر بطول می انجامد. اما امیدوارم که همه طرفها به طور کامل به توافق (هسته ای) پایبند باشند تا در نهایت همه تحریمهای ایران در موعدهای مقرر و تعیین شده نیز برچیده شوند. اختصاصا در مورد سوئیفت باید بگویم که هنوز در این زمینه مذاکراتی در جریان است و در این میان اتریش، عضو بسیار کوچکی در شورای (سوئیفت) به شمار می رود و اصلا عضو بزرگی از این مجموعه نیست. 
 
گفتنی است که اذعان رئیس جمهور اتریش به باقی ماندن تحریم سوئیفت هرچند مهم است اما مسئله مهم تر تاکید بر این موضوع است  که اتریش و حتی اتحادیه اروپا نیز به تنهایی قادر به برداشتن این تحریم نبوده و  عامل مهم و اثر گذار  نقش آفرینی ایالات متحده آمریکا  است؛ توضیح آن‌که از جمله دلایل برقرار نشدن اتصال بانک‌های ایرانی به سوئیفت آن است که نرم افزار شرکت سوئیفت آمریکایی می‌باشد و چون تحریم‌های اولیه آمریکا همچنان پابرجا می‌باشد لذا اتصال به این شرکت باید با چراغ سبز ایالات متحده آمریکا همراه باشد و در غیر این صورت استفاده از این خدمات ممکن نخواهد بود.
 
همچنین نکته جالب توجه این است که سعید جلیلی دبیر سابق شورای عالی امنیت ملی با حضور در کمیسیون ویژه برجام در شهریور ماه سال گذشته دقیقاً به همین موضوع اشاره کرده  وگفته بود: « این را من از آقای دکتر شیبانی، رئیس اسبق بانک مرکزی شنیدم می‌گفتند این نرم‌افزار سوئیفت باز چون جزء تحریم‌های اولیه آمریکا است یعنی بعد از هشت سال هم شما نمی‌توانید استفاده کنید این ارتباطی که شما سئوال فرمودید و دنبال می‌شود با هم و تاثیری که این‌ها بر هم خواهند داشت. »
 
لذا باید گفت که وصل نشدن بانک‌های ایرانی به  سوئیفت به علت  سیاست‌های خصمانه آمریکا و پابرجایی تحریم های این کشور می‌باشد؛مسئله‌ای که  انتقاد مقام معظم رهبری را نیز به همراه داشت و ایشان در سخنان ابتدای سال خود در مشهد مقدس  در این رابطه گفتند:
« شما نگاه کنید امروز در سرتاسر کشورهای غربی و کسانی که تحت تأثیر آنها هستند، همچنان معاملات بانکی ما دچار مشکل است، بازگرداندن ثروتهای ما در بانک‌های آنها دچار مشکل است، معاملات گوناگون تجاری‌ای که احتیاج به دخالت بانک‌ها دارد دچار مشکل است؛ وقتی دنبال میکنیم، تحقیق میکنیم و میگوییم چرا این‌جور است، معلوم میشود از آمریکایی‌ها میترسند.»
 
لذا آن‌چه که امروز شاهد آن هستیم قطعاً و یقیناً نتیجه عدم توجه دولت‌مردان به نقدهای دلسوزانه منتقدین و خوش‌بینی فراوان نسبت به آمریکا و طرف غربی است؛ به طوری که جمهوری اسلامی ایران اکثر تعهداتش را- از پرکردن راکتور اراک با سیمان گرفته تا توقف غنی سازی بیست درصد- انجام داده است، اما طرف مقابل به لطایف‌الحیل مختلف از انجام تکالیفش سرباز می‌زند و این یعنی خسارت محض!
 

 


  




طراحی پوسته توسط تیم پارسی بلاگ