گروه سیاسی _ خبرگزاری فارس، امیر توانا _ «تقریبا هیچ...» نقطه سر خط! آنهم خطی که اینبار به جای دیوار تحریمها، دیوار وعده های پسا برجامی را فروریخت.
رئیس کل بانک مرکزی که این روزها حسابی سرش در نیویورک شلوغ است و حتی توانسته با وزیر خزانه داری آمریکا دیدار کند، مصاحبه با بلومبرگ درباره عواید برجام برای ایران خیلی صریح تر از آن چیزی بود که حتی تندترین منتقدان برجام فکرش را میکردند.
اینبار نه منتقدان جدی برجام و یا رئیس سازمان انرژی اتمی، بلکه ولی الله سیف رئیس کل بانک مرکزی ایران به عنوان یکی از بازوهای اقتصادی کشور در مقابل خبرنگار بلومبرگ می گفت که «تقریباً هیچ چیز از این توافق (برجام) که در روز 16 ژانویه اجرایی شد عاید ایران نشده است.»
اظهارنظر سیف به سرعت در فضای رسانه ای داخل ایران منتشر شد؛ واکنش رسانه ها و روزنامه های حامی دولت سکوت و واکنش روزنامه های منتقد، بازنشر این جمله قابل تامل سیف یعنی «تقریبا هیچ...» بود.
بعد از حدود 2 سال مذاکره، وعده های مختلف درباره دوران پسابرجام و لغو تحریم ها و حدود 3 ماه بعد از اجرایی شدن برجام، حالا یکی از مسئولان ارشد پولی و مالی دولت اظهارنظری می کند که از دید برخی یک اعتراف به نظر می رسد.
اما در این میان اظهارات سیف را می توان از زاویه های دیگر نیز نگاه کرد؛ زاویه ای که شاید بتوان آنرا را با پازل های دیگر تکمیل و واقعیت و پشت پرده ها را بهتر دید.
سوال مهم و اساسی این است که چرا سه ماه بعد از اجرایی شدن برجام، یکی از مسئولان دولت که تا چندی پیش بر روی پدیدار شدن آثار دوران پسابرجام در اقتصاد ایران تاکید داشت، ناگهان در موضعی کاملا متفاوت عواید ایران از برجام را «تقریبا هیچ» معرفی می کند؟ آنها می پرسند آیا برخی برای دوران پسابرجام و بعد از مشخص شدن عدم کارایی این توافق برای اقتصاد ایران، طراحیهای خاصی دارند؟
پسابرجام؛ وقتی منتقدان، فعالان اقتصادی و صالحی، آفتاب برجام را نمی بینند!
تیرماه 94؛ دیوار تحریم ها فروریخت اما تنها برای دولتی ها و تیتر چند روزنامه اصلاح طلب!؛ تقریبا هیچ یک از مردم و تولید کنندگان برداشته شدن تحریم ها را حس نمی کردند اما دولتی ها تاکید داشتند همه چیز از زمان اجرایی شدن برجام یعنی بعد از عمل به تعهدات ایران در اواسط دیماه سال 94 حس خواهد شد.
اجرایی شدن برجام از سوی طرف های غربی ها دقیقا همان زمانی بود که افکار عمومی پس از آن منتظر دیدن عواید برجام بودند؛ زمانی که دیگر به گفته دولتی ها تحریمها برداشته و ایران به بازارهای جهانی بازگشته بود.
همه منتظر برداشته شدن تدریجی تحریم ها و بازگشت ایران به بازار مبادلات جهانی بودند ولی اشکالی در کار بود؛ ابزارهای مالی و پولی مانند سوئیفت که باید برای ایجاد مبادلات مالی در اختیار ایران قرار می گرفت، به کندی پیش می رفت.
رئیس جمهور اما دقیقا همان روز اجرای برجام در نشست خبری خود خبرهای قابل تاملی از عواید برجام برای اقتصاد کشور داشت؛ «در فعالیتهای بانکی ما مخارجی را متحمل میشدیم که ناروا بود و از امروز از طریق بانکها هزار ال سی باز شده است.»
باز شدن هزار ال سی، آنهم چند ساعت پس از اجرای برجام برای برخی تعجب آور بود، تا جایی که یکی از اعضای اتاق بازرگانی ایران چنین رویدادی را غیر قابل باور و غیر قابل انجام خواند؛ دلیل فعالان اقتصادی برای رد ادعای روحانی تعطیل بودن بانک های خارجی در روز یکشنبه (روز اجرای توافق) بود.
حالا دیگر فعالان اقتصادی که وصل شدن به سوئیفت می توانست برای آنان یکی از مهم ترین مزایای برجام (به جهت سهولت مبادله با فعالان اقتصادی خارجی) باشد، هم به جمع منتقدان پیوسته بودند؛ آنها معتقد بودند که بانک های ایرانی شاید به سوئیف وصل باشند ولی کسی آن سوی خط! به ایرانی ها پاسخ نمی دهد و به بیان ساده تر بانک های غربی نمی خواهند طرف معامله ایرانیها باشند.
مسئولان دولتی اما کماکان بر روی وصل بودن ابزارهای مالی مانند سوئیفت تاکید داشتند ولی درباره ادعای منتقدان و فعالان اقتصادی درباره عدم معامله بانک های غربی با طرف های ایرانی حرفی نمی زدند.
در این میان اما یک اظهارنظر صریح از سوی یک مسئول دولتی کافی بود تا نقص در اجرای برجام از طرف غربی ها به ویژه طرف آمریکایی آشکارتر شود؛ صالحی رئیس سازمان انرژی اتمی در گفتوگو با وبگاه «العربی الجدید» بر ادامه فعالیت هستهای ایران تاکید و اعلام کرد که غرب در اجرای تعهدات خود بر اساس برجام، تأخیر دارد و هنوز برخی تحریمها برداشته نشده است.
وی تصریح کرد: «تا الان برخی بانکهای بزرگ اروپایی تحریمهایش را به طور کامل پایان نداده است چرا که قبلا تعهد داده که با ایران مراوده تجاری نداشته باشد. ما هنوز منتظر هستیم که وزارت خارجه ایران با اتحادیه اروپا تماس بگیرد و این بحران را حل کند.»
حاشیه های اظهارات صالحی درباره تاخیر در اجرای برجام به ویژه در حوزه بانکی چند روز بعد به نشست خبری رئیس جمهور در پایان سال رسید؛ رئیس جمهور در پاسخ به سوال خبرنگاری درباره اظهارات صالحی پیرامون تاخیر طرف غربی در عملی کردن برجام، گفت: «صالحی رئیس سازمان انرژی اتمی است و در زمینه مسائل اتمی هرچه بگوید صاحبنظر است ولی وزیر امور خارجه، وزیر اقتصاد یا رئیس بانک مرکزی نیست بنابراین میتوانید در رابطه با انرژی اتمی از وی سوال کنید.»
روحانی در همان نشست کنایه ای هم به منتقدان برجام و کسانی که معتقد بودند برجام «هیچ» عایدی برای ایران نداشته زد و گفت که «برجام یک مثل آفتاب تابان است وقتی که فردی چشمش را ببندد میگوید که شب است و او باید چشمش را باز کند و ببیند که آفتاب است.»
چند هفته بعد از نشست خبری روحانی، زمزمه هایی شبیه به اظهاراتی علی اکبر صالحی که تلویحا از سوی رئیس جمهور رد شده بود، از میان دولتیها شنیده شد؛ حالا که دیگر خیلی ها معتقد بودند که در اجرای برجام، نقصی وجود دارد.
وقتی ظریف، صالحی و سیف به کارشکنی آمریکا اعتراف میکنند!/ هدف دولتیها از این اعتراف چیست؟
این روزها سیف تنها کسی نیست که با اظهاراتش وجود نقصی بزرگ در برجام را شفاف می کند.
