سفارش تبلیغ
صبا ویژن
مدیر وبلاگ
 
آمار واطلاعات
بازدید امروز : 390
بازدید دیروز : 26
کل بازدید : 137712
کل یادداشتها ها : 545
خبر مایه


راجع به بابک زنجانی دوم هم که توسط شما پیگیری شد توضیحاتی بفرمایید.
 
بحث 4.1 میلیارد دلار بود که مطرح شد. مبلغی که از صندوق توسعه ملی برداشت شد و بعد از حساب ذخیره ارزی جابه‌جا کردند. اصل آن مربوط به یکی از شرکت‌ها است که در امارات فعالیت می‌کرد و خرید کرده بود. آن‌موقع 4.1 میلیارد دلار بود و الان شاید به پنج شش میلیارد رسیده باشد. این فرد واسطه بین این شرکت و شرکت ملی نفت که معروف به بابک زنجانی دو شده است، این را نمی‌توانم خیلی قطعی بگویم. از وزارت نفت خواستیم گزارش بدهد الان که تحریم‌ها برداشته شده است آیا این پول به حساب آمده است یا خیر؟
 
 
چون بهانه تحریم است، اگر بعد از تحریم‌ها این پول وارد حساب خزانه کشور شد و دیوان محاسبات روی این صحه گذاشت و در گزارش تفریغ بودجه آمد که این پول وصول شده است، معلوم است که بحث بابک زنجانی دو جایی ندارد، ولی اگر عکس این اتفاق افتاده باشد و بعد از تحریم پولی وارد کشور نشود نشان می‌دهد که تحریم‌ها یک بهانه است و یک‌عده‌ای ممکن است این پول را در اختیار داشته باشند و علاقمند نباشند آن را به حساب دولت بریزند و باید ببینیم نتایج پسابرجام چه خواهد شد.
 
به مقام چینی گفتم همه خریدهای نفتی خود را در سبد آمریکا و یاران آمریکا قرار ندهید
 
مدیریت تحریم‌ها در زمان وزارت شما چگونه بود؟
 
تحریم در آن شرایط شروع شده بود. فکر می‌کنم زمانی‌که از مجلس رأی اعتماد گرفتم تمام نمایندگان دغدغه جدی مطرح می‌کردند و آن هم تحریم‌ها هیدروکربن و بنزین بود، چون آمریکا رسماً اعلام کرده بود که می‌خواهد تحریم بنزین ایران را شروع کند و با این تحریم ایران را مجبور کند پای میز مذاکره بنشیند. بعضی از آقایانی که فکر می‌کنند آن‌طرف امتیازی داده است، خیر، آن‌طرف حتی حاضر بود فشارهایی را به ایران بیاورد که ایران را از نقطه ضعف به پای میز مذاکره بنشاند و امتیازاتی را که می‌خواهد بگیرد.
 
واردات کشور 22 میلیون لیتر بود، 44 میلیون لیتر هم تولید داشتیم و باید 66 میلیون لیتر توزیع می‌شد. این 22 میلیون لیتری که وارد می‌شد بعد از اختلاط با 44 میلیون لیتر، آن را هم قابل مصرف می‌کرد، نه با استاندارد یورو 4، ولی قابل مصرف بود. از آن‌طرف هم به کشورهای طرف قرارداد با نفت ایران فشار می‌آوردند که آنها هم خرید نفت را کاهش دهند. یادم هست در آن‌ زمان برای اینکه با اینها مقابله کنیم تلاش‌های زیادی شد و رسانه‌ای هم نمی‌شد. اگر بخواهم یکی از این موارد را بگویم بحث فشار در چین بود که قرار بود عربستان به عنوان جایگزین ایران به چین نفت بدهد، عربستان هم حتی به قیمت پایین‌تر امکان تولید داشت. اگر این اتفاق می‌افتاد خیلی ضربه سنگینی به ایران وارد می‌کرد. با سفیرمان در چین هماهنگی کردم و از او خواستم که یک‌سری ملاقات برای بنده ترتیب دهد. لیست ملاقات‌ها را هم دادم و بدون رسانه‌ای کردن به چین رفتم. در کشور هیچ‌کس در باره این قضیه چیزی نمی‌دانست. جلساتی را با مسئولین چین گذاشتیم.
 
در چه مقطعی؟
 
در اوایل شروع کار دولت دهم که فشارها خیلی سنگین بود. الحمدلله با خلاقیت‌هایی که جوان‌های ما در حوزه نفت انجام دادند و ریفورمیت پتروشیمی را وارد چرخه سوخت کشور کردند این موضوع خوابید و فشار روی نفت را شروع کردند.
 
