سفارش تبلیغ
صبا ویژن
مدیر وبلاگ
 
آمار واطلاعات
بازدید امروز : 0
بازدید دیروز : 4
کل بازدید : 138303
کل یادداشتها ها : 545
خبر مایه


طول ناحیه در قالب بزرگتر از حد مجاز

نقشه بسیار ساده بود؛ شناسایی افراد آگاه به اطلاعات طبقه‌بندی‌شده برنامه هسته‌ای ایران، برقراری ارتباط پنهانی با آن‌ها، طرح پیشهادات وسوسه‌کننده مالی و رفاهی، انتقال آن‌ها به آمریکا و تخلیه اطلاعاتی/  همان زمان متکی در مورد امیری گفت: «باید اول ببینیم که در این دو سال چه گذشته و بعد ببینیم آیا او قهرمان است یا نه. باید برای ایران محرز شود که ادعاهای او در خصوص ربوده شدندش درست است.»

نقشه بسیار ساده بود؛ شناسایی افراد آگاه به اطلاعات طبقه‌بندی‌شده برنامه هسته‌ای ایران، برقراری ارتباط پنهانی با آن‌ها، طرح پیشهادات وسوسه‌کننده مالی و رفاهی، انتقال آن‌ها به آمریکا و تخلیه اطلاعاتی/ همان زمان متکی در مورد امیری گفت: «باید اول ببینیم که در این دو سال چه گذشته و بعد ببینیم آیا او قهرمان است یا نه. باید برای ایران محرز شود که ادعاهای او در خصوص ربوده شدندش درست است.»

گروه سیاسی- رجانیوز: سال 2005 است و ایران فعالیت برنامه هسته‌ای خود را بر اساس توافقی با سه کشور اروپایی به حالت تعلیق درآورده است. مرکز یو‌.سی.اف اصفهان پلمپ شده و تمام فعالیت‌های مربوط به ساخت سانتریفیوژ و رآکتور آب سنگین هم متوقف شده است.

 

بر اساس تفاهماتی که در تهران، بروکسل و پاریس به دست آمده بود، قرار بر این بود که در پاسخ به این «اقدامات داوطلبانه»، نه فقط اروپا از رفتن پرونده اتمی ایران به شورای امنیت جلوگیری کند، بلکه راه را برای عضویت تهران در سازمان تجارت جهانی هم باز کند.

 

اما در آن سوی میدان و همزمان با تعلیق در تهران، ایالات متحده که تحت رهبری «جورج بوش» شعار روی میز بودن تمام گزینه‌ها را می‌داد، در فکر آغاز عملیاتی تازه علیه ایران بود. دولت بوش که به واسطه جنگ در عراق و افغانستان تا حدی تمرکز بر ایران را کاهش داده و تعداد نیروهای «کارگروه ویژه ایران» را هم به شدت کم کرده بود، دوباره بر تهران متمرکز شده و برنامه تاز‌ه‌ای را به آژانس‌های اطلاعاتی سفارش داده است. برنامه‌ای که دو هدف عمده را دنبال می‌کرد؛ دستیابی به اطلاعات طبقه‌بندی‌شده و تضعیف توان برنامه نوپای اتمی ایران. (لس آنجلس تایمز، 9 دسامبر 2007)

 

همان سال بود که آژانس مرکزی اطلاعات آمریکا (سیا) برنامه موسوم به «فرار مغزها» را کلید زد و از محل «بودجه سیاه» نهادهای اطلاعاتی ایالات متحده مبالغ کلانی را برای «اغوا کردن» و «فریفتن» دانشمندان هسته‌ای و مقامات مطلع از اسرار ایران کنار گذاشتند. (کتاب مخبرها، شاهدان پاسخگو و تحقیقات مخفیانه، ص 212، 2014)

 

نقشه بسیار ساده بود؛ شناسایی افراد آگاه به اطلاعات طبقه‌بندی‌شده برنامه هسته‌ای ایران، برقراری ارتباط پنهانی با آن‌ها، طرح پیشهادات وسوسه‌کننده مالی و رفاهی، انتقال آن‌ها به آمریکا و تخلیه اطلاعاتی.

 

در واقع این اولین بار نبود که نهادهای جاسوسی آمریکا چنین طرحی را در دستور کار قرار می‌دادند. سابقه چنین اقداماتی به دوران جنگ سرد و حتی پیش از آن بازمی‌گردد. در آن زمان واشنگتن تلاش می‌کرد با جذب دانشمندان و مقامات نظامی اتحاد جماهیر شوروی از برنامه‌های سری این کشور کسب اطلاع کند.

 

بر اساس قانون سال 1949 کنگره، سازمان سیا این اختیار را دارد که سالانه تا سقف 100 نفر را خارج از برنامه عادی مهاجرت به آمریکا، به این کشور منتقل کرده و به آ‌ن‌ها حق اقامت اعطا کند. در برنامه «فرار مغزها» هم که تمرکز اصلی‌اش بر برنامه اتمی ایران بود، مشوق‌های مالی و وعده اقامت در آمریکا، دو ابزار اصلی سیا برای فریب دانشمندان ایرانی بود. (واشنگتن‌پست، 2010)

 

بر این اساس سازمان سیا به ریاست «پورتر گاس» فهرستی از چند ده دانشمند و مقام ایرانی تهیه کرد، که احتمالا هم اطلاعات مناسبی از برنامه هسته‌ای ایران داشتند و هم نبودن آن‌ها به پیشرفت برنامه ایران لطمه می‌زد.

 

رسانه‌های آمریکایی آن زمان از قول یک مقام دولت این کشور در مورد مشخصه افراد مورد نظر نوشتند: «کسی که اگر از برنامه حذف شود، شدیدترین اثر را بر برنامه آن‌ها (ایرانی‌ها) داشته یا باعث کند شدن پیشرفت آن شوند.»

 

از سال 2005 به بعد، گزارش‌های جسته و گریخته‌ای از تلاش‌های آمریکا برای جذب نیروهای ایرانی منتشر شد؛ تلاش‌هایی که به نوشته رسانه‌های آمریکایی نتیجه چندانی در بر نداشته‌اند و «تعداد انگشت‌شماری» هم که از طریق این برنامه راهی آمریکا شدند، افراد رده پائینی بودند که دسترسی چندانی به اطلاعات پرونده هسته‌ای ایران نداشتند.

 

آنطور که روزنامه لس‌آنجلس تایمز در سال 2007 نوشت، تا آن زمان «کمتر از 6 ایرانی دارای موقعیت مناسب» از ایران جدا شده بودند و هیچ‌یک از آن‌ها هم «در جایگاهی قرار نداشتند که بتوانند اطلاعات جامعی در مورد برنامه هسته‌ای ایران» در اختیار آمریکا قرار دهند.

 

سال 2009 یعنی تقریبا همزمان با انتخابات ریاست‌جمهوری در ایران، خبرهایی از ناپدید شدن «شهرام امیری» پژوهشگر دانشگاه مالک اشتر منتشر شد.

 

وی که برای «حج» به عربستان رفته بود، تا یکسال بعد به ایران بازنگشت و در این مدت با انتشار ویدئوهایی اعلام کرد که در آمریکا به سر می‌برد.

 

اندکی بعد از ناپدید شدن امیری، مقامات ایرانی واشنگتن را عامل این رخداد معرفی کرد و منوچهر متکی وزیر خارجه وقت ایران با ارسال نامه‌ای به دبیر کل سازمان ملل رسما اعلام کرد که بر اساس اطلاعات تهران، آمریکا و عربستان در گم شدن این فرد نقش‌آفرینی کرده‌اند.

 

اما «یان کلی» سخنگوی وقت وزارت خارجه آمریکا چند روز پس از صحبت‌های متکی گفت که واشنگتن هیچ اطلاعی از وضعیت امیری ندارد و نمی‌داند که او کجاست. او گفت حتی نام این فرد هم برای آمریکا آشنا نیست و او را نمی‌شناسد.

 

اما انتشار ایمیل‌های هیلاری کلینتون وزیر خارجه سابق آمریکا نشان داد که علاوه بر نهادهای اطلاعاتی این وزارتخانه هم در جریان پرونده امیری بوده است.

 

در ایمیلی به تاریخ 5 جولای 2010، «ریچارد مورنینگ استون» نماینده موقت وزارت خارجه امریکا در امور انرژى اوراسیا بدون نام بردن از امیری، می‌گوید که وی می‌خواهد برای دیدن خانواده‌اش به ایران بازگردد. او به کلینتون توصیه می‌کند که واشنگتن اجازه این کار را به امیری بدهد.

 

اندکی بعد، یعنی زمانی که این پژوهشگر ایرانی خود را به دفتر حافظ منافع معرفی کرد، «جیک سالیوان» دستیار وقت وزیر خارجه در ایمیلی به کلینتون دلیل این کار امیری را ناخرسندی از طولانی شدن روند خروج او از آمریکا اعلام می‌کند.

 

عربستان ایستگاه انتقال به آمریکا

بر اساس گزارش‌هایی که آن زمان منتشر شد، امیری ابتدا توسط نیروهای امنیتی عربستان سعودی در فرودگاه جده برای چند ساعت «بازداشت» شده و مورد بازجویی قرار گرفته است.

 

روزنامه لس‌آنجلس تایمز پیشتر نوشته بود که تماس با اهداف مورد نظر آمریکا ابتدا با سه واسطه فاصله انجام می‌شود و رابطه ابتدایی از طریق مأموران سیا برقرار نمی‌شود. پس از این مرحله، فرد مستقیما توسط سیا یا «یکی از آژانس‌های اطلاعاتی متحد» مورد مصاحبه قرار گرفته و بعد به آمریکا یا کشور دیگری منتقل می‌شود.

 

امیری تا یکسال بعد که بالاخره خود را به دفتر حافظ منافع ایران در سفارت پاکستان تحویل داد، چند ویدئو منتشر کرد و اظهارات متناقضی را در مورد وضعیتش مطرح کرد. او نهایتا در تیر ماه سال 1389 به ایران بازگشت. همان زمان متکی در مورد امیری گفت: «باید اول ببینیم که در این دو سال چه گذشته و بعد ببینیم آیا او قهرمان است یا نه. باید برای ایران محرز شود که ادعاهای او در خصوص ربوده شدندش درست است.» (بی‌بی‌سی، تیر 1389)

 

در فاصله ناپدید شدن تا بازگشت امیری، رسانه‌های آمریکایی گمانه‌زنی‌هایی را در مورد اینکه احتمالا امیری احتمالا جذب برنامه «فرار مغزها» شده را مطرح کردند، اما مقامات آمریکایی هرگز حاضر نشدند این ادعا را تائید کنند.

 

تنها بعد از بازگشت امیری بود که واشنگتن، که این فرد را یک مهره سوخته به شمار می‌آورد، به صورت غیررسمی تائید کرد که وی هدف برنامه سازمان سیا بوده است.

 

روزنامه واشنگتن‌پست اندکی بعد از بازگشت این پژوهشگر ایرانی به تهران، از قول مقامات بی‌نام آمریکایی نوشت که سیا در قبال دریافت اطلاعات محرمانه، به امیری پول داده است.

 

به ادعای آن گزارش، به امیری بیش از 5 میلیون دلار پول و وعده اقامت در آمریکا داده شده بود. یک مقام آمریکایی به واشنگتن‌پست گفته بود که همین رقم نشان می‌دهد که اطلاعات دریافتی از وی تا چه حد ارزشمند بوده است، چراکه «شما چیزی نمی‌دهید که چیزی نگیرید.»

 

یک مقام آمریکایی دیگر هم گفت «یک بسته مزایای بلند مدت» به امیری پیشنهاد شده بود، که این امکان را به وی می‌داد که یک «زندگی مرفه و راحت» در آمریکا داشته باشد. (سی‌ان‌ان، سپتامبر 2015)

 

پس از آنکه امیری این پیشنهاد را پذیرفته، او در ایالت «آریزونا» مستقر شده و مبلغ وعده داده شده در حسابی بلند مدت یا یک حساب سرمایه‌گذاری واریز شده، به نحوی که بتواند «زندگی وی را تأمین کند.»

 

مقامات آمریکایی به واشنگتن‌پست گفته بودند که امیری به حساس‌ترین اطلاعات هسته‌ای ایران دسترسی نداشته، اما در تائید اطلاعاتی که واشنگتن از منابع دیگر به دست آورده بوده و همچنین ارائه جزئیات در مورد چند سایت هسته‌ای ایران نقش «ارزشمندی» ایفا کرده است.

 

روزنامه نیویورک تایمز در سال 2010 نوشت که همکاری امیری با سرویس‌های اطلاعاتی آمریکا سابقه‌ای چند ساله داشته و او زمانی که در ایران بوده، «اطلاعات مهمی» را در اختیار واشنگتن قرار داده است. بر اساس آن گزارش، اطلاعات امیری حتی در گزارش سال 2007 جامعه اطلاعاتی آمریکا در مورد برنامه هسته‌ای ایران هم نقش داشته است.