محمد جواد ظریف وزیر امور خارجه نیز روز گذشته در نشست خبری خود را فدریکا موگرینی مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا درباره مشکلات ایجاد شده در راه اجرای برجام، گفت: «همانطور که همه از ابتدا میدانستند برجام بانکهای آمریکایی را شامل نمیشده و نمیشود بلکه بحث عدم مزاحمت آمریکا برای همکاری سایر بانکها با ایران مطرح است.»
اعتراف ظریف به ایجاد مزاحمت آمریکایی ها برای همکاری سایر بانک های خارجی با ایران همان چیزی بود که حدود 2 ماه قبل منتقدان و فعالان اقتصادی آنرا مطرح کرده و از سوی روحانی به «ندیدن آفتاب برجام» متهم شده بودند.
اما علامت سوال بزرگی که بعد از اعترافات بزرگ دولتمردان درباره «تقریبا هیچ» بودن عواید برجام ایجاد شده، این است که چرا مسئولان دولتی بعد از 3 ماه از اجرایی شدن برجام و پس از ماهها تمجید از فواید دوران پسابرجام حاضر شده اند به عدم کارایی این توافق برای اقتصاد ایران اعتراف کنند.
در این میان تحلیل های مختلفی وجود دارد؛ برخی اعتراف مسئولانی نظیر سیف را بخشی از یک پروژه حساب شده می دانند؛ پروژه ای که قرار است از این پس عدم اجرایی شدن برجام و رسیدن عواید آن به ایران را سنگ اندازی آمریکاییها عنوان کند.
در ادامه این پروژه، عدم مذاکره مستقیم با آمریکا درباره حل و فصل تحریمهای پولی مربوط به این کشور علیه ایران (همانطور که ظریف به آن اشاره کرد) یکی از مشکلات اصلی در اجرایی شدن برجام معرفی خواهد شد؛ از دید طراحان این پروژه با این برنامه ریزی، منتقدان نه می توانند ادعا کنند که برجام نقض شده و نه می توانند مدعی شوند که چرا پول های بلوکه شده ایران در آمریکا آزاد نشده است!
البته برخی دیگر نیز معتقدند که انتقاد برخی دولتمردان نظیر رئیس کل بانک مرکزی و حتی وزیر اقتصاد درباره تاثیر برجام بر اقتصاد ایران در واقع به نوعی شانه خالی کردن از واقعیت هایی است که در ماه ها و شاید هفته های اخیر برای مردم شفاف تر شود؛ واقعیت هایی که نشان می دهد برجام کوچک ترین تاثیری بر پیشبرد شاخص های اقتصادی کشور نداشته است.
حال باید دید کدام یک از سناریوهای مطرح شده در آینده ای نزدیک، درست بودن خود را اثبات می کند؛ در این میان افکار عمومی در صورت صحیح بودن هر کدام از این دو سناریو، تنها یک سوال از رئیس جمهور دارند؛ وعده های پسابرجامی دولت چه زمانی محقق خواهد شد؟
انتهای پیام/
تاملی در فاکتورسازی وزارت خارجه برای خنثیسازی اعترافات سیف
به دنبال اظهارات مهم آقای ولی الله سیف رئیس کل بانک مرکزی درباره اینکه برجام هیچ دستاوردی نداشته است، متنی با عنوان «گزارش وزارت خارجه به مجلس درباره برجام» منتشر شد که از سیاق و محتوای آن پیداست کاملا عجولانه و با هدف خنثی سازی آثار اعترافات آقای سیف تنظیم شده است. به هر صورت، چند نکته مهم درباره این گزارش وجود دارد:
1- در گزارش وزارت خارجه، درباره بحث مدرن سازی رآکتور اراک، با درج عباراتی چون «کارگروهی برای همکاری و مشارکت در باز طراحی طبق برجام»، «با روند خوبی در حال پیشرفت است» و... سعی شده است اینگونه القا شود که آنچه باید درباره رآکتور آب سنگین اراک اتفاق می افتاد، افتاده است. نظر به اهمیت بسیار زیاد آب سنگین و کاربردهای مهم آن از جمله در بحث رادیوداروها برای بیماران سرطانی، که شرح مبسوط مزایای آن را در اینجا می توانید بخوانید، حفظ ماهیت راکتور آب سنگین اراک یکی از خطوط قرمز مذاکرات بود و رهبر معظم انقلاب در بند 4 از ماده 3 نامه 29 مهر خود به جناب حجت الاسلام روحانی درباره الزامات اجرای برجام، تصریح فرمودند که «اقدام در مورد نوسازی کارخانهی اراک با حفظ هویّت سنگین آن، تنها در صورتی آغاز خواهد شد که قرارداد قطعی و مطمئن دربارهی طرح جایگزین و تضمین کافی برای اجرای آن منعقد شده باشد». در جریان مذاکرات، وعده داده شد که قرار است راکتور اراک با مشارکت 5+1 مدرن سازی شود و حتی در مواردی اینگونه القا شد که غربی ها قرار است با پول خودشان راکتور اراک را با حفظ ماهیت آب سنگین برای ما مدرن سازی کنند. اما اتفاقی که اکنون افتاده و در گزارش وزارت خارجه به آن اعتراف شده، این است که دولت به دلیل عجله ای که برای انجام یکجانبه تعهدات ایران و رسیدن به روز اجرا داشت، شرط مهم رهبر انقلاب درباره انعقاد قرارداد نوسازی راکتور اراک و اخذ تضمین کافی قبل از خروج قلب راکتور را رعایت نکرده است. اینک وزارت خارجه می گوید این قرارداد نوسازی با یک «شرکت ایرانی» منعقد شده است. قرارداد با شرکت ایرانی، با توجه به شروط سنگین فناورانه مندرج در برجام و نبود این فناوریها در کشور در شرایط فعلی، به نوسازی عملی منجر نخواهد شد و صرفا یک اقدام تشریفاتی و به معنی دقیق کلمه یک فاکتور صوری برای رعایت شرط قرارداد نوسازی است. نتیجه اینکه عملا راکتور آب سنگین اراک از دست رفته است.
2- در گزارش وزارت خارجه بندی با عنوان «فروش مازاد آب سنگین» گنجانده و سعی شده به مخاطب اینگونه القا شود که مازاد آب سنگین به فروش رفته است. واقعیت اما این است که دولت یازدهم باز هم نظر به عجله عجیبی که برای اجرای یکجانبه برجام داشت، ابتدا ادعا کرد که قرار است این آب سنگین را آمریکا خریداری کند؛ اما آمریکا اقدام به خرید نکرد، و چون طبق برجام آب سنگین باید از ایران خارج می شد تا روز اجرا و لغو تحریمها فرا برسد، حدود 30 تن آب سنگین را از کشور خارج و در عمان انبار کردند به امید اینکه آمریکا در حال طی تشریفات خریداری است. در نهایت خبری از خرید آمریکا نیز نشد. همانگونه که در بند یک گفتیم، رآکتور آب سنگین اراک نیز هم اکنون نابود شده و دیگر قادر به تولید آب سنگین نیست.
3- گزارش وزارت خارجه به گونه ای نگاشته شده است که گویی ایران از اتهام PMD تبرئه و این پرونده مختومه شده است. واقعیت اما این است که برای اولین بار در طول تاریخ و به یمن برجام، ادعای سابقه فعالیت نظامی به صورت رسمی و با رضایت و مشارکت دولت تهران، در پرونده ایران ثبت شد و آنگونه که آذرماه و در زمان انتشار گزارش آژانس شرح دادیم، کلمه "احتمالی" از عبارت «ابعاد نظامی احتمالی» حذف و PMD تبدیل به MD شد!
