گروه سیاسی _ رجانیوز: همسر سردار شهید هادی کجبافزاده در یادواره شهدای مدافع حرم خرم آباد از برخورد توهین آمیز فائزه هاشمی و محافظانش با خود خبر داد و گفت: ما نه مصلحت را رعایت میکنیم و نه در لفافه سخن میگوییم واقعیت امر این است که فائزه هاشمی چرا باید با امنیت وارد خرم آباد شود؟ چرا باید با بچههای انقلابی برخورد تند شود؟
به گزارش رجانیوز همزمان با حضور دیروز فائزه هاشمی برای سخنرانی تبلیغاتی انتخاباتی اصلاحطلبان در خرمآباد که با اعتراض گسترده مردم روبرو شد؛ یادواره شهدای مدافعحرم در این شهر نیز با حضور جمعی از خانواده شهدای مدافع حرم و شهدای دفاع مقدس برگزار شد. همسر سردارشهید هادی کجبافزاده در سخنان خود به حضورش در سالن سخنرانی فائزه هاشمی و اعتراضش به او اشاره کرد و گفت: میکروفن را گرفتم و گفتم من همسر شهید مدافع حرم هستم که به زور میکروفن رو از من گرفتند و زشت ترین دشنام ها را به ما دادند.
همسر شهید کجباف گفت: وقتی متوجه حضور فائزه هاشمی شدم به محلی که این زن فتنه گر حضور داشت رفتم و به هر شکلی که بود رفتم و در کنارش قرار گرفتم. رفتم و گفتم اجازه دهید که من یک سوال از شما بپرسم من خیلی مودبانه جلو رفتم و خیلی با احترام حتی به او سلام هم کردم.
گفتم اجازه بده که من یک سوال ازشما بپرسم سه بار این را گفتم که برگشت و به من گفت صبر کن بعد محافظینش به سمت من هجوم آوردند و گرفتند که من را به بیرون پرت کنند. منطق اینها بیادبی، فحش، زدن و بی حرمتی است. گفتم من از این خانم سوالی دارم می خواهم از این خانم سوالی کنم ولی بعد از اینکه حرفش تمام شد صورتش را برگرداند و محل نگذاشت و رفت.
من میخواستم سوال بپرسم که شما و خانوادهتان از جان این ملت چه میخواهید؟ ما کشته و مجروح دادیم ما 35 سال است که خون دل میخوریم شما چه کردید شما حکومت کردید، خوردید و بردید، تفریح کردید چه کردید برای این ملت ولی ظرفیت این را نداشت که بایستد که من چه به او میگویم و بعد از آن من میکروفن را از کسی که میکروفن در دستش بود گرفتم و گفتم که بنده همسر شهید مدافع حرم هستم ولی او یکباره با بیاحترامی میکروفن را از دست من گرفت.
وی اظهار داشت: وقتی یک زن شهید مدافع حرم که برای استقلال، عزت، امنیت و اسلام دارد دفاع میکند نتواند حرفش را بزند و میکروفن را از دست او میگیرند و یک زن فتنهگر را اجازه میدهند که سخن بگوید باید ما عزا بگیریم.
همسر شهید مدافع حرم گفت: در هر حال وقتیکه میکروفن را از من گرفتند طرفداران خانم هاشمی خواستند که ما را بزنند و زشتترین دشنامها را به ما دادند. اینها این چنین هستند و البته همه کارنامه آنها را در تهران و برخی شهرها دیدند. نگذارید که اینها به اهدافشان برسند چون اینها در پشت پرده مزدور دشمنانی هستند که خون بچههای ما ریختند بیایید به خود آییم و حقایق را بهتر متوجه شویم.
دکتر محمد صادق کوشکی در گفتوگو با خبرنگار خبرگزاری فارس در مشهد با اشاره به وضعیت برجام گفت: امروز خود دولتیها نیز به ناکارآمدی برجام در حل مشکلات اقتصادی کشور اقرار میکنند.
وی ادامه داد: این نکتهای بود که قبل از این، منتقدین این مسأله تذکر داده بودند که مشکلات اقتصادی ما ربطی به تحریمها ندارد و دولتیها با این تحلیل غلط که مشکلات اقتصادی ما با رفع تحریمها برطرف میشود، خودشان را در یک ورطهای به نام برجام انداختند. حالا برجام منجر به رفع تحریمها نشد و مشکلات اقتصادی کشور نیز کماکان سر جای خود باقی مانده است؛ علاوه بر این ما یک رکود جدی را هم شاهدیم که آن هم به شدت دارد به اقتصاد ضعیف ما، آسیب میزند.
عضو هیئت علمی دانشگاه تهران خاطرنشان کرد: دولت اکنون در دو راهی مانده است؛ آقای روحانی اعتقاد دارد که باید به هر قیمتی برجام را موفق نشان دهیم و از آن طرف هم عدهای به این نتیجه رسیدهاند که از این برجام دیگر کاری بر نمیآید؛ مهمترین کاری که از برجام برمیآمد این بود که بخشی از اصلاحطلبان به مدد آن وارد مجلس شورای اسلامی شوند.
کوشکی با اشاره به دوگانگی به وجود آمده در دولت، گفت: بخشی از دولت که واقعبین و متخصص هستند کمکم می گویند که برجام آن چیزی نیست که تحریمها را بردارد و آنهایی که احساسی حرف میزنند میگویند برجام عالی است، برجام برد ـ برد است و حواله به سی سال آینده میدهند؛ اتفاقا دوستانی هستند که تخصصی در این موضوعات ندارند؛ وقتی رئیس کل بانک مرکزی، وزیر صنعت و معدن، معاون هماهنگی و نظارت معاون اول رئیسجمهور و حتی آقای عراقچی اذعان میکنند که برجام ناکارآمد بوده و ما به تعهداتمان عمل کردیم و طرف مقابل به تعهداتش عمل نکرده، آن زمان ما این دوگانگی را در دولت میبینیم.
وی تأکید کرد: آقای روحانی در یک سال آینده دو راه بیشتر ندارد؛ یکی اینکه کماکان پافشاری کند که برجام عالی بود و از آن بهتر نمیشد که این باعث میشود در آستانه انتخابات ریاست جمهوری سال 96، فقط روحانی بماند و منتقدین برجام. منتقدینی که امروز هم در دستههای فراوانی حضور دارند و حتی در خود دولتمردان نیز یافت میشوند.
عضو هیئت علمی دانشگاه تهران بیان کرد: اگر امروز آقای روحانی دست از این اصرار بیهوده در خصوص مفید بودن برجام بردارد و بعضاً مثل اعضای کابینهاش واقعبین باشد و واقعیتها را بپذیرد، آن وقت شاید فرصت برای انتخاب یک مسیر دیگر فراهم شود.
کوشکی افزود: اینکه آقای روحانی اشتباه خود را بپذیرد و از ملت عذرخواهی کند و در همین یک سال باقی مانده برود به سمت استفاده از الگوی اقتصاد مقاومتی، میتواند مشکلات را حل کند.
وی در پایان تشریح کرد: تضمین اینکه آینده سیاسی آقای روحانی حفظ شود نیز در این حالت بهتر است؛ ایشان اگر اعلام کند اشتباه کرده و عذرخواهی کند حداقل نام نیکی از خود در تاریخ به جای میگذارند، در غیراینصورت پافشاری به برجام منجر به این میشود که نام ایشان در تاریخ ایران در کنار کسانی ثبت شود که قراردادهای نامطلوبی ثبت کردند و این عاقبت خوبی برای یک رجل سیاسی نیست.