 

با وجود اطلاعاتی که واشنگتن می‌گوید از امیری دریافت کرده‌، آمریکایی‌ها چندان قدردان وی نبودند و بلافاصله بعد از بازگشت او اطلاعات گسترده‌ای در مورد فعالیت‌های وی در اختیار رسانه‌ها قرار دادند. امیری در جریان معامله با آمریکایی‌ها، هم تخلیه اطلاعاتی شده و هم پول وعده‌ داده شده را هم به واسطه تحریم‌ها از دست داده بود؛ مسئله‌ای که به نظر می‌رسد آمریکایی‌ها چندان هم از آن ناراضی نبودند.

 

یک مقام آمریکایی بعد از بازگشت امیری گفت: «به لطف تحریم‌های مالی علیه ایران، هرچیزی که او دریافت کرده بود، حالا از دسترسش خارج است. او رفته، اما پولش نه. ما اطلاعاتش را داریم و ایرانی‌ها هم خودش را.»

 

شهرام امیری بعد از بازگشت از آمریکا به خبرنگاران گفت: «هر ایرانی دیگری نیز جای من بود حاضر نمی‌شد شرافت و حیثیت خود را فدای خواسته‌های مالی‌اش کند و کشور خود را به کشور بیگانه بفروشد.»

 

روز یک‌شنبه (امروز)، حجت‌الاسلام و المسلمین محسنی اژه‌ای، سخنگوی قوه قضائیه اعلام کرد که شهرام امیری اعدام شده است. آقای اژه‌ای تاکید کرد که وی اسرار نظام را در اختیار دشمن قرار می‌داده است و بدین ترتیب جاسوس بودن وی را تائید کرد.

 

به گفته آقای اژه‌ای، این فرد طبق قانون در جلسات متعدد محاکمه شد و حکم دادگاه بدوی او مورد اعتراض قرار گرفت، بعد در دیوان عالی کشور با وسواس پرونده را مورد بررسی قرار دادند و در نهایت [حکم اعدام] تایید شد.

 

به گزارش فارس، سخنگوی قوه قضائیه همچنین اظهار داشت: با کمال تاسف این فرد توبه نکرد و خطای خودش را جبران نکرد ... و تلاش کرد تا از درون زندان یک سری اطلاعات را بفروشد.

 

نکته بسیار جالبی که حجت‌الاسلام اژه‌ای مورد اشاره قرار داد «رو دست خوردن آمریکایی‌ها از دستگاه اطلاعاتی ایران» بود. وی تاکید کرده که «ان‌شاءالله سیستم اطلاعاتی در زمان خودش این ماجرا را تشریح خواهد کرد.»

 


  
*برجام چیزی برای ما نداشت
 
شریعتمداری اضافه کرد: معتقدم برجام برای ما چیزی نداشت، تنها دستاورد برجام که می‌توان به آن تکیه کرد، این است که برای آنهایی که فکر می‌کردند و با صراحت می‌گفتند ما به مذاکرات خوشبین هستیم و آمریکا را کدخدا می‌دانستند، به آنها و ملت نشان داد که آمریکا قابل اعتماد نیست.
 
 مدیر مسئول روزنامه کیهان درباره دستاوردهای برجام خاطرنشان کرد: آقای خرازی عنوان کردند برجام باعث شد ما الان آب سنگین را بفروشیم، آب سنگین را وادارمان کردند بفروشیم. الان راکتور اراک را بتن ریختیم، مگر غیر از این است؟ یا می‌گویند اورانیوم سه و هفت دهم درصد را می‌دهیم کیک زرد را می‌گیریم. کیک زرد فلوئور اورانیوم است که بگیریم به هگزا فلوئور اورانیوم تبدیل کنیم. ما ده هزار کیلو داشتیم نه هزار و 700 کیلو را از ما گرفتند.
 
این کارشناس مسائل سیاسی با بیان اینکه آقای خرازی می‌گویند، ما اینها را به خارجی‌ها می‌فروشیم، عنوان کرد: وادارمان کردند بفروشیم.
 
وی خاطرنشان کرد: هیچ یک از تحریم‌ها برداشته نشده است. مذاکرات برای این بود که تحریم‌ها برداشته شود ولی هیچ کدام از تحریم‌ها برداشته نشده است،‌تحریم‌های بانکی سر جایش است. تحریم‌های دیگری که آمریکایی ها قول دادند برنداشتند. این تفاوت‌ها را ببینید، مردم که بالاخره می‌بینند.
 
شریعتمداری درباره ارتباط بانک‌ها با خارج افزود: سوئیفت باز است، ولی پذیرفته نمی‌شود. سوئیفت کانا است، بانک مربوطه قبول نمی‌کند و هیچ ال سی باز نمی‌شود. آقای روحانی روز اول اجرای برجام گفت امروز هزار ال سی گشایش یافت ما تعجب کردیم روز یکشنبه بود و همه بانک‌ها تعطیل است. بعدا اصلاح کردند، من نگران کسانی هستم که به ایشان مشاوره می‌دهند و بعدا گفتند قرار بوده هزار ال سی گشایش یابد. دو بانک یکی در آلمان (متعلق به ترک‌های ترکیه) و یکی ایتالیا با ما کار می‌کنند.
 
وی افزود: ما هیچ چیز به دست نیاوردیم.
 
*دستاورد برجام تحقیقا هیچ بود
 
این فعال رسانه‌ای با اشاره به اظهارات روحانی درباره لغو تمام تحریم‌های اقتصادی، مالی و ... حتی تحریم تسلیحاتی، گفت: هیچ کدام از این تحریم‌ها لغو نشده است. آقای سیف رفت آمریکا گفت تقریبا دستاورد برجام هیچ بود، من می‌گویم تحقیقا هیچ بود.
 
این کارشناس مسائل سیاسی با اشاره به اظهارات مذاکره کنندگان هسته‌ای ادامه داد: آقایان شما می‌گفتید برجام فتح الفتوح و بزرگترین معجزه و آفتاب تابان است. حالا این گونه است؟
 
مدیر مسئول روزنامه کیهان درباره اظهارات خرازی خاطرنشان کرد: اینکه اتفاقات مهمی افتاده است، ملاک نیست، سند ارائه دهند.
 
شریعتمداری دوباره عنوان کرد: آقای خرازی باید برای مطالبی که گفتند سندی ارائه دهند اینکه برجام خیلی فایده داشته چه داشته است؟ به منتقدان مگر اجازه دادند حرف بزنند هر کس آمد حرف بزند گفتند برو جهنم، بیسواد و از مسائل جهان بی‌خبری.
 
 وی همچنین گفت: آقای بابک زنجانی با آقای روحانی و هاشمی رفسنجانی عکس دارند.
 
مدیر مسئول روزنامه کیهان درباره اظهارات خرازی مبنی بر اینکه بحث‌هایی که آقای شریعتمداری عنوان می‌کنم من را یاد توده‌ای‌ها می‌اندازد،‌گفت: خوب است یاد کفار قریش نمی‌اندازد.
 
* پول نفتی که صادر می‌کنیم برنمی‌گردد
 
وی درباره صادرات نفت گفت: پول نفتی که ما صادر می‌کنیم برنمی‌گردد، می‌ماند آنجا و جزو اموال بلوکه شده است تا یک روزی برگردد. حتی برای دانشجویان پول را به صورت اسکناس می‌برند.
 
این کارشناس مسائل سیاسی درباره اظهارات خرازی مبنی بر اینکه شش قطعنامه تحریمی علیه ما تصویب شد، اضافه کرد: فقط 1229 قطعنامه تحریمی بود.
 
وی افزود: در خصوص اینکه شما گفتید قطعنامه‌ها موهبت الهی است را ما نگفتیم، امام گفتند.
 
*مگر فردو را درست کردیم که آب هویج بگیریم
 
به گزارش فارس، شریعتمداری درباره کیفیت سانتریفیوژها که خرازی به آن اشاره کرد، گفت: چه کسی می‌گوید ما با آی آر هشت کار می‌کنیم؟ اینکه گفته خود آقایان است. شما به تحقیق و توسعه اشاره کردید، مثلا در فردو چه کار می‌خواهیم بکنیم؟ گاز نجیب چیست؟ آرگون تزریق کنیم، به جای آن آب هویج می‌گرفتیم. مگر آنجا را درست کردیم که آب هویج بگیریم.
 
وی همچنین عنوان کرد: قطعنامه 2231 شش قطعنامه قبلی را تجمیع کرده است. یعنی اگر ایرادی داشته باشید باید به کمیسیون بروید. کلکی که در برجام زدند این است که وقتی موقع مذاکره است می‌گویند یک طرف شما یک طرف ما شش تا وقتی که کمیته شکایات باید تصمیم بگیرد می‌گویند هشت عضو دارد و اتحادیه اروپا را هم اضافه کردند. وقتی ببرید آنجا  کافی است یکی وتو کند.
 
وی در پاسخ به صحبت خرازی که گفت شما کشور را به اینجا کشاندید، گفت: کشور را من به اینجا نکشاندم، آنهایی که آمدند وطن را بفروشند به اینجا کشاندند.
 
این کارشناس مسائل سیاسی درباره اقتصاد مقاومتی افزود: این را دولتمردان نگفتند که ظرفیت تولید ما در حد آبگوشت بزباش است و فقط می‌توانیم قرمه سبزی و بزباش تولید کنیم.
 
 وی به خرازی گفت: نمی‌شود شما از این طرف حمایت می‌کنید و زمانی موقع پاسخگویی است می‌گویید به من ربطی ندارد. به شما ربط دارد. اقتصاد مقاومتی این نیست که می‌گویند باید مدیر هم از خارج وارد کنیم. شما می‌گویید با 40 بانک ارتباط داریم، دو تا بانک است یک بانک در ترکیه و یک بانک در ایتالیا، باید پول‌هایمان را به صورت تهاتری استفاده کنیم. شما نماینده ایران در سازمان ملل بودید. بقیه پول‌هایمان را نگه می‌دارند و نمی‌دهند. چند وقت پیش یکی از وزرای هندی گفت ما می‌خواهیم پول‌ها را بدهیم ولی آمریکایی‌ها نمی‌گذارند.
 
شریعتمداری ادامه داد: آمریکایی‌ها بلافاصله بعد از برجام تا حالا نزدیک 12 مورد تحریم اضافه کردند.
 
وی درباره اظهارات خرازی درباره رفع مشکل کشتی‌های ایرانی عنوان کرد: کدام کشتی آقای خرازی؟ فردا بیایید به اتفاق برویم. ما در جریان هستیم.
 
* توبیخ و تحقیر آمریکا برای ما عزت است؟
 
وی خطاب به خرازی پرسید: آیا این برای ما عزت است که آمریکایی‌ها دائم ما را توبیخ و تحقیر کنند. شما درباره تحریم ویزا چه می‌گویید؟
 
شریعتمداری در پاسخ به خرازی درباره ناراحتی ترامپ و عربستان و ... از برجام افزود: باز سؤالم این است که چرا الان ترامپ و کلینتون باید از برجام ناراحت باشند؟ مگر آنها چیزی به دست نیاوردند. اوباما می‌گوید ما با غلاف اسلحه برنامه هسته‌ای ایران را متوقف کردیم. خانم کلینتون می‌گوید ما بدون شلیک یک گلوله موفق شدیم برنامه هسته‌ای ایران را متوقف کنیم.
 
این کارشناس مسائل سیاسی درباره حمله آمریکا گفت: آمریکایی‌ها سال 2011 اعلام کردند ما وارد جنگ مستقیم نمی‌شویم وارد جنگ نیابتی می‌شویم. واشنگتن پست در سال 2009 نوشت ما عراق را به یاران امام خمینی سپردیم. سعود الفیصل به آمریکایی‌ها می‌گوید شما عراق را در سینی طلا به ایران تحویل دادید. آمریکایی‌ها مگر قدرت جنگیدن دارند؟

 


  

علم‌الهدی یادآور شد: این مملکت یک بازار 80 میلیون نفره دارد اما برخی می‌گویند خارجی‌ها به خاطر برجام از بازار ما استقبال می‌کنند، شرکت مدلینگ ایتالیایی می‌آید در کشور ما سرمایه‌گذاری می‌کند تا فرهنگ کشور را بهم بزند و جوانان ما را از بین ببرد و زنان ما را فاسد کند و جیبش را پر از پول کند اما آیا حاضر هستند تکنولوژی خود را به ما بفروشند؟

علم‌الهدی یادآور شد: این مملکت یک بازار 80 میلیون نفره دارد اما برخی می‌گویند خارجی‌ها به خاطر برجام از بازار ما استقبال می‌کنند، شرکت مدلینگ ایتالیایی می‌آید در کشور ما سرمایه‌گذاری می‌کند تا فرهنگ کشور را بهم بزند و جوانان ما را از بین ببرد و زنان ما را فاسد کند و جیبش را پر از پول کند اما آیا حاضر هستند تکنولوژی خود را به ما بفروشند؟
گروه سیاسی-رجانیوز: آیت‌الله علم‌الهدی ظهر امروز در خطبه‌های نماز جمعه این هفته مشهد که در حرم مطهر رضوی برگزار شد، گفت: رضایت خداوند بالاترین نعمت بوده و بدترین عذاب برای بنده نارضایتی و غضب خداوند است.
 
