سفارش تبلیغ
صبا ویژن
مدیر وبلاگ
 
آمار واطلاعات
بازدید امروز : 196
بازدید دیروز : 415
کل بازدید : 137933
کل یادداشتها ها : 545
خبر مایه



در فرهنگ ما «کارمند بودن» ارزش است یا «کاسب و تولیدگر بودن»؟ / اگر فرهنگ درست شد، زندگی مردم درست می‌شود

 

یک جوانی آمد پیش امام صادق(ع) و گفت: آقا من کاسب هستم و برای خودم یک درآمدی دارم، یک هنری هم دارم، به من گفته‌اند که شما بیا فلان‌جا، کارمند بشو، ما همین حقوق را به شما می‌دهیم، اجازه هست که من کاسبی-یا آن کار تولیدی‌ای که احیاناً خودم انجام می‌دهم- را رها کنم و بروم کارمند بشوم و مزد بگیرم؟ امام صادق(ع) فرمودند: نه اجازه نداری! تو تا وقتی خودت می‌توانی پول دربیاوری، چرا می‌خواهی مزدبگیر بشوی؟! (عَنْ عَمَّارٍ السَّابَاطِیِّ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع: الرَّجُلُ یَتَّجِرُ فَإِنْ هُوَ آجَرَ نَفْسَهُ أُعْطِیَ مَا یُصِیبُ فِی تِجَارَتِهِ. فَقَالَ: لَا یُؤَاجِرْ نَفْسَهُ وَ لَکِنْ یَسْتَرْزِقُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ وَ یَتَّجِرُ فَإِنَّهُ إِذَا آجَرَ نَفْسَهُ حَظَرَ عَلَى نَفْسِهِ الرِّزْقَ؛ کافی/5/90)

 

ببینید اینها فرهنگ است؛ فرهنگی که نشان می‌دهد در یک جامعه «کارمند بودن» ارزش است یا «کاسب بودن» و یا «تولیدگر بودن»؟ اگر در یک جامعه‌ای فرهنگ درست شد، زندگی مردم درست می‌شود. خدا نبخشد آنهایی را که «زیرپوستی» به فرهنگ خیانت می‌کنند!

 

بیش از «بی‌حجابی و بی‌بندوباری» باید به «زیرساخت‌های فرهنگیِ» اینها حساسیت نشان دهیم

 

متأسفانه یکی از عادات بدی که بین ما طلبه‌ها و بعضاً بین عالمان دینی رواج دارد این است که نهی از منکر را فقط مال آنجایی می‌دانند-یا به آن اقدام می‌کنند- که صریحاً یک امر دینی زیر پا گذاشته شود. مثلاً وقتی حجاب زیر پا گذاشته بشود حساس می‌شوند، یا مثلاً وقتی صریحاً عرق و شراب‌خوری باب بشود، حساس می‌شوند. خُب بله؛ این حساسیت خوب است نمی‌خواهیم بگوییم که همین‌مقدار حساسیت را هم نباشد! ولی باید ببینیم که این بی‌حجابی و آن بی‌بند و باری، زیرساخت‌های فرهنگی‌اش کجاست؟ نمی‌شود که آدم به آنها حساسیت نشان ندهد!

 

 

مثلاً در کتاب دبستان نقاشی می‌کشند که «تو بیا، یار خودت را از جنس مخالف، پیدا کن!» مثلاً انتخاب کردن جنس مخالف را از بچگی آموزش بدهند! ولی این موارد را دیگر کسی حساس نمی‌شود و می‌گوید: «حالا یک دانه نقاشی است که آنجا کشیده‌اند و می‌خواهند با این طرح‌ها، به بچه‌ها ریاضیات یاد بدهند، حرام خدا که حلال نشده است!» بله حرام حلال نشده است، ولی زیرساخت‌های فرهنگی همین‌طوری نم نم دارد نابود می‌شود!

 

حوز? علمیه نسبت به «زیرساخت‌های فرهنگی جامعه»، چندان حساس نیست!

 

متأسفانه ما- به‌عنوان عالمان دینی یا به‌عنوان حوز? علمیه- پیشنهادهای فرهنگی نداریم، که مثلاً بگوییم: بیایید تعلیم و تربیت را این‌طوری انجام بدهیم. نباید این‌طور باشد که ما طلبه‌ها فقط متکفّل قرآن و عقائد دینی-در مدرسه- باشیم و هیچ پیشنهادی در تاریخ و جغرافی و ریاضی و چیزهای دیگر نداشته باشیم. مثل حضرت امام(ره) که-با تعابیری شبیه به این- می‌فرمود: اگر معلم موحّد باشد، با ریاضیات هم می‌تواند درس توحید بدهد!