انتهای پیام/3268/ذ40
مگر دستاورد برجام «جن» است که هیچ کس نمیتواند آن را ببیند؟
حسین شریعتمداری مدیرمسئول روزنامه کیهان در گفت و گو با خبرنگار سیاسی خبرگزاری فارس و در واکنش به اظهارات حسن روحانی رئیس جمهور در سمنان مبنی بر اینکه برجام دستاوردهای فراوانی برای کشور داشته است، گفت: آقای روحانی در حالی از دستاوردهای فراوان برجام سخن می گویند و منتقدان را به خاطر نادیده گرفتن این دستاوردها ملامت می کنند که از برجام نه فقط در عرصه واقعیات غیر از خسارت محض و تحقیر کشورمان چیزی دیده نمی شود، بلکه دولتمردان دست اندرکار و مسئول نیز بر ناکامی برجام تاکید می ورزند.
وی اظهار داشت: تازه ترین نمونه این ابراز ناکامی، اظهارات آقای سیف است که دستاوردهای برجام را «تقریبا هیچ» ارزیابی کردند.
شریعتمداری درباره این جمله رئیس جمهور مبنی بر اینکه «ببینید برجام در این سه ماه چه گشایش های فراوانی داشته است» نیز گفت: شاید دستاوردهای برجام از نوع جنیان است که برای هیچ کس قابل دیدن نیست!
انتهای پیام/
گروه سیاسی _رجانیوز: حضرت آیت الله خامنهای رهبر معظم انقلاب اسلامی صبح امروز (چهارشنبه) در دیدار هزاران نفر از اعضای اتحادیه انجمنهای اسلامی دانش آموزان سراسر کشور، یکی از عرصه های مهم رویارویی نظام جمهوری اسلامی با جبهه استکبار را موضوع جوانان دانستند و تأکید کردند: جبهه مقابل نظام اسلامی به دنبال تغییر هویت دینی و انقلابی جوان ایرانی، و گرفتن امید، نشاط و انگیزه از آنان است و تنها راه مقابله با این رویارویی پنهان و پیچیده، تربیت جوانانی «متدین، انقلابی، پاکدامن، مصمم، هوشیار، پرانگیزه، امیدوار، اندیشهورز، شجاع و فداکار» به عنوان «افسران جنگ نرم» است.
رهبر انقلاب اسلامی در ابتدای این دیدار، جوانان را به بهرهگیری از فرصت بسیار مغتنم ماه رجب و سپس ماههای شعبان و رمضان توصیه کردند و گفتند: این سه ماه، «بهار معنویت» هستند و جوانان که در بهار عمر قرار دارند، می توانند از این فرصت گرانبها برای تقویت بُعد معنویتگرا در خود، استفاده کنند.
حضرت آیت الله خامنهای سپس با برشمردن برخی عرصههای درگیری نظام جمهوری اسلامی با جبهه استکبار به سرکردگی امریکا و صهیونیزم، افزودند: استقلال کشور اعم از استقلال سیاسی، اقتصادی و فرهنگی یکی از این عرصهها است زیرا قدرتها با هر کشوری که بخواهد در مقابل سلطه و نفوذ بیگانگان بایستد و از استقلال خود دفاع کند، مقابله خواهند کرد.
ایشان موضوع پیشرفت را یکی دیگر از موارد درگیری نظام اسلامی با جبهه استکبار دانستند و گفتند: قدرتهای جهانی در مقابل هر کشوری که بخواهد بدون اتکا به آنها به پیشرفت دست یابد، می ایستند زیرا چنین پیشرفتی برای دیگر کشورها و ملتها، «الگوساز» خواهد بود.
رهبر انقلاب اسلامی یکی از اصلیترین انگیزههای قدرتهای استکباری برای صف آرایی در مقابل توانایی ایران در دستیابی به دانش هسته ای را همین موضوع خواندند و تأکید کردند: اگر در مقابل این قدرتها کوتاه بیاییم، قطعاً مخالفت خود را به پیشرفتها در حوزههای زیستفناوری، نانو و دیگر رشتههای علمی حساس گسترش خواهند داد، زیرا آنها با هرگونه پیشرفت علمی، اقتصادی و تمدنی جمهوری اسلامی ایران مخالف هستند.
حضرت آیت الله خامنهای، «حضور قدرتمند ایران در منطقه غرب آسیا و جهان»، «موضوع فلسطین»، «موضوع مقاومت» و «موضوع سبک زندگی ایرانی اسلامی» را از دیگر عرصههای اختلاف جبهه استکبار با نظام اسلامی دانستند و خاطرنشان کردند: اگر در کشوری، سبک زندگی غربی رواج پیدا کند، نخبگان آن جامعه به افراد تسلیمپذیر در مقابل سیاستهای استکبار تبدیل خواهند شد.
ایشان به موضوع «جوانان» به عنوان یکی از مهمترین عرصههای اختلاف، اشاره کردند و گفتند: اکنون در موضوع جوانان، یک جنگ نرمِ زیرپوستی و فراگیر میان جمهوری اسلامی ایران از یک طرف و امریکا و صهیونیستها و دنبالهروهای آنها از طرف دیگر، در جریان است.
رهبر انقلاب اسلامی، جوانان دانشآموز و دانشجو را افسران این جنگ خواندند و افزودند: در این جنگ نرم، می توان دو افسر با دو هویت متفاوت متصور شد که نتیجه این جنگ بر اساس هویت افسران متفاوت خواهد بود.
حضرت آیت الله خامنهای با تأکید بر اینکه جنگ نرم خطرناکتر از جنگ سخت است، به برخی یاوهگوییهای دشمنان اشاره کردند و افزودند: برخی اوقات ما را تهدید به جنگ سخت و بمباران میکنند که این سخنان، غلط زیادی است، زیرا زمینه و جرأت آن را ندارند و اگر هم احیاناً چنین کاری انجام دهند، تودهنی خواهد خورد.
ایشان با اشاره به اینکه هماکنون جنگ نرم بر ضد نظام اسلامی در جریان است و ما باید بهجای دفاع صِرف، حمله نیز انجام دهیم، گفتند: اگر در قرارگاه و سنگرها، افسرانی متدین، انقلابی، مصمّم، هوشیار، پرکار، صاحب اندیشه، شجاع و فداکار داشته باشیم، می توان نتیجه گرفتن در این نبرد را حدس زد.
رهبر انقلاب اسلامی افزودند: اما اگر در این جنگ نرم، افسرانی تسلیمپذیر، فریب خور، اعتماد کننده به لبخند دشمن، بی انگیزه، بی فکر، بی اعتنا به سرنوشت خود و دیگران، و سرگرم غرائز، در قرارگاه و سنگرها باشند، نتیجه نبرد کاملاً مشخص است.
حضرت آیت الله خامنهای خاطرنشان کردند: بنابراین در جنگ نرم، دو افسر با دو هویت متفاوت میتواند وجود داشته باشد؛ یک افسر که مورد پسند جمهوری اسلامی است و یک افسر که مورد پسند جبهه استکبار است و حضور هر یک از این دو نوع افسر میتواند سرنوشت نبرد را تغییر دهد.