به گزارش رجانیوز به نقل از فارس وی افزود: تمام درد، نگرانی و سختی انسان در عرصه عبودیت این است که خدا از انسان ناراضی باشد، این که مولا علی‌‌(ع) مانند مارگزیده در نیمه شب در نخلستان به خودش می‌پیچد و زجه می‌کند، نه به خاطر عذاب جهنم بوده، بلکه به این خاطر بوده که چرا از مولایش جدا افتاده است.
 
امام جمعه مشهد با اشاره به روایتی از امام صادق(ع) گفت: در زمانی که اهل بهشت وارد بهشت می‌شوند و تمام نعمت‌های بهشتی بر آنها عرضه می‌شوند، از جانب خداوند خطاب می‌رسد که «ای اهل طاعت من و کسانی که در بهشت من ساکن شدید، آیا به شما خبر بدهم به واقعیتی که از همه آنچه که می بینید لذت بخش تر است؟»
 
آیت‌الله علم‌الهدی ادامه داد: اینجا اهل بهشت می‌گویند که به نظر ما هیچ چیز بهتر و لذیذتر از این چیزی که الان وجود دارد نیست، آن چه چیز بهتری است که در مقابل آن، همه نعمت‌های بهشتی بی ارزش است؟ اینجا ندا می‌رسد آن نعمت این است که منِ خدا از شما راضی هستم و شما را دوست دارم.
 
وی در خطبه‌های دوم نماز جمعه اظهار کرد: یکی از مناسبت‌هایی که مولود انقلاب اسلامی است پیدایش دهه کرامت به نام امام رضا(ع) است، جشن‌های این دهه در 36 مرکز استان و در 57 نقطه از خارج کشور برپا می‌شود.
 
امام جمعه مشهد عنوان کرد: برافراشتگی پرچم امام رضا‌(ع) در طول سال و به خصوص در دهه کرامت یکی از وسایل توسعه اسلام ناب محمدی(ص)، تشییع علوی، رضوی و قائمی بوده که روز به روز در دنیا معارفش رو به گسترش است و دلدادگی مردم نیز به اهل بیت(ع) روز افزون و توجه مردم به این مکتب انقلاب آفرین و استکبار ستیز رو به افزایش است.
 
علم‌الهدی تصریح کرد: در بین تمام آموزه‌های ولایی امام رضا(ع) آنچه از همه برجسته‌تر و بیشتر مورد توجه فرق اسلامی و مردم است، حدیث سلسله الذهب است، نقطه قابل توجه در این حدیث این بوده که شرط توحید، ولایت اهل بیت(ع) است.
 
وی با اشاره به بازخوانی حوادث رخ داده در زمان امامت امام رضا(ع)، خاطرنشان کرد: در آن زمان مأمون در خراسان حکومت می‌کرد و به خاطر موقعیت اقلیمی خراسان ادعا کرد من شیعه هستم، او مجلس مباحثه تشکیل داد و با علمای عامه و اهل سنت در باب خلافت امیر المومنین علی(ع) بحث کرد، مأمون می‌خواست تشییع را به 100 سال گذشته ارجاع دهد به این دلیل که وابستگی به امیر المؤمنین(ع) در آن زمان برای حکومت مأمون ضرری نداشت اما دنباله آن تا امام رضا(ع) به ضرر او بود.
 
خطیب جمعه مشهد با بیان اینکه اسلام ناب شیعه‌ای دارد که دنبال امام زنده است، خاطرنشان کرد: نقشه مأمون در دنیای امروز نیز قابل مشاهده است و آن شیعه انگلیسی بوده که چنین اقدامی را دنبال می‌کند، به عنوان مثال در صحن امام حسین(ع) در روز عاشورا شیعه امام حسین(ع) قمه به سر میزند و بدن خود را خون آلود می‌کند در حالی که 50 کیلومتر آن طرف‌تر دشمنان امام حسین‌(ع) از استکبار پول گرفته‌اند تا بچه شیعه را سر ببرند و اگر بتوانند دستگاه امام حسین‌(ع) را بهم بریزند و خراب کنند.
 
علم‌الهدی تأکید کرد: این شیعه انگلیسی است که کار ندارد چه اتفاقی در 50 کیلومتری کربلا در حال رخ دادن است.
 
وی ادامه داد: آن چیزی که امروز دنیای استکبار را به زانو در می‌آورد و دست دزدی و خیانت را قطع می‌کند و صحنه جهان را برای اصلاح جهانی بقیةالله آماده می‌کند شیعه پیرو ولی‌فقیه است.
 
خطیب جمعه مشهد تبیین کرد: 1170 سال است که امام زمان(عج) در پس پرده غیبت به سر می‌برند و شیعه را به مجتهد جامع الشرایط سپرده‌اند، در این زمینه ولی‌فقیه در حرفش، راهبرد و رهنمودش، احساسات و تندی ندارد و تمام سخنانش در تأمین مصالح و مدیریت زندگی مردم است.
 
وی افزود: اینکه رهبر معظم انقلاب فرمودند کالای قاچاق را مقابل چشم قاچاقچی آتش بزنید یک عصبانیت و از روی احساسات و تند سرایی نبود بلکه یک دستور ملاک‌دار بود، ایشان می‌خواهند بگویند در موقعیت کنونی که باید به امکانات داخلی تکیه کرد.
 
علم‌الهدی یادآور شد: این مملکت یک بازار 80 میلیون نفره دارد اما برخی می‌گویند خارجی‌ها به خاطر برجام از بازار ما استقبال می‌کنند، شرکت مدلینگ ایتالیایی می‌آید در کشور ما سرمایه‌گذاری می‌کند تا فرهنگ کشور را بهم بزند و جوانان ما را از بین ببرد و زنان ما را فاسد کند و جیبش را پر از پول کند اما آیا حاضر هستند تکنولوژی خود را به ما بفروشند؟ حاضر هستند لوازم پزشکی ضروری را به ما بفروشند؟ بعد یک آقای ساده لوح می‌گوید ما با برجام عزت پیدا کرده‌ایم، اینکه شرکت مدلینگ ایتالیایی اینجا را بازار ترویج جنس‌های بنجل خود کند، عزت است؟
 
وی در پایان با اشاره به ابعاد شخصیتی شهید حاج رجب محمدزاده، تأکید کرد: این عزت برای این شهید عزیز است که 30 سال را که هر روز و شبش یک شهادت بوده را گذرانده است، اینکه استکبار جهانی سال‌هاست اطراف ما مثل سگ پارس می‌کند و جرأت نزدیک شدند ندارد؛ به این دلیل است که می‌داند در این مملکت امثال حاج رجب ها حضور دارند.ش
 
 

 


  

حضرت آیت الله خامنه ای، گذشت بیش از 6 ماه از آغاز اجرای توافق هسته ای را یادآور شدند و سؤال کردند: مگر بنا نبود تحریم های ظالمانه رفع شود تا در زندگی مردم اثر بگذارد آیا پس از 6 ماه هیچ تأثیر ملموسی در زندگی مردم دیده می شود؟ اگر نقض عهد امریکایی ها نبود آیا دولت نمی توانست در این مدت کارهای فراوانی انجام دهد؟

حضرت آیت الله خامنه ای، گذشت بیش از 6 ماه از آغاز اجرای توافق هسته ای را یادآور شدند و سؤال کردند: مگر بنا نبود تحریم های ظالمانه رفع شود تا در زندگی مردم اثر بگذارد آیا پس از 6 ماه هیچ تأثیر ملموسی در زندگی مردم دیده می شود؟ اگر نقض عهد امریکایی ها نبود آیا دولت نمی توانست در این مدت کارهای فراوانی انجام دهد؟

گروه سیاسی- رجانیوز: حضرت آیت الله خامنه ای، گذشت بیش از 6 ماه از آغاز اجرای توافق هسته ای را یادآور شدند و سؤال کردند: مگر بنا نبود تحریم های ظالمانه رفع شود تا در زندگی مردم اثر بگذارد آیا پس از 6 ماه هیچ تأثیر ملموسی در زندگی مردم دیده می شود؟ اگر نقض عهد امریکایی ها نبود آیا دولت نمی توانست در این مدت کارهای فراوانی انجام دهد؟

 

به گزارش رجانیوز،متن کامل بیانات رهبرانقلاب اسلامی در دیدار  اقشار مختلف مردم از سراسر کشور در ادامه امده است:

 

بسم‌الله‌الرّحمن‌الرّحیم
الحمدلله ربّ العالمین و الصّلاة و السّلام علی سیّدنا و نبیّنا ابی‌القاسم المصطفی محمّد و علی آله الاطیبین الاطهرین المنتجبین سیّما بقیّة الله فی الارضین.

 

 خیلی خوش‌آمدید برادران و خواهران عزیز که از استانهای مختلف کشور، از راه‌های دور زحمت کشیدید تشریف آوردید و امروز حسینیّه‌ی ما را با عطر نام شهیدان و یاد شهیدان و روحیه‌ی انقلابی معطّر کردید. از این برادران عزیزی که هم سرود خواندند، هم تلاوت دسته‌جمعی قرآن کردند تشکّر میکنم. البتّه در جلسه همهمه بود و تلاوت بسیار زیبای این برادران عزیز به گوش بعضی نرسید؛ از دستتان رفت لکن بنده با دقّت گوش کردم و استفاده کردم. آیات کریمه‌ی قرآن و کلمات قرآن، در هر جایی، در هر وقتی که تلاوت بشود و خوانده بشود، مایه‌ی روحانیّت و معنویّت و برکت است؛ بخصوص این آیاتی که این برادران عزیز انتخاب کرده بودند که آیات سوره‌ی احزاب بود و نشان‌دهنده‌ی خطّ روشن و مستقیم امّت اسلامی در هنگامه‌های دشوار، در چنبره‌های سخت زمانه و روشن‌کننده‌ی راه امّت است. معلوم میکند که اگر امّت اسلامی در هر برهه‌ای، در هر دوره‌ای دچار مشکلاتی شد -از قبیل همان مشکلاتی که در این آیات به آنها اشاره شده است- راه چیست. مِنَ المُؤمِنینَ رِجالٌ صَدَقوا ما عاهَدُوا اللهَ عَلَیه؛(1) وقتی پیمان با خدا و معاهده‌ای که دلهای مؤمن با خدا بسته‌اند صادقانه باشد، همه‌ی کارها پیش خواهد رفت؛ همه‌ی مشکلات برطرف خواهد شد. البتّه زندگی موانع دارد، مشکلات دارد، هیچ جادّه‌ی آسفالته‌ای در مقابل هیچ ملّتی نیست؛ باید راه را با همّت خودشان، با کوشش خودشان هموار کنند، صاف کنند و به سمت اهداف خودشان حرکت کنند. ملّتهایی که به اوج معنویّت و مدنیّت و رفاه و سعادت رسیدند، این‌جوری حرکت کردند. این آیات به ما این چیزها را تعلیم میدهد.

 

 خب، ماه ذیقعده که در آستانه‌ی آن قرار داریم، اوّل ماه‌های حرام است. ماه حرام به معنای [ماه‌] احترام است؛ یعنی ماه‌هایی که از نظر پروردگار عالم «مِنهآ اَربَعَةٌ حُرُم».(2) چهار ماه را خدای متعال محترم‌تر از ماه‌های دیگر قرار داده است؛ با یک محدوده‌های مشخّصی از احکام که این احترام در چه چیزی و در چه امری است. مسلمانها از این تعلیم الهی هم باید درس بگیرند. ماه حرام -که ماه محترم الهی است به تعبیر عارف بزرگ مرحوم حاج میرزاعلی آقای قاضی (رضوان‌الله‌تعالی‌علیه)- ماه‌هایی است که مسلمانها بایستی با توجّه بیشتر به خدای متعال و تعبّد بیشتر، خودشان را آماده‌ی ورود در میدانهای حسّاس و مهمّ زندگی کنند. آنچه امروز برای ملّت ایران -این ملّت بزرگ و سرافراز- مطرح است، همین است که در راه پرافتخاری که در پیش گرفته است با قدرت، با سرعت، با عزّت، با سربلندی پیش برود و حرکت کند.

