سفارش تبلیغ
صبا ویژن
مدیر وبلاگ
 
آمار واطلاعات
بازدید امروز : 319
بازدید دیروز : 415
کل بازدید : 138056
کل یادداشتها ها : 545
خبر مایه


رهبری پدر پیری است برای امت که فرزندان گوناگونی دارد. یکی خوب و انقلابی، یکی محافظه کار و یکی ساده انگار در نسبت با غرب. یک راه این است که پدر، تنها فرزندان خوب خود را حفظ کند و بقیه را بیرون بیاندازد. یک راه دیگر اما این است که همه ی فرزندان را زیر چتر محبت و حمایت و تمجید خود بگیرد و در عین حال بکوشد با راهنمایی های خود همه ی آنان را به سمت راه درست رهنمون شود

رهبری پدر پیری است برای امت که فرزندان گوناگونی دارد. یکی خوب و انقلابی، یکی محافظه کار و یکی ساده انگار در نسبت با غرب. یک راه این است که پدر، تنها فرزندان خوب خود را حفظ کند و بقیه را بیرون بیاندازد. یک راه دیگر اما این است که همه ی فرزندان را زیر چتر محبت و حمایت و تمجید خود بگیرد و در عین حال بکوشد با راهنمایی های خود همه ی آنان را به سمت راه درست رهنمون شود
محمدمهدی تهرانی_رجانیوز: وقتی قلب رآکتور اراک با سیمان پُر شد، پرسش زبانه کشید: آیا تدبیر رهبر انقلاب در مواجهه با آنان که شجاع و امین و غیور و دلسوز خوانده می شدند، درست بود؟ آیا سیاست تعیین خطوط قرمز و بعد هم شرط و شروط های پسابرجامی که این روزها همچنان در عمل توسط دولتمردان به سخره گرفته می شوند، صحیح بود؟ آیا رهبر انقلاب انقلابی بود و دیپلمات نبود؟
 
شکل گیری سه طیف تحلیلی
از همان نخست هر کس از ظن خود همراه شد و این چنین بود که قضاوت ها و تحلیل های درست و نادرست با هم عجین می شد. کمتر کسی اسرار جسته بود. شاید بتوان به دو نزاع و اختلاف نظر در طول این مدت درون جریان اصولگرایی اشاره کرد و سه طیف تحلیلی را در این میان از هم تمییز داد که هر یک به گونه ای در لفّافه ماجرا را تحلیل کرده و می کنند. مرور دیدگاه این سه طیف مسائل مهمی را روشن می کند و سؤالات مهمی را پاسخ می گوید.
 
الف) نگاه محافظه کارانه
گروهی بودند که از همان نخست دلواپسی ها را نادرست قلمداد می کردند و می گفتند مذاکرات "زیر نظر رهبری" در حال انجام است. آنها تأکید می کردند حتی در جریان مذاکرات، پیشنهادهای اصلاحی از سوی تیم های جلیلی، لاریجانی و... در بیت جمع آوری شده و برای تیم مذاکره کننده ارسال شده است و از همین رو جای هیچ گونه نگرانی نیست. اینان بر این باور بودند که خطوط قرمز نه میدانی مین گذاری شده و غیر قابل تخلّف بلکه صرفاً مواضع و خطابه هایی برای بالا بردن سطح چانه زنی در مذاکرات است.
درست از همین روست که خرده گیری های بیش از حد و سخن گفتن از خطوط قرمز و شرط و شروط های این چنینی به عنوان معیاری برای سنجش عملکرد دولتمردان را بایست نادرست و ناشی از یک سوء تفاهم تلقی کرد. این گروه مواردی را نیز از بیانات صریح و عمومی رهبرانقلاب ذکر می کردند که نشان می داد ایشان، خود جواز عدول از برخی خطوط قرمز قبلی را صادر کرده اند. اینان معتقد بودند رهبری نمی تواند هر حرفی را علنی بگوید و در جلسات خصوصی با دولتمردان از بسیاری خطوط مطرح شده عدول شده است.
 
از نگاه اینان مذاکرات هسته ای یک پیروزی برای جمهوری اسلامی است و این پیروزی می بایست به نام رهبری نوشته شود نه یک جریان سیاسی. اینان معتقد بودند نباید اجازه داد این تلقی شکل بگیرد که رهبری شرایطی مثل امام حسن(ع) پیدا کرده اند و صلح به ایشان دارد تحمیل می شود. اگر هم به فرض نزدیک به محال صلحی دارد تحمیل می شود نباید بگذاریم کسی بفهمد و چنین تلقی ای در کشور به وجود بیاید. از نگاه اینان نقدها نسبت به روند مذاکرات و برجسته کردن خطوط قرمز نادرست بود و با مشی سایت رهبر انقلاب نیز همخوانی نداشت. تبریک گفتن های برخی چهره های سپاه و ارتش بعد از لوزان نیز در همین فضا قابل تحلیل بود.
 