ایشان با تأکید بر اینکه اصرار بر «تدین، پاکدامنی و پارسایی جوانان» و «پرهیز آنان از سرگرم شدن به غرائز» را نباید تعصب و تحجر خواند، گفتند: غربیها بهویژه امریکاییها بهدنبال آن هستند تا جوان ایرانی، عنصری بی ایمان، غیر شجاع، بی انگیزه، بی تحرک، ناامید، خوشبین به دشمن و بدبین به فرمانده و عقبه خود باشد، اما نظام اسلامی بهدنبال تربیت جوانانی در نقطه مقابل خواست جبهه استکبار است.
رهبر انقلاب اسلامی، انجمنهای اسلامی دانش آموزی و دانشجویی را به اهتمام برای تربیت جوانانی با شاکله و هویت دینی و انقلابی و گسترش این روحیه به همه همسالان خود، توصیه مؤکد کردند و افزودند: همانگونه که ما برای حرکت علمی و دینی و انقلابی جوانان کشور برنامهریزی بلندمدت داریم، دشمن نیز برنامهریزی بلندمدت دارد، و راه مقابله با آن، گسترش کمی و کیفی جوانان انقلابی و متدین، و ایستادگی و ثبات قدم آنان است.
حضرت آیت الله خامنهای سپس به وظایف مسئولان در قبال جوانان اشاره کردند و با تأکید بر اینکه آموزش و پرورش از مدیریتی متدین برخوردار است و باید از این فرصت استفاده کرد گفتند: باید در مدارس علاوه بر اهتمام بر امور درسیِ دانش آموزان، با برنامهریزی صحیح، فرصت پرداختن آنان به کارهای انقلابی نیز فراهم شود، تا نسل جوان، نسلی انقلابی به بار آید.
ایشان مسئولان آموزش و پرورش را به میدان دادن به تشکلهای انقلابی و متدین همچون اتحادیه انجمنهای اسلامی دانش آموزان و بسیج دانش آموزی توصیه کردند و افزودند: شنیده شده است در برخی مدارس با کارهای انقلابی مخالفت می شود که آموزش و پرورش باید با این رویکرد برخورد کند.
رهبر انقلاب اسلامی، محیط جوانی کشور را محیطی «امید بخش» خواندند و تأکید کردند: با وجود عوامل مختلف انحراف و جبهه وسیع دشمنیها، اکنون در کشور، جوانانی مؤمن، انقلابی، اهل توسل، اهل پیاده روی اربعین، اهل قرآن، اهل اعتکاف و اهل ایستادگی در میدانهای انقلاب داریم که باید سپاسگزار خداوند متعال بود.
حضرت آیت الله خامنهای، وجود چنین جوانانی در کشور را بسیار با عظمت دانستند و با تأکید بر اینکه بعد از گذشت 37 سال، جبهه استکبار نتوانسته است جمهوری اسلامی ایران را از بین ببرد یا مانع رشد و قدرت آن در منطقه شود، گفتند: با وجود تهدیدهای عملی و تبلیغاتی فراوان، امروز حزب الله لبنان پیکره رشید خود را در دنیای اسلام نشان میدهد و محکومیت آن در یک ورق پاره بهوسیله دولتی فاسد، وابسته، توخالی و پوک، هیچ اهمیتی ندارد.
حضرت آیت الله خامنهای با اشاره به شکست رژیم صهیونیستی از حزب الله لبنان در جنگ 33 روزه و مقایسه این پیروزی با شکست ارتشهای قوی 3 کشور عربی از رژیم صهیونیستی، تأکید کردند: حزب الله و جوانان مؤمن آن همچون خورشید میدرخشند و مایه افتخار دنیای اسلام هستند.
رهبر انقلاب اسلامی، ذات حرکتهای حقیقتمحور را رو به رشد و بالنده خواندند و افزودند: حقیقت ممکن است با سختی هایی روبرو شود اما در نهایت پیروز خواهد شد.
حضرت آیت الله خامنهای شرط اصلی پیروزی حقیت را ایستادگی افسران جنگ نرم در برابر مشکلات دانستند و تأکید کردند: حقیقت متعلق به جوانان است و به لطف خداوند روزی فرا خواهد رسید که مشکلات بهتدریج از بین خواهند رفت و جوانان در قله قرار خواهند گرفت.
پیش از سخنان رهبر انقلاب اسلامی، حجت الاسلام والمسلمین حاجعلیاکبری نماینده مقام معظم رهبری در اتحادیه انجمنهای اسلامی دانشآموزان با بیان گزارشی از فعالیتهای این تشکل گفت: آرمان امروز ما تربیت دانش آموزانی در تراز انقلاب اسلامی است و بر همین اساس، تربیت انقلابی با بهره گیری از معارف علوی سرلوحه همه برنامهها است.
همچنین دو نفر از دانش آموزان عضو اتحادیه انجمن های اسلامی دانش آموزان در سخنانی نظرات و دغدغههای خود را در خصوص فعالیتهای دانشآموزی و مسائل جوانان و تعلیم و تربیت در مدارس کشور بیان کردند.
گروه سیاسی-رجانیوز:دکتر سید حمیدرضا طالقانی حقوقدان و استادیار دانشگاه در نامه ای سرگشاده خطاب به رئیس جمهور سخنان دیروز وی در جمع مردم سمنان در مورد برجام را به نقد کشیده است.
به گزارش رجانیوز متن این نامه که در وبلاگ شخصی این حقوقدان انتشار یافته است به شرح ذیل است:
جناب آقای دکتر حسن روحانی؛ ریاست محترم جمهوری اسلامی ایران
با عرض سلام و ادب
سخنرانی دیروز شما را در جمع مردم سمنان شنیدم و از بابت عصبانیت و نوع احساس شما در دفاع از برجام، متأسف شدم. اکنون بر کسی پوشیده نیست که برجام برای جنابعالی، حیثیتی شده است و فقط بر آن تمرکز می کنید تا بلکه ادامه ی حیات سیاسی دولت شما موجه تلقی گردد؛ درحالی که این تمرکز، یک خطای راهبردی است؛ زیرا نزدیک ترین یاران شما نیز اکنون زبان به نقد برجام گشوده اند.
دیروز وقتی سخنان تند شما را می شنیدم، سر در گم بودم که چه کسانی مورد نظر شما هستند. امروز دیگر منتقدان سنتی برجام، کمتر در این باره سخن می گویند؛ زیرا روغن ریخته را نمی توان جمع کرد؛ اما بیشترین نقدها را می توان در اظهارنظرهای دولتمردانی مشاهده کرد که خود شما آنان را منصوب کرده اید! چندی پیش شاهد اعتراف سخت و دردناک آقای دکتر علی اکبر صالحی بودیم که قبلاً یکی از مدافعان سرسخت برجام بود و با واکنش بسیار تند شما مواجه شد؛ تا بلکه سایرین ماست خود را کیسه کنند؛ اما گویا فاجعه آنقدر عمیق است که دوستان نزدیک شما، از واکنش مزبور عبرت نگرفته و برای تبرئه ی خود در پیشگاه ملت و در واکنش به شتاب روزافزونی که تنویر افکار عمومی در درک ماهیت برجام دارد، در ابراز واقعیت، از یکدیگر سبقت می گیرند. چگونه می توان اظهارات رئیس کل بانک مرکزی جناب آقای دکتر سیف و حتی آقای زنگنه را در مورد برجام، علی رغم همه ی خطراتی که آنان را در عرصه ی مدیریتی تهدید می کند، نادیده گرفت.