 

 جلسه‌ی امروز ما یک جلسه‌ی ویژه‌ای است، یعنی گروه‌هایی از مردم عزیز ما از چهار گوشه‌ی کشور، از چند استان تشریف آورده‌اند و جمع شده‌اند؛ از جنوب شرق کشور تا شمال غرب کشور، اقوام مختلف، فارس، ترک، کُرد، بلوچ، در جمع امروز ما حضور دارند؛ این معنا دارد؛ معنایش این است که ایرانِ یکپارچه با اقوام مختلف و متعدّد، دارای یک هدفند؛ دارای یک مسیرند. بله، ممکن است زبانها مختلف باشد، مذاهب مختلف باشد امّا اهداف عالی این ملّت یکسان است؛ همه میخواهند ایران عزیز را به‌عنوان الگوی یک کشور اسلامی به دنیا معرّفی کنند. الگوی کشور اسلامی هم به معنای این نیست که در این کشور همه‌ی مردم فقط مشغول نماز و روزه و دعا و توسّلاتند؛ نه، اینها هست، اینها معنویّت است امّا در کنار این معنویّت، پیشرفت مادّی هست، رشد علمی هست، توسعه‌ی عدالت هست، کم شدن فاصله‌های طبقاتی هست، برداشته شدن نمونه‌ها و قلّه‌های اشرافی‌گری هست؛ خصوصیّت جامعه‌ی اسلامی اینها است. آن‌وقت در یک چنین جامعه‌ای، مردم خوشبختند، احساس امنیّت میکنند، احساس آرامش میکنند، به سمت اهداف عالیه‌ی خود پیش میروند، خدا را عبادت هم میکنند، پیشرفت دنیوی هم نصیب آنها میشود؛ ملّت ایران دنبال یک چنین جامعه‌ای است؛ همه این را میخواهند؛ شیعه و سنّی ندارد، کُرد و بلوچ و فارس و ترک ندارد، همه دنبال این هستند. خب، این میشود یک الگو؛ وقتی الگو شد، وقتی نمونه‌سازی شد، آن‌وقت ملّتهای دیگر مسلمان [هم‌] راه را پیدا میکنند.

 

 ما امروز مشکلمان این است؛ استکبار جهانی و استعمار، از یکی دو قرن پیش، مصلحت خود را در این دانست که بین ملّتهای مسلمان اختلاف بیندازد. مصلحت را در این دانست، چرا؟ چون در این صورت میتوانست ثروتهای اینها را غارت کند، اینها را از پیشرفتهایی که حقّ آنها بود باز بدارد؛ استثمار کند. قدرتهای جهانی به برکت علمی که پیدا کرده بودند و فنّاوری‌ای که پیدا کرده بودند و سلاحهایی که ساخته بودند، هدفشان را این قرار دادند و متأسّفانه تا حدود زیادی هم موفّق شدند. اینکه ما از اوّل انقلاب تا امروز دائم دستِ دوستی را به سمت ملّتهای مسلمان و به سمت دولتهای مسلمان دراز کردیم، دعوت کردیم به اتّحاد، به وحدت، به ایستادگی در مقابل توطئه‌های دشمن، به‌خاطر این است.

 

 وقتی‌که ملّت ایران توانست خود را به آن نقطه‌ای برساند که بتواند به‌عنوان یک ملّت مُسلمِ به معنای حقیقی کلمه خود را به دنیا نشان بدهد، این بزرگ‌ترین تبلیغ اسلام است؛ ملّتهای دیگر هم روانه‌ی همین طرف خواهند شد و تشکیل امّت بزرگ اسلامی که مایه‌ی عزّت و مایه‌ی ترویج اسلام در سراسر جهان است، اتّفاق خواهد افتاد؛ آن مدنیّت اسلامی که انتظارش را داریم که بتواند بر مدنیّت مادّی گمراه‌کننده و فاسد غربی غلبه پیدا کند، آن روز تحقّق پیدا خواهد کرد؛ مقدّمه‌اش اینجا است؛ مقدّمه‌اش این است که ما ملّت ایران بتوانیم به سمت الگو شدن پیش برویم. خب، همه باید همّت کنند؛ هم مسئولین باید همّت کنند، هم آحاد مردم باید همّت کنند. این قضیّه هم قضیّه‌ی یک‌سال و دوسال نیست، قضیّه‌ی بلندمدّت است؛ زمان میبرد؛ کمااینکه در تمدّن اسلامی [اگر] شما نگاه کنید، می‌بینید اوج تمدّن اسلامی در قرنهای چهارم و پنجم است که از لحاظ علمی سرآمد است و بزرگان علما، محقّقین، فلاسفه، دانشمندان مادّی در دنیای اسلام به وجود آمدند که دنیا را توانستند پیش ببرند که بسیاری از این پیشرفتهای امروزِ غربی‌ها مرهون آن حرکت است. خب، امروز البتّه سرعت ما بیشتر خواهد بود، ما سریع‌تر ان‌شاءالله به آن نتیجه خواهیم رسید، لکن بالاخره زمان‌بَر است.

 ما در این 37، 38 سالی که از اوّل انقلاب گذشته است، خوب پیش رفتیم. واقعاً اگر کسی با چشم انصاف نگاه کند، ایرانِ وابسته‌ی عقب‌افتاده‌ی گمنامِ ذلیل زیر دست و پای آمریکا و انگلیس، امروز جوری شده است که آمریکا و انگلیس و بقیّه می‌آیند صف میبندند برای اینکه امکانات موجود جمهوری اسلامی در منطقه را بلکه بتوانند بنحوی مصادره کنند، و نمیتوانند؛ یعنی این‌جور گسترش پیدا کرده است عزّت اسلامی و عزّت نظام اسلامی و ایران اسلامی که آنهایی که با چشم تحقیر نگاه میکردند به ملّتها و ازجمله به ملّت ایران -مثل دوران طاغوت- امروز مجبورند مثل یک هماورد قدرتمند با او مواجه بشوند. این پیشرفت عمومی ملّت است. در علم پیشرفت کردیم، در سیاست پیشرفت کردیم، در مسائل گوناگون مورد نظر اسلام پیشرفت کردیم. از لحاظ عدالت اجتماعی هم امروز با گذشته، زمین تا آسمان فرق کرده است؛ البتّه تا آن عدالت اسلامی خیلی فاصله داریم، تا عدالت مطلوب خیلی فاصله داریم. امروز متأسّفانه همچنان نشانه‌های اشرافی‌گری و تجمّلات و بعضی از انحرافات گوناگون در جامعه‌ی ما کم نیست امّا وقتی نسبت به قبل از انقلاب ملاحظه بکنیم -حالا شما جوانها که قبل از انقلاب را ندیدید؛ ما و آنهایی که دیدیم قبل از انقلاب را- پیشرفت ملّت ایران و کشور اسلامی نسبت به آن‌وقت، پیشرفت بسیار برجسته‌ای است.

 

 خب، حالا [اگر] ما بخواهیم به آن نقطه‌ی الگو برسیم، راه چیست؟ آنچه بنده در دو کلمه میخواهم عرض بکنم این است که راه، تکیه‌ی بر مقدورات و امکانات داخلی و ظرفیّتهای خود این ملّت است. ما خیلی ظرفیّت داریم. این ملّت ظرفیّتهای استفاده نشده زیاد دارد؛ اینکه ما در سیاستهای برنامه، رشد هشت درصدی را در نظر گرفتیم و گفتیم باید کشور در طول برنامه به رشد هشت درصدی برسد، به‌خاطر ظرفیّتهای بی‌شماری است که در داخل وجود دارد. اوّل [برنامه‌] بعضی میگفتند رشد هشت درصدی در زمینه‌ی مسائل اقتصادی ممکن نیست؛ بعد خود مسئولین آمدند به ما گفتند نخیر، همین که شما نوشتید درست است؛ رشد هشت درصدی امکان‌پذیر است؛ منتها خب کار لازم دارد، سیاست درست لازم دارد، راهبرد صحیح برنامه‌ریزی‌شده لازم دارد؛ با تنبلی و بیکارگی و اعتماد به دیگران نمیشود؛ باید با برنامه‌ریزی پیش رفت. این به‌خاطر ظرفیّت کشور است؛ ظرفیّت کشور خیلی بالا است. از جمعیّت حدود هشتاد میلیونیِ ما، بیش از سی درصدِ این جمعیّت عمرشان بین 20 سال تا 35 سال است؛ یعنی در عنفوان جوانی [هستند]؛ جوانی مظهر تحرّک است، مظهر نشاط است. ما این‌همه جوان در کشور داریم؛ در بین این جوانها، میلیون‌ها نفر تحصیل‌کرده و باسواد و متخصّص و دارای ابتکار وجود دارند. امکانات زیرساختی ما در طول این 37 سال امکانات بسیار فراوانی است؛ ما در زمینه‌های مختلف، زیرساخت‌های فوق‌العاده مؤثّر و کارآمدی را در کشور به وجود آورده‌ایم -ما که عرض میکنم یعنی مسئولین کشور به وجود آوردند؛ بنده که کاره‌ای نیستم- همه‌چیز آماده است برای حرکت کردن، پیشرفت کردن.

 

 خب، این پیشرفت هم بحمدالله انجام گرفته. شما مقایسه کنید سی سالِ بعد از انقلاب اسلامی را با سی سال بعضی از کشورهایی که نمیخواهم اسم بیاورم؛ سی سال در زیر نفوذ آمریکا زندگی کردند، حتّی از آمریکا پول نقد هم گرفتند یعنی سالانه فلان مقدار -چند صد میلیون یا چند میلیارد دلار- از آمریکا پول هم میگرفتند؛ نتیجه چه شد؟ بعد از سی سال آمار دادند، معلوم شد که در شهر پایتختشان دو میلیون آدم بی‌خانمانِ قبرستان‌نشین وجود دارد. نتیجه‌ی نفوذ آمریکا بر یک کشور و تسلّط آمریکا بر یک کشور، این است. خب، بنابراین آنچه مهم است، تکیه‌ی به ظرفیّت داخلی است.

 

 گاهی دشمنان موانعی ایجاد میکنند. بله، عاقلانه است که انسان برود با تدبیر، این موانع را برطرف کند، امّا به دشمن اطمینان نمیشود کرد؛ یک نمونه‌اش همین مذاکرات هسته‌ای و برجام است که امروز مسئولین دستگاه دیپلماسی خود ما و همان کسانی که در این مذاکرات از اوّل تا آخر حضور داشتند، همینها دارند میگویند آمریکا نقض عهد کرده است، آمریکا زیر ظاهر آرام و زبان چرب و نرم مسئولانش و وزیر خارجه‌اش و دیگران، از پشت دارد تخریب میکند، مانع ارتباطات اقتصادی کشور با کشورهای دیگر دنیا است؛ این را مسئولین خود برجام دارند میگویند. این حرفی است که بنده البتّه از یک سال پیش و یک‌سال‌ونیم پیش، مرتّب تکرار کردم که به آمریکایی‌ها نمیشود اعتماد کرد -بعضی‌ها سختشان بود قبول کنند- امّا امروز خود مسئولین ما [میگویند]. همین هفته‌ی گذشته، مسئولین محترم مذاکره[کننده‌ی‌] ما با طرفهایشان در اروپا جلسه داشتند؛ همین حرفها را مسئولین ما به آنها گفتند و آنها جواب نداشتند؛ گفتند شما این نقض عهد را کردید، این تخلّف را کردید، این کاری را که باید انجام میدادید انجام ندادید، از پشت سر این‌جور تخریب کردید، آنها هم جوابی نداشتند بدهند؛ شش ماه هم از امضای برجام میگذرد، هیچ تأثیر محسوس و ملموسی هم در وضع معیشت مردم به وجود نیامده است؛ [درحالی‌که] خب، برجام اصلاً برای برداشتن تحریمها بود؛ برای اینکه تحریمهای ظالمانه برداشته بشود. مگر غیر از این است؟ خب برداشته نشده؛ حالا میگویند بتدریج، یواش یواش دارد درست میشود! مگر بحث سرِ یواش یواش بود؟ آن روز مسئولین، هم به ما میگفتند، هم به مردم میگفتند که در این مذاکرات، قرار بر این است که وقتی ایران تعهّدات خود را انجام میدهد، یکباره همه‌ی تحریمها برداشته بشود؛ یعنی این مانعی که آمریکا سر راه ملّت ایران ظالمانه و خباثت‌آمیز به وجود آورده بود، برداشته بشود؛ خب حالا شش ماه از این موعد گذشته است، برداشته نشده؛ شش ماه برای یک مملکت هشتاد میلیونی زمان کمی است؟ در این شش ماه دولت محترم کم میتوانست کار بکند اگر چنانچه این خباثت آمریکایی‌ها نبود؟ این برجام شد برای ما یک نمونه، یک تجربه. بنده سال گذشته در سخنرانی عمومی -یا سال گذشته بود یا یک‌سال‌ونیم پیش بود؛ درست یادم نیست تاریخش-(3) گفتم برجام و این مذاکرات هسته‌ای، برای ما یک نمونه خواهد بود؛ ببینیم آمریکایی‌ها چه‌کار میکنند؛ اینها که حالا با زبان چرب و نرم می‌آیند، گاهی نامه مینویسند، اظهار ارادت میکنند، اظهار همراهی میکنند، در جلسات مشورتی و مذاکرات که می‌نشینند، با زبان چرب و نرم با مسئولین ایرانی صحبت میکنند، خیلی خب ببینیم در عمل چه‌کار میکنند. حالا معلوم شد در عمل چه‌کار میکنند! در ظاهر وعده میدهند، با زبان چرب و نرم حرف میزنند امّا در عمل توطئه میکنند، تخریب میکنند، مانع از پیشرفت کارها میشوند؛ این شد آمریکا؛ این شد تجربه. حالا آمریکایی‌ها میگویند بیایید درباره‌ی مسائل منطقه با شما صحبت کنیم! خب، این تجربه به ما میگوید این کار برای ما سمّ مهلک است.