4- در بند مربوط به لغو تحریم ها در گزارش وزارت خارجه، آنچه باید غربیها روی کاغذ انجام میدانند از متن برجام رونویسی شده و چیز جدیدی که مربوط به آثار لغو تحریم ها باشد، وجود ندارد. در این بخش ادعایی در رابطه با لغو شدن عملی تحریم ها نیز نشده و به نظرم خوانندگان و مخاطبان، باید گزارش آقای سیف با میان تیتر «تقریبا هیچ» را به انتهای گزارش وزارت خارجه اضافه کنند. یک عبارت خوشمزه در این بخش هست و آن اینکه «تغییر کاملاً محسوس و معنیداری در فضای بینالمللی به نفع ایران صورت گرفته است». یحتمل دوستانی که این گزارش را نوشتهاند، هنوز در فضای رمانتیک هتل کوبورگ و خنده و قدم زنی قرار دارند، و نه از اظهارات ضد ایرانی بیش از پیش آمریکاییها -و اخیرا در دوره پسابرجام گندهگویی کوتوله های منطقهای- خبر دارند و نه گزارش آنچه در سازمان کنفرانس اسلامی گذشت، به آنها رسیده است.
5- مردم منتظر گزارش رسمی هیئت نظارت بر برجام هستند و البته کاملا روشن است که چرا به جای گزارش هیئت نظارت بر برجام درباره آثار اجرای این توافق و میزان عمل طرف مقابل به تعهدات و تبعات و دستاوردهای برجام، وزارت خارجه گزارشی سراسر مغلطه و خلاف و بعضا تکرار ملال آور متن برجام را در این ایام که رئیس کل بانک مرکزی از دستاورد تقریبا هیچ برجام خبر داده، منتشر کرده است.
6-منتظر باشید رسانههای اصلاح طلب که اعترافات مهم رئیس کل بانک مرکزی درباره بی دستاوردی برجام را سانسور کردند، این گزارش را با آب و تاب در صفحات نخست خود منعکس کنند. این، مصداق همان "یک دروغ دیگر" است که در گفت و شنود کیهان آمده بود:
«گفت: رئیس کل بانک مرکزی در مصاحبه با تلویزیون بلومبرگ گفته است برجام تاکنون تقریبا هیچ دستاورد اقتصادی برای ایران نداشته است.
گفتم: پس آنهمه هیاهو و کف و سوت که برجام تحریمها را لغو میکند، گشایش اقتصادی در پی دارد، اشتغال میآفریند، سرمایه میآورد، پولهای بلوکه شده را باز میگرداند و... چه میشود؟
گفت: همانها که این وعدهها را میدادند و میگفتند و مینوشتند، دیروز اولا؛ اظهارات آقای سیف را سانسور کردهاند و ثانیا؛ گفتهاند مگر قرار بود برجام گشایش اقتصادی بیاورد؟!
گفتم: عجب جماعت راستگویی! به یارو گفتند اگر نصف دنیا را به تو بدهیم قول میدهی که دیگر دروغ نگویی؟ و یارو فکری کرد و گفت؛ اگر بگویم آری، یک دروغ دیگر گفتهام!»
انتهای پیام/
گروه سیاسی_ رجانیوز: به فاصله کمتر از یک ماه پس از سخنان رهبرمعظم انقلاب درباره تفکرات تزریقی آمریکایی ها مبنی بر کوتاه آدم از اصول انقلاب و برجام2، 3، 4 و برجام منطقهای؛ مطبوعات اصلاحطلب و حامی دولت بی اعتنا به این تذکر ایشان صراحتا خط رسانهای توجیه برجام منطقهای را کلید زدهاند.
به گزارش رجانیوز پس از آن که اجرایی شدن برجام با بدعهدی آمریکاییها همراه شد؛ حسن روحانی از سویی با تعابیری مثل «آفتاب تابان» معرفی کردن برجام کوشید این نقاط ضعف را کمرنگ جلوه دهد و از سوی دیگر خود و برخی اعضای کابینهاش کوشیدند با سخن گفتن مکرر از «برجام2» راه را برای تعمیم مدل «برجامِ هستهای» به مسائل «داخلی و منطقهای» هموار کنند.
اما رهبرانقلاب در در سخنرانی آغاز سال 95 به صراحت طرح مسائلی مثل برجام 2،3،4 ، برجام منطقهای و برجام قانون اساسی را در راستای تفکر تزریقی آمریکا به نخبگان کشور مبنی بر کوتاه آمدن در برابر آمریکا معرفی کردند. ایشان با ذکر این نکته که استکبار و به طور خاص آمریکا درصددن هستند «وانمود کنند ملّت ایران بر سر یک دوراهی قرار دارد و چارهای ندارد جز اینکه یکی از این دو راه را انتخاب کند. آن دوراهی عبارت است از اینکه یا باید با آمریکا کنار بیایند، یا باید بهطور دائم فشارهای آمریکا و مشکلات ناشی از آن را تحمّل کنند» این دوگانه را یک دوگانه غلط دانستند که نتیجه پذیرشش کنار آمدن با آمریکا «بهمعنای قبول تحمیلهای آن دولت» خواهد بود.
ایشان در همین راستا با اشاره به تلاش دشمن برای بازکردن پای مدل برجام- کوتاه آمدن در برابر خواست دشمن- به مسائل منطقهای فرمودند: «مثلاً فرض بفرمایید امروز در منطقهی غرب آسیا -یعنی همین منطقهای که غربیها به آن میگویند خاورمیانه- جنجالها و آشفتگیهای بسیاری هست؛ خب، این مشکل برای کلّ منطقه است و اگر میخواهید کشور شما از این مشکل نجات پیدا کند، باید سعی کنید این جنجالها فرو بنشیند. چهکار کنیم؟ با آمریکا همکاری کنیم، همفکری کنیم، جلسه کنیم، بنشینیم، گفتگو کنیم و یک مدلی را طبق میل آمریکاییها یا طبق توافق آمریکاییها انتخاب کنیم؛ یکی دیگر هم این است.»
اما به فاصله کمتر از یک ماه پس از سخنان رهبرانقلاب ، روزنامهها و نشریات زنجیرهایِ حامی دولت، صراحتا با در پیش گرفتن خط تحلیلیِ «لزوم برجام منطقهای» راه را برای عبور دولت از این خط قرمز نیز هموار میکنند. روزنامه شرق 25 فروردین در یادداشتی به قلم جاوید قرباناوغلی-مدیرکل وزارت خارجه دولت اصلاحات- با عنوان "برجام 2 در دیپلماسی منطقهای" صراحتا خواستار برجام منطقهای شد.
نویسنده این یادداشت یکی از بزرگ ترین دستاوردهای برجام را خنثی کردن و شکست پروژه ایران هراسی» دانسته و میگوید: «به نظر می رسد تکمیل این روند و جلوگیری از بازگشت پروژه ایران هراسی نیازمند الزاماتی است که دولت روحانی ناچار باید در اولویت کاری خود قرار دهد. اولین گام در این عرصه کلیدخوردن «برجام 2» در منطقه و حل وفصل مشکلات و ترمیم زخم ها با همسایگان تاثیرگذار است.»
او در پایان نیز با اشاره به انتخابات آتی آمریکا با تمجید از اقدامات دولت اوباما در مساله هستهای و سوریه؛ آن ها را «نتایج خوب» مینامد و توصیه میکند: «عقل حکم میکند ما در این رقابتها در کنار کسی باشیم که پیگیر سیاستهایی باشد که در دوران هشتساله رئیسجمهور کنونی آمریکا آغاز شده و نتایج خوبی دستکم در مسئله هستهای و حتی حلوفصل مسئله سوریه داشته است.»
چند روز بعد روزنامه اصلاحطلب اعتماد نیز در یادداشتی به قلم الهه کولایی - با عنوان "ایران به دنبال تکرار برجام در منطقه باشد" صراحتا خواستار استفاده از الگوی ناموفق برجام در دیپلماسی منطقه شد.