 
طبیعتاً بر مبنای این دیدگاه عملکرد رهبری نه تنها واجد نقصی نیست بلکه اصلاً برجام طبق نظر رهبری تا به این مرحله رسیده است و ایشان به خوبی تا این مرحله را مدیریت کرده اند. اصحاب این جریان عمدتاً برجام را خیلی چیز بدی نمی دانند که بعد بخواهند نسبت به پُر شدن قلب رآکتور اراک افسوس جدی بخورند. بالاخره همان قدر که هسته ای مهم است، اقتصاد کشور نیز مهم است و ما نباید جلوتر از رهبری راه برویم. در این نگاه عملکرد علی لاریجانی در مجلس نوعی فداکاری هوشمندانه و سیاستمدارانه در مقابل دلواپسان بود تا آنها را سر جای خود بنشاند و اجازه ندهد آنها با تندروی های خود طرح رهبری را زمین بزنند. برخی حتی مواضع حجت الاسلام ابوترابی در مجلس و کمیسیون ویژه را در همین فضا تحلیل می کنند. این جریان با چهره ای چون علی اکبر ولایتی قرابت های ویژه ای احساس می کند و اگر چه عمدتاً منتقد هاشمی است اما گاه حتی با او نیز در موضوعاتی مثل برجام می تواند به وحدت برسد.
 
 
ب)نگاه برخی آرمانخواهان
برخی با نگاه آرمانخواهانه ممکن است معتقد باشند ما با تناقضی بین قول و عمل رهبری مواجه هستیم. رهبر انقلاب اگر چه تأکید می کنند که انقلابی هستم اما در عمل در سال های پایانی دولت دهم به صالحی اجازه دادند با آمریکا مذاکره کند. رهبر انقلاب همچنین چهره ای چون ولایتی را به عنوان مشاور در کنار خود دارند، از مذاکره کنندگان با عناوینی چون امین و غیور و شجاع و دلسوز یاد می کنند، عملاً تن به اجرایی شدن برجام داده اند، از مجلس با نیکی یاد کرده اند و... . رهبر انقلاب اگر واقعاً انقلابی بودند لاریجانی را سر جای خودش می نشاندند تا آن گونه در مجلس در عرض چند دقیقه برجام را از فیلتر قوه مقنّنه رد نکند. رهبر انقلاب اگر انقلابی بودند کمیته ای انقلابی برای نظارت بر برجام شکل می دادند. ایشان اگر انقلابی بودند ولایتی را کنار می گذاشتند، اگر انقلابی بودند اجازه می دادند تا جوانان انقلابی کار برخی محافظه کاران را یکسره کنند و... . از نگاه اینان تندرو تلقی شدن جوانان انقلابی ناشی از تمجیدهای رهبری از دولت و طیف محافظه کاری است که در حاکمیت نقش ایفا می کند. طبیعتاً وقتی سخنان رهبری خود مسئله ساز می شود، نمی توان انتظار داشت با صِرفِ گفتن اینکه به جوانان انقلابی، تندرو نگویید مسئله حل و فصل شود.
 
 
 
از نگاه اینان توجه رهبری بیش از اندازه به معیشت و اقتصاد مردم جلب شده و رهبری نیز هسته‎ای را فدای اقتصاد کرده است. شروط و خط قرمزهای مطرح شده نیز حاصلی در پی نداشته و این به خوبی نشان می‎دهد مدیریت رهبری در این صحنه ضعیف بوده است. 
از نگاه برخی از اینان رهبری در ماجرای جنجال احمدی نژاد و لاریجانی در مجلس نیز اشتباه کرد. او با تلاش ها برای بر هم زدن شبکه ی محافظه کاران در کشور همراهی نکرده است...
 
 
ج)نگاه آرمانخواهان واقع نگر
این دیدگاه بر این باور است که تدبیر رهبر انقلاب در خصوص برجام، تدبیری دقیق و صحیح و نیز مبتنی بر واقعیات و مصالح جامعه دینی چه در داخل و چه در خارج از کشور بوده اما دفاع از تدبیر رهبر انقلاب به معنی دفاع تام و تمام از برجام و عملکرد دولتمردان نیست.
دیدگاه این جریان در ادامه و در نقد دیدگاه دو جریان نخست روشن خواهد شد.
 
 
 
شکل گیری دو نزاع
آن زمان که مذاکرات در جریان بود، نزاعی جدّی میان بانیان دیدگاه دوم و سوم از یک سو و بانیان دیدگاه اول از سوی دیگر رقم خورد. در واقع هر دو گروهِ آرمانخواه، خود را در مقابل طیف محافظه کار تعریف کرده و می کنند. از این رو به هر دو گروه، عنوان دلواپس اطلاق شد. دلواپسان همان آرمانخواهان انقلابی بودند که در مقابل جریان محافظه کار ایستادگی کردند. با عبور برجام از فیلتر مجلس کم کم این نزاع موضوعیت اصلی خود را از دست داد و اختلاف نظری دیگر البته محدود و در لفافه میان آرمانخواهان شکل گرفت. نقطه ی پرواز این اختلاف نظر، ارزیابی عملکرد رهبری در ماجرای برجام است اما در واقع این اختلاف تحلیل ناشی از فهم های متفاوتی است در موضوعات متعدد.
 

 






طراحی پوسته توسط تیم پارسی بلاگ