آقای روحانی، مردم سخن شما را باور کنند که هنوز هم برجام را پیروزی و افتخار ملی و حقوقی می نامید؛ یا سخن سکاندار اصلی نظام بانکی کشور را که خود شما او را منصوب کرده اید و با این حال دستاورد اقتصادی برجام را «تقریباً هیچ» تلقی می کند؟
من هنوز هم نفهمیده ام که عصبانیت دیروز شما، از چه کسی یا چه کسانی بود؟ شما دیروز بدون آنکه از کسی اسمی ببرید، کسانی را که در نقد برجام سخن می گویند، بی غیرت و فاقد تعصب ملی توصیف کردید و فرمودید: «کجا رفت تعصب ملی و غیرت دینی؟» از آن رو که امروز دیگر فقط رقبای سیاسی شما نیستند که برجام را نقد می کنند، بلکه مدیران ارشد در دولت خود شما نیز در این باره صریحاً سخن می گویند، چطور ممکن است رئیس جمهور، حتی آنان را نیز بی غیرت و فاقد تعصب ملی بداند و با این حال، آنها را در موقعیتی که از ناحیه رئیس جمهور دارند، ابقا کند؟
جناب آقای رئیس جمهور!
من قبلاً در سال 93 نیز طی نامه ای محترمانه، ضمن نقد توافق وین و دلایل آن، برادرانه به شما توصیه کردم که ادبیات موهن، زشت و سخیفی را که در مواجهه ی با منتقدان خود اتخاذ می کنید، تغییر دهید. آن روز شما از اینگونه منتقدان، با تعابیری نظیر کم سواد، بی شناسنامه، تغذیه شده از جاهای خاص، کاسبان تحریم و غیره استفاده می کردید و امروز که حتی نزدیک ترین یاران شما هم زبان به انتقاد از برجام گشوده اند، باز هم منتقدان را بی غیرت و فاقد تعصب ملی می نامید!!
شما دیروز فرمودید که دوران نقد برجام سپری شده است. این سخن بسیار عجیبی است که سکاندار اجرایی کشور به زبان می آورد. واقعیت این است که دوران هیچ واقعیت تاریخی، تمام شدنی نیست؛ حتی واقعیاتی که صرفاً در کتابهای تاریخ جا خوش کرده اند.
آیا ما اجازه داریم که به تحلیلگران تاریخ بگوییم که دوران نقد امتیازاتی چون توتون و تنباکو، امتیاز رویتر، امتیاز ترکمانچای و گلستان و غیره بسر آمده است و دیگر نباید از آن سخنی بگویند؟! خود شما دیروز فرمودید که فقط سه ماه از اجرای برجام گذشته است؛ نه سی سال، اما من معتقدم که گذشت زمان، چیزی را عوض نمی کند. حتی اگر سیصد سال هم بگذرد، باز هم برجام شما، در معرض ارزیابی اندیشمندان و صاحبان فکر خواهد بود. با این حرفها نمی توان دهانها را بست.
آقای رئیس جمهور!
اگر دوران نقد برجام گذشته است، بفرمایید دوران نقد آن کی بود که حالا دیگر سپری شده است؟ شما که در دوران قبل از امضای برجام نیز منتقدان را با الفاظ توهین آمیز و فضا سازی رسانه ای و تخریب و ... به شدت نکوهش می کردید و از همه ی ظرفیتهای موجود، برای برخورد با آنان استفاده می کردید! پس از منظر جنابعالی، نه قبل از امضای برجام و نه بعد از اجرای آن، زمان نقد برجام نبوده و نیست! آیا بهتر نیست دستور بفرمایید که نقد و انتقاد، برای همیشه ممنوع!
چرا ما از دیروز و دوستان شما در امروز و همه و همه در فردا و فرداها حق ندارند بگویند و بپرسند که در ازای بخش وسیعی از دستاوردهای هسته ای که آن را بدواً و نقداً به باد فنا دادیم؛ قلب راکتور عراق را از بتن پر کردیم؛ صدها تن اورانیوم غنی شده را که برای آن خون های دانشمندان هسته ای ما بر زمین ریخت، تحویل بیگانگان دادیم و به خارج از کشور منتقل کردیم؛ بسیاری از دانشمندان هسته ای کشور را از کار برکنار کردیم؛ غنی سازی را از بیست درصد به سه و نیم در صد کاهش دادیم؛ نوزده هزار سانتریفیوژ فعال را از گردونه خارج و به کمتر از شش هزار تقلیل دادیم؛ مرکز فردو را از جایگاه واقعی اش، به حداقل ممکن رساندیم و دهها سئوال بی جواب دیگر، چه مزیتی بدست آورده ایم؟
شما از مزیتهای روی کاغذ سخن می گویید. بر فرض که این مزیتها عادلانه و پیروزمندانه باشد، بفرمایید که همین مزیتهای حداقلی، کی از روی کاغذ، به واقعیت و سرانجام عملی مبدل می شود؟
جناب رئیس جمهور، آیا پرسشگران دیروز و امروز، بی غیرت و فاقد تعصب ملی اند؛ یا کسانی که ..........
غیرت دینی و تعصب ملی دلسوزان و رسانه ها و دلواپسان دیروز و نزدیکترین دوستان شما که امروز زبان به انتقاد گشوده اند، ایجاب می کند که بپرسند تیم مذاکره کننده که سخاوتمندانه؛ با حاتم بخشی زاید بر وصف؛ حتی از خطوط ترسیم شده ی رهبری نیز عبور کردند، چه دستاوردی از برجام، برای کشور به ارمغان آوردند؟
جناب آقای دکتر روحانی! ادب مرد، به ز دولت اوست! این همه عصبانیت شما، برای چیست؟ خود را کنترل کنید. مدیر کشور اسلامی باید سعه ی صدر داشته باشد! فرمان امام علی (ع) به مالک اشتر را بخوانید و عملاً به آن پایبند باشید. منتقدان که کفر نمی گویند؛ پرسشگری می کنند. توهین و تخریب و بی غیرت خواندن و فاقد تعصب ملی دانستن منتقدان، واکنش مناسبی به پرسشگران نیست. لااقل با مدیرانی که خود منصوب فرموده اید، محترمانه برخورد کنید و به آنان بگویید که «تقریباً هیچ»، نادرست است و برجام چه افتخاراتی عاید ملت ایران کرده است. حضرتعالی قبلاً فرموده اید که حتی آب خوردن مردم و حل مشکلات زیست محیطی و اقتصاد و غیره، به رفع تحریمها و امضای برجام وابسته است. بسیار خوب؛ اکنون موقع آن است که پس از سه ماه اجرای برجام، توضیح فرمایید که تغییرات محسوسی که اجرای برجام ببار آورده؛ بویژه در زمینه های آب خوردن مردم و محیط زیست و اقتصاد و رفع تحریم ها و غیره چیست. این که عصبانیت ندارد!