نویسنده با اشاره به اینکه نشست سران همکاری کشورهای اسلامی نشان داد «متاسفانه سران این کشورها، نتوانستند خود را با دستاوردهای سازنده و مثبت جامعه جهانی تطبیق داده و همچنان سعی بر تعمیق شکافهای میان خود داشتند» و در حالی که این روزها ناموفق بودن و غیرقابل اعتماد بودن مدل برجام روزبه روز خود را نشان میدهد؛ مینویسد: «به راستی که الگوی مورد استفاده دولت یازدهم در برجام، ظرفیت و توانمندی جمهوری اسلامی ایران را به نمایش گذاشت. پس جا دارد که دولتمردان ما بار دیگر دنبال تکرار این تجربه باشند اما اینبار نه با غرب، بلکه با خواهران و برادران مسلمان و رهبران کشورهای اسلامی در سازمان و مجمعی که اساس تشکیل آن تقویت همکاری میان کشورهای اسلامی است.»
ترویج گفتمان «کوتاهآمدن در برابر فشارهای آمریکا» در قالب «برجامهای چندگانه» اقدامی است که توسط «جریان بزک آمریکا» در داخل دنبال میشود. برداشته شدن مرز بین «خودی» و «غیرخودی»ِ انقلاب که یکی از نتایج دیپلماسی دولت است باعث میشود گروهی در داخل حاکمیت و دولت، همصدا با دشمن همان حرف و خواسته دشمن را تکرار کنند.
این همصدایی گاهی در تندرو و افراطی خواندن جریان ارزشی و حزباللهی جامعه نمودار میشود، گاهی در رای به لیست مورد حمایت انگلیس و رای ندادن به چهرههای مبارزو پایدار بر ارزشها، گاهی در حمایت از مذاکره با امریکا، گاهی در برجان هستهای و گاهی در برجام منطقهای. در این بین مطبوعات و قلمبدستانِ جریان بزک نقش جادهصافکنی و توجیهسازی این اقدامات را بر عهده دارند. رهبرانقلاب در سخنرانی آغاز سال خود در اینباره نیز کیگویند: « اینها میخواهند این را بهصورت یک گفتمانی در بین نخبگان جامعه ترویج کنند و بتدریج آن را در میان مردم و افکار عمومی سرریز کنند. در داخل کشور و خارج کشور، این فکر را دارند ترویج میکنند و به شکلهای گوناگونی، با بیانهای مختلفی، در وسایل ارتباط جمعی دنیا دارند گسترش میدهند؛ کسانی را میگمارند برای اینکه بتوانند این فکر را در میان ملّت ما گسترش بدهند. البتّه در داخل هم همینطور که عرض کردیم، کسانی هستند که این فکر را قبول دارند و قبول کردهاند و تلاش میکنند که آن را به دیگران هم بقبولانند.»
در حالی که نشریات و رسانههای منتقد دولت به خاطر انتشار مطالب انتقادی درباره دولت تذکر دریافت میکنند، جای تعجب است که هیات نظارت بر مطبوعات در برابر خط رسانهای نشریات جریان بزک که به فاصله کمتر از یکماه پس از سخنان رهبرانقلاب درباره «خط آمریکایی برجام منطقهای»؛ اقدام به توجیه ضرورت برجام منطقهای میکنند هیچگونه واکنشی نشان نمیدهد.
گروه بین الملل- رجانیوز: رئیس بانک مرکزی ایران در مصاحبهای با تلویزیون بلومبرگ گفته توافق هستهای ایران و گروه 1+5 موسوم به برجام، تا کنون «تقریباً هیچ» دستاورد اقتصادی برای تهران در بر نداشته است.
به نوشته پایگاه اینترنتی بلومبرگ، آقای سیف گفته ایران سه ماه بعد از اجرای شدن برجام، توان دستیابی به 100 میلیارد دلار دارایی ضبطشدهاش در خارج از کشور را نداشته و برای پرداخت صورتحسابهایش در مبادلات خارجی به دنبال راهی برای استفاده از دلار است.
رئیس بانک مرکزی ایران اضافه کرد با آنکه قرار است سپردههای ایران در بانکهای خارج از کشور قابل دسترس باشند، بانکهای اروپایی کماکان نگران نقض قوانین آمریکا و مواجه شدن با جریمههای سنگین این کشور هستند.
به گزارش بلومبرگ، سیف، بر همین اساس از «دفتر کنترل داراییهای خارجی وزارت خزانهداری آمریکا» میخواهد با صدور دستورالعملی بانکهای اروپایی را به استقبال بیشتر از ایران دعوت کند.
رئیس بانک مرکزی ایران روز پنجشنبه در حاشیه نسشتهای صندوق بینالمللی پول و صندوق جهانی با جک لو، وزیر خزانهداری آمریکا دیدار و درباره نگرانیهایش در همین باره گفتوگو کردند.
سیف، جمعه به تلویزیون بلومبرگ گفت که «تقریباً هیچ چیز» از این توافق که در روز 16 ژانویه اجرایی شد عاید ایران نشده است. وی میگوید: «یکی از نیازهایی که قطعاً ما داریم تبدیل کردن ارز است برای اینکه بتوانیم به تأمینکنندگان (کالا) پول پرداخت کنیم. این، نیازمند دسترسی به نظام مالی آمریکا است.»
ایران و گروه 1+5 تیرماه سال گذشته به توافقی دست یافتهاند که قرار است تحریمهای وضع شده به بهانه برنامه هستهای ایران را در ازای اقدامات تهران برای محدود کردن این برنامه، رفع کند.
این توافق از چند ماه پیش اجرایی شده اما ممنوع بودن همکاریهای بین بانکی موسوم به «مبادلات چرخه دلار» (U-Turn) امکان استفاده ایران از خدمات دلاری در مبادلات خارجی را سلب کرده است.
کارشناسان در روزها و هفتههای گذشته بارها تصریح کردهاند امکان برخورداری از آثار تحریمهای هستهای برای ایران، با توجه به سلطه دلار در مبادلات خارجی، بدون دسترسی محدود این کشور به آنچه در نظام بانکی «چرخه دلار» (U-Turn) خوانده میشود وجود نخواهد داشت.
منظور از مبادلات چرخه دلاری، استفاده بانکهای ایرانی از خدمات دلاری بدون ارتباط مستقیم با نظام بانکی آمریکا است. تا قبل از سال 2008 بانکهای ایرانی با واسطه بانکهای خارجی (مانند بانکهای سوییسی) مجاز به استفاده از اینگونه مبادلات بودند، اما واشنگتن از نوامبر آن سال استفاده بانکهای ایرانی از این خدمات را ممنوع اعلام کرد.
گروه سیاسی- رجانیوز: حسین شریعتمداری طی یادداشتی با عنوان «نقطه، صفحه قبل!» در روزنامه کیهان نوشت: آقای ولیالله سیف، رئیس کل بانک مرکزی کشورمان بعد از دیدار خصوصی با «جکلو» وزیر خزانهداری آمریکا که بدون حضور خبرنگاران و پشت درهای بسته! صورت گرفته بود، روز گذشته در مصاحبه با تلویزیون بلومبرگ تصریح کرد که «برجام تاکنون تقریباً هیچ دستاورد اقتصادی برای ایران نداشته است» و توضیح داد که امکان دسترسی به 100 میلیارد دلار داراییهای مسدود شده را نداریم و ممنوعیت همکاریهای بین بانکی موسوم به «مبادلات چرخهدار- U-TURN» به ایران اجازه استفاده از خدمات دلاری در مبادلات خارجی را نمیدهد و بانکهای اروپایی نیز کماکان نگران نقض قوانین آمریکا و مواجه شدن با جریمههای سنگین هستند و...