 

 


  

 

 این تجربه به ما نشان داد که ما در هیچ مسئله‌ای نمیتوانیم [با او] مثل یک طرف مورد اعتماد بنشینیم صحبت کنیم. انسان گاهی با دشمن هم حرف میزند امّا دشمنی که به حرف خودش پایبند باشد و انسان بتواند اعتماد کند که او به هر دلیلی زیر قول خود و زیر تعهّدات خود نخواهد زد. با این دشمن میشود حرف هم زد، بله؛ امّا وقتی ثابت شد که دشمن، دشمن نابکار است، دشمنی است که در عمل، از نقض عهد هیچ ابائی ندارد و نقض عهد میکند، بعد هم وقتی میگوییم آقا چرا [نقض عهد] کردی، باز لبخند میزند، باز زبان چرب و نرم را باز میکند و یک جوری توجیه میکند، با این [دشمن‌] نمیشود وارد مذاکره شد. اینکه بنده سالها است دائم تکرار میکنم که با آمریکا مذاکره نمیکنیم علّتش این است. این نشان‌دهنده‌ی این است که [مشکلات‌] ما در این مسئله، در مسائل مربوط به منطقه، در مسائل گوناگونی که داریم، در مشکلاتی که با آمریکا و امثال آمریکا داریم، با مذاکره حل نمیشود؛ ما یک راهی باید خودمان انتخاب بکنیم، آن راهمان را برویم؛ بگذارید دشمن دنبال شما بدود، بگذارید دشمن دنبال شما بدود. مسئولین سیاسی و دیپلماسی ما صریحاً میگویند که آمریکایی‌ها میخواهند همه چیز را بگیرند، [امّا] هیچ‌چیز ندهند! [اگر] یک قدم شما عقب رفتی، یک قدم جلو می‌آیند. اینکه ما مدام میگوییم مذاکره نمیکنیم، [ولی‌] بعضی‌ها میگویند آقا مذاکره که اشکالی ندارد، اشکال مذاکره این است: شما را از راه صحیح خودت منحرف میکند، امتیاز را از شما میگیرد -وقتی مذاکره کردید یعنی یک امتیازی بدهید، یک امتیاز بگیرید دیگر؛ معنای مذاکره این است دیگر؛ مذاکره، نشستن و گعده کردن و حرف زدن و گفت و شنود و خنده و شوخی که نیست، مذاکره یعنی یک چیزی بده، یک چیزی بگیر- و آنچه را باید بدهی از شما میگیرد، [امّا] آنچه را باید بدهد، به شما نمیدهد؛ زورگویی میکند؛ خب مستکبر یعنی همین، استکبار جهانی یعنی همین، یعنی زورگویی‌کردن، خودش را برتر دانستن، پایبند به حرف خود نبودن، خود را متعهّد ندانستن؛ این معنای استکبار است، وعده‌هایش را تخلّف میکند. خب امام بزرگوار ما فرمود: آمریکا شیطان بزرگ است؛ واقعاً این تعبیر، تعبیر فوق‌العاده‌ای است. خدای متعال از قول شیطان نقل میکند که شیطان در قیامت به کسانی که از او متابعت کرده‌اند میگوید: اِنَّ اللهَ وَعَدَکُم وَعدَ الحَقِّ وَ وَعَدتُکُم فَاَخلَفتُکُم؛(4) شیطان به پیروان خودش میگوید خدا وعده‌ی روراست درست به شما داده بود، شماها از وعده‌ی خدا پیروی نکردید، پابند نماندید؛ من وعده‌ی دروغی به شما دادم، شما دنبال من راه افتادید! من تخلّف وعده کردم، من وعده دادم به شما و تخلّف کردم؛ شیطان پیروان خودش را این‌جور در قیامت ملامت میکند. بعد هم خدای متعال میفرماید از قول شیطان که به آنها میگوید که «فَلا تَلومونی وَلوموا اَنفُسَکُم»، من را ملامت نکنید، خودتان را ملامت کنید. این عیناً امروز منطبق است با آمریکا. حالا شیطان در قیامت این حرف را میزند، آمریکایی‌ها امروز در دنیا این حرف را میزنند؛ وعده میدهند، عمل نمیکنند، تخلّف میکنند. امتیاز نقد را میگیرند، امتیاز نسیه را نمیدهند؛ وضع آمریکا این است. خب، پس به دیگران نباید اعتماد کرد.

 

 این حرفهایی که زده میشود در مورد مسائل کلان کشور و سیاستهای کلان کشور را جوانهای عزیز ما بنشینند رویش فکر کنند؛ اینها ناشی از تجربه است، ناشی از شناختن دشمن و شناختن وضع است. این حرفِ همین‌جوری نیست که انسان یک چیزی بگوید تا یکی هم بیاید آن طرف یک جوابی بدهد «که نخیر این‌جوری نیست»؛ نه، اینها را جوانهای عزیز [دقّت کنند]. خوشبختانه ما جوانهای باهوش و بااستعداد در کشور خیلی داریم؛ بنشینند تحلیل کنند، آن‌وقت راه مشخّص خواهد شد.

 

 راه چیست؟ راه همانی [است] که عرض کردیم: تکیه‌ی به استعداد درونی، تکیه‌ی به ظرفیّتهای داخلی کشور، تکیه‌ی به همین جوانها، تکیه‌ی به ابتکاری که جوانها میزنند، کاری که دنبال میکنند، دانشی که تحصیل میکنند، دانش تحصیل‌کرده‌ای که تبدیل به فنّاوری میکنند. ما ظرفیّتهایمان زیاد است. آمارها [نشان میدهد] -البتّه این آمار مال چند سال قبل است- ما چند صد هزار واحد تولیدی کوچک داریم؛ خیلی مهم است! من بارها در سخنرانی‌ها تکرار کرده‌ام، مسئولین عزیز کشور در زمینه‌ی مسائل اقتصادی بپردازند به واحدهای تولیدی کوچک و متوسّط. ما چند صد هزار از این واحدها در کشور داریم. اینها را احیا بکنند، اشتغال به وجود می‌آید، ابتکار به وجود می‌آید.

 

 ما تکیه میکنیم بر روی اقتصاد دانش‌بنیان؛ همین کارهای مهمّی که حالا البتّه خوشبختانه چند سالی است در کشور شروع شده است لکن باید توسعه پیدا کند. تکیه میکنیم روی تولید داخلی. بنده این‌همه تکیه کرده‌ام بر روی مصرف تولیدات داخلی. الان هم دارم به شما میگویم، به مردم عزیز کشورمان میگویم، بروید سراغ مصرف تولید داخلی، کارگر ایرانی را ترویج کنید، کار ایرانی را ترویج کنید. متأسّفانه واقعیّت قضیّه این‌جور نیست. در بخشهای مختلف -فرض کنید در وسائل زندگی منزل- کارخانه‌های داخلی مشغول کارند، جنس مرغوب و خوب و برابر با جنس خارجی، گاهی هم بهتر از جنس خارجی، تولید میکنند امّا بازار که شما میروید، می‌بینید همه‌اش جنس خارجی است؛ چرا؟ اینها از کجا می‌آید؟ تأکید بنده بر روی اینکه جلوگیری از واردات محصولاتی که مشابه داخلی دارد، به‌خاطر این است؛ راه این است.

 

 [در موضوع‌] قاچاق، بنده به مسئولین گفته‌ام که آقاجان! وقتی شما آن باند قاچاقچی را پیدا میکنید و آن جنس کلان قاچاق را که چند هزار تُن وزن آن است، وارد کشور میکنید، این جنس را جلوی چشم همه آتش بزنید؛ ضربه بزنید به قاچاقچی، به جنس دارای مشابه داخلی. خب معلوم است وقتی‌که جنس خارجی وارد شد -چه از مبادی ورودی قانونی مثل گمرک و امثال اینها، چه از مبادی قاچاق که متأسّفانه خیلی هم زیاد است- تولید داخلی میخوابد. وقتی تولید داخلی خوابید، همین وضعی پیش می‌آید که امروز هست: جوان ما بیکار میشود، اشتغال ما کم میشود، رکود بر کشور حاکم میشود، وضع زندگی و معیشت مردم دشوار میشود. اینها را که دیگر از طریق ارتباط با آمریکا و با اروپا نمیشود حل کرد، اینها را خودمان باید حل بکنیم. اینها کارهایی است که به عهده‌ی خود ما است؛ راه این است.

 کشور ظرفیّتهای زیادی دارد، [ظرفیّت‌] ابتکار زیادی دارد، این کشور هشتاد میلیونی -که البتّه جمعیّت آن میتواند به 150 میلیون هم برسد و ان‌شاءالله مسئولین همان‌طور که بارها تکرار کرده‌ایم، کمک کنند که این تکثیر جمعیّت جوان که امروز خوشبختانه وجود دارد از بین نرود؛ نسل را متوقّف نکنند؛ جمعیّت کشور را بتدریج در طول سالها به پیری منتهی نکنند- این جمعیّت، این کشور، با این ظرفیّت، با این امکانات چهارفصلی که کشور ما دارد، میتواند از لحاظ مادّی پیشرفت کند، مشکلات معیشت مردم برطرف بشود؛ راهش این است.

 بنده به مسائل معیشت مردم خیلی فکر میکنم، خیلی دغدغه‌مندم نسبت به مسئله‌ی معیشت مردم امّا هرچه فکر میکنم، هرچه با کارشناس‌ها و آدمهای وارد و مطّلع مشورت میکنم، میبینم جز این راهی وجود ندارد که ما قاطعاً تکیه کنیم به مسائل داخلی. اینکه تجّار خارجی بیایند و بروند و هیچ آبی هم از اینها گرم نشود -که تا حالا [هم‌] نشده- [چه فایده دارد]؟ الان حدود یک‌سال است مدام می‌آیند و میروند؛ کاری هم نکرده‌اند. اگر هم بخواهند کاری کنند، تصرّف بازار ایران است که درست به ضرر ما است. فایده‌ی آمد و رفت این هیئتها باید سرمایه‌گذاری باشد، باید ایجاد تولید باشد، باید در جاهایی که احتیاج داریم به فنّاوری جدید، [آوردن‌] فنّاوری جدید باشد؛ اینها باید باشد؛ اینها نیست یا کم است. این چیزها را بایستی مسئولین محترم رعایت کنند، دنبال کنند. اینکه ما گفتیم اقدام و عمل، البتّه حالا مشغولند، باید ان‌شاءالله نتیجه‌ی کار محسوس بشود، ملموس بشود که مردم حس کنند، لمس کنند؛ راه این است.

 حالا البتّه در زمینه‌ی مسائل فرهنگی و مسائل معنوی حرف خیلی زیاد است، ما آنها را نمیخواهیم وارد بشویم، نمیخواهیم بحث بکنیم؛ بحثش در جای خود. بحث مسائل اقتصادی و مسائل معیشتی اینها است. اگر بخواهیم معیشت مردم اصلاح بشود، مشکلاتی که دارند، طبقاتی که وجود دارند، باید به این کارها توجّه بکنیم.

 

 یکی از مهم‌ترین مسائل، جلوگیری از فساد داخلی است. این کاری که حالا مطرح شده و گفته شده است و مسئولین هم بحمدالله صریحاً اعلان کرده‌اند که جلوی این فسادها و این زیاده‌خواهی‌ها و زیاده‌خوری‌ها و این حقوقهای گزاف را میگیرند -که در بعضی‌جاها هم بحمدالله شد؛ در بعضی از بخشها و سازمانها که به ما گزارش دادند، این اقدام تحقّق پیدا کرد، عملی شد- بایستی فراگیر بشود، باید دنبال بشود، باید رها نشود این کار، جلوی فساد باید گرفته بشود.