آقای رئیس جمهور! لااقل جواب دشمن را بدهید. روزی نیست که اوباما؛ یا جان کری و یا جان کربی و دیگر مقامات اردوگاه دشمن، در مورد پایدار ماندن تحریمها و باخت بزرگ ایران در برجام سخن نگویند. آنها هر روز در عین حال که تاکید می کنند ایران به همه تعهدات خود عمل کرده و خطر ایران هسته ای کاملاً برطرف شده است، می افزایند که اصول و ساختار تحریمها حفظ شده و عملاً چیز چندانی عاید ایران نشده است. چرا فقط شلاق زبان تند شما، خودی ها را می نوازد؟ یک چیزی هم در پاسخ به دشمن بگویید تا دلمان خوش باشد و بگوییم رئیس جمهورمان در واکنش به یاوه سرایی های دشمن، مشتی بر دهان او زد. مثلاً در پاسخ به دشمن، لیست بلند بالایی از امتیازات و دستاوردهایی که سه ماه اجرای برجام، نصیب ایران کرده است را منتشر کنید و با این کار، پوزه ی دشمن را به خاک بمالید. همین دیروز بود که جان کری گفت: ایران تنها سه میلیارد دلار پس از توافق هسته ای دریافت کرده و سپس تصریح کرد که عدم دسترسی ایران به سایر دارایی هایش و محدودیتهای سابق در موضوع تجارت ایران با جهان، همچنان به قوت خود باقی است. چرا شما و یا وزیر امور خارجه تان نمی فرمایید که او غلط اضافی کرده است؟
جناب آقای روحانی شما دیروز فرمودید که برجام یک افتخار سیاسی و حقوقی برای تاریخ ملت ایران ثبت کرده است؛ اما رئیس بانک مرکزی دولت شما فرموده اند که: «تقریبا هیچ چیز از اجرای برجام نصیب ایران نشده است.» با نهایت احترام و ادب از جنابعالی می پرسم که چگونه می توان تقریباً هیچ چیز را افتخار سیاسی و حقوقی برای تاریخ ملت ایران تلقی کرد؟
آقای رئیس جمهور! خودی ها را دشمن و دشمن را دوست تلقی نکنید. با عینک بدبینی به منتقدان خود ننگرید. منتقدان، خیرخواه شمایند؛ زیرا ایران و نظام اسلامی را دوست می دارند و حتی اگر برخی از آنها، به ناروا و بلحاظ رقابتهای سیاسی، بغضی به دل داشته باشند، حکمت و تدبیر حکم می کند که حاکم اسلامی، به مصداق ادب آموختن از بی ادبان، انتقاد و خرده گیری آنان را تلقی به خیرخواهی کرده و از آن فرصتی برای اصلاح بسازد.
پافشاری بر خطاها، خطا را سنگین تر می کند. بپذیرید که حاتم بخشی شما در آغاز دهه هشتاد که به فریز شدن صنعت هسته ای کشور و تاخیر فراوان در رشد و پیشرفت این صنعت انجامید و اکنون برجام شما که در گامهای نخستین اجرا، دستاوردهای شگفت انگیز صنعت هسته ای را به باد داد و لااقل پانزده سال صنعت هسته ای کشور را در وضعیت حداقلی قرار می دهد، افتخار نیست. شما نیز مثل برخی از دوستان نزدیکتان که حاضر نیستند وجدان انسانی و غیرت و تعصب دینی و ملی خود را در پای روابط سیاسی و حزبی ذبح کنند، به نقد و ارزیابی خود و اقدامات دولتتان بپردازید و با نهایت شجاعت، آن را به مردم بگویید و حتی عذرخواهی کنید. این نه تنها شما را کوچک نمی کند؛ بلکه حاکی از عزت و عظمت شخصیت شما خواهد بود.
گروه سیاسی _ خبرگزاری فارس، امیر توانا _ «تقریبا هیچ...» نقطه سر خط! آنهم خطی که اینبار به جای دیوار تحریمها، دیوار وعده های پسا برجامی را فروریخت.
رئیس کل بانک مرکزی که این روزها حسابی سرش در نیویورک شلوغ است و حتی توانسته با وزیر خزانه داری آمریکا دیدار کند، مصاحبه با بلومبرگ درباره عواید برجام برای ایران خیلی صریح تر از آن چیزی بود که حتی تندترین منتقدان برجام فکرش را میکردند.
اینبار نه منتقدان جدی برجام و یا رئیس سازمان انرژی اتمی، بلکه ولی الله سیف رئیس کل بانک مرکزی ایران به عنوان یکی از بازوهای اقتصادی کشور در مقابل خبرنگار بلومبرگ می گفت که «تقریباً هیچ چیز از این توافق (برجام) که در روز 16 ژانویه اجرایی شد عاید ایران نشده است.»
اظهارنظر سیف به سرعت در فضای رسانه ای داخل ایران منتشر شد؛ واکنش رسانه ها و روزنامه های حامی دولت سکوت و واکنش روزنامه های منتقد، بازنشر این جمله قابل تامل سیف یعنی «تقریبا هیچ...» بود.
بعد از حدود 2 سال مذاکره، وعده های مختلف درباره دوران پسابرجام و لغو تحریم ها و حدود 3 ماه بعد از اجرایی شدن برجام، حالا یکی از مسئولان ارشد پولی و مالی دولت اظهارنظری می کند که از دید برخی یک اعتراف به نظر می رسد.
اما در این میان اظهارات سیف را می توان از زاویه های دیگر نیز نگاه کرد؛ زاویه ای که شاید بتوان آنرا را با پازل های دیگر تکمیل و واقعیت و پشت پرده ها را بهتر دید.
سوال مهم و اساسی این است که چرا سه ماه بعد از اجرایی شدن برجام، یکی از مسئولان دولت که تا چندی پیش بر روی پدیدار شدن آثار دوران پسابرجام در اقتصاد ایران تاکید داشت، ناگهان در موضعی کاملا متفاوت عواید ایران از برجام را «تقریبا هیچ» معرفی می کند؟ آنها می پرسند آیا برخی برای دوران پسابرجام و بعد از مشخص شدن عدم کارایی این توافق برای اقتصاد ایران، طراحیهای خاصی دارند؟
پسابرجام؛ وقتی منتقدان، فعالان اقتصادی و صالحی، آفتاب برجام را نمی بینند!
تیرماه 94؛ دیوار تحریم ها فروریخت اما تنها برای دولتی ها و تیتر چند روزنامه اصلاح طلب!؛ تقریبا هیچ یک از مردم و تولید کنندگان برداشته شدن تحریم ها را حس نمی کردند اما دولتی ها تاکید داشتند همه چیز از زمان اجرایی شدن برجام یعنی بعد از عمل به تعهدات ایران در اواسط دیماه سال 94 حس خواهد شد.
اجرایی شدن برجام از سوی طرف های غربی ها دقیقا همان زمانی بود که افکار عمومی پس از آن منتظر دیدن عواید برجام بودند؛ زمانی که دیگر به گفته دولتی ها تحریمها برداشته و ایران به بازارهای جهانی بازگشته بود.
همه منتظر برداشته شدن تدریجی تحریم ها و بازگشت ایران به بازار مبادلات جهانی بودند ولی اشکالی در کار بود؛ ابزارهای مالی و پولی مانند سوئیفت که باید برای ایجاد مبادلات مالی در اختیار ایران قرار می گرفت، به کندی پیش می رفت.
رئیس جمهور اما دقیقا همان روز اجرای برجام در نشست خبری خود خبرهای قابل تاملی از عواید برجام برای اقتصاد کشور داشت؛ «در فعالیتهای بانکی ما مخارجی را متحمل میشدیم که ناروا بود و از امروز از طریق بانکها هزار ال سی باز شده است.»
باز شدن هزار ال سی، آنهم چند ساعت پس از اجرای برجام برای برخی تعجب آور بود، تا جایی که یکی از اعضای اتاق بازرگانی ایران چنین رویدادی را غیر قابل باور و غیر قابل انجام خواند؛ دلیل فعالان اقتصادی برای رد ادعای روحانی تعطیل بودن بانک های خارجی در روز یکشنبه (روز اجرای توافق) بود.