 در جلسه‌ای که با یکی از مقامات چین گذاشتم بحث امنیت انرژی را مطرح کردم. گفتم شما کشوری هستید که از لحاظ اقتصادی در حال رشد هستید و آمریکا علاقمند به رشد شما نیست و با شما مقابله می‌کند، البته توان مقابله نظامی با شما را ندارد، ولی مقابله اقتصادی می‌کند، از جمله مواردی که می‌تواند شما را دچار مشکل اساسی کند بحث دست گذاشتن روی انرژی شما است. انرژی شما وارداتی است و کافی است آن را محدود کند و به ایشان توضیح دادم همان‌طور که به عربستان می‌گوید جایگزین نفت ایران را تولید کند و قیمت را کاهش بدهد می‌تواند با یک تماس آمریکا فروش نفت خود را به شما قطع کند و شما دچار مشکل می‌شوید. شما برای امنیت انرژی هم که شده بهتر است همه خریدهای نفتی خود را در سبد آمریکا و یاران آمریکا قرار ندهید که دچار مشکل نشوید. ایران50 سال است که به قراردادهای خود متعهد بوده و هیچ خللی به وجود نیاورده است.
 
بحث مفصلی با ایشان داشتیم. محور آن امنیت انرژی در چین بود که بعد از اینکه صحبت‌مان تمام شد، ایشان بلافاصله به اتفاق بغلی رفت. در آن اتاق یک دوربین بود و یک خانمی ایستاده بود، ایشان فقط یک جمله به تلویزیون خود گفت که ما به دلیل امنیت انرژی چین رابطه نفتی خود را با ایران حفظ می‌کنیم و اتفاقاً در سفری که رفتم 60هزار بشکه بیشتر قرارداد بستم و برگشتم. کسی هم متوجه نشد. سناریویی بود که بایستی افرادی را می‌دیدید، توجیه می‌کردید تا به نقطه‌ای برسید که نه‌تنها کاهش نفت اتفاق نیفتد، بلکه 60 هزار بشکه هم بیشتر قرارداد بستیم.
 
اوپک هم یک‌سری قواعد خودش را دارد. قبل از اینکه نشست اوپک شکل بگیرد، نماینده ایران در اوپک باید یک‌سری هماهنگی‌هایی را با کشورهای دیگر انجام دهد و دیدگاه وزیر ایران را مطرح کند. نکته قابل توجه این است که همه وزرای نفتی و انرژی که عضو اوپک هستند در بدو ورودشان به آن کشور نگاه می‌کنند وزیر دیگر کشورها مخصوصاً وزیر ایران چه نقطه‌نظری دارد و این می‌تواند به پیام خوبی بدهد. ما از این نکته استفاده می‌کردیم. بالاخره کشورهایی در اوپک هستند که خیلی موضع منطبقی با عربستان ندارند و شاید برخی از این کشورها با ایران خیلی هماهنگ‌تر باشند. مجموعه اقداماتی که می‌تواند مؤثر واقع شود تا یک دیپلماسی که منافع ملی را حفظ کند باید رقم بخورد. اینها چیزهایی نیست که بخواهیم جزئیات را مطرح کنیم، ولی در افواه پیداست ضعف‌های زیادی بر دیپلماسی دولت یازدهم وارد است و اینکه می‌گوییم چرا این اتفاق‌ها می‌افتد، به نظر می‌رسد خیلی تصادفی نباشد. در این اتفاق‌ها فرد سناریویی می‌بیند که نتیجه آن چیزی است که شاهد آن هستیم.
 
در فضای تحریم چه در دریافت پول نفت و چه در نحوه فروش نفت از سوی آمریکا مشکلاتی ایجاد شده بود، مخصوصاً یکی از معضلاتی که داشتیم می‌توانستیم نفت بفروشیم، ولی پول آن را نمی‌توانستیم دریافت کنیم، آیا در برجام چنین چیزی حل شده است یا خیر؟
 
مجموع اقداماتی که باید انجام بگیرد احتیاج به برنامه و شناخت بین‌المللی دارد که برنامه بتواند خوب حرکت کند. بد نیست به عنوان تجربه این را هم عرض کنم. در ابتدای ورود به دولت دهم به شدت بحث تحریم‌های بنزینی وجود داشت که حتی نماینده‌هایی که با ما هم موافق نبودند نگران بودند که چه کار می‌خواهید بکنید. چون هم اوباما اعلام کرده بود و وزیر امور خارجه آمریکا هم چند بار اعلام کرد که آمریکا می‌‌خواهد جلوی واردات بنزین ایران را بگیرند و واقعاً هم این کار را کردند، یعنی به تدریج این 22 میلیون لیتر کاهش پیدا کرد و به صفر رسید. روز اولی که رفتم بحث عرضه و تقاضای نفت در جهان را بررسی کردم و دیدم به نفع ایران بود. یعنی عرضه مازاد نبود و تولیدکنندگان نفت می‌توانستند شرایط اعلام کنند.
 