 

 جلوی اشرافی‌گری باید گرفته بشود؛ اشرافی‌گری بلای کشور است. وقتی اشرافی‌گری در قلّه‌های جامعه به‌وجود آمد، سرریز خواهد شد به بدنه؛ [آن‌وقت‌] شما می‌بینید فلان خانواده‌ای که وضع معیشتی خوبی هم ندارد، وقتی میخواهد پسرش را داماد کند یا دخترش را عروس کند یا فرض کنید مهمانی بگیرد، مجبور است به سبک اشرافی حرکت بکند. وقتی اشرافی‌گری فرهنگ شد، میشود این. جلوی اشرافی‌گری باید گرفته بشود. رفتار مسئولین، گفتار مسئولین، تعالیمی که میدهند، باید ضدّ این جهت اشرافی‌گری باشد؛ کمااینکه اسلام این‌جوری است.

 

 این راجع به مسائل کشور که حرفهای بنده اینها است. درباره‌ی مسائل اقتصادی آن حرفی که بنده دارم، که دائماً اینها را، هم به مردم عرض کردیم، هم به مسئولین عرض کردیم، اینها است؛ ما میگوییم به خود تکیه کنیم، نیروی خودمان را شناسایی کنیم؛ دردهای کشور شناخته شده، درمان هم شناخته شده؛ برای این درمان برنامه‌ریزی کنیم و پیش برویم.

 

 [درباره‌ی‌] مسائل منطقه. منطقه هم، امروز منطقه‌ی پُرغوغایی شده است؛ اینجا هم وقتی نگاه میکنیم، باز پای آمریکا در میان است. بله، اینکه دولت سعودی علناً با رژیم صهیونیستی بنا کند به مُغازِله کردن و رفت‌وآمد را علنی بکند، خنجری است بر پُشت امّت اسلامی. شکّی نیست که این کاری که سعودی‌ها کردند -ارتباطات آشکار با رژیم صهیونیستی- این واقعاً خنجری است که از پشت بر امّت اسلامی وارد شد؛ خیانت بزرگی کردند، اینها گناهکارند، لکن اینجا هم دست آمریکا در میان است. دولت سعودی چون تابع آمریکا است، چون مسخّر آمریکا است، چون چشمش به دهان آمریکا است، این غلط بزرگ را انجام داد؛ اینجا هم پای آمریکا در میان است.

 

 یا اگر شما می‌بینید که یمن قریب یک‌سال‌ونیم است که دارد بمباران میشود؛ شوخی است؟ یک کشور را، آن هم نه مراکز نظامی‌اش را، [بلکه‌] بازارها را، بیمارستان‌ها را، خانه‌های مردم را، اجتماعات را، میدانها را، مدارس را، بیایند همین‌طور بمباران کنند! این چیز کوچکی نیست؛ این خیلی جرم بزرگی است. نه ماه رمضان بفهمند، نه ماه حرام بفهمند، نه ملاحظه‌ی کودک بکنند، این‌همه کودک‌کشی بکنند، خب این هم جرم بزرگی است که متأسّفانه دولت سعودی مرتکب این جرم هم شده؛ امّا این هم با پشتوانه‌ی آمریکا است، با چراغ سبز آمریکا است، با هواپیمای آمریکایی است، با سلاح و مهمّاتی است که از آمریکا وارد شده است؛ آنها هستند که همه‌ی امکانات را فراهم میکنند. حتّی وقتی سازمان ملل میخواهد در این زمینه حرفی بزند -حالا بعد از عمری، یک حرف حقّی میخواهد بزند و محکوم بکند- دهنش را میبندند با پول، با تهدید، با فشار؛ که این دبیرکلّ بدبختِ روسیاهِ سازمان ملل، آمد اعتراف کرد و گفت فشار آوردند به من! خب فشار آوردند، نمیتوانی، برو کنار! چرا می‌ایستی و خیانت میکنی به بشریّت؟ این خیانت به بشریّت است. اینجا هم پای آمریکا است.

 در قضیّه‌ی بحرین که یک لشکر بیگانه از یک کشوری می‌آیند داخل بحرین برای اینکه به مردم بحرین فشار وارد کنند؛ اینجا هم باز چراغ سبز آمریکا است. خب حالا آن دولت سعودی، دولتی است که دست بچّه‌ها دارد میگردد، بچّه‌های نابِخرد واقعاً، دست آنها است، امّا آن‌چیزی که انسان با تحلیل مسائل، با مشاهده‌ی مسائل میفهمد، حقیقتاً همین است که این دست آمریکا است، پشتیبانی آمریکا است.

 این گروه‌های تکفیری هم همین‌جور [هستند]. حالا الان ادّعا میکنند که علیه گروه‌های تکفیری ائتلاف تشکیل داده‌اند -البتّه الان هم علیه آنها کار درستی انجام نمیدهند؛ یک جاهایی حتّی طبق گزارشهایی که به ما میرسد کمک هم میکنند- امّا تولید این گروه‌ها باز برمیگردد به آمریکا که بعضی از مسئولین آمریکایی اعتراف کردند این معنا را؛ اعتراف کردند و گفتند داعش را ما کمک کردیم که بیایند، هم داخل امّت اسلامی اختلاف بیندازند، هم اسلام اموی و مروانی را ترویج کنند. این اسلام وهّابی و تکفیری همان اسلام اموی است، اسلام مروانی است، اسلامی است که با اسلام حقیقی فرسنگها فاصله دارد؛ بدنام کردند اسلام را. البتّه حالا دامن خودشان را هم گرفته است. معروف است در فارسی که «هر که باد بکارد، طوفان درو خواهد کرد»، حالا یواش‌یواش دارند طوفان را درو میکنند. امّا تقصیر آنها است و آنها بودند که این کار را کردند.

 

 در قضایای دیگر هم همین‌جور [است‌]. آمریکایی‌ها ادّعا میکنند که میخواهند مشکلات منطقه را حل بکنند، امّا درواقع عکس این است؛ خودشان به وجود آورنده‌ی مشکلات یا تشدیدکننده‌ی این مشکلاتند؛ مانع حلّ مشکلاتند. [اگر] دست خود ملّتهای منطقه باشد حل خواهند کرد مسائل را. ما باز هم دعوت میکنیم دولتهای اسلامی را، این دولتهای عربی که اطراف ما هستند، اینها باید بدانند آمریکا قابل اعتماد نیست، آمریکا به اینها به چشم ابزار نگاه میکند؛ ابزار حفظ رژیم صهیونیستی و حفظ خوی و منافع استکباری خود آمریکا در منطقه. آمریکا درواقع اصلاً هیچ علاقه‌ای به اینها ندارد؛ از پولشان استفاده میکند، از نیروی اینها برای مقاصد خودش استفاده میکند؛ برای اینکه یک حفاظی درست کند، رژیم صهیونیستی را حفظ کند و اهداف استکباری خودش را در منطقه نگه بدارد و حفظ کند. این کاری است که اینها دارند میکنند.

 

 در مسائل منطقه هم به نظر ما راه‌حل عبارت است از اتّحاد ملّتهای مسلمان، اتّحاد دولتهای مسلمان و ایستادگی در مقابل هدفهای استکباری و اهداف آمریکا و بعضی از دولتهای اروپایی. بعضی دولتهای اروپایی هم خودشان را خراب کردند به‌خاطر تبعیّت از آمریکا و خودشان را از چشم مردم منطقه انداختند. خب، بعضی از دولتهای اروپایی یک احترامی حتّی در چشم مردم ما -مردم ایران- داشتند امّا اینها خودشان را مفتضح کردند با پیروی از آمریکا. [باید] اهداف اینها شناخته بشود و در مقابله‌ی با اهداف اینها حرکت بشود. ملّتها میتوانند، و ملّت ما [هم‌] البتّه ایستاده است.

 

 این را هم به شما عرض بکنم: با همه‌ی این نقلها و با همه‌ی این تفاصیل، آمریکا در منطقه روزبه‌روز رو به ضعف بیشتر است. نقشه‌هایش افشا شده است و معلوم است که دنبال چه کاری است: در کشورهای مختلف میخواهد دخالت کند. این‌جور هم نیست که فقط با ما دشمن باشد و با دیگران دوست باشد؛ نه، شما ملاحظه کردید در کشور ترکیه؛ [البتّه‌] هنوز به نظر ما اثبات نشده است، امّا اتّهام قوی وجود دارد که این کودتایی که در ترکیه رخ داد، با تدبیر و تهیّه‌ی آمریکایی‌ها بود. اگر ثابت بشود، رسواییِ بزرگی برای آمریکا است. ترکیه کشوری بود که روابط خوبی با آمریکا داشت و میگفت متّحد منطقه‌ایِ آمریکا است؛ [امّا] حتّی با ترکیه هم حاضر نیستند [بسازند]؛ چون یک گرایش اسلامی آنجا وجود دارد؛ با اسلام مخالفند، با گرایش اسلامی مخالفند، لذا آنجا هم حتّی کودتا راه می‌اندازند، البتّه سرکوب شد، مغلوب شدند و در چشم مردم ترکیه هم منفور شدند؛ در جاهای دیگر هم همین‌جور است؛ هم در عراق، هم در سوریه، هم در مناطق گوناگون دیگر بحمدالله روزبه‌روز رو به ضعفند.

 

 اگر ما ملّت ایران به وعده‌ای که خدای متعال داده است خوش‌بین باشیم و مقدّمات آن وعده را فراهم بکنیم، مشکلات برطرف خواهد شد. خدا فرموده است: اِن تَنصُرُوا اللهَ یَنصُرکُم؛(5) اگر شما دین خدا را نصرت کنید و انگیزه‌های الهی را تقویت کنید و نصرت کنید، قطعاً خدای متعال شما را نصرت خواهد کرد؛ کسی را هم که خدای متعال نصرت بکند، هیچ موجودی در عالم نمیتواند او را تضعیف بکند؛ روزبه‌روز قوی‌تر خواهد شد و پیروزتر خواهد شد. امیدواریم خدای متعال ملّت ایران را در همه‌ی میدانها -میدانهای امنیّتی، اقتصادی، نظامی، سیاسی، فرهنگی و علمی- ان‌شاءالله پیروز کند و شما ملّت عزیز را هر روز از روز قبل خوشبخت‌تر و پیروزتر قرار بدهد.

والسّلام‌ علیکم‌ و رحمةالله و برکاته

 


  
اما روزنامه مردم سالاری در تیتر یک امروز خود با درج عنوانی عجیب این سخنان را به مقام معظم رهبری نسبت داده و طوری وانمود کرده که برداشته شدن یک‌باره تحریم‌ها از مطالبات فعلی رهبر انقلاب است.
گروه سیاسی-رجانیوز: روز گذشته رهبر معظم انقلاب در دیدار با اقشار مختلف مردم به  سخنان مسئولان کشور پیش از توافق هسته‌ای اشاره کرده و گفتند: برجام اصلاً برای برداشتن تحریمها بود؛ برای اینکه تحریمهای ظالمانه برداشته بشود. مگر غیر از این است؟ خب برداشته نشده؛ حالا میگویند بتدریج، یواش یواش دارد درست میشود! مگر بحث سرِ یواش یواش بود؟ آن روز مسئولین، هم به ما میگفتند، هم به مردم میگفتند که در این مذاکرات، قرار بر این است که وقتی ایران تعهّدات خود را انجام میدهد، یکباره همه‌ی تحریمها برداشته بشود؛ یعنی این مانعی که آمریکا سر راه ملّت ایران ظالمانه و خباثت‌آمیز به وجود آورده بود، برداشته بشود؛ خب حالا شش ماه از این موعد گذشته است، برداشته نشده؛ شش ماه برای یک مملکت هشتاد میلیونی زمان کمی است؟ 
 
 
اما روزنامه مردم سالاری  در تیتر یک امروز خود با درج عنوانی عجیب این سخنان را به مقام معظم رهبری نسبت داده  و طوری وانمود کرده  که برداشته شدن یک‌باره تحریم‌ها از مطالبات فعلی رهبر انقلاب است.
 
 
 
 
گفتنی است مردم‌سالاری روزنامه  رسمی حزب اصلاح‌طلب مردم سالاری است و مدیر مسئولی آن را مصطفی کواکبیان نماینده فعلی مردم تهران در مجلس شورای اسلامی و عضو لیست امید بر عهده دارد.
 