حالا دیگر فعالان اقتصادی که وصل شدن به سوئیفت می توانست برای آنان یکی از مهم ترین مزایای برجام (به جهت سهولت مبادله با فعالان اقتصادی خارجی) باشد، هم به جمع منتقدان پیوسته بودند؛ آنها معتقد بودند که بانک های ایرانی شاید به سوئیف وصل باشند ولی کسی آن سوی خط! به ایرانی ها پاسخ نمی دهد و به بیان ساده تر بانک های غربی نمی خواهند طرف معامله ایرانیها باشند.
مسئولان دولتی اما کماکان بر روی وصل بودن ابزارهای مالی مانند سوئیفت تاکید داشتند ولی درباره ادعای منتقدان و فعالان اقتصادی درباره عدم معامله بانک های غربی با طرف های ایرانی حرفی نمی زدند.
در این میان اما یک اظهارنظر صریح از سوی یک مسئول دولتی کافی بود تا نقص در اجرای برجام از طرف غربی ها به ویژه طرف آمریکایی آشکارتر شود؛ صالحی رئیس سازمان انرژی اتمی در گفتوگو با وبگاه «العربی الجدید» بر ادامه فعالیت هستهای ایران تاکید و اعلام کرد که غرب در اجرای تعهدات خود بر اساس برجام، تأخیر دارد و هنوز برخی تحریمها برداشته نشده است.
وی تصریح کرد: «تا الان برخی بانکهای بزرگ اروپایی تحریمهایش را به طور کامل پایان نداده است چرا که قبلا تعهد داده که با ایران مراوده تجاری نداشته باشد. ما هنوز منتظر هستیم که وزارت خارجه ایران با اتحادیه اروپا تماس بگیرد و این بحران را حل کند.»
حاشیه های اظهارات صالحی درباره تاخیر در اجرای برجام به ویژه در حوزه بانکی چند روز بعد به نشست خبری رئیس جمهور در پایان سال رسید؛ رئیس جمهور در پاسخ به سوال خبرنگاری درباره اظهارات صالحی پیرامون تاخیر طرف غربی در عملی کردن برجام، گفت: «صالحی رئیس سازمان انرژی اتمی است و در زمینه مسائل اتمی هرچه بگوید صاحبنظر است ولی وزیر امور خارجه، وزیر اقتصاد یا رئیس بانک مرکزی نیست بنابراین میتوانید در رابطه با انرژی اتمی از وی سوال کنید.»
روحانی در همان نشست کنایه ای هم به منتقدان برجام و کسانی که معتقد بودند برجام «هیچ» عایدی برای ایران نداشته زد و گفت که «برجام یک مثل آفتاب تابان است وقتی که فردی چشمش را ببندد میگوید که شب است و او باید چشمش را باز کند و ببیند که آفتاب است.»
چند هفته بعد از نشست خبری روحانی، زمزمه هایی شبیه به اظهاراتی علی اکبر صالحی که تلویحا از سوی رئیس جمهور رد شده بود، از میان دولتیها شنیده شد؛ حالا که دیگر خیلی ها معتقد بودند که در اجرای برجام، نقصی وجود دارد.
وقتی ظریف، صالحی و سیف به کارشکنی آمریکا اعتراف میکنند!/ هدف دولتیها از این اعتراف چیست؟
این روزها سیف تنها کسی نیست که با اظهاراتش وجود نقصی بزرگ در برجام را شفاف می کند.
محمد جواد ظریف وزیر امور خارجه نیز روز گذشته در نشست خبری خود را فدریکا موگرینی مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا درباره مشکلات ایجاد شده در راه اجرای برجام، گفت: «همانطور که همه از ابتدا میدانستند برجام بانکهای آمریکایی را شامل نمیشده و نمیشود بلکه بحث عدم مزاحمت آمریکا برای همکاری سایر بانکها با ایران مطرح است.»
اعتراف ظریف به ایجاد مزاحمت آمریکایی ها برای همکاری سایر بانک های خارجی با ایران همان چیزی بود که حدود 2 ماه قبل منتقدان و فعالان اقتصادی آنرا مطرح کرده و از سوی روحانی به «ندیدن آفتاب برجام» متهم شده بودند.
اما علامت سوال بزرگی که بعد از اعترافات بزرگ دولتمردان درباره «تقریبا هیچ» بودن عواید برجام ایجاد شده، این است که چرا مسئولان دولتی بعد از 3 ماه از اجرایی شدن برجام و پس از ماهها تمجید از فواید دوران پسابرجام حاضر شده اند به عدم کارایی این توافق برای اقتصاد ایران اعتراف کنند.
در این میان تحلیل های مختلفی وجود دارد؛ برخی اعتراف مسئولانی نظیر سیف را بخشی از یک پروژه حساب شده می دانند؛ پروژه ای که قرار است از این پس عدم اجرایی شدن برجام و رسیدن عواید آن به ایران را سنگ اندازی آمریکاییها عنوان کند.
در ادامه این پروژه، عدم مذاکره مستقیم با آمریکا درباره حل و فصل تحریمهای پولی مربوط به این کشور علیه ایران (همانطور که ظریف به آن اشاره کرد) یکی از مشکلات اصلی در اجرایی شدن برجام معرفی خواهد شد؛ از دید طراحان این پروژه با این برنامه ریزی، منتقدان نه می توانند ادعا کنند که برجام نقض شده و نه می توانند مدعی شوند که چرا پول های بلوکه شده ایران در آمریکا آزاد نشده است!
البته برخی دیگر نیز معتقدند که انتقاد برخی دولتمردان نظیر رئیس کل بانک مرکزی و حتی وزیر اقتصاد درباره تاثیر برجام بر اقتصاد ایران در واقع به نوعی شانه خالی کردن از واقعیت هایی است که در ماه ها و شاید هفته های اخیر برای مردم شفاف تر شود؛ واقعیت هایی که نشان می دهد برجام کوچک ترین تاثیری بر پیشبرد شاخص های اقتصادی کشور نداشته است.