 

با ادبیات چقدر کار می‌شود کرد که با کتاب دینی و قرآن نمی‌شود این کارها را کرد! آیا الان با ادبیات ما دارد این کارها انجام می‌شود؟ آیا زیرساخت‌های فرهنگی درست می‌شود؟ یا اینکه حساسیت‌های خوب فرهنگی هم خنثی‌سازی می‌شود؟

 

صهیونیست‌ها به «بابا آب داد» حساس هستند، اما حوز? علمیه  حساسیت نشان نمی‌دهد! / حوزه می‌گوید: فقط وقتی گناه کرد اعتراض می‌کنم

 

ببینید که صهیونیست‌ها چقدر نسبت به این مسائل حساس هستند! مثلاً می‌گوید: تو چرا می‌گویی «بابا آب داد»؟! این مال پدرسالاری است! نگو بابا آب داد! می‌خواهد این «بابا آب داد» را هم از کلاس اول بردارد! صهیونیست‌ها می‌آیند به «بابا آب داد» حساسیت نشان می‌دهند، اما حوز? علمیه نسبت به «بابا آب داد» حساسیت نشان نمی‌دهد، بلکه می‌گوید: وقتی گناه کرد، آن‌وقت من می‌آیم وسط و می‌گویم: چرا اینجا گناه شد؟ زیرساخت‌های فرهنگی خیلی  اهمیت دارند؛ هم برای معیشت هم برای معنویت! خب، از این مقدمه بگذریم، اصلاً نمی‌خواهیم در این مقدمه باقی بمانیم.

 

2. وضع سیاسی، مهمترین عامل فرهنگ‌ساز!

 

«سیاست‌مداران» و «مدیران» مهم‌ترین عوامل فرهنگ‌ساز هستند

 

مهم‌ترین عامل، عامل فرهنگ‌ساز در یک جامعه چیست؟ این هم مقدم? دوم عرض بنده است. مهم‌ترین عامل برای فرهنگ، وضع سیاسی جامعه است؛ یعنی سیاست‌مداران، شخصیت و منش سیاست‌مداران و مدیران جامعه. بعضی وقت‌ها ما مدیران جامعه را از سیاست‌مداران جدا می‌کنیم! اما در اینجا می‌گوییم: هم مدیران و هم سیاست‌مداران.

 

خوب نیست یک مدیر «غیرسیاسی» باشد که در خدمت هر هدف سیاسی قرار بگیرد!

 

بعضی وقت‌ها رسم است که یک جاهایی، مدیران خنثای غیرسیاسی می‌گذارند برای اینکه حرف گوش کند! بعضی‌ها برای اینکه دست و بال‌شان باز باشد ترجیح می‌دهند که بعضاً مدیرانی که انتخاب می‌کنند، غیرسیاسی باشند و و بعد هم می‌گویند: «او فنّ مدیریت بلد است!» برای خودِ این مدیر هم-از نظر سیاسی- هیچ چیزی مهم نیست! مثلاً برایش مهم نیست که « برای چه جهتی دارند تو را به کار می‌کشند؟!» می‌گوید: «من نمی‌دانم! من اینجا را اداره می‌کنم و این پول را هم-از این کار- درمی‌آورم» لذا او در خدمت هرکسی قرار می‌گیرد. اما این خوب نیست که یک مدیر، غیرسیاسی باشد!

 

وقتی با این مدیران غیرسیاسی از نزدیک صحبت می‌کنی و می‌گویی: «شما که الان داری خیلی خوب این مجموعه را مدیریت می‌کنی، می‌دانی که این‌کار در خدمت کدام جهت‌گیریِ سیاسی‌ است؟» می‌گوید: «من نمی‌دانم!» خب این خیلی زشت است! سیاسی نبودن که هنر نیست، فهم سیاسی و بصیرت سیاسی نداشتن که هنر نیست! شما باید ببینی که برای چه کسی «عضد» قرار گرفته‌ای؟!

 

به هرحال، وقتی می‌گوییم سیاسیون و مدیران سیاسی جامعه و وضع سیاسی، هم? اینها را شامل می‌شود. اینها مهم‌ترین عوامل فرهنگ‌ساز در جامعه هستند!

 






طراحی پوسته توسط تیم پارسی بلاگ