 


  

agha2

اثری از میثم محمد حسنی

منبع:دوئل


  

لزوما هر کاری از طریق سیستم بانکی صورت نمی‌گیرد و ما در سال‌های قبل مثلا اگر برای آقای ایکس پولی ارسال می‌کردیم فکر می‌کردید به صورت بانکی بوده است. برخی افراد در لیست تحریم شورای امنیت هستند و همه کشورها ملزم به رعایت هستند

لزوما هر کاری از طریق سیستم بانکی صورت نمی‌گیرد و ما در سال‌های قبل مثلا اگر برای آقای ایکس پولی ارسال می‌کردیم فکر می‌کردید به صورت بانکی بوده است. برخی افراد در لیست تحریم شورای امنیت هستند و همه کشورها ملزم به رعایت هستند

گروه اقتصاد – رجانیوز: صحبت های عراقچی در برنامه گفتگوی ویژه خبری در خصوص تحریم بانکی و پذیرش شروط FATF توسط بانک مرکزی دولت یازدهم بگونه ای بوده که فقط دو برداشت را می توان بر آن در نظر گرفت و آن اینکه یا وی از اطلاعات بسیار کمی در خصوص تحریم های بانکی برخوردار است و یا اینکه مخاطبین خود را ساده و کم اطلاع فرض نموده است و با یک تناقض آشکار در ابتدا منکر عدم حمایت ایران از محورهای مقاومت در منطقه پس از پذیرش شروط FATF شد و در ادامه این شروط را صرفا در حمایت ایران در محورهای مقاومت در منطقه خلاصه نموده است.

به گزارش رجانیوز؛  رئیس ستاد پیگیری اجرای برجام در برنامه گفتگوی ویژه خبری 21 تیرماه با بیان اینکه مذاکرات با FATF تا 18 ماه دیگر ادامه خواهد داشت که در زمینه گروه‌های تروریستی و مقابله با آنها به تفاهم برسیم، عنوان کرد:

در قانونی که مجلس در خصوص مبارزه با منابع مالی تروریسم تصویب کرده، تبصره‌ای وجود دارد که ما برخی از گروه‌ها جزو گروه‌های تروریستی نمی‌دانیم و آنچه که وزیر اقتصاد FATF بیان کرده و نامه‌ای که به آنها داده، عنوان شده که همکاری با FATF طبق قانون اساسی کشور است.
امنیت و منافع ملی خود را قربانی هیچ چیزی نخواهیم کرد. اولویت‌ها و خط و قرمز‌های ما مشخص است و ما با کسی تعارف و شوخی نداریم، حزب‌الله را قربانی هیچ چیز نمی‌کنیم چه برسد به قوانین FATF که ارزشی در این زمینه ندارد.
البته فکر می‌کنیم می‌شود مدیریت کرد. خیلی از کشورهای دیگر هم سر تعریف تروریسم با FATF مشکل دارند و تنها ما نیستیم. این را مشکل حادی نمی‌بینیم، اگر مشکلی هم باشد اولویت‌های جمهوری اسلامی ایران در خصوص حمایت از محور مقاومت تغییرناپذیر است.
لزوما هر کاری از طریق سیستم بانکی صورت نمی‌گیرد و ما در سال‌های قبل مثلا اگر برای آقای ایکس پولی ارسال می‌کردیم فکر می‌کردید به صورت بانکی بوده است. برخی افراد در لیست تحریم شورای امنیت هستند و همه کشورها ملزم به رعایت هستند. ما هیچگاه به این لیست‌ها مقید نبودیم، ولی دلیلی نمی‌شود که بانک‌های خودمان را به دست خودمان گیر بیندازیم. وقتی راه‌های دیگری هم برای ارسال پول وجود دارد،‌دلیلی برای این کار وجود ندارد.


این صحبت های معاون ظریف از چند منظر قابل نقد می باشد که در ادامه به دو منظر آن اشاره خواهد گردید.

1- وارد شدن به بازی FATF  که آمریکایی ها آغازگر آن بودند به این معناست که ایران شرایط FATF  را می پذیرد و عملا نظارت و کنترل سیستم مالی خود را در اختیار این نهاد قرار می دهد. مساله زمانی پیچیده می شود که به توصیه های گروه اقدام مالی به کشورها مبنی بر استانداردسازی مبارزه با پولشویی رجوع می کنیم.

 توصیه 7 گروه اقدام مالی هر چند یک توصیه عام برای کشورهاست اما اگر دولت ایران بخواهد آن را به اجرا بگذارد صراحتا متوجه ایجاد محدودیت برای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی است. در توصیه 7 گروه اقدام مالی FATF آمده است:

«در اجرای قطعنامه های شورای امنیت سازمان ملل متحد در ارتباط با جلوگیری، سرکوب و توقف اشاعه سلاحهای کشتار جمعی و تأمین مالی آن، کشورها باید تحریمهای مالی هدفمند را به اجرا گذارند. قطعنامه های یاد شده، کشورها را ملزم میکنند برای اطمینان از این که هیچگونه وجه یا دارایی دیگری، به طور مستقیم یا غیرمستقیم، در اختیار شخص یا نهادی قرار نگیرد که توسط یا به موجب اختیارات شورای امنیت سازمان ملل متحد ـ تحت فصل هفتم منشور ملل متحد ــ معین شده اند و یا اشخاص مزبور از آن وجوه یا داراییها بهرهمند نشوند، بدون تاخیر، وجوه و داراییهای آنها را مسدود کنند.»
 

 سپاه پاسداران انقلاب اسلامی (از جمله نیروی قدس و فرمانده آن حاج قاسم سلیمانی) و برخی از شخصیت های حقیقی و حقوقی وابسته به آن مانند قرارگاه خاتم الانبیا از جمله نهادهایی هستند که در قطعنامه های شورای امنیت از جمله قطعنامه 2231 که توافق برجام را برای ایران الزام آور نمود، به دلیل ارتباط با موضوع موشکی و مقاومت مورد تحریم قرار گرفتند.

بنا بر توصیه FATF یکی از راه هایی که به تغییر جایگاه ایران در لیست این گروه منجر می شود ایجاد محدودیت برای سپاه پاسداران است.

پس برخلاف صحبت های عراقچی، این شروط صرفا به حمایت ایران از مقاومت خلاصه نمی گردد، بلکه تمامی فعالیت های سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را در بر می گیرد. از فعالیت هایی که سپاه پاسداران در حوزه خودکفایی صنعتی در قرارگاه سازندگی خاتم الانبیاء انجام می دهد تا فعالیت های نظامی و مراوده با ارگان های مختلف علی الخصوص وزارت دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح.

بخش عمده تولیداتی که صنایع دفاعی در کشور دارند، پیرو سفارشات سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به آن صنایع است. حیات صنایع دفاعی کشور پیرو سفارشاتی که از سپاه پاسداران و ارتش می گیرند، وابسته است که میزان تراکنش مالی آن در سال چندین هزار میلیارد تومان می شود. آیا آقای عراقچی می خواهد با پذیرش شروط FATF این مراوادت پولی را از طریق جابه جایی با گونی انجام دهد؟ فرای مسائل امنیتی و حفاظتی موجود، آیا پذیرش حق دخالت و نظارت کشورهای گروه G7 که بنیانگذار این کار گروه مالی بوده اند، برابر با اجازه دادن کشورهای متخاصمی همچون امریکا به دخالت در امور داخلی کشور و مخالف عزت و اقتدار ایران اسلامی نیست؟

2- عراقچی در ابتدای صحبت های خود مدعی شده که طیب نیا در نامه ای که به این کارگروه مالی ارسال کرده، آورده است که همکاری با FATF طبق قانون اساسی کشور است و این از سوی FATF پذیرفته شده است.

اگر مطابق این ادعا FATF تعریف ما را از تروریسم و پول شویی را پذیرفته است، چه نیازی بوده که تا کنون ما را در لیست سیاه غیر همکار خود قرار دهد؟ تعریف ما از تروریسم و پول شویی که مربوط به امروز نیست که FATF آن را بپذیرد چرا که طبق صحبت های عراقچی در این گفتگو لایحه قانون مبارزه با پولشویی و قانون مبارزه با منابع مالی تروریسم در دولت قبلی به مجلس ارائه شده و به تصویب رسیده است و زمان قرار گرفتن ایران در لیست سیاه نیز در همان دولت قبلی بوده است. اگر این تعاریف مورد پذیرش این کارگروه مالی می بود، از همان ابتدا نمی بایست در لیست سیاه آن قرار بگیریم. تعاریف جمهوی اسلامی و مواضع FATF که تغییری نکرده است، پس چه رویکرد اجرایی در دولت یازدهم منجر به خارج شدن ایران از این لیست سیاه است؟ اگر در دولت قبل، ایران عضو این کارگروه شد، بخاطر تناقض در تعاریف هیچگاه شروط آن به اجرا در نیامد و به همین علت ایران در لیست سیاه قرار گرفت و تنها تعهد  به اجرای توصیه 7 گروه اقدام مالی از سوی دولت یازدهم موجب تغییر رویکرد FATF خواهد گردید.

به نظر می رسد صحبت های  معاون وزیر خارجه با تمامی تلاش های خود برای پنهان کردن واقعیت های موجود، نافی اینکه سطوح بالای اقتصادی در بانک مرکزی ایران پذیرفته که خودش قوانین مربوط به پولشویی امریکا را اعمال کند، نبوده است. این در حالیست که اساسا قرار بود بر مبنای ادعای مذاکره کنندگان و مطابق برجام، تمام تحریمهای بانکی بواسطه امتیازات هسته ای اعطایی از سوی ایران لغو شود، اما بی اثر بودن برجام در لغو این تحریمها، موجب شده تا بانک مرکزی زیر بار تعهد جدیدی برود که اساس ربطی به موضوع هسته ای نداشته و البته مجاز به ورود به آن هم نبوده است.

ورود بانک مرکزی به فضای خودتحریمی و نظارت بر بانکهای داخلی در آینده نزدیک چالشهای جدی داخلی را بدنبال خواهد داشت که بنظر می رسد بی ارتباط با پروژه برجام 2 و برجام منطقه ای نباشد.

 


  
نخست‌وزیر ترکیه بامداد شنبه از کودتای نظامی در این کشور خبر داد. بر اساس گزارش‌ها تانک‌ها در بزرگراه‌ها مستقر هستند و هواپیماها با ارتفاع کم بر فراز آنکارا در حال پرواز هستند.
به گزارش مشرق، بینعلی ایلدریم نخست وزیر ترکیه از کودتای نظامی در این کشور خبر داد.

وی در گفتگو با شبکه تلویزیونی ان تی وی از یک شبه کودتا در ترکیه از سوی برخی عوامل ارتش خبر داد.

نخست‌وزیر ترکیه از کودتای نظامی در این کشور خبر داد 

وی مردم ترکیه را به آرامش دعوت کرد و اینگونه اقدامات را علیه دموکراسی خواند.

نخست وزیر ترکیه با محکوم کردن کودتای نافرجام گروهی از افسران ارتشی کشورش اعلام کرد این افراد بهای سنگینی پرداخت خواهند کرد.

بزرگترین پل استانبول بسته شده است و صدای گلوله در این شهر طنین انداز شده است.

پل سلطان محمد وپل بسفر در استانبول نیز به وسله ارتش کاملا بسته شده است.

همچنین در آنکارا نیز صدای گلوله شنیده شده است و جتهای جنگنده بر فراز این شهر به پرواز در آمده اند.

همچنین هلیکوپترهای ارتش به ساختمان اداره مرکزی ترکیه(میت) در آنکارا شلیک کرده اند.

شبکه‌های اجتماعی توئیتر، فیسبوک و یوتیوب در ترکیه فیلتر شدند.

بر اساس برخی گزارش‌ها در سرتاسر کشور ترکیه حکومت نظامی اعلام شده است.

بر اساس گزارش ها تانکها در بزرگراهها مستقر هستند و هواپیماها با ارتفاع کم بر فراز آنکارا در حال پرواز هستند.

منابع خبری از انتقال اردوغان رئیس جمهوری این کشور به مکان امن خبر می دهند.

بر اساس گزارشها تلویزیون ترکیه و فرودگاه استانبول سقوط کرد.

همچنین ارتش در بیانیه ای اعلام کرده که کشور را در اختیار گرفته است.

شبکه المیادین گزارش داد: افسران وابسته به فتح الله گولن قصد داشتند در آنکارا کودتا کنند.

نخست‌وزیر ترکیه از کودتای نظامی در این کشور خبر داد
 
رسانه های ترکیه اعلام کرد کودتاگران فرمانده ارتش ترکیه را به گروگان گرفته‌اند. خبرگزاری آناتولی گزارش داد ژنرال «هولوسی آکار» فرمانده کل ارتش ‏ترکیه‏ گروگان گرفته شده است. 


لیره ترکیه پس از کودتای نظامی در این کشور بیش از 5 درصد در مقابل دلار سقوط کرد. 
 
حزب عدالت و توسعه از هوادارانش خواست برای اعلام حمایت از رجب طیب اردوغان به خیابان‌ها بیایند.

همزمان خبرگزاری رویترز از انفجار در مرکز آموزش نیروهای ویژه پلیس در آنکارا خبر داده است.
 