 من بلافاصله اعلام کردم هرکس به ما بنزین ندهد، ما به آنها نفت خام نمی‌دهیم. شرکت‌هایی که به ما نمی‌فروختند به ما بنزین فروختند. اول بررسی کردیم آیا می‌شود آن حرف را بزنیم و متوجه شدیم که می‌شود. الان نمی‌شود این حرف را زد، چون الان مازاد عرضه داریم، یعنی دو تا 2.5 میلیون بشکه بیشتر از تقاضا است، بنابراین مصرف‌کننده است که می‌تواند شرایط بگذارد که بلافاصله بعد از صرف مدت زمانی مخازن خود را پر کردیم و آن بحث ریفورمیت پتروشیمی‌ها را شروع کردیم.
 
 این را می‌خواهم بگویم که بعضی از اقدامات دیپلماسی جواب می‌دهد و بعضی از اقداماتی که نسنجیده در کشور انجام می‌دهیم منجر به مسائلی می‌شود که داریم می‌بینیم. ما در آن زمان با همین مذاکرات و پیگیری با تحریم مقابله می‌کردیم، یعنی وقتی می‌گفتیم به فلان کشور نفت نمی‌فروشیم، شروع به فروختن می‌کردند. وقتی بحث تحریم را جدی کردند و بحث ریفورمیت پتروشیمی‌ها وارد شد و دیدند در کشور اتفاقی نیفتاد، دو باره گفتند آماده‌ایم به شما بنزین بفروشیم.
 
شرکتهای اروپایی هشت سال به فازهای پارس جنوبی دست نزدند
 
در بحث فازهای پارس جنوبی هم نظر رهبر معظم انقلاب این بود کار جهادی صورت بگیرد که ما از قطر جلو بزنیم. آن زمان روزنامه‌های زنجیره‌ای مرتب می‌نوشتند که چرا از قطر عقب هستیم، الان چیزی نمی‌گویند، خیلی جالب است! ما نصف قطر برداشت می‌کردیم، در چه شرایطی می‌توانستیم جلو بزنیم؟ در صورتی‌ از همه فازها بهره‌برداری کنیم و نمی‌شد هرچهار پنج سال دو فاز راه بیندازیم، چون 29 فاز باید راه‌اندازی شود و اگر در کوتاه‌ترین زمان این فازها را راه‌اندازی کنیم مجموع برداشت‌های ما شاید با قطر مساوی شود و یا جلو بزند. چون عمر این مخازن که طولانی نیست، شاید 40 تا 60 سال بیشتر عمر نداشته باشند و ما باید سرعت می‌دادیم.
 
 یادم هست وقتی داشتیم از شرکت‌های اروپایی خلع ید می‌کردیم، آقایانی که در وزارت نفت مخالف اصول‌گرایی هستند اعتراض می‌کردند که این فازها را ادامه ندهید. هشت سال بود که گل فازها در دست اینها بود که سرمایه‌گذاری کنند. حتی به آنها دست نزده بودند. جالب است همین‌ها در نقطه مقابل ما یعنی در قطر مالک بودند، یعنی به نفع اینها بود که اینجا عقب بماند، چون از آنجا برداشت بیشتری می‌کردند.
 
 ما با هشت فاز فعال و دو فاز نیمه‌فعال مواجه بودیم، یعنی کلاً 10 فاز داشتیم و در 19 فاز دیگر عملاً کاری نشده بود، کار جهادی این بود که همه فازهای ما با متخصصین ایرانی شروع شود که بتوانیم با تحریم شرکت‌های اروپایی به نوعی با آنها مقابله کرده باشیم تا بتوانیم به ساخت فازهای پارس جنوبی سرعت بدهیم. می‌گفتند نمی‌شود، زمان می‌برد، ایرانی نمی‌تواند بسازد، حتی در شروع کار دولت یازدهم خیلی به سپاه حمله می‌کردند که دولت دهم سپاه را به نفت آورده است، مثل اینکه اصلاً توجیه نیستند توانی که در قرارگاه خاتم سپاه وجود دارد، یک توان علمی بالا است و قدرت سازمان‌دهی بخش خصوصی در کشور را دارد، به علاوه منابع مالی که همیشه از کشور طلب دارد، کدام بخش خصوصی این‌طور عمل می‌کند؟ امروز شاهد هستیم که با افتخار همه فازها را زودتر از بقیه شرکت‌های دیگر راه‌اندازی می‌کنند و تحویل می‌دهند. این هم یک روش مقابله با تحریم‌ها بود.
 

 






طراحی پوسته توسط تیم پارسی بلاگ