حال باید دید کدام یک از سناریوهای مطرح شده در آینده ای نزدیک، درست بودن خود را اثبات می کند؛ در این میان افکار عمومی در صورت صحیح بودن هر کدام از این دو سناریو، تنها یک سوال از رئیس جمهور دارند؛ وعده های پسابرجامی دولت چه زمانی محقق خواهد شد؟
انتهای پیام/
تاملی در فاکتورسازی وزارت خارجه برای خنثیسازی اعترافات سیف
به دنبال اظهارات مهم آقای ولی الله سیف رئیس کل بانک مرکزی درباره اینکه برجام هیچ دستاوردی نداشته است، متنی با عنوان «گزارش وزارت خارجه به مجلس درباره برجام» منتشر شد که از سیاق و محتوای آن پیداست کاملا عجولانه و با هدف خنثی سازی آثار اعترافات آقای سیف تنظیم شده است. به هر صورت، چند نکته مهم درباره این گزارش وجود دارد:
1- در گزارش وزارت خارجه، درباره بحث مدرن سازی رآکتور اراک، با درج عباراتی چون «کارگروهی برای همکاری و مشارکت در باز طراحی طبق برجام»، «با روند خوبی در حال پیشرفت است» و... سعی شده است اینگونه القا شود که آنچه باید درباره رآکتور آب سنگین اراک اتفاق می افتاد، افتاده است. نظر به اهمیت بسیار زیاد آب سنگین و کاربردهای مهم آن از جمله در بحث رادیوداروها برای بیماران سرطانی، که شرح مبسوط مزایای آن را در اینجا می توانید بخوانید، حفظ ماهیت راکتور آب سنگین اراک یکی از خطوط قرمز مذاکرات بود و رهبر معظم انقلاب در بند 4 از ماده 3 نامه 29 مهر خود به جناب حجت الاسلام روحانی درباره الزامات اجرای برجام، تصریح فرمودند که «اقدام در مورد نوسازی کارخانهی اراک با حفظ هویّت سنگین آن، تنها در صورتی آغاز خواهد شد که قرارداد قطعی و مطمئن دربارهی طرح جایگزین و تضمین کافی برای اجرای آن منعقد شده باشد». در جریان مذاکرات، وعده داده شد که قرار است راکتور اراک با مشارکت 5+1 مدرن سازی شود و حتی در مواردی اینگونه القا شد که غربی ها قرار است با پول خودشان راکتور اراک را با حفظ ماهیت آب سنگین برای ما مدرن سازی کنند. اما اتفاقی که اکنون افتاده و در گزارش وزارت خارجه به آن اعتراف شده، این است که دولت به دلیل عجله ای که برای انجام یکجانبه تعهدات ایران و رسیدن به روز اجرا داشت، شرط مهم رهبر انقلاب درباره انعقاد قرارداد نوسازی راکتور اراک و اخذ تضمین کافی قبل از خروج قلب راکتور را رعایت نکرده است. اینک وزارت خارجه می گوید این قرارداد نوسازی با یک «شرکت ایرانی» منعقد شده است. قرارداد با شرکت ایرانی، با توجه به شروط سنگین فناورانه مندرج در برجام و نبود این فناوریها در کشور در شرایط فعلی، به نوسازی عملی منجر نخواهد شد و صرفا یک اقدام تشریفاتی و به معنی دقیق کلمه یک فاکتور صوری برای رعایت شرط قرارداد نوسازی است. نتیجه اینکه عملا راکتور آب سنگین اراک از دست رفته است.
2- در گزارش وزارت خارجه بندی با عنوان «فروش مازاد آب سنگین» گنجانده و سعی شده به مخاطب اینگونه القا شود که مازاد آب سنگین به فروش رفته است. واقعیت اما این است که دولت یازدهم باز هم نظر به عجله عجیبی که برای اجرای یکجانبه برجام داشت، ابتدا ادعا کرد که قرار است این آب سنگین را آمریکا خریداری کند؛ اما آمریکا اقدام به خرید نکرد، و چون طبق برجام آب سنگین باید از ایران خارج می شد تا روز اجرا و لغو تحریمها فرا برسد، حدود 30 تن آب سنگین را از کشور خارج و در عمان انبار کردند به امید اینکه آمریکا در حال طی تشریفات خریداری است. در نهایت خبری از خرید آمریکا نیز نشد. همانگونه که در بند یک گفتیم، رآکتور آب سنگین اراک نیز هم اکنون نابود شده و دیگر قادر به تولید آب سنگین نیست.
3- گزارش وزارت خارجه به گونه ای نگاشته شده است که گویی ایران از اتهام PMD تبرئه و این پرونده مختومه شده است. واقعیت اما این است که برای اولین بار در طول تاریخ و به یمن برجام، ادعای سابقه فعالیت نظامی به صورت رسمی و با رضایت و مشارکت دولت تهران، در پرونده ایران ثبت شد و آنگونه که آذرماه و در زمان انتشار گزارش آژانس شرح دادیم، کلمه "احتمالی" از عبارت «ابعاد نظامی احتمالی» حذف و PMD تبدیل به MD شد!
4- در بند مربوط به لغو تحریم ها در گزارش وزارت خارجه، آنچه باید غربیها روی کاغذ انجام میدانند از متن برجام رونویسی شده و چیز جدیدی که مربوط به آثار لغو تحریم ها باشد، وجود ندارد. در این بخش ادعایی در رابطه با لغو شدن عملی تحریم ها نیز نشده و به نظرم خوانندگان و مخاطبان، باید گزارش آقای سیف با میان تیتر «تقریبا هیچ» را به انتهای گزارش وزارت خارجه اضافه کنند. یک عبارت خوشمزه در این بخش هست و آن اینکه «تغییر کاملاً محسوس و معنیداری در فضای بینالمللی به نفع ایران صورت گرفته است». یحتمل دوستانی که این گزارش را نوشتهاند، هنوز در فضای رمانتیک هتل کوبورگ و خنده و قدم زنی قرار دارند، و نه از اظهارات ضد ایرانی بیش از پیش آمریکاییها -و اخیرا در دوره پسابرجام گندهگویی کوتوله های منطقهای- خبر دارند و نه گزارش آنچه در سازمان کنفرانس اسلامی گذشت، به آنها رسیده است.
5- مردم منتظر گزارش رسمی هیئت نظارت بر برجام هستند و البته کاملا روشن است که چرا به جای گزارش هیئت نظارت بر برجام درباره آثار اجرای این توافق و میزان عمل طرف مقابل به تعهدات و تبعات و دستاوردهای برجام، وزارت خارجه گزارشی سراسر مغلطه و خلاف و بعضا تکرار ملال آور متن برجام را در این ایام که رئیس کل بانک مرکزی از دستاورد تقریبا هیچ برجام خبر داده، منتشر کرده است.
6-منتظر باشید رسانههای اصلاح طلب که اعترافات مهم رئیس کل بانک مرکزی درباره بی دستاوردی برجام را سانسور کردند، این گزارش را با آب و تاب در صفحات نخست خود منعکس کنند. این، مصداق همان "یک دروغ دیگر" است که در گفت و شنود کیهان آمده بود:
«گفت: رئیس کل بانک مرکزی در مصاحبه با تلویزیون بلومبرگ گفته است برجام تاکنون تقریبا هیچ دستاورد اقتصادی برای ایران نداشته است.
گفتم: پس آنهمه هیاهو و کف و سوت که برجام تحریمها را لغو میکند، گشایش اقتصادی در پی دارد، اشتغال میآفریند، سرمایه میآورد، پولهای بلوکه شده را باز میگرداند و... چه میشود؟
گفت: همانها که این وعدهها را میدادند و میگفتند و مینوشتند، دیروز اولا؛ اظهارات آقای سیف را سانسور کردهاند و ثانیا؛ گفتهاند مگر قرار بود برجام گشایش اقتصادی بیاورد؟!
گفتم: عجب جماعت راستگویی! به یارو گفتند اگر نصف دنیا را به تو بدهیم قول میدهی که دیگر دروغ نگویی؟ و یارو فکری کرد و گفت؛ اگر بگویم آری، یک دروغ دیگر گفتهام!»
انتهای پیام/
گروه سیاسی_ رجانیوز: به فاصله کمتر از یک ماه پس از سخنان رهبرمعظم انقلاب درباره تفکرات تزریقی آمریکایی ها مبنی بر کوتاه آدم از اصول انقلاب و برجام2، 3، 4 و برجام منطقهای؛ مطبوعات اصلاحطلب و حامی دولت بی اعتنا به این تذکر ایشان صراحتا خط رسانهای توجیه برجام منطقهای را کلید زدهاند.