تأکید صریح آقای دکتر سیف بر بیفرجام بودن برجام بدون اعتراف ایشان نیز به وضوح قابل درک بود و پایان خسارتآفرین آن بارها همراه با ارائه اسناد و شواهد غیرقابل تردید از سوی منتقدان دلسوز گوشزد شده بود ولی دولت محترم به جای بررسی نظرات مستند منتقدان و پیشگیری از فاجعهای که امروزه خود به آن اعتراف میکند، منتقدان را با ملامتهای آمیخته به ناسزا، نواخته و باور نداشت که این بار کج مانند همه بارهای کج دیگر، هرگز به مقصد نمیرسد که نرسید. اما، جلوی ضرر، از هر کجا که گرفته شود، «سود» است و در این باره گفتنیهایی هست!
1- اظهارات رئیس کل بانک مرکزی اگرچه بیان یک واقعیت محسوس و ملموس است و از بی نتیجه بودن نزدیک به سه سال مذاکره هستهای دولت محترم و هزینههای سنگینی که به کشور تحمیل شده حکایت میکند ولی اعتراف ایشان «کامل» نیست و فقط اشاره به بخشی از یک واقعیت تلخ است. ایشان میفرمایند؛ برجام تاکنون «تقریباً هیچ» دستاورد اقتصادی برای ایران نداشته است که باید گفت؛
اولاً؛ هیچ دستاورد دیگری در سایر عرصهها نیز نداشته است، و البته طبیعی است که آقای سیف تنها درباره حوزه مسئولیتی خویش که «اقتصاد» است اظهارنظر کرده است.
ثانیاً؛ برجام نه فقط هیچ دستاوردی نداشته است، بلکه خسارتهای فراوان و در بسیاری از موارد، غیر قابل جبران نیز به دنبال داشته است که به نمونههایی از آن اشارهای گذرا - اما مستند- خواهیم داشت.
2- تصور این که بعد از بینتیجه بودن برجام و سه سال مذاکره فشرده و پرهزینه، اکنون به «نقطه آغاز» بازگشتهایم، تصوری خطا و به دور از واقعیت است. به بیان دیگر، گزاره معروف «نقطه، سر خط» گویای شرایط کنونی ما نیست، بلکه دهها و شاید صدها گام از نقطه شروع مذاکرات هستهای در دولت یازدهم، به عقب نیز برداشتهایم و گویاترین گزاره برای توصیف شرایط کنونی، «نقطه، صفحه قبل»! است. چرا که؛ بسیاری از امتیازات نقد را سخاوتمندانه! به حریف واگذار کردهایم و اکنون با دستهای تقریباً خالی به نقطه کنونی رسیدهایم. بیش از 12 هزار سانتریفیوژ را از چرخه غنیسازی خارج کردهایم. تحقیق و توسعه برای غنیسازی را در فردو متوقف کردهایم. قلب رآکتور اراک را بیرون آورده و برای آن که هرگز قابل بازگشت نباشد، با بتن پر کردهایم، 9700 کیلوگرم از دههزار کیلوگرم اورانیوم غنی شده، زیر 5 درصد را که طی ده سال با تلاش دانشمندان هستهای کشورمان به دست آورده بودیم از کشور خارج کردهایم و... همه این امتیازات را قبل از شروع مذاکرات هستهای دولت یازدهم، در اختیار داشتیم و اینکه گفته میشود، اگر آمریکا به تعهداتش عمل نکند، ما نیز، امتیازات داده شده را پس میگیریم، بیشتر به یک شوخی- البته بیمزه- شبیه است. زیرا بسیاری از آنچه که از دست دادهایم قابل بازگشت نیست و یا، دست کم آن که به آسانی قابل بازگشت نیست و بازگشت آن با هزینههای سنگین و صرف وقت چندین ساله همراه است که به هر حال بازگشت تنها راه است.
3- دولت محترم طی سه سال گذشته تقریبا همه تلاش خود را به مذاکرات هستهای اختصاص داده بود تا آنجا که گفته میشد، دولت در وزارت خارجه، خلاصه شده است و تنها دستور کار وزارت خارجه نیز مذاکرات هستهای است و هرگاه به کمتوجهی دولت نسبت به سایر مشکلات و مسائل موجود و مخصوصا مشکلات اقتصادی و معیشتی انتقاد و اشارهای میشد، آقای دکتر روحانی حل همه مشکلات، حتی آب خوردن مردم را هم به نتیجه مذاکرات هستهای موکول میکرد و نتیجه آن که رکود سنگین، سختی معیشت، گرانی و تورم سرسامآور، افزایش 3 برابری نقدینگی از 460 هزار میلیارد تومان - آغاز به کار دولت محترم - به هزار و یکصدهزار میلیارد تومان، توقف تولید و... به مردم تحمیل شد. این خسارتهای سنگین را هم باید به سایر پیآمدهای خسارتآفرین برجام افزود.
4- دولت یازدهم در سیاست خارجی هم نه فقط موفقیت قابل اعتنایی نداشته است بلکه به عزت و اقتدار جمهوری اسلامی ایران و اعتبار مردم این مرز و بوم در عرصه بینالمللی نیز آسیبهای جدی وارد کرده است که خود حدیث مفصلی است و شرح آن را به فرصت دیگری موکول میکنیم و در این وجیزه فقط به بیانیه اخیر اجلاس سران کشورهای اسلامی در اسلامبول اشاره میکنیم. در این اجلاس، بسیاری از سران کشورهای اسلامی که از مواضع دولت آقای روحانی و سیاست خارجی آن، پیام «وادادگی» دریافت کردهاند، با این توهم که ایران اسلامی از جایگاه انقلابی خود فرود آمده است، جرأت پیدا کرده و به خود اجازه میدهند در مقابل دریافت رشوه از آلسعود فکسنی و نوکرصفت محکومیت جمهوری اسلامی ایران و حزبالله لبنان را در بیانیه پایانی اجلاس بگنجانند و جناب روحانی به جای ترک اجلاس، فقط از حضور در جلسه اختتامیه خودداری میکند ...
5- و اما، سخن اصلی در این نوشته، پیشگیری از ادامه خسارتهای فراوانی است که بعد از 3 سال مذاکرات پرهزینه هستهای و با رسیدن به نقطه کنونی متحمل شدهایم، چگونه؟! اولین گام در این راه، پذیرش این واقعیت غیرقابل انکار است که آمریکا به هیچیک - تاکید میشود هیچیک- از تعهدات خود پایبند نبوده است و در مقابل امتیازات نقدی که دریافت کرده است فقط چند وعده نسیه داده است که این وعدههای نسیه را هم امروزه یکی بعد از دیگری پس میگیرد. آیا کسی که از اندک واقعبینی برخوردار باشد، میتواند این واقعیت تلخ را انکار کند؟ پاسخ بدون کمترین تردیدی منفی است. ولی متاسفانه دیده میشود، برخی از همراهان ناهمراه دولت محترم که به هر علت - از جمله پیوندهای نه چندان ناشناخته - حاضر نیستند دست از همراهی آمریکا و یا به بیان دقیقتر دست از کاسهلیسی آمریکا بردارند، از هماکنون تلاش گستردهای را برای تغییر صورت مسئله آغاز کردهاند. از جمله آن که، بلافاصله بعد از اظهارات صریح آقای سیف که «برجام تقریبا هیچ دستاورد اقتصادی برای ایران نداشته است»، از یکسو، اظهارات ایشان را سانسور کرده و از سوی دیگر حجم انبوهی از به اصطلاح تحلیل و تفسیرهای من درآوردی را روانه رسانهها کردهاند که مگر قرار بود، برجام مشکلات اقتصادی را حل کند؟!
این شارلاتانیزم رسانهای در حالی است که؛
الف: همین جماعت در اولین روز بعد از اجرایی شدن برجام، تیترهای اول رسانههای زنجیرهای و تحت اجاره خود را به آغاز رونق اقتصادی و خروج از تحریم اختصاص داده بودند. و به عنوان نمونه - فقط نمونه - روزنامه ایران با تیتر درشت در صفحه اول خود از «فروپاشی تحریم» خبر داد! روزنامه ابتکار تیتر زد که «تحریمهارفت»! روزنامه اعتماد از «صبح بدون تحریم»! خبر داد، روزنامه قانون با تیتر درشت نوشت «خلاص شدیم»! روزنامه شرق در تیتر تمام صفحه خود آورد «اینک بدون تحریم»! وقایعاتفاقیه تیتر زد «یک روز خوب برای دنیا»! و...