 کودتا در ترکیه/ تانک ها و هلیکوپترهای نظامی در پایتخت ترکیه +عکس
 
در پایگاه نظامی اینجرلیک ترکیه وضعیت امنیتی حاکم شده و تمام مأموریت‌های نظامی از این پایگاه متوقف شده است.
 
 شبکه خبری اسکای‌نیوز گزارش داد تمامی پروازها از فرودگاه آتاتورک و به سمت این فرودگاه لغو شده است.
 
 ابهام در سرنوشت اردوغان: شبکه سی‌ان‌ان ترک به نقل از منابع آگاه گزارش داده است که رجب طیب اردوغان در محلی امن به سر می‌برد. برخی منابع هم گزارش داده‌اند که وی برای تعطیلات به خارج از کشور رفته بوده و به هنگام کودتا در کشور نبوده است. همزمان برخی دیگر از رسانه‌ها، از فرار وی از کاخ ریاست‌جمهوری خبر داده‌اند.
 
کودتا در ترکیه/ تانک ها و هلیکوپترهای نظامی در پایتخت ترکیه +عکس 
 
کودتا در ترکیه/ تانک ها و هلیکوپترهای نظامی در پایتخت ترکیه +عکس 
 
کودتا در ترکیه/ تانک ها و هلیکوپترهای نظامی در پایتخت ترکیه +عکس



  

اساسا تحریم دیگری باقی نمانده بود که امریکا برای کاهش فروش نفت ایران تصویب و اجرا کند و در واقع نهایت اثرگذاری امریکا برای کاهش فروش نفت ایران همان میزان 1.1 تا 1.2 بود.

اساسا تحریم دیگری باقی نمانده بود که امریکا برای کاهش فروش نفت ایران تصویب و اجرا کند و در واقع نهایت اثرگذاری امریکا برای کاهش فروش نفت ایران همان میزان 1.1 تا 1.2 بود.
امیرحسین ثابتی- رجانیوز: همزمان با اولین سالگرد برجام، رییس جمهور در جمع اعضای هیئت دولت سخنانی را پیرامون دستاوردهای برجام مطرح کرد که در روز چهارشنبه 23 تیرماه 95 توسط بخش های خبری مختلف سیما پخش شد. 
 
نکت جالب آنکه در 7 دقیقه صحبت های رییس جمهور در بیان دستاوردهای برجام، ایشان حداقل 8 ادعای خلاف واقع مطرح کرد که  در این نوشتار به طور جداگانه به هر یک از آنها پرداخته می شود:
 
1.اگر برجام نبود، فروش نفت ایران به صفر می رسید!
 
رییس جمهور اولین دستاورد برجام را اینطور توصیف کرد: «اگر این مذاکرات نبود چه می شد؟ یکی از گزینه هایی که پیش روی مردم بود این بود که که مذاکره نکنیم و تحریم ها ادامه پیدا کند، فشارهایی را هم که آنها برنامه ریزی کرده بودند، یکی بعد از دیگری اجرا بشود. اگر آن گزینه اتفاق می افتاد فروش نفت ما امروز صفر می شد چون در این سه سال 20% به 20% کاهش پیدا می کرد.»
 
این ادعا را هیچ آماری تایید نمی کند و بالعکس باید توجه داشته باشیم از ابتدای سال 2012 که آمریکا و اتحادیه اروپا قوانین تحریم فروش نفت ایران را تصویب می‌کنند تا 6 ماه پس از آن یعنی نیمه سال 2012 (تیر 91)، فروش نفت خام ایران به صورت میانگین به حدود 1.2 میلیون بشکه در روز می‌رسد؛ اما پس از آن تا زمان اجرای توافق ژنو (دی 92) به مدت یک سال و نیم میانگین فروش نفت ایران کاهش نمی‌یابد و در بازه ی 1.1 تا 1.2 میلیون بشکه در روز ثابت باقی می‌ماند.
 
در واقع این سخن که به زودی فروش نفت ایران به صفر می‌رسیده است، خلاف آمارها و واقعیت موجود است و آمریکا موفق نشده است هر 6 ماه، 20 درصد فروش نفت ایران را کاهش دهد. این در حالی است که آمریکایی‌ها حتی در قانون «کاهش تهدید ایران و حقوق بشر سوریه» در سال 2012 مصوب کرده بودند که فروش نفت ایران به صفر برسد اما در عمل نتوانستند حتی فروش نفت ایران را به زیر یک میلیون بشکه در روز برسانند.
 
علت این ناکامی امریکا نیز مشخص است و آن اینکه اساسا تحریم دیگری باقی نمانده بود که امریکا برای کاهش فروش نفت ایران تصویب و اجرا کند و در واقع نهایت اثرگذاری امریکا برای کاهش فروش نفت ایران همان میزان 1.1 تا 1.2 بود. ضمن آنکه امروز نیز علیرغم عقب نشینی های گسترده در برجام؛ همچنان دریافت پول های ناشی از فروش نفت به قوت خود باقی است و از سوی دیگر، امریکا با کمک آل سعود توانسته قیمت نفت را تا حدی پایین بیاورد که ایران علیرغم فروش نفت بیشتر نسبت به سال 92، در مجموع درآمد کمتری دارد.
 
2.برجام باعث امنیت کشور و دوری از جنگ شد!
 
رییس جمهور دومین دستاورد برجام را اینطور بیان کرد: «اگر برجام نبود تهدیداتی که وجود داشت روز به روز بیشتر می شد. در برجام یکی از موفقیت هایی که به دست آمد این بود که تهدید از سر مردم برداشته شد. چون ما را به شورای امنیت و فصل 7 و ماده 41 برده بودند و زمینه را برای جنگ آماده کرده بودند.»
 
در شرایطی که برجام به تعبیر رییس بانک مرکزی دستاورد اقتصادی اش برای کشور «تقریبا هیچ» بوده است، طبیعی است از سوی رییس جمهور و دیگر اعضای تیم مذاکره کننده این روزها برایش «دستاورد تراشی» شود لذا احتمالا از این به بعد نیز از این دست اظهارات در دفاع از برجام بیشتر شنیده خواهد شد زیرا وقتی دستاورد واقعی برای آن وجود ندارد، سخنانی زده خواهد شد که به علت عدم اثبات پذیری آنها،راحت تر می شود به آنها استناد کرد تا در نهایت برجام قابل دفاع جلوه کند.
 
اما در باره این ادعا نباید فراموش کرد که اولا دقیقا یک دهه قبل نیز همین ادعا برای دفاع از مذاکرات شکست خورده سعد آباد، بروکسل و پاریس در دوره اصلاحات بیان شد اما بعدها بارها مقامات ارشد امریکا و اروپا از رابرت گیتس امریکایی تا سر چیلکات انگلیسی بیان کردند که در آن دوره اساسا بحث حمله نظامی به ایران هیچ گاه جدی نبوده و هزینه های این کار برای غربی ها، بزرگترین مانع تصمیم شان بوده است.
 
ثانیا، چطور است که در 8 سال دولت قبل که ایران به طور خیره کننده ای توان هسته ای خود را افزایش داد و زیر بار هیچ کدام از قطعنامه های ظالمانه شورای امنیت نرفت، امریکا و متحدانش به کشور حمله نکردند اما امروز که در سایه برجام هم توان هسته ای کشور تضعیف شده و هم تحریم های تسلیحاتی و موشکی علیه ایران در قطعنامه 2231 حفظ شده، ادعا می شود که امریکا بواسطه برجام از حمله نظامی به ایران منصرف شده؟ آیا غیر از این است که منطق دشمن برای حمله نظامی به ایران ثابت است و آن زمانی است که کشور در «ضعف» به سر ببرد و اتفاقا امروز به خاطر برجام و کرنش های بیجا در برابر امریکا، لااقل در بعد هسته ای کشور ضعیف تر از گذشته است؟
 
 حداقل اگر این ادعای رییس جمهور صحیح بود امروز نباید از سوی مقامات امریکایی جمله تکراری «همه گزینه ها روی میز است» شنیده می شد اما واقعیت این است که برجام و عقب نشینی های ایران حتی در ادبیات مقامات امریکایی نیز نتوانست تغییری ایجاد کند چه برسد به اینکه ادعا شود آنها قصد حمله نظامی به ایران را داشتند و امروز بواسطه برجام از آن منصرف شدند!
 
ضمن آنکه رییس جمهور محترم پیراموت موضوع فصل هفت تمام ماجرا را روایت نمی کند و آن این است که تا به امروز ایران هیچگاه مانند عراق یا لیبی و ... ذیل «کلیت» فصل هفت نبوده بلکه تنها ذیل ماده 41 فصل هفت بوده که اتفاقا امروز هم بخش هایی از قطعنامه 2231 ایران را ذیل ماده 41 فصل هفت حفظ کرده است.
 
لذا نه در گذشته و نه الان هیچگاه ایران ذیل «کلیت» فصل هفت یا «ماده 42» فصل هفت که اجازه حمله نظامی را صادر می کند نبوده، بلکه تنها تفاوت گذشته با الان اینجاست که قبلا ایران قرار داشتن ذیل ماده 41 فصل هفت و محدودیتهای اقتصادی آن را به رسمیت نمیشناخت ولی امروز در اثر مذاکرات دوساله با 1+5 و به دست خودمان به قرار گرفتن ذیل ماده 41 فصل هفت در قطعنامه 2231 اقرار کرده و به آن رسمیت هم داده ایم.
 
3.حق غنی سازی ایران به رسمیت شناخته شد!
 
دکتر روحانی در بیان سومین دستاورد برجام گفت: «حق فعالیت هسته ای در زمینه غنی سازی را که مورد تردید قرار گرفته بود، روشن شد که حق مسلم مردم ایران است و این را جهان پذیرفت.»
 
برخلاف این ادعا که تا کنون بارها از سوی روحانی و دیگر اعضای تیم مذاکره کننده هسته ای مطرح شده، در هیچ قسمت از متن 140 صفحه ای برجام، تعبیر به رسمیت شناخته شدن حق غنی سازی ایران به کار نرفته، بلکه کاملا برخلاف معاهده NPT ایران با برجام در جهان برای اولین بار به یک "استثنا" تبدیل شده و علیرغم فعالیت های صلح آمیز هسته ای، حق غنی سازی بالاتر از 3.5% را ندارد و برای غنی سازی باید جزییات آن از جمله مکان، زمان و ... را به سمع و نظر امریکا برساند و با موافقت او این کار را انجام دهد. در حالی که اگر حق غنی سازی ایران به رسمیت شناخته شده بود، ایران بدون هیچ محدودیتی می توانست مثل بسیاری از دیگر کشورها میزان غنی سازی اش را بنا به نیاز و توان خود انجام دهد اما بر اساس برجام غنی سازی ایران دچار محدودیت های متعدد شده و در عمل به یک «دکور» تبدیل گشته است.
 
این همان نکته ای است که بعد از توافق ژنو، وندی شرمن در جلسه استماع کمیسیون بانکداری سنای امریکا در 21 آذر 92 بیان کرد و در واقع خیال نمایندگان این کشور را از فرجام غنی سازی ایران اینطور راحت کرد:
 
"ما معتقدیم که ایران حق غنی سازی ندارد ... بسیاری از کشورها دارای انرژی صلح‌آمیز هسته‌یی هستند اما برنامه غنی‌سازی ندارند. در واقع تفاوت بسیار بزرگی میان حق غنی‌سازی و یا داشتن برنامه غنی‌سازی وجود دارد."
 
4.تمامی قطعنامه های قبلی شورای امنیت لغو شده است!
 
«قطعنامه هایی که نسبت به ایران در فصل هفتم بود، لغو شد.» این چهارمین دستاوردی است که رییس جمهور از برجام در سالگرد آن توصیف کرد.
 
بر خلاف این ادعا، بر اساس متن قطعنامه 2231 که در واقع مکمل برجام است، جمهوری اسلامی ایران همچنان هم شامل تحریم های موشکی و تسلیحاتی است و هم اینکه تمامی مفاد قطعنامه های قبلی شورای امنیت در قطعنامه جدید «تجمیع» شده است و صرفا با ادعای یک کشور از 1+5 به عدم اجرای تعهدات ایران در برجام، در فاصله حداکثر 60 روز، با طی کردن رجوع به کمیسیون های کارشناسان، وزرای خارجه، مشورتی و سرانجام رجوع به شورای امنیت، تمام مفاد قطعنامه های گذشته علیه ایران باز می گردد.
 
این مساله، یعنی «بازگشت پذیری مفاد قطعنامه های گذشته» به خوبی نشان می هد عملا تحریم های قبلی «لغو نشده» اند بلکه به یک چماق بالای سر ایران تبدیل شده اند تا با کوچکترین بهانه گیری یکی از کشورهای 1+5 از جمله خود آمریکا، مجددا علیه ایران اعمال شوند.
 

 


  




طراحی پوسته توسط تیم پارسی بلاگ