به گزارش رجانیوز پس از آن که اجرایی شدن برجام با بدعهدی آمریکاییها همراه شد؛ حسن روحانی از سویی با تعابیری مثل «آفتاب تابان» معرفی کردن برجام کوشید این نقاط ضعف را کمرنگ جلوه دهد و از سوی دیگر خود و برخی اعضای کابینهاش کوشیدند با سخن گفتن مکرر از «برجام2» راه را برای تعمیم مدل «برجامِ هستهای» به مسائل «داخلی و منطقهای» هموار کنند.
اما رهبرانقلاب در در سخنرانی آغاز سال 95 به صراحت طرح مسائلی مثل برجام 2،3،4 ، برجام منطقهای و برجام قانون اساسی را در راستای تفکر تزریقی آمریکا به نخبگان کشور مبنی بر کوتاه آمدن در برابر آمریکا معرفی کردند. ایشان با ذکر این نکته که استکبار و به طور خاص آمریکا درصددن هستند «وانمود کنند ملّت ایران بر سر یک دوراهی قرار دارد و چارهای ندارد جز اینکه یکی از این دو راه را انتخاب کند. آن دوراهی عبارت است از اینکه یا باید با آمریکا کنار بیایند، یا باید بهطور دائم فشارهای آمریکا و مشکلات ناشی از آن را تحمّل کنند» این دوگانه را یک دوگانه غلط دانستند که نتیجه پذیرشش کنار آمدن با آمریکا «بهمعنای قبول تحمیلهای آن دولت» خواهد بود.
ایشان در همین راستا با اشاره به تلاش دشمن برای بازکردن پای مدل برجام- کوتاه آمدن در برابر خواست دشمن- به مسائل منطقهای فرمودند: «مثلاً فرض بفرمایید امروز در منطقهی غرب آسیا -یعنی همین منطقهای که غربیها به آن میگویند خاورمیانه- جنجالها و آشفتگیهای بسیاری هست؛ خب، این مشکل برای کلّ منطقه است و اگر میخواهید کشور شما از این مشکل نجات پیدا کند، باید سعی کنید این جنجالها فرو بنشیند. چهکار کنیم؟ با آمریکا همکاری کنیم، همفکری کنیم، جلسه کنیم، بنشینیم، گفتگو کنیم و یک مدلی را طبق میل آمریکاییها یا طبق توافق آمریکاییها انتخاب کنیم؛ یکی دیگر هم این است.»
اما به فاصله کمتر از یک ماه پس از سخنان رهبرانقلاب ، روزنامهها و نشریات زنجیرهایِ حامی دولت، صراحتا با در پیش گرفتن خط تحلیلیِ «لزوم برجام منطقهای» راه را برای عبور دولت از این خط قرمز نیز هموار میکنند. روزنامه شرق 25 فروردین در یادداشتی به قلم جاوید قرباناوغلی-مدیرکل وزارت خارجه دولت اصلاحات- با عنوان "برجام 2 در دیپلماسی منطقهای" صراحتا خواستار برجام منطقهای شد.
نویسنده این یادداشت یکی از بزرگ ترین دستاوردهای برجام را خنثی کردن و شکست پروژه ایران هراسی» دانسته و میگوید: «به نظر می رسد تکمیل این روند و جلوگیری از بازگشت پروژه ایران هراسی نیازمند الزاماتی است که دولت روحانی ناچار باید در اولویت کاری خود قرار دهد. اولین گام در این عرصه کلیدخوردن «برجام 2» در منطقه و حل وفصل مشکلات و ترمیم زخم ها با همسایگان تاثیرگذار است.»
او در پایان نیز با اشاره به انتخابات آتی آمریکا با تمجید از اقدامات دولت اوباما در مساله هستهای و سوریه؛ آن ها را «نتایج خوب» مینامد و توصیه میکند: «عقل حکم میکند ما در این رقابتها در کنار کسی باشیم که پیگیر سیاستهایی باشد که در دوران هشتساله رئیسجمهور کنونی آمریکا آغاز شده و نتایج خوبی دستکم در مسئله هستهای و حتی حلوفصل مسئله سوریه داشته است.»
چند روز بعد روزنامه اصلاحطلب اعتماد نیز در یادداشتی به قلم الهه کولایی - با عنوان "ایران به دنبال تکرار برجام در منطقه باشد" صراحتا خواستار استفاده از الگوی ناموفق برجام در دیپلماسی منطقه شد.
نویسنده با اشاره به اینکه نشست سران همکاری کشورهای اسلامی نشان داد «متاسفانه سران این کشورها، نتوانستند خود را با دستاوردهای سازنده و مثبت جامعه جهانی تطبیق داده و همچنان سعی بر تعمیق شکافهای میان خود داشتند» و در حالی که این روزها ناموفق بودن و غیرقابل اعتماد بودن مدل برجام روزبه روز خود را نشان میدهد؛ مینویسد: «به راستی که الگوی مورد استفاده دولت یازدهم در برجام، ظرفیت و توانمندی جمهوری اسلامی ایران را به نمایش گذاشت. پس جا دارد که دولتمردان ما بار دیگر دنبال تکرار این تجربه باشند اما اینبار نه با غرب، بلکه با خواهران و برادران مسلمان و رهبران کشورهای اسلامی در سازمان و مجمعی که اساس تشکیل آن تقویت همکاری میان کشورهای اسلامی است.»
ترویج گفتمان «کوتاهآمدن در برابر فشارهای آمریکا» در قالب «برجامهای چندگانه» اقدامی است که توسط «جریان بزک آمریکا» در داخل دنبال میشود. برداشته شدن مرز بین «خودی» و «غیرخودی»ِ انقلاب که یکی از نتایج دیپلماسی دولت است باعث میشود گروهی در داخل حاکمیت و دولت، همصدا با دشمن همان حرف و خواسته دشمن را تکرار کنند.
این همصدایی گاهی در تندرو و افراطی خواندن جریان ارزشی و حزباللهی جامعه نمودار میشود، گاهی در رای به لیست مورد حمایت انگلیس و رای ندادن به چهرههای مبارزو پایدار بر ارزشها، گاهی در حمایت از مذاکره با امریکا، گاهی در برجان هستهای و گاهی در برجام منطقهای. در این بین مطبوعات و قلمبدستانِ جریان بزک نقش جادهصافکنی و توجیهسازی این اقدامات را بر عهده دارند. رهبرانقلاب در سخنرانی آغاز سال خود در اینباره نیز کیگویند: « اینها میخواهند این را بهصورت یک گفتمانی در بین نخبگان جامعه ترویج کنند و بتدریج آن را در میان مردم و افکار عمومی سرریز کنند. در داخل کشور و خارج کشور، این فکر را دارند ترویج میکنند و به شکلهای گوناگونی، با بیانهای مختلفی، در وسایل ارتباط جمعی دنیا دارند گسترش میدهند؛ کسانی را میگمارند برای اینکه بتوانند این فکر را در میان ملّت ما گسترش بدهند. البتّه در داخل هم همینطور که عرض کردیم، کسانی هستند که این فکر را قبول دارند و قبول کردهاند و تلاش میکنند که آن را به دیگران هم بقبولانند.»
در حالی که نشریات و رسانههای منتقد دولت به خاطر انتشار مطالب انتقادی درباره دولت تذکر دریافت میکنند، جای تعجب است که هیات نظارت بر مطبوعات در برابر خط رسانهای نشریات جریان بزک که به فاصله کمتر از یکماه پس از سخنان رهبرانقلاب درباره «خط آمریکایی برجام منطقهای»؛ اقدام به توجیه ضرورت برجام منطقهای میکنند هیچگونه واکنشی نشان نمیدهد.