ب: آقای رئیسجمهور؛ از برجام با عنوان «آفتاب تابان» یاد کرد و پیروزی دولت در رفع تحریمها را «دستاورد بزرگ» نامید! و تاکید کرد که برجام، سرمایه میآورد، مشکلات را حل میکند! اشتغال میآفریند! عزت و احترام ملت ایران را در پی دارد! برجام آغاز حرکت شتابان اقتصادی کشور است! موفقیت 23 تیر، نتیجه دعای سحرخیزان ماه رمضان بود! مردم آثار مثبت و موفقیتآمیز برجام را قدم به قدم لمس میکنند! برجام یک آفتاب تابان است، وقتی که فردی چشمش را ببندد میگوید که شب است و او باید چشمش را باز کند و ببیند که برجام آفتاب است! و...
ج: حالا باید از رئیسجمهور محترم پرسید آیا شارلاتانهایی که امروزه ادعا میکنند «مگر قرار بود برجام گشایش اقتصادی بیاورد که اگر نیاورده باشد، ناکام و نافرجام تلقی شود»؟! در پی فریب دولت محترم و ادامه راه خسارتآفرینی که تاکنون دنبال شده است، نبوده و نیستند؟! و آیا اولین گام موثر و ضروری رئیسجمهور محترم آن نیست که این دروغپردازان کاسهلیس را از اطراف خود براند و سپس با نگاهی واقعبین برای پیشگیری از ادامه خسارتهای فاجعهبار، چارهاندیشی کند؟
6- و اما، مگر نه این که قرار بود اگر هر یک از طرفین توافق هستهای تعهدات خود را زیر پا بگذارند، طرف مقابل نیز اقدامات انجام شده را بازپس گیرد و از ادامه همکاری خودداری ورزد؟ اگر اینگونه بوده است - که هست - و اساسا هر پیمان و توافقنامهای تنها با پایبندی طرفین توافق قابل ادامه است، اکنون نوبت جمهوری اسلامی ایران است که اولا؛ ادامه همکاری در اجرای تعهداتی که برعهده گرفته بود را متوقف کند و ثانیا؛ اقدامات انجام شده را که قرار بود بازگشتپذیر باشند، به حالت اولیه بازگرداند!
دولت محترم، متاسفانه و علیرغم توصیهها و هشدارهای دلسوزان، بیآن که تضمین محکم و غیرقابل تغییری از حریف بگیرد، بسیاری از تعهدات خود را به صورت کاملا یکجانبه و به گونهای که قابل بازگشت نیست، عملیاتی کرده است، که این اقدامات شتابزده و برخاسته از اعتماد بیعلت به حریف اگرچه خسارات فراوانی در پی داشته است ولی میتواند - و باید - با ازسرگیری فعالیتهای متوقف شده جبران شود.
و از سوی دیگر، انتظار آن است دولت محترم ضمن از سرگیری فعالیتهای متوقف شده، رسما اعلام کند که از انجام تعهدات بعدی نظیر اجازه بازرسی از تاسیسات هستهای، خودداری کرده و به غنیسازی نامحدود که NPT آن را حق کشورهای عضو دانسته است ادامه خواهد داد و...
و بالاخره دولت محترم باید مطمئن باشد که درصورت انجام این اقدامات انقلابی، آمریکا هیچ غلطی نمیتواند بکند، و به قول هفتهنامه آمریکایی «ویکلی استاندارد» تمام رؤسایجمهور آمریکا از کارتر تا اوباما در یک نقطه با امام خمینی(ره) اشتراک نظر دارند و آن، این که آمریکا هیچ غلطی نمیتواند بکند.
گروه سیاسی - رجانیوز: نماینده مردم تهران گفت: ما در کمیسیون ویژه برجام به آقای نهاوندیان اصرار میکردیم که طرف مقابل نمیگذارد شما دلار وارد کنید؛ تراکنش دلاری اصلا امکان ندارد اما در جواب به ما گفت که شما شبنامه خواندید که این حرفها را میزنید
به گزارش رجانیوز حجتالاسلام نبویان نماینده مردم تهران و عضو کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس با اشاره به مخفیکاری دولت در عرصه های مختلف اظهار داشت: دولتمردان ما مخصوصا شخص آقای روحانی و همینطور آقای ظریف برخلاف قانون از ابتدا در مسئله هستهای بر مخفیکاری اصرار داشتند وعلاوه براینکه برای ملت ایران هیچ وقت توضیح نمیدادند که جزئیات این کار چیست برای نمایندگان مجلس نیز چنین توضیحاتی داده نمیشد.
نبویان با بیان اینکه دولت طبق قانون باید گزارش مسائل اصلی و قراردادهایی که انجام میدهد به مجلس ارائه دهد گفت: مخفیکاری دولت فقط منحصر در مسائل هستهای نیست؛ بلکه قرارداد پژو و همینطور قراردادهای نفتی که بسته شد، ما به عنوان یک نماینده اصلا از جزئیات آن هیچ اطلاعی نداریم؛ این عدم شفافیت یک ویژگی در روال این دولت است که نه برای مردم اعتباری قائل است و نه برای نمایندگان مجلس و قوانین آن.
عضو کمیسیون آموزش مجلس ادامه داد: طبق بند 3 قانونی که مجلس مصوب کرده دولت موظف است اگر طرف مقابل به هر بهانه دیگر غیر از هستهای مثل تروریسم و حقوق بشر تحریم جدید وضع کند جلوی اجرای برجام را بگیرد اما بعد از قرارداد وین بیش از 10 مورد تحریمهای جدید علیه ایران ایجاد شد که طبق این قانون باید دولت برخورد کند اما تا کنون هیچ کدام از دولتمردان پاسخگو نیستند.
نبویان درخصوص عملکرد هیئت نظارت بر اجرای برجام هم عنوان کرد: هیئت نظارت بر اجرای برجام به دستور مقام معظم رهبری تشکیل شد اما دولت به ما نمایندگان مجلس تاکنون توضیح نداده که اعضای آن چه کسانی هستند.
نماینده مردم تهران ادامه داد: ما از راه دیگری و به صورت شخصی بدست آوردیم که اعضای این هیئت از مجریان بوده و از چهرههای شاخص آن آقایان روحانی و لاریجانی هستند؛ همچنین افراد مذاکره کننده مثل آقایان ظریف و صالحی که قرارداد هستهای را با مخفیکاری تمام و با مشکلات عدیده و خسارتهایی که داشت منعقد کردند از دیگر اعضای این هیات هستند.
نماینده مردم تهران درمجلس در خصوص عدم فعالیت مشخص هیات نظارت بر اجرای برجام بیان کرد: در این خصوص چندبار هم مراجعه کردیم اما هیچ گزارش درستی به مجلس ندادهاند و طبق قانون این هیئت باید گزارش میداد؛ همینطور آقای ظریف هم باید طبق قانون به مجلس میآمد و گزارش میداد که وقت آن سپری شده ولی تاکنون گزارش نداده است.
نبویان درباره چرایی این رفتار دولت تصریح کرد: اصرار بر قانونگریزی در این دولت خیلی زیاد است و دولتمردان اصرار دارند قوانین موجود را به هیچ وجه عملی نکنند؛ اگر واقعا جای دفاع داشت میآمدند دفاع میکردند مقابل آن هم این همه خسارتهایی که در موضوع هستهای ملت ایران دید هیچ چیز بدست نیاوردیم و تا الان هیچ تحریمی برداشته نشده است.
عضو کمیسیون آموزش مجلس گفت: ما در کمیسیون ویژه برجام به آقای نهاوندیان اصرار میکردیم که طرف مقابل نمیگذارد شما دلار وارد کنید؛ تراکنش دلاری اصلا امکان ندارد اما در جواب به ما گفت که شما شبنامه خواندید که این حرفها را میزنید؛ اکنون مشاهده میکنیم که چند روز پیش هم که فردی از هند آمده بود صراحتا گفت که ما پول ایران را در بانکهای خودمان محفوظ نگه میداریم و هیچ پولی از کشور ما آزاد نشده و تا کنون هیچ گامی اساسی در این خصوص برداشته نشده است.
نماینده مردم تهران در مجلس خاطرنشان کرد: توصیه میکنم دولت منافع حزبی و سیاسی خود را کنار بگذارد و دنبال منافع ملت باشد و کلاه خود را قاضی کند که در این قرارداد هستهای چه مقدار از منافع ملت از دست رفته است و واقعیتها را به مردم بگوید.
نبویان با بیان اینکه چرا دولت اصرار دارد خلاف واقع به مردم بگوید عنوان کرد: هرجا یک رسانهای بخواهد اندک انتقادی علیه قوه مجریه داشته باشد دولت به شدت با آن برخورد میکند؛ در این راستا چندی پیش از یکی از معاونتهای صدا و سیما سوال کردم که چرا در برنامههای ویژه خود هر کدام از افراد تیم هستهای مثل آقای عراقچی یا صالحی میآیند و صحبت میکنند که آن هم خلاف واقع است، یکبار هم منتقدین را بیاورید، این فرد صراحتا بیان کرد امکان ندارد؛ چراکه یکبار در بخشی از اخبار صداوسیما، صحبتهای جان کری در مورد برجام پخش شد و فردای آن روز نماینده ای از دولت تماس گرفت و صراحتا گفت که بودجه فروردین ماه سازمان که باید واریز میشد را قطع کردیم.
عضو کمیسیون آموزش مجلس در پایان تاکید کرد: دولت که از پول شخصی خود به صداوسیما نمیدهد بلکه این پول مملکت است لذا باید بودجه به صداوسیما دهد تا این سازمان فعالیت کند و این سوال مطرح است که چرا اصرار دارند هیچ انتقادی مطرح نشود.
خبرگزاری دفاع مقدس: سردار امیرعلی حاجیزاده فرمانده هوا فضای سپاه درباره شهید طهرانی مقدم و توانمندیهای موشکی سپاه اظهار داشت: وقتی جنگی اتفاق میافتد، طرف مقابل با دیدن خرید تجهیزات و تسلیحات جدید دشمن، معمولا باید ناراحت شود؛ ولی ما از خریدهای عراق خوشحال میشدیم.
وی افزود: چون ابتدای جنگ، دولت جمهوری اسلامی ایران تسلیحاتی در اختیار ما نمیگذاشت، به همین خاطر امید داشتیم عملیاتی صورت گیرد تا طی آن بتوانیم سلاحی را از عراق غنیمت بگیریم.
سردار حاجیزاده با اشاره به جنگ شهرها ادامه داد: وقتی ارتش بعث عراق شهرهای ما را میزد ما هم میبایست در مقابل عکسالعملی نشان میدادیم، تا آنها به این کارشان ادامه ندهند؛ اما زمانی که تصمیم گرفته شد مقابله به مثل کنیم، متوجه شدیم امکانات لازم را برای انجام این کار نداریم.
*هسته اولیه موشکی سپاه با دو سکوی پرتاب و هشت موشک شکل گرفت
وی با بیان اینکه اولین هسته موشکی ما در سال 63 شکل گرفت، اضافه کرد: اگر چه اولین هسته موشکی ما در سال 63 شکل گرفت، اما شاید کسی باور نکند که آن زمان تمام امکانات ما دو سکوی پرتاب و هشت فروند موشک بود که دولت لیبی به ما داده بود.
فرمانده نیروی هوا فضای سپاه در ادامه یادآور شد: آن روز که این کمکها از سوی لیبی به ایران شد؛ قذافی به این امید آن امکانات را داد که ما بنا به درخواست اش می بایست چهار فروند از این موشکها را به سمت کشورهای حاشیه خلیج فارس شلیک میکردیم و این هم به علت ضدیتی بود که لیبی با این کشورها داشت.
وی سپس با اشاره به فناوری پیچیده موشک، عنوان کرد: موقعی که یکی از موشکها را باز کردیم تا بتوانیم با بهرهگیری از مهندسی معکوس مشابه آن را بسازیم، متوجه شدیم این کاری بسیار پیچیده است و این کار به این راحتیها هم عملی نمیشود؛ چون داخل آن از تمام فناوریهای روز دنیا استفاده شده بود.
سردار حاجیزاده سپس با اشاره به موضوع اتحاد شرق و غرب در رابطه با موضوع ایران در دوران جنگ سرد، گفت: شاید تنها موضوعی که به جرأت بشود گفت در دوران جنگ سرد شوروی سابق و آمریکا با هم هماهنگ بودند، مسئله ایران بود؛ یعنی هم توان آمریکا و هم توان شوروی سابق به میدان آمد و کمک کردند تا سیستم موشکی تازهتأسیس ایران در جنگ، عقیم شود و نتوانیم هیچ موشکی به سمت عراق شلیک کنیم.
وی در ادامه افزود: به همین خاطر بود که صدام در جمع فرماندهان خود قول میدهد و قسم میخورد خیالشان از بابت موشکهای ایران راحت باشد و بروند در جبهههای زمینی کارشان را ادامه دهند و حملات هوایی را هم شروع کنند؛ چون ایران نمیتواند کاری انجام دهد.
فرمانده نیروی هوا فضای سپاه همچنین اظهار داشت: همان گروهی که کار روی مهندسی معکوس ساخت موشک را شروع کرده بودند، با شناختی که به دست آورده بودند، در راهاندازی سیستمهای پرتاب موشک خیلی کمک کردند.
*عراق در 50 روز 170 موشک به سمت ایران شلیک کرد
سردار حاجیزاده با اشاره به حملات وحشیانه موشکی عراق گفت: رژیم بعثی در یک مقطع 50 روزه حدود 170 فروند موشک شلیک کرد.
وی در ادامه با اشاره به تلاشهای شهید طهرانیمقدم در عرصه موشکی بیان کرد: هدفگذاری شهید طهرانی مقدم این بود که باید ما به یک برد 2000 کیلومتری دست یابیم؛ چون اعتقاد داشت رژیم صهیونیستی دشمن ما است و روزی ممکن است با آنها درگیر شویم؛ لذا بهواسطه بعد طولانی مسافت، نیاز داریم تا رژیم صهیونیستی را بتوانیم با موشک مورد هدف قرار دهیم.
سردار حاجی زاده سپس اظهار داشت: بعدها میبینیم موشک سوخت مایع ما شهاب 3 میشود که 1100 کیلومتر برد دارد؛ یعنی باید میبردیم کنار مرز و از آنجا شلیک میکردیم؛ اما بعد توانستیم برد موشکها را به 1350 کیلومتر و 1650 کیلومتر برسانیم و در ادامه موشکهایی با قابلیتهای بالاتر یعنی موشکهای "قدر اف" و "قدر اچ" را با برد 2000 کیلومتر، بسازیم.
* متخصصان موشکی به دنبال نقطه زنی هستند
وی درباره چگونگی رسیدن به مرحله نقطهزنی موشکها هم بیان داشت: ما در ابتدا راکت که میساختیم و شلیک میکردیم به شعاع 20 الی 30 کیلومتر دیدهبان میگذاشتیم تا متوجه شویم محل اصابت کجا است؛ با این حال محل اصابت را پیدا نمیکردیم؛ ولی این نتایج که پر تعداد هم روی داد، کسی را مأیوس نکرد.
فرمانده نیروی هوا فضای سپاه تأکید کرد: حال امروز وقتی موشکی را شلیک میکنیم و از حاصل اصابت آن به هدف مورد نظر گودالی با دهانه 10 الی 15 متر و گودالی به عمق 7 الی 8 متر ایجاد میشود، متخصصان صنایع موشکی با حضور در محل مورد نظر، مرکز مخروط ایجاد شده را چک میکنند تا ببینند آیا واقعا مرکز مخروط نقطه صفر مختصات داده شده است، یا اینکه خطا دارد.
* ساخت موشکهای ویژه برای انهدام پایگاههای منطقهای آمریکا
وی با بیان این مطلب که بدین شکل ما در حال پر کردن خلأهای موجود هستیم، بیان داشت: بعدها متوجه شدیم برای اینکه اهداف آمریکا در منطقه را در تیر رس داشته باشیم، به موشکهایی با برد 800 کیلومتر هم نیاز داریم؛ ولی نه با مشخصات و اندازههای بزرگ؛ به عبارت دیگر نیاز به موشکی در ابعاد شهاب 3 ولی با برد 800 کیلومتر داشتیم.
* تک تک موشکهای ما به اهداف تعیین شده اصابت می کنند
سردار حاجیزاده گفت: تمام این فعالیت ها در حالی صورت می گرفت که برنامه دشمنان ما این بود که کشوری مثل ایران موشک نداشته باشد؛ به همین خاطر ابتدا جلوی ورود موشک را گرفتند؛ ولی وقتی اولین توانمندی ساخت موشک در کشورمان ایجاد شد، زیرمجموعههای ساخت موشک را تحریم کردند؛ اما هنگامی که دیدند ساخت موشک بومی شده، گفتند سکوهای پرتاب موشک را در مواضع اولیهشان میزنیم.
وی در ادامه تأکید کرد: بعد از این وقتی رصد کردند، متوجه شدند تعداد یگانها، سکوهای موشکی و نیز تعداد موشکهای ما به قدری زیاد است که تا بخواهند به خودشان بجنبند، اهداف مورد نظر را مورد اصابت قرار داده و نابود کردیم.
فرمانده نیروی هوا فضای سپاه اضافه کرد: بر این اساس طرحی را تهیه کردند تا بهعنوان سپر موشکی بتوانند در نقطه اصابت، موشکها را مورد اصابت قرار دهند.
وی تأکید کرد: مطمئن باشند روزی که بخواهند ما را مورد تجاوز قرار دهند و آتش جنگ را شعلهور سازند، تک تک موشکهای ما به نقاطی که پیشبینی شده، به فضل الهی اثابت خواهد کرد.
*توانمندی موشکی ایران عامل بازدارندگی است
سردار حاجی زاده سپس با طرح سئوالاتی عنوان کرد: چرا دشمنان جرأت نمیکنند تهاجمی علیه ما صورت دهند؟ چرا علیه ما عملیاتی انجام نمیدهند؟ چرا با ما با احتیاط بر خورد میکنند؟ چرا آغازگر جنگ با ایران نیستند؟ در حالی که آمریکاییها آغازگر سه جنگ در منطقه بودند و حتی در برنامههایشان جنگ با ایران هم در دستور کارشان بوده است.
وی در پاسخ به این سؤالات تصریح کرد: آنها چون میدانند ایران به نقطهای رسیده که بسیار تواناست و بازدارندگی را برای خود ایجاد کرده که این هم مرهون تلاشها و کارهایی است که از گذشته شروع شده و کسانی مثل شهید طهرانی مقدم در ایجاد این اقتدار و توانمندی نقش داشتند.
*جوانان شاغل در صنعت موشکی بیشمارند
فرمانده نیروی هوا فضای سپاه در ادامه یادآور شد: در طول 30 سالی که شهید طهرانی مقدم مسئولیت داشته، تعداد بی شماری از جوانان در کنار ایشان پرورش یافتند و الآن دیگر کارها قائم به شخص نیست؛ یعنی اینگونه نیست که با رفتن یک شخص کارها تعطیل شود.
وی در پایان اظهار داشت: البته ممکن است در کار با اُفتی مواجه شوند، ولی مجدد با سرعت به کار خود ادامه می دهند؛ چون جوانانی که در صنعت تحقیقات موشکی و عملیات موشکی وجود دارند، بی شمارند.
رسانه های بزرگ خبری از رویترز گرفته تا وال استریت و بلومبرگ اظهارات سیف در مورد برجام و این که ایران تاکنون ثمره لغو تحریم ها را ندیده و آمریکا باید زمینه دسترسی ایران به نظام بانکی جهانی را فراهم کند را در صفحه نخست خود قرار دادند.
بلومبرگ مصاحبه ای اختصاصی با رئیس کل بانک مرکزی ایران انجام داد و در تیتر خود نوشت: ایران در پی دسترسی به 100 میلیارد دلار خود از طریق سیستم بانکی آمریکاست.
وال استریت ژورنال هشدار ایران در مورد فروپاشی برجام را تیتر کرد و نوشت: رئیس کل بانک مرکزی ایران هشدار داد مسائل مربوط به دسترسی بانکی می تواند توافق هسته ای را به خطر بیندازد.
سیف علاوه بر مصاحبه با بلومبرگ و المانیتور همچنین در شورای روابط خارجی آمریکا سخنرانی کرد و حرف های خود را در مورد نارضایتی ایران از روند رفع تحریم های بانکی و خودداری آمریکا از عمل به تعهداتش در چارچوب برجام تکرار کرد.
پیش از آن مقامات دولت یازدهم همواره سعی داشتند برجام را موثر و مفید جلوه دهند و رئیس کل بانک مرکزی در تهران بارها از باز شدن سوئیفت و گشایش هزاران ال سی و برقراری روابط کارگزاری با بانک های خارجی خبر داده بود. اما اظهارات سیف اختلاف فاز 180 درجه ای با این خط سیاستی دولت داشت که به شدت از سوی رسانه های اصلاح طلب حمایت می شد.
با وجود اهمیت اظهارات سیف رسانه های دولت و اصلاح طلب این بار بیانات مهمترین مقام بانکی کشور را نادیده گرفتند و با سیاست بایکوت خبری از کنار این اظهارات گذشتند.
رسانه های مهم اصلاح طلب و وابسته به جریان دولت عمدتا در صفحه نخست شماره امروز خود مطالب سیف را درج نکرده اند. روزنامه ارگان رسمی دولت که اظهارات سیف در مورد باز بودن سوئیفت و گشایش ال سی را تیتر یک خود می گذارد، بی سر و صدا از کنار «تقریباً "هیچچیز" از اجرای برجام نصیب ایران نشده است» و یا «نمیتوانیم از داراییهای بلوکه شده ایران استفاده کنیم» گذشت.
اظهارات جنجالی سیف در واشنگتن با سفر کمیسر سیاست خارجی اتحادیه اروپا به تهران همراه بود و با وجود بایکوت اظهارات سیف، خبر سفر موگرینی به تهران در صفحه نخست روزنامه های حامی دولت جا خوش کرده و در بسیاری موارد تیتر یک به این خبر اختصاص داده شده است.
مقامات رسمی دولت هنوز در مورد اظهارات جنجالی سیف اظهار نظر نکرده اند و مشخص نیست این اظهارات با هماهنگی تهران ایراد شده یا سیف پس از بازگشت به تهران با انتقاد شدید و تند همکاران خود در پاستور مواجه خواهد شد.
تحلیلگران با انتقاد از سیاست دولت در بزک کردن چهره برجام و تعریف و تمجید غیر واقعی از آن معتقدند اگر دولت به جای راضی نشان دادن خود از روند رفع تحریم ها واقعیات را می گفت و آمریکا را در صحنه افکار عمومی جهان به چالش می کشید وضعیت عمل این کشور به تعهداتش به گونه ای دیگر رقم